جهاد تبیین
علمداران جهاد تبیین در آینه قرآن
جهاد تبیین یک جهاد فکری و فرهنگی و تبلیغاتی در دفاع از دین و بهترین و بزرگترین جهاد در پیشگاه خدا، جهاد متکلمین در پاسخگویی به شبههافکنان و دشمنان است.
جهاد تبیین یک جهاد فکری و فرهنگی و تبلیغاتی در دفاع از دین و بهترین و بزرگترین جهاد در پیشگاه خدا، جهاد متکلمین در پاسخگویی به شبههافکنان و دشمنان است، مسلمین همان طور که با ابزار نظامی و سلاح ظاهری با کفار در ستیزند در جای خود نیز با سلاح معنوی و جهاد تبیین که با استدلال و برهان همراه است در میدان مبارزه قرار دارند.
قرآن کریم برای مجاهدین در جبهه فرهنگی نمونههایی را بیان میکند. در این عرصه هم شاهد پیامبران الهی و هم غیر پیغمبران هستیم. از این رو در این نوشتار تلاش داریم به جهاد تبیین و مبارزات فرهنگی اولیای الهی که در قرآن کریم به آنان اشاره شده است بپردازیم.
جهاد تبیین مؤمن آل یاسین (حبیب نجار)
از جمله شخصیت هایی که به مبارزه فرهنگی و جهاد تبیین اقدام نمود حبیب نجار است. او در برابر ظلم و جحد کافران نسبت به رسولان الهی سکوت نکرد و با حرکت از دورترین نقطه شهر با سرعت خود را به قلب شهر رساند و با موضعگیری صریح و شفاف مردم را به تبعیت از رسولان الهی فرا خواند. این حرکت، جهادی در نوع خود کمنظیر است.
بنابراین، دغدغهداشتن نسبت به دین مردم و قیام کردن در برابر منکرات از شاخصههای یک مجاهد در عرصه فرهنگی است. حبیب نجار در برابر منکرات عصر خود سکوت نکرد و با اقدامی انقلابی و به موقع، موضعگیری و روشنگری کرد. البته دشمن کینهتوز، این تبیین را تاب نیاورد و او را به شهادت رساند.
داستان او در سوره یس آمده است. بعد از آن که خداوند متعال برای هدایت مردم رسولانی را فرستاد، عدهای آنان را تکذیب میکردند؛ حبیب نجار به دفاع از دین و یاری پیامبران برخاست. قرآن کریم حرکت جهادگونه ایشان را اینگونه بازگو میکند:
«وَجَاءَ مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَیٰ قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ... أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَٰنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًاا وَلَا یُنْقِذُونِ؛[۱] و از دورترین نقطه شهر مردی شتابان آمد، گفت: ای قوم من! از این فرستادگان [خدا] پیروی کنید... آیا به جای او معبودانی را برگزینم که اگر [خدای] رحمان برای من آسیب و گزندی بخواهد نه شفاعتشان چیزی را از من دفع می کند و نه می توانند نجاتم دهند؟!»
نکره بودن «رَجُلٌ» برای تفخیم و تعظیم است. یعنی مردی که در مردانگی کامل و با بصیرت بود.[۲] ایشان انسان مؤمنی بود که در هنگام عصر، مجموعه درآمد خود را به دو قسم تقسیم میکرد و نصف را برای خود و خانوادهاش و نصف دیگر را برای مردم صدقه میداد.[۳]
جهاد تبیین مؤمن آل فرعون( حزقیل)
یکی دیگر از افرادی که نام او را در طومار مجاهدین و مبارزین فرهنگی میتوان نام برد، مؤمن آلفرعون است. جهاد تبیین مؤمن آل فرعون همانا دفاع از پیامبر خدا و نصرت دین در حضور سلطان جور بود. قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ مِنْ رَبِّکُمْ وَإِنْ یَکُ کَاذِبًا فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَإِنْ یَکُ صَادِقًا یُصِبْکُمْ بَعْضُ الَّذِی یَعِدُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ؛[۴]
و مرد مؤمنی از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان می داشت، گفت: آیا مردی را می کشید که می گوید: پروردگار من خداست؟ و بی تردید از سوی پروردگارتان برای شما دلایل روشنی آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخی از عذاب هایی که به شما وعده می دهد به شما خواهد رسید؛ زیرا خدا کسی را که اسراف کار و بسیار دروغگوست، هدایت نمی کند.»
