رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد
فداکاری جوانهای یک ملت پشتوانه عظیم برای پیشرفت آن ملت است
دومین کنگره ملی ۲ هزار شهید استان کهگیلویه و بویراحمد، با پخش بیانات امام خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران این کنگره و با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدنصیر حسینی نماینده ولیفقیه در در استان کهگیلویه و بویراحمد، سردار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با حضور باشکوه و پرشور اقشار مختلف مردم، مسئولان لشکری و کشوری، فرماندهان عالیرتبه نظامی و انتظامی، ۱۸ و ۱۹ شهریور در محل دهکده دفاع مقدس یاسوج برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویر احمد که در تاریخ ۲۴مرداد ۱۴۰۳ برگزار شده بود، ۱۸شهریور ۱۴۰۳ در محل برگزاری این کنگره در یاسوج منتشر شد. متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب در این دیدار، به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا ابیالقاسم المصطفی محمد وعلی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیما بقیةالله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران و خواهران عزیزی که تشریف دارید. اولاً من صمیمانه تشکر میکنم از همه شما برای اینکه توجه کردید، به این وظیفه بزرگ و فریضه عظیم؛ یعنی زنده نگهداشتن یاد شهدا. «شهادت» یک ذخیره است؛ فداکاری جوانهای یک ملت، یک پشتوانه عظیم معنوی و مادی برای پیشرفت یک ملت است. این را باید نگه داشت. این را باید حفظ کرد؛ نباید گذاشت از دست برود، به فراموشی سپرده بشود یا احیاناً تحریف بشود. اهمیت کار شما اینجاست که این ذخیره را دارید، حفظ میکنید.
بیاناتی که آقای امامجمعه محترم بیان فرمودند و همچنین نوشته بسیار خوبی که برادر سپاهیمان خواندند، هر دو شامل مطالب درست و خوبی است. در مورد سفارش به مسئولین، من انشاءالله سفارش خواهم کرد به مسئولین محترم؛ آقای عارف2 اینجا تشریف دارند، به آقای رئیسجمهور هم انشاءالله خواهم گفت و امیدواریم که این مردم درخور شأنشان و ارزش معنوی و ملیشان برای کشور، مورد توجه قرار بگیرند.
استان کهگیلویه و بویراحمد یعنی آن مجموعه؛ حالا بهشکل استان یا به هر شکل دیگری که قبلاً بوده سابقه فداکاری و مجاهدتش خیلی طولانی است که اشاره کردند. حالا دورههای قبل که بهجای خود؛ [اما] در دوره ما آنچه من یادم هست، از اول شروع مبارزات، سال ۴۲، جد آقا3 پدر مرحوم آقای ملکحسینی4 که عالم بزرگی بودند در آن منطقه، یک اطلاعیهای دادند که اطلاعیه ایشان، جزو اطلاعیههای کمنظیر بود؛ یعنی قوی و شجاعانه بود و دستگاه هم [روی آن] حساب میکرد؛ چون میدانست که اگر ایشان دستور جهاد بدهد به مردم عشایری منطقه، جهاد خواهند کرد؛ کما اینکه کارهایی هم انجام گرفت. همان اوقات، دستگاه از یک قوم دیگری که آن قوم هم، قوم عزیزی است، خواسته بود که اینها بروند با مردم عشایری منطقه بویراحمد بجنگند که یک عالم سنی در آنجا مانع از این کار شد. ما اینها را توجه داشته باشیم که سوابق ارتباطات مذهبی و ملی و قومی ما در این کشور چگونه است. یک مولوی اهلسنت نگذاشت که نقشه رژیم برای ایجاد جنگ بین قوم بلوچ و عشایر کهگیلویه و بویراحمد اتفاق بیفتد؛ مانع شد، نگذاشت، فتوای خلاف داد. اینها سوابق این منطقه است.
