به مناسبت ششم شوال، صدور نخستین توقیع مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
چگونگی و چرایی صدور توقیعات در عصر غیبت صغری نوشتاری از حجتالاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان
در طول غیبت صغری یعنی در مدت ۶۹ سال و شش ماه و پانزده روز مکاتبات زیادی از سوی سفرا و نواب چهارگانه با امام عصر، حضرت حجةبن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف انجام گرفت. برخی از این توقیعات به شخص آنان مربوط بود و برخی هم به دیگر افراد که اینان واسطه ارسال و گرفتن پاسخ بودند. ششم شوال به مناسبت صدور نخستین توقیع مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به نایب ایرانیاش حسینبن روح نوبختی میباشد. هفتهنامه افق حوزه پژوهشی از چگونگی و چرایی صدور توقیعات در عصر غیبت صغری را تقدیم خوانندگان ارجمند میکند.
▪ توقیعات
«توقیع» در لغت به معنای «نامه را نشان کردن»، «نوشتن عبارتی در ذیل نامه و نوشته» است. همچنین «پاسخهای مکتوب بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهای کتبی که از ایشان میشود. (1)
از بررسی نوشتههای تاریخی بهدست میآید، از زمانهای دور بین حاکمان و فرمانروایان، «توقیعنویسی» رواج داشته و موارد فراوانی از توقیعات آنها در متنهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در منابع روایی، فقهی و تاریخی شیعه نیز سخن از توقیع به چشم میخورد. توقیع در این کتابها بهطور عمده، به قسمتی از نوشتههای پیشوایان دینی علیهم السلام اطلاق شده است که برای پیروان خود مرقوم فرمودهاند.
امروزه به سبب کاربرد بیشتر توقیعات در منابع مهدویت، هنگامی که سخن از «توقیع» به میان میآید، ذهن به توقیعات واپسین پیشوای معصوم، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف منصرف میشود؛ اما از امامان علیهم السلام دیگر نیز نوشتههایی با عنوان «توقیع» صادر شده است. (2)
▪ چگونگی صدور توقیعات
درباره چگونگی صدور توقیعات از سوی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، بهطور دقیق آگاهی روشنی در دست نیست؛ اما بدون شک، بسیاری از این توقیعات، بهگونهای معجزهآسا صادر شده است؛ بهگونهای که میتوان گفت: صدور آنها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است.
برای نمونه، میتوان به حکایتی که در اینباره رسیده است اشاره کرد.
«محمدبن فضل موصلی» یکی از شیعیان بود که نیابت «حسینبن روح» را قبول نداشت. روزی هنگام بحث با یکی از دوستانش (حسنبن علی وجنا) و بنا به پیشنهاد او، در صدد آزمودن نایب امام برآمدند. آنان بر مطلبی کاملاً محرمانه توافق کردند. حسنبن علی وجنا کاغذی از دفتر موصلی جدا کرد و قلمی تراشید. سپس با قلم بدون مرکب، مطالبی را بر روی آن ورقه نوشت و آن کاغذ سفید را مهر کرد و بهوسیله خدمتکار نزد حسینبن روح فرستاد.
ظهر همان روز در حالیکه محمدبن فضل مشغول غذا خوردن بود، پاسخ نامه وارد آمد که دقیقاً در همان ورقه فرستاده شده، پاسخها با مرکب نوشته شده بود. محمدبن فضل، در حالیکه سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، همراه حسنبن وجنا به محضر حسینبن روح وارد شد و از آن حضرت به سبب گمان نادرست خود عذرخواهی کرد. (3)
افزون بر کرامتهای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در صدور توقیعات که به یک نمونه آن اشاره شد، در متن توقیعات نیز، موارد فراوانی از کرامت به چشم میخورد که بیشتر بهصورت آگاهیبخشی غیبی، از حوادث آینده، اتفاقات پنهانی، شفای بیماران و مانند آن میباشد.
