هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نهم ربیع سرآغاز روزگار رهایی

نهم ربیع سرآغاز روزگار رهایی

نوشتاری از آيت‌الله‌العظمی صافی گلپايگانی(قد)

آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی(قد) در نوشتاری به‌مناسبت نهم ربیع المولود سالروز آغاز امامت حضرت ولی‌عصر(ع) این روز مقدّس را سرآغاز روزگار رهایی و عصر نجات و خلاص بشر از ظلم و بی‌عدالتی و استکبار عنوان و تصریح نمودند: در حقیقت باید گفت، از امروز و از درون تاریخ هجری، تاریخ پربرکت و نوین عصر مهدوی آغاز می‌شود.
متن این نوشتار به این شرح است:
ای سجده‌گاهِ اهل نظر خاک پای تو
وی طَلعتت نمایش حُسن خدای تو
موعود انبیایی و مقصود اولیاء
من کمترم از آن‌که بگویم ثنایِ تو
خلق جهان ز خُرد و کلان‌اند مستفیض
از سفره‌ کرامت و جود و سخایِ تو
 بزرگترین نعمت الهی در هر عصر و زمان، وجود ذی‌جود حجةالله است که به تصریح حضرت امیرالمؤمنین‌ علی(ع) زمین خالی از وجود او نخواهد بود که یا ظاهر و مشهور و یا غایب مستور است و اوست که آیات و بیّنات الهی را از زوال و بطلان نگه می‌دارد.
 نهم ربیع‌المولود یوم‌الله بزرگ و سالروز آغاز موفورالسرور ولایت و امامت حجتّ ثانی‌عشر، حضرت ولی‌الله الاعظم، امام مبین و حصن حصین، بقیةالله فی‌الأرضین، موعود انبیای مرسلین و مقصود از «فمن یاتیکم بماء معین»، الإمام الحجةبن الحسن المهدی ارواح‌العالمین له الفدا می‌باشد.

  سرآغاز روزگار رهایی
  این روز مقدّس سرآغاز روزگار رهای و عصر نجات و خلاص بشر از ظلم و بی‌عدالتی و استکبار است و در حقیقت باید گفت، از امروز و از درون تاریخ هجری، تاریخ پربرکت و نوین عصر مهدوی آغاز می‌شود.
از وظایف بسیار مهمّ شیعیان در عصر غیبت،‌ شکر این نعمت بزرگ است که هرچه بیشتر و گسترد‌ه‌تر بروز داشته باشد، آثار مفید و برکات آن، موجب قرب الهی و نشان از حیات و زنده بودن جامعه مهدوی دارد.
این روز سرآغاز حیات جامعه مهدوی است؛ جامعه‌ای که بر اساس نفی تمایز نژادی و نفی تناقض‌های اجتماعی و بر اساس اصل و اعلان [یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ] و بر اساس نفی برتری‌جویی و نفی هرگونه استعلا و هدایت به شعار این آیه [تِلْکَ الدَّارُ الْآَخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا] و بر اساس نفی طواغیت و قلدران زمین و قلدرمآبی و استبداد و بنا به اصل [وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ] و بر اساس عدالت در همه امور و الهام از[کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِکُمْ] و بر اصل «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» و اصول متعدد دیگر که در همه، نفی ظلم و خیانت و سوء استفاده از مقام و جاه‌طلبی و ریاست‌خواهی و افراط و تفریط و نفی تناقض‌های اجتماعی و مفاسد دیگر منظور است، شکل خواهد گرفت.
نهم ربیع‌المولود سرآغاز حیات جامعه مهدوی است، به‌معنای نفی تمام ضعف‌ها و فسادها و انتظار چنان جامعه واحد جهانی و مدینه فاضله حقیقی که همه ارکان و اعضا و نهادهایش همان‌گونه که طرح آن از طرف شخص رسول اعظم(ص) داده شده، مانند اعضای بدن انسان واحد، انجام وظیفه می‌نماید.

  مسیر همه جوامع به سوی این جامعه
است
مسیر همه جوامع به سوی این جامعه است و رسیدن بشر به این جامعه، سنّت الهی و قاعده تخلّف‌ناپذیر است؛ هرکس که بخواهد، مانع از تحقّق این جامعه مهدوی شود، معارضه و ممانعت وی در هم کوبیده می‌شود.
 در اینجا تذکّر این نکته مناسب است که تا دنیا به آن جامعه بزرگ مهدوی نرسیده است، جامعه‌های کوچک اگر بخواهند، در سعادت، آسایش، قدرت، قوّت، عزت و عدالت، زندگی کنند، باید همان اصول و مبانی جامعه مهدوی را اصل و مبنای حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود قرار دهند و آن را معیار بدانند و صلاح یا فساد خود را با آن بسنجند.
 اکنون با این میزان از جوامع کوچک شهری و روستایی، می‌توان جامعه‌ای را که مهدوی است،‌ شناسایی کرد؛ در هر شهر و روستایی که حق رعایت می‌شود، از حق حمایت می‌کنند، به حق عمل می‌نمایند، اتحاد و برادری به چشم می‌خورد، تعلیم و تربیت صحیح و تقدیر از اخیار و دانشمندان در آنجا رایج است، در امانت، خیانت نمی‌کنند و خلاصه، حیات دینی و انسانی دارند، آن جامعه - اگر چه یک روستا باشد - جامعه مهدوی است.

  وظیفه ما در عصرغیبت
ما امروز وظیفه داریم که خصوصیات و امتیازات جامعه مهدوی و دولت کریمه الهی را به جهان معرفی نماییم که جهان کشته عدل و مواسات و جهان خسته از ظلم و جنایات و قتل و خون‌ریزی خود را برای روز رهایی و روز زیبای مهربانی آماده کند و امیدوار و منتظر وعده الهی برای برپایی حکومت واحد عدالت باشد که «إنهم یرونه بعیداً و نراه قریباً».
 باید شکرگزار و قدردان نعمت وجود حجّت بالغه الهی در این عصر بود و از مظاهر درخشان شکر این نعمت، بالخصوص یاد حجت خدا در ایام متبرک و روزها و زمان‌های منسوب به آن‌حضرت و گرامی‌داشت این روزها و شب‌ها، به دعا و عبادت،‌ اصلاح امور و شئون دینی، احیای امر آن امام عزیز و تجدید عهده و بازگشت به خدا و محاسبه نفس و مخصوصاً دعا برای تعجیل فرج و ظهور آن‌حضرت است که افضل اعمال می‌باشد.

ارسال دیدگاه