هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نسخه Pdf

فاطمه زهرا(س)  گواه جاودان غدیر و محور وحدت امت

فاطمه زهرا(س)  گواه جاودان غدیر و محور وحدت امت

حجت‌الاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو

نادیده‌گرفتن فرمان غدیر و عهد رسول‌الله(ص)، منشأ اصلی تفرقه، جنگ‌های داخلی، ریخته‌شدن خون‌ها (از جمله شهادت بسیاری از فرزندان فاطمه(س)) و عقب‌ماندگی کنونی جهان اسلام دانسته شده است. درس اصلی برای امت اسلام، به‌ویژه جوانان، بازگشت به پیام غدیر، یعنی اطاعت از فرمان الهی در ولایت امام علی و اهل‌بیت(ع)، تمسک به قرآن و عترت(ع) (حدیث ثقلین) و تحقق وحدت در سایه محوریت اهل‌بیت(ع) است. رضایت فاطمه(س) معیار رضایت الهی و رسولش معرفی شده و تأکید می‌شود که پیامبر(ص) بارها و به‌ویژه در غدیر، به‌صراحت حضرت علی(ع) را جانشین خود معرفی کرده بود. حجت‌الاسلام امیرعلی حسنلو، مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه، در یادداشتی به‌مناسبت عید غدیر، به موضوع «حضرت فاطمه(س) و رویداد مهم غدیر» پرداخته است.

​​​​​​​  گواهی بیبدیل بر حقانیت امامