تحلیل فقهی و حقوقی تحریم سلاح هستهای
گفتوگو با مؤلف کتاب فتوای هستهای
کتاب «فتوای هستهای» به بررسی فتوای آیتاللهالعظمی امام خامنهای درباره تحریم تولید و استفاده از سلاحهای هستهای میپردازد. این فتوا، که در سال ۱۳۸۸ صادر و در سال ۱۳۸۹ در کنفرانس بینالمللی خلع سلاح جهانی تبیین شد، سلاحهای کشتار جمعی را حرام و جنایتی علیه بشریت اعلام میکند. کتاب در سه بخش تدوین شده است: آثار مخرب سلاحهای هستهای، جایگاه فتوا در فقه امامیه و حقوق بینالملل، و ادله فقهی و حقوقی آن. نوآوری این اثر در پیوند فقه سنتی با حقوق بینالملل، رویکرد تطبیقی، و پیشنهاد تبدیل فتوا به یک دکترین حقوقی جهانی است. این فتوا، ریشه در نهی فقهی از کشتار جمعی دارد و مورد تأیید مراجع بزرگ شیعه است. به همین مناسبت، هفتهنامه «افق حوزه» مصاحبهای با مؤلف کتاب، حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین پورامینی، ترتیب داد تا این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دهد. ◦ بهعنوان اولین سؤال، در جایگاه مؤلف کتاب «فتوای هستهای» ـ که در کتاب سال حوزه در سال گذشته مورد تحسین قرار گرفت ـ ضمن معرفی اجمالی این اثر، درباره مهمترین نوآوریهای تألیف آن توضیح دهید.




مستحضرید که حضرت آیتاللّهالعظمی خامنهای، که تا پیش از دهه ۱۳۸۰ از جهات مختلف مخالفت خویش را با سلاحهای کشتار جمعی از جمله سلاحهای هستهای اعلام نموده بودند، برای اولین بار در قالب یک فتوای فقهی در ۳۰ بهمن ۱۳۸۸ اعلام نمودند که استفاده از سلاح هستهای حرام و ممنوع است. ایشان در مناسبتهای دیگر بر این فتوا تأکید نمودند، اما نقطه اوج و کانونی فتوای هستهای آیتاللّه خامنهای را باید در پیام ایشان به نخستین کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه در ۲۸ فروردین ۱۳۸۹ دانست؛ چراکه ایشان فتوای تحریم تولید و استفاده از سلاحهای هستهای را تکرار کردند و این فتوا را در خصوص سایر سلاحهای کشتار جمعی سرایت دادند و آن را جنایت علیه بشریت توصیف کردند و اعلام نمودند: «ما کاربرد این سلاحها را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابنای بشر از این بلای بزرگ را وظیفه همگان میدانیم». ایشان از این تاریخ به بعد نیز در مناسبتهای مختلف نظرات خود درباره ممنوعیت سلاحهای هستهای را بازگو نموده و برخی از جنبههای مختلف فتوای هستهای خویش را تبیین کردهاند.کتاب «فتوای هستهای» حاصل پژوهشی است که به تحلیل ابعاد مختلف فتوای تاریخی حضرت آیتالله خامنهای درباره ممنوعیت تولید و استفاده از سلاحهای هستهای میپردازد. این اثر در سه بخش اصلی ساماندهی شده است: در بخش اول به تحلیل مفهومی سلاحهای هستهای و آثار مخرب آن پرداخته شده است؛ بخش دوم به بررسی جایگاه این فتوا در فقه امامیه و حقوق بینالملل اختصاص دارد؛ و بخش سوم به ادله فقهی و حقوقی ممنوعیت مطلق سلاحهای هستهای میپردازد. نوآوری اصلی این کتاب در چند محور قابل تبیین است: اولاً، این اثر با نگاهی نظاممند به تبیین امتداد فقهی ـ حقوقی این فتوا پرداخته و پلی میان فقه سنتی، حقوق بینالملل و سیاستگذاری کلان نظام ایجاد کرده است. ثانیاً، رویکرد تطبیقی بهکار رفته در کتاب میان دیدگاه فقه شیعه و موازین حقوق بینالملل، از دیگر وجوه تمایز این اثر است که توانسته گفتوگویی سازنده بین این دو نظام حقوقی برقرار کند. ثالثاً، این کتاب با بررسی ظرفیتهای تبدیل این فتوا به یک دکترین حقوقی بینالمللی، گامی نوین در جهت تقویت گفتمان صلحطلبی در عرصه جهانی برداشته است.
