رئیس جامعة المصطفی العالمیه
تمدن غربی، باورها و هنجارهای سنتی را به حاشیه رانده است
رئیس جامعة المصطفی العالمیه گفت: تحقق تمدن نوین اسلامی، بهمعنای کنار گذاشتن همه دستاوردهای بشری در چند قرن اخیر نیست؛ بلکه احیای تمدن اسلامی یعنی اخذ همه نکات مثبت تمدن جدید و در عین حال، نگهداشت سنتهای قابل دفاع و عقلانی و ارزشهای مقدس است.
به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین عباسی، رئیس جامعة المصطفی العالمیه، ۱۱مرداد با حضور مجازی در همایش «سنت، مدرنیته و معرفتشناسی مسلمانان» که از سوی مؤسسه مطالعات راهبردی اسلامآباد پاکستان(IPS) برگزار شد، در سخنانی بهصورت برخط با اشاره به احیای تمدن نوین اسلامی، اظهار کرد: تمدن نوین اسلامی حرکتی فرهنگی و علمی است که از سوی رهبران و نظریهپردازان انقلاب اسلامی دنبال میشود.
رئیس جامعة المصطفی العالمیه، یکی از پیشنیازهای تحقق تمدن نوین اسلامی را شکلگیری علوم انسانی با نگاه معنوی و الهی مبتنی بر مبانی دینی دانست و افزود: این وظیفه مهم، بر عهده همه مراکز علمی و دانشگاهی در جهان اسلام است و جامعة المصطفی نیز بسیار علاقهمند است، در این عرصه با مراکز علمی کشور دوست و برادر پاکستان، همکاری و همفکری داشته باشد.
وی با بیان برخی تعاریف از مفهوم مدرنیته، اظهار کرد: مدرنیته، ویژگی تمدن جدید غربی است که سبک زندگی جدیدی را برای بشر ایجاد کرده و بر اساس آن، نوعی عقلانیت خاص شکل گرفته و برخی باورها و هنجارهای سنتی به حاشیه رانده شده است.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی با اشاره به دامنه گسترده مدرنیته، یادآور شد: قلمروی مدرنیته در عرصههای مختلف بینشها و رفتارهای انسان معاصر، شامل: فلسفه، هنر، ادبیات، دین، اخلاق و سیاست، معرفتشناسی خود را نشان داده و زندگی بشری را تحت تأثیر خود قرار داده است.
رئیس جامعة المصطفی العالمیه، با اشاره به برخی زمینههای پیدایش مدرنیته در غرب، یادآور شد: رنسانس، دوران اصلاح دینی، عصر روشنگری و انقلاب صنعتی، زمینههای پیدایش مدرنیته در غرب را رقم زدند که این فرایند تا حدی نیز طبیعی به نظر میرسد. در غرب و تحت تأثیر این رویدادهای تاریخی، جوامع، کشورها و مردم بهتدریج از یک شیوه زندگی گذر کردند و به نوع دیگری از زندگی و تمدن وارد شدند. تسلط کلیسا و مذهب بهتدریج به حاشیه رانده شد و نگاه به ماوراءالطبیعه به رویکرد طبیعتگرا تغییر یافت.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی، شکل گرفتن برخی مفاهیم و باورهای تازه از جمله امانیسم، انسانگرایی، فردگرایی، سکولاریسم، تساهل و تسامح، نسبیگرایی، تجربیگرایی و عقلگرایی، بهمعنای توانمندی عقل بشری برای حل همه مشکلات خود بهصورت مستقل و بریده از ماوراءالطبیعه را محصول فرایند مدرنیته برشمرد و اذعان کرد: باید به این نکته توجه داشت، در این فرآیند که چند قرن بهطول انجامید، روایتهای مختلفی در روش و عملکرد و باورها شکل گرفت که برخی از آنها بهتدریج از صحنه حیات بشری به انزوا کشیده شدند؛ لذا همه روایتهای انسانشناسانه و فلسفی، دارای روند مدرنیته یکسان نبودند.
وی روایت غلبهیافته در عرصه اخلاق را انکار رئالیسم اخلاقی و نفی ارتباط بایدها و هستهای اخلاقی خواند و ابراز کرد: در نتیجه این رویکرد، گزارههای اخلاقی صرفاً بیانگر عواطف و احساسات تلقی شدند؛ یعنی وقتی اخلاق چیزی را خوب میداند، یعنی انسان آن را میپسندد و دوست دارد و نه اینکه در حقیقت آن چیز، خوبی یا بدی داشته باشد.
رئیس جامعة المصطفی، در تبیین آثار و نتایج مدرنیته در عرصه اجتماعی، سیاسی و حکومتداری، تصریح کرد: در عصر مدرنیته اشکال جدیدی از نظامات سیاسی در غالب مشروطه و جمهوری شکل گرفت؛ اما آنچه بهعنوان روایت غالب پذیرفته شد، دموکراسی و حکومت مردم بر مردم بود. البته با وجود ادعای دموکراسی و حاکمیت مردم، آنچه در حقیقت اتفاق افتاد، حاکمیت رسانهها و صاحبان قدرت بود که میتوانستند، افکار عمومی را در اختیار خود داشته باشند.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی تمدن جدید را به دنبال سلطه بر همه عالم دانست و تصریح کرد: البته این تمدن در کنار پیامدهای منفی فراوان، دستاوردهای مثبتی همچون پیشرفتهای علمی و فناورانه، بهداشت و سلامت، رفاه و توسعه اقتصادی در برخی عرصهها نیز برای بشر داشته است. تمدن جدید به دنبال تسلط بر همه جهان و حاکم کردن تمامی ارزشها با تفاسیر خاص خود از مفاهیم زندگی بشری در عرصههای مختلف مانند حقوق انسان، خانواده، دین، آزادی و ارزشهای اخلاقی در سراسر جهان است که نتایج تلخ آن را در پدیدههای ناگواری همچون استعمار، بردهداری و جنگهای گسترده جهانی شاهد بوده و هستیم.
رئیس جامعة المصطفی تأکید کرد: چالش اصلی جوامع اسلامی با فرایندی که از آن بهعنوان مدرنیته یاد میشود، در عرصههای مختلف باورها، ارزشها و هنجارهاست. ما در کنار باور به منبع معرفتی حس و تجربه، به باورهای عقلی، شهودی و وحیانی اعتقاد داریم و بر همین اساس، به مبدأ متعالی عالم، بازگشت و معاد جهان، ساحت معنوی انسان و اصول اخلاقی ثابت و جاودانه برای انسانها معتقدیم.
وی با اشاره به رویکرد انفعالی جوامع اسلامی بهویژه در دو قرن اخیر در برابر روند مدرنیته و تسلط تمدن جدید بر جهان، خاطرنشان کرد: در این میان، انسانهایی مسئول و آگاه بودهاند که در راستای احیای تمدن نوین اسلامی تلاش کردند. جا دارد از چهرههای برجستهای مانند علامه اقبال لاهوری، علامه طباطبایی، شهید مطهری، علامه مصباح یزدی و سایر شخصیتهای علمی که در این عرصه قلم زدند و اندیشههای خود را بیان نمودند، تقدیر کنیم.