یک نمونه از این توقیعات، آنگاه صادر شد که درباره وکلا و نمایندگان حضرت، نزد خلیفه غاصب وقت، بدگویی شده بود. خلیفه، برای شناسایی و دستگیری آنان، دستور داد افراد ناشناسی را همراه پول نزد وکلا به جاسوسی بفرستند. اگر کسی از آنها چیزی پذیرفت، او را دستگیر کنند.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی خطاب به تمام وکیلها، دستوری فرمود از هیچ کس و تحت هیچ شرایطی چیزی نپذیرند و خود را بیاطلاع نشان دهند. (4)
در ماجرای دیگری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، با صدور توقیعی، شیعیان را از زیارت کربلا و کاظمین برحذر داشت. پس از چند ماه، دانسته شد خلیفه در آن موقع، دستور داده بود هر کس به زیارت رود، در کمینش باشند و او را دستگیر کنند. (5)
▪ بیشتر توقیعات به خط حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
درباره اینکه آیا توقیعات به خط مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده باید گفت: عدهای از افرادی که توقیعها را روایت و نقل نمودهاند، تصریح کردهاند برخی از این نوشتهها به خط شریف آن حضرت است. در ذیل، به نمونههایی از آن اشاره میشود:
1. شیخ طوسی به نقل از راوی یک توقیع، این جمله را در کتاب خود نقل کرده است: «در پاسخ نوشته آنان، به خط امام زمان علیه السلام وارد شده است که: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ خداوند ما و شما را از گمراهی و فتنهها سلامت بخشد و به ما و شما روح یقین عطا کند و ما و شما را از عاقبت بد پناه دهد!...». (6)
2. شیخ صدوق؛ نقل کرده است، محمدبن عثمان عمری میگوید: «خَرَجَ تَوقِیعٌ بِخَطِّهِ نَعْرِفُهُ...؛ توقیعی به خطی که ما آن را میشناختیم، خارج شد...». (7)
3. وی همچنین نقل کرده است؛ اسحاقبن یعقوب گوید: از محمدبن عثمان عمری خواهش کردم پاسخ نامهای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در توقیع به خط مولایمان صاحبالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد شده بود: «اما آنچه درباره آن پرسیدی که خدایت هدایت کند و پایدارت بدارد! راجع به امر منکران من از خاندان و عموزادگان خودم؛ بدان که میان خدا و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه فرزند نوح علیه السلام است اما راه عمویم جعفر و فرزندانش، راه برادران یوسف است...». (8)
عبارتهای یادشده بیانگر این مطلب است که بزرگان محدث، اطمینان داشتهاند همه توقیعات یا بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است.
این توقیعات، بهوسیله نواب خاص در دوران غیبت صغری، برای افراد صادر میشد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکانپذیر بود؛ بهصورتی که حتی وکیلهای آن حضرت، نامههای خود و دیگران را نزد نایب امام میفرستادند و از ایشان پاسخ دریافت میکردند. بهطور اساسی، فلسفه نیابت خاص نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هر کس میتوانست به شرف گرفتن توقیع نایل آید، دیگر نیازی به نایب خاص نبود.
یادآوری این نکته لازم است که بیشتر دانشمندان دینی بر این باورند که توقیعات صادر شده از ناحیه صاحبالامر عجل الله تعالی فرجه الشریف فقط در دوران غیبت صغری و نیابت نواب خاص بوده است و بدینسان نمیتوان به آن دسته از توقیعات صادر شده پس از این دوران چندان اعتماد کرد و به صدور آنها از طرف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اطمینان یافت.
برخی از این نوشتهها که پس از دوران غیبت صغری به آن حضرت نسبت داده شده، از این قرار است:
1. نامههایی که گفته شده از طرف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به شیخ مفید رسیده است.