در مورد پیشینه فقهی این مسئله باید گفت: اگرچه سلاحهای هستهای از مسائل مستحدثه محسوب میشوند، اما ملاک حرمت آن در منابع فقهی موجود است. در متون فقهی، استفاده از روشهایی که موجب کشتار جمعی میشود (مانند مسموم کردن آب و هوای منطقه دشمن) نهی شده است. این نشان میدهد که ملاک حرمت، "کشتار غیرنظامیان و تخریب گسترده" است که در سلاحهای هستهای به اوج خود میرسد.فتوای هستهای آیتالله خامنهای مورد تأیید و تأکید مراجع بزرگ دیگری همچون؛ حضرات آیات مکارم شیرازی، نوری همدانی، جوادی آملی و سبحانی نیز قرار گرفته است که همگی بر حرمت سلاحهای کشتار جمعی تأکید کردهاند. این اجماع فقهی نشاندهنده ظرفیت بالای فقه امامیه در پاسخگویی به مسائل مستحدثه و حمایت از حقوق بشردوستانه بینالمللی است.
این مباحث، بحث جدیدی نیست، پس از صدور فتوای هستهای از سوی آیتاللهالعظمی خامنهای هرچند از سوی بسیاری از مجامع بینالمللی و مراجع فقهی مورد استقبال قرار گرفت؛ اما برخی در داخل و خارج، دانسته یا ندانسته این فتوا را حکمی حکومتی دانسته که از روی مصلحت یا تقیه صادر شده است و آن را از احکام موقت و تغییرپذیر توصیف کردند؛ که البته این امر را باید ناشی از عدم شناخت آنان از ماهیت این دیدگاه آیتاللّه خامنهای در خصوص سلاحهای هستهای میتوان دانست؛ چراکه با خلط ویژگیهای احکام حکومتی و احکام ثانوی همچون تقیه، احکام این دو نوع حکم را بر فتوا بار نمودهاند؛ اما از آنجایی که این دیدگاه توسط یک فقیه جامعالشرایط که در جایگاه مرجعیت مسلمین و رهبری جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و بر اساس اسناد و ادله معتبر شرعی (اعم از عقل، نص و یا قواعد شرعی) صادر و به تعبیر دیگر در دستگاه اجتهاد شکل گرفته، و بهصورت صریح اعلام شده، نظر ایشان را باید یک فتوای فقهی با تمامی آثار و لوازم آن همچون دائمی بودن و گستره وسیع داشتن به شمار آورد و نمیتوان آن را حکمی تقیهای یا مصلحتی به شمار آورد.◦ برخی با استناد به آیه 60 سوره انفال که میفرماید [وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ] معتقدند تولید سلاح هستهای برای بازدارندگی جایز است. نظر شما در این باره چیست؟
سلاح هستهای نهتنها تأمینکننده امنیت واقعی نیست، بلکه اساساً نمیتواند عامل بازدارندگی مؤثری محسوب شود. از نگاه آیتالله خامنهای، قدرت باید با اخلاق پیوند خورده باشد و هرگونه قدرتی که فارغ از ارزشهای اخلاقی کسب شود، ماهیتی ظالمانه و غاصبانه دارد. در نگاه اسلامی، هم ارزشها و هم روشهای کسب قدرت اهمیت دارند و نمیتوان به هر قیمتی به دنبال کسب قدرت بود.