در جریان دفاع مقدس و جنگ تحمیلی هم، انصافاً خیلی خوب وارد شدند؛ هم بعد از آنکه تیپ فتح تشکیل شد و هم قبل از اینکه تیپ فتح تشکیل بشود که عناصر [آن] در دستگاههای مختلف متفرق بودند عناصر مبارز این منطقه تلاشهای زیادی کردند، کارهای خوبی کردند. خاطراتی از آن وقت وجود دارد که حالا اینها در مسائل و گزارشهای تاریخی دفاع مقدس مضبوط است. مثلاً یک گردان تیپ فتح، در جزیره مجنون، دو سه روز در مقابل یک لشکر بزرگ بعثی عراقی ایستادگی کرد، مقاومت کرد، عقبنشینی نکرد. البته شهید دادند؛ اما توانستند منطقه را حفظ کنند؛ یعنی از این کارها هم در آنجا، در تاریخ و حافظه تاریخی دفاع مقدس ثبت است.
من یک جمله عرض بکنم: یکی از پایههای جنگ روانی دشمنان هر ملتی و بیش از همه در زمان ما، ملت عزیز خود ما و ایران اسلامی ما، این است که دشمنان این ملت را بزرگنمایی کنند؛ از اول انقلاب این وجود داشته. دائماً از طرق مختلف به ملت ما تفهیم میشده، القا میشده و تزریق میشده که بترسید؛ از آمریکا بترسید، از صهیونیستها بترسید، از انگلیس بترسید، از مانند اینها بترسید؛ دائم اینجور بوده. یکی از هنرهای بزرگ امام بزرگوار این بود که این ترس را از دلهای ملت بیرون آورد، به ملت احساس اعتماد داد، احساس خودباوری داد؛ ملت احساس کردند که یک نیرو و توان درونی دارند که به اتکای آن، میتوانند کارهای بزرگ انجام بدهند و دشمن هم نمیتواند و دستش آنچنانکه وانمود میکند، پر نیست.
این حرکت جنگ روانی دشمن، وقتی در عرصه نظامی وارد میشود، نتیجهاش ترس است، عقبنشینی است که قرآن کریم این عقبنشینی را در واقع موجب غضب الهی بیان و تبیین کرده؛ «ومن یولهم یومئذ دبره الّا متحرفاً لقتال او متحیزاً الى فئة فقد باء بغضب من الله»؛ 5 اگر چنانچه در مقابل دشمنی که مهاجم به شماست انواع مهاجم هست، حالا یک وقت مهاجم با شمشیر و در میدان، روبهرو و سینهبهسینه است، یک وقت مهاجم تبلیغاتی است، یک وقت مهاجم اقتصادی است، یک وقت مهاجم نظامی است با ابزارهای جدید عقبنشینی غیرتاکتیکی کردید گاهی اوقات عقبنشینی هم، یک تاکتیک است مثل پیشروی که آن عیب ندارد؛ «الّا متحرفاً لقتال او متحیزاً الى فئة»؛ تاکتیک این است اگر غیر از این موارد عقبنشینی کردید، «فقد باء بغضب منالله». در میدان نظامی این[جور] است؛ در میدان سیاسی هم، عیناً همینجور است [موجب خشم الهی میشود].
در میدان سیاسی هم، بزرگنمایی دشمن موجب میشود، انسان احساس کند که خودش در انزواست، احساس کند که ضعیف است، احساس کند از عهده او برنمیآید؛ نتیجهاش این است که تسلیم خواستههای او بشود؛ [بگویند] این کار را بکنید، چشم؛ آن کار را نکنید، چشم؛ کما اینکه الآن انواع و اقسام دولتهایی هستند با ملتهای بزرگ و کوچک که اینها اینجوری هستند؛ هرچه بهشان گفته بشود، در مقابل، «چشم» است؛ از خودشان ارادهای ندارند. حالا در پشت میز دیپلماسی و مذاکرات دیپلماسی البته آداب و شرایطی وجود دارد. آن چشم را به شکلهای مختلف میشود گفت؛ اما در واقع [همان] چشم است که شما میبینید؛ درحالیکه همانها اگر به ملتهای خودشان تکیه بکنند، اگر به تواناییهای داخلی خودشان تکیه کنند، اگر حقیقت موجودیت آن دشمن را بشناسند و بدانند که دستش آنقدرها که وانمود میکند، پر نیست، میتوانند نگویند چشم؛ اما اینها را توجه نمیکنند، میگویند چشم. این در میدان سیاست.