این توقیعات برای نخستینبار، بهوسیله ابومنصور طبرسی (از عالمان قرن ششم)، بدون سند، افزون بر یکصد سال پس از وفات شیخ مفید، در کتاب احتجاج نقل شده است. آنگاه شاگرد وی، ابنشهر آشوب (متوفای 588ق) به آن اشاره کرده و ابنبطریق (متوفای 600 ق) شاگرد ابنشهر آشوب آنها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامهها بهوسیله شخص مورد اعتمادی به شیخ مفید میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است. (9)
آنچه این تردید را جدیتر میکند این است که شاگردان شیخ مفید، از جمله آنها: سیدمرتضی، ابنادریس، نجاشی، شیخ طوسی، ابویعلی جعفری، ابوالفتح کراجکی، سلاربن عبدالعزیز دیلمی و... با اینکه تألیفات فراوانی داشته و بیشتر شرح حال نگار بودهاند هرگز به این توقیعات اشاره نکردهاند (10)؛ در حالیکه اگر چنین سخنانی به شیخ مفید رسیده بود، با توجه به اهمیت شایان آن، بهطور حتم، شاگردان او، نقل میکردند. (11)
افزون بر آن، خود شیخ مفید نیز در آثار ارزشمند و فراوان خود، هیچ اشارهای به این نامهها نکرده است. جای تأمل است که چگونه برخی بر توقیع بودن این سخنان پافشاری میکنند. (12)
علامه بحرالعلوم طباطبایی نیز در کتاب رجالی خود و آقای خویی در معجم رجالالحدیث، در این توقیعات، تردید کردهاند. پیشبینی این توقیعات از حوادث آینده دلیل بر درستی آن نخواهد بود؛ زیرا آنچه بهدست ما رسیده است پس از حوادث بوده که امکان جعل آنها وجود دارد.
2. برخی نویسندگان، پیامی را که برای مرحوم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی بهوسیله مرحوم شیخ محمد کوفی شوشتری نقل شده است، در شمار توقیعات و سخنان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر کردهاند.
در این نامه چنین آمده است: «خودت را در اختیار [مردم] بگذار و محل نشستن خویش را در محل در ورود خانه قرار بده [تا مردم سریعتر بتوانند با تو ارتباط پیدا کنند] و حوائج مردم را بر آور؛ ما تو را یاری میکنیم.» (13)
در پایان بخش توقیعات و با این توضیحات، نیازی به این نیست که بگوییم برخی نوشتههایی که این روزها بهعنوان دست خط آن حضرت ارائه میشود هیچ پایه و اساسی ندارد. و این احتمال بعید نمینماید که ممکن است این کارها، از طرف دشمنان و برای مخدوش ساختن چهره تابناک شیعه انجام شده باشد.
همانگونه که اشاره شد، درباره چگونگی صدور توقیعات در عصر غیبت صغری، سخن روشنی در دست نیست؛ اما از برخی نقلها استفاده میشود، سفیران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پرسشها و درخواستهای مراجعهکنندگان را در یک برگه به نوبت مینوشتند. آنگاه پاسخ آنها که حداکثر ظرف سه روز صادر میشد، یکجا میآمد. گاهی نیز پاسخ پرسشها بهصورت شفاهی، به نواب خاص گفته شده و آنان به قلم خود، آن را مینگاشتند یا بهصورت حضوری به پرسشکننده پاسخ میدادند. در پارهای از موارد نیز به سبب مصلحتی که حضرت میدانستند اصلاً پاسخی صادر نمیشد. برخی از توقیعات نیز بهصورت ابتدایی و بدون اینکه در پاسخ به پرسشی باشد، صادر شده است.
موضوعات مندرج در توقیعات، گستره وسیعی را در بر میگیرد؛ از معارف و حقایق دینی گرفته تا امور تربیتی و برنامههای زندگی فردی و اجتماعی و... .
......................................................................
▪ پینوشت
1. علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ج5، ص7145.
2. اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه علیهم السلام، ج3، ص36؛ کلینی، کافی، ج1، ص145، ح.
3. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص315، ح264.
4. شیخ کلینی، کافی، ج1، ص525، ح30.
5. همان، ح31.
6. همان، ص285.
7. شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمة، ج2، ص160، ح3.
8. همان، ح4.
9. طبرسی، احمدبن علی، الاحتجاج، ص497.
10. ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشم به راه مهدی علیه السلام، ص98.
11. ر.ک: مقاله: سفارت و نیابت خاصه، نجمالدین طبسی، فصلنامه انتظار، ش18، ص152.
12. یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ محسوب میشود؛ اما نفی آن، هرگز چیزی از مقام رفیع و بلند آن شخصیت بزرگ اسلامی نمیکاهد. چه اینکه دانشمندان بسیار بزرگی از میان علمای شیعه هستند که هرگز رسیدن نامه از سوی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای آنها ادعا نشده است.
13. ر.ک: خادمی شیرازی، محمد، مجموعه فرمایشات حضرت بقیةالله عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص170.
......................................................................
منبع: درسنامه مهدویت 2 - ص 94 تا ص 100