مؤمن آلفرعون در برابر پسر دایی خود از حضرت موسی دفاع کرد؛ حزقیل از بستگان فامیلی فرعون بوده است و نسبت فامیلی مانع از دفاع حق نشد.[۵]
در حدیثی نام ایشان در شمار صدیقین آمده است: «الصِّدِّیقُونَ ثَلَاثَةٌ حَبِیبُ بْنُ مُوسَی النَّجَّارُ وَ هُوَ مُؤْمِنُ آلِ یس وَ خِرْبِیلُ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ هُوَ أَفْضَلُهُم»[۶] باید اعتراف کرد که هر سه نفر در بحرانیترین لحظات به پیامبران الهی ایمان آوردند و پیشگام و پیشقدم بودند و آنها در رأس کسانی قرار دارند که پیامبران الهی را تصدیق کردند.
مؤمن آلفرعون از حضرت موسی دفاع کرد و همچنین قوم خود را به جهت تکذیب رسولان الهی از عذاب خدا در دنیا و آخرت بر حذر داشت. فرعون نیز که ایشان را تعظیم میکرد و او را فردی عاقل، زیرک و با بصیرت میدانست از اینرو تبیین و سخنان او را شنید و به آنانها ترتیب اثر داد و از قتل حضرت موسی منصرف شد.
در طومار مبارزات فرهنگی، از زنان ناموری در قرآن کریم یاد شده است که از میان آنها میتوان به حضرت آسیه سلام الله علیها اشاره نمود. ایشان از جمله افرادی است که در حفظ جان حضرت موسی نقشآفرین بود. جریان پرورش حضرت موسی کلیم الله، به عهده مادر موسی، خواهر حضرت موسی و زن فرعون بود و این سه زن با وضع سیاسی آن روز مبارزه کردند تا این مرد پرورش یافت. مبارزه فرهنگی حضرت آسیه آن است که به منظور حفظ جان پیامبر خدا به فرعون گفت:
«وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِی وَلَکَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَیٰ أَنْ یَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ؛[۷] و همسر فرعون گفت: [این نوزاد] برای من و تو مایه شادمانی و خوشحالی است، او را نکشید، امید است ما را سود دهد، یا وی را به فرزندی خود بگیریم. ولی آنان آگاه نبودند [که دشمنشان را به دست خود می پرورند.]»
سخن همسر فرعون در مورد نکشتن حضرت موسی آن هم در برابر سلطان جور، بالاترین جهاد تبیین است. از این رو قرآن کریم او را به عنوان یک الگو برای جامعه ایمانی معرفی میکند و میفرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ؛[۸] و خدا برای مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است هنگامی که گفت: پروردگارا! برای من نزد خودت خانه ای در بهشت بنا کن ومرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از مردم ستمکار نجات ده.»
حضرت آسیه از خداوند دو کرامت طلب کرد؛ نخست کرامت معنوی که حضور در نزد خداوند متعال است و دیگری کرامت ظاهری که استقرار در بهشت است.
پینوشت
[۱]. سوره یس: آیات۲۳-۲۰.
[۲].مفاتیح الغیب، ج۲۶، ص۲۶۳.
[۳]. التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۱.
[۴]. سوره غافر: آیه ۲۸.
[۵]. جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۴، ص۳۸.
[۶].الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف؛ ج۱؛ ص۶۹.
[۷]. سوره قصص: آیه ۹.
[۸]. سوره تحریم: آیه ۱۱.
نویسنده: عبدالحمید فاطمی تبار
برچسب ها : جهاد تبیین قرآن فرهنگ