در میدان فرهنگ هم این بزرگنمایی یک جور دیگر خودش را نشان میدهد؛ احساس انفعال، مجذوب فرهنگ طرف مقابل شدن، فرهنگ خودی را تحقیر کردن، به پایبندی به فرهنگ بیگانه افتخار کردن. یک عدهای هستند که وقتی حرف میزنند یا وقتی چیز مینویسند، افتخار میکنند که یک لغت فرنگی بهکار ببرند؛ افتخار میکنند که تعبیر ایرانیاش را بهکار نبرند، تعبیر فرنگیاش را بهکار ببرند. حالا یک وقت هست که شما یک مقابل ایرانی ندارید، [مثلاً] تلویزیون، تلویزیون است؛ ما یک لغت ایرانی برای آن نداریم؛ اگرچه میشد همان اولی که آمد، برای آن لغت گذاشت؛ اما حالا مجبوریم، آن را بگوییم تلویزیون؛ اما [در مورد] خیلی از لغات متعارف رایج در زبان، بعضیها که فرنگی است، ما الزامی نداریم؛ یکی از نتایج آن بزرگنمایی این است که فرهنگ او را، رسومات او را، آداب زندگی او را، سبْک زندگی او را قبول میکنیم، میپذیریم؛ ببینید، خب، این جنگ روانی دشمن است.
آنکه در مقابل این جنگ روانی با تمام وجود ایستاد، او کیست؟ همان جوانهایی هستند که شما الآن دارید، برایشان بزرگداشت برگزار میکنید، دارید آنها را بزرگ میدارید که واقعاً هم بزرگند. آن جوان اهل فلاننقطه کشور، فلانشهر، فلانقوم، فلاناستان که میرود در مقابل دشمن میایستد، نه در میدان نظامی احساس خوف میکند، نه تحت تأثیر حرفهای سیاسی او قرار میگیرد، نه فرهنگ او را میپذیرد، او همین موجودی است که باید از او قدردانی کرد و قدرشناسی کرد؛ اوست که در مقابل این جنگ روانی با همه وجود ایستاده؛ این را زنده کنید. در این بزرگداشتها، این حقیقت را مجسم کنید و نشان بدهید. این حرف من است.
همه این چیزهایی که شما گفتید: دستنوشتهها، کتابها، فیلمها، بزرگداشتها، نامگذاری کوچه و خیابان و ورزشگاه و ...، خوب است، همه اینها لازم است؛ ولی بعضی از اینها کهنه میشود؛ یعنی مثلاً شما اسم خیابان را که به اسم شهید میگذارید، خب خیلی خوب است؛ اما سه چهار سال که گذشت، مردم میگویند «خیابان شهید بهشتی» و اصلاً به یاد شهید بهشتی هم نمیافتند. شما الآن مثلاً [میخواهید بروید] خیابان شهید بهشتی، [میپرسند] کجا میروید آقا؟ [میگویید] خیابان شهید بهشتی؛ اصلاً انسان به یاد بهشتی شهید عزیز هم نمیافتد. بعضیهایش که اینجوری است؛ عیبی ندارد، در عین حال بگذارید. بعضیهایش که ماندگار است؛ مثل فیلم، بیشتر از همه کتاب اینها البته ماندگار است اینها را باید کاری کنید که خروجی داشته باشد؛ یعنی شما کتاب را چاپ میکنید، خیلی خب، چند نفر این کتاب را میخوانند؟ چند نفر وقتی خواندند، از آن یادداشت برمیدارند؟ چند نفر وقتی که با رفقایشان در حلقههای دوستانه نشستند، از این یادداشتها استفاده میکنند و اینها را با همدیگر تبادل میکنند؟ اینها را مورد نظر قرار بدهید. ببینید راه این چیست؛ چه کار میتوانید بکنید که این کتاب که ماندگارتر از همه هم کتاب است؛ از فیلم و مانند اینها ماندگارتر است بتواند، یک تحول ایجاد کند در آن کسی که کتاب را میخواند.
خب ما در کشور چند ده میلیون جوان داریم؛ شمارگان چاپ این کتاب مثلاً فرض کنید که حالا اگر ده بار چاپ بشود، ده تا دو هزار تا که حداکثر [تعداد هر چاپ] است میشود بیست هزار جلد؛ بیست هزار جلد در مقابل بیست میلیون خیلی رقم کوچکی است. کاری کنید که اولاً بیست هزار نفر بخوانند و همان بیست هزار نفری که میخوانند این کتاب را، بهمعنای واقعی کلمه، این شخصیت، این کسی که شما توصیفش کردید، چهرهنگاری کردید، در سبْک زندگی آنها، در وجود آنها، در فکر آنها و در فرهنگ آنها اثر بگذارد؛ همتتان باید این باشد. من همیشه به این جمعهایی که برای بزرگداشت شهدا میآیند، با ما دیدار میکنند مثل شما این را توصیه میکنم: خروجیها را در نظر بگیرید؛ صرف کار، کافی نیست. این کارها ابزار است؛ ابزار [هم] برای یک نتیجه است. والّا [اگر] شما یک آچار داشته باشید، هیچ استفادهای از آن نکنید یا مثلاً به درد باز کردن پیچ و مهره شما نخورد، این فایدهای ندارد. باید کاری باشد، چیزی باشد، ابزاری باشد که بتواند اثر کند.
انشاءالله خداوند شماها را موفق بدارد، مؤید بدارد؛ شهدای عزیز آن منطقه را، آن استان را خداوند رحمت کند، درجاتشان را عالی کند، شفاعتشان را نصیب ما کند، ما را هم بهفضل و لطف خودش به آنها ملحق کند!
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
1. در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام سیدنصیر حسینی (نماینده ولیفقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و امامجمعه یاسوج) و سرتیپدوم حمید خرمدل (فرمانده سپاه فتح استان کهگیلویه و بویراحمد) مطالبی بیان کردند.
2. آقای دکتر محمدرضا عارف (معاون اول رئیسجمهور).
3. حجتالاسلام سیدشرفالدین ملکحسینی (نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری).
4. حجتالاسلام سیدکرامتالله ملکحسینی (نماینده سابق ولیفقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد)، فرزند حجتالاسلام سیدصدرالدین ملکحسینی.
5. سوره انفال، بخشی از آیه ۱۶: «و هر که در آن هنگام به آنان پشت کند مگر آنکه [هدفش] کنارهگیرى براى نبردى [مجدد] یا پیوستن به جمعى [دیگر از همرزمانش] باشد قطعاً به خشم خدا گرفتار خواهد شد... ».
اگر حکومت پهلوی ادامه داشت در نقطه صحیح تاریخ نبودیم
به گزارش خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام والمسلمین سیدنصیر حسینی، در این کنکره اظهار کرد: اگر حکومت پهلوی ادامه داشت، ما در نقطه صحیح تاریخ نبودیم و شاید هماکنون در جنایتهای غزه، شریک جرم بودیم.
نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد: طبیعت حکومت طاغوت، تسلیم در مقابل استعمار و استکبار بود؛ ولی بهبرکت نظام جمهوری اسلامی و نفس قدسی امام و اکنون مقام معظم رهبری، این راه بر ما آشکار شده و راه خدا را میرویم و راه ما راه خدا و فرمانده میدان ما، رهبران الهی، مراجع تقلید و عالمان دینی است.
وی با تأکید بر اینکه اگر انقلاب و امام نبود و امروز ما راه صحیح را گم میکردیم و قبل و بعد انقلاب، انسانهای شایستهای در میدان مجاهدت و مبارزه میکنند تا اسلام به پیروزی برسد.
حجتالاسلام والمسلمین حسینی با تأکید بر اینکه امروز قلب شیطان اسرائیل غاصب در محاصره لشکر علی(ع) است و قلعه خیبر بهزودی فتح خواهد شد، افزود: این منزلت، قدر و قیمت ایران مدیون شهدا و دین مبین اسلام بوده که به مسلمین و کشور ما عزت داده است.
امروز دیگر راه نجاتی برای رژیم غاصب صهیونیستی نیست
به گزارش خبرگزاری حوزه، سردار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم در این کنگره، شخصیت هر قوم را به درخشش مردان و زنان آن در شرایط سخت تاریخ آن دانست و اضافه کرد: شهدا کسانی هستند که هویت دینی ، اعتبار بینالمللی، منزلت جهانی، تاریخ و سرنوشت ما را بهزیبایی ترسیم کردند.
سردار سلامی با بیان اینکه اقتدار و امنیت امروز را، تا ابد مدیون شهیدان هستیم، اضافه کرد: صبر، استواری، پایداری و نجابت خانواده شهیدان نیز همانند خورشید فروزان در جامعه میدرخشد و معنابخش روح فضیلت هستند.
وی با بیان اینکه همه وجودمان متعلق به شهداست و اگر این عزیزان نبودند، دشمن بیرحمانه میآمد و ذلت را بر ملت حاکم میکرد، اظهار کرد: شهدا اجازه ندادند، پیکر ایران تجزیه شود و عظمت ایران در برابر فشار استکبار تحقیر شود؛ شهدا رمز بزرگی ما هستند و باید به آنان افتخار کنیم.
فرمانده کل سپاه پاسداران با بیان اینکه برای ملتی که به خداوند ایمان دارد، ترس مفهومی ندارد و شهیدان هوشمندانه و هنرمندانه عمل کردند، تأکید کرد: دشمن آشفته است. صدها هزار نفر در پایتخت رژیم اشغالی تظاهرات میکنند و امروز دیگر راه نجاتی برای رژیم غاصب نیست.
سردار سلامی تصریح کرد: دشمنان طعم تلخ انتقام از شرارتهایشان را خواهند گرفت و این معما، زمانی برای همه حل میشود و دشمن عبرت خواهد گرفت که با دم شیر بازی نکند.
وی با اشاره به منفوریت و انزوای دشمن در مقابل فلسطین، ابراز کرد: فلسطین در حال بزرگ شدن است و هویت آن در قلب اروپا نیز دیده میشود. کابوس عمل قطعی ایران، دشمن را شب و روز میلرزاند و نشانههای ظاهری پایان حیات آنان را میبینیم.
فرمانده سپاه پاسداران، با بیان اینکه دشمن آمده تا همه چیز را از جوانان ما بگیرد، گفت: جوانان مملکت امتداد خط نورانی شهدا هستند و با درک فعالیت دشمن با آنها جنگیدند و حماسهها آفریدند و دشمن را ناامید کردند.
وی با اشاره به جنگ اقتصادی دشمن، ابراز کرد: اینجا سرزمین درخشش ولایتی است که کلام ولی، فلسفه هدایت میآفریند و این سرزمین ایستاد و اجازه نداد، کشور یک چهره محاصرهشده به خود بگیرد و حیات اقتصادی کشور بهزیبایی ادامه پیدا کرد؛ به بیان دیگر تحریم با ایستادگی شکسته شد و با مقاومت ضعیف شد.
گفتنی است، در راستای برگزاری این کنگره بزرگ ملی، ۲۲ اجلاسیه در قالب ۳۶ هزار عنوان برنامه در طول یکسال گذشته، در این استان برگزار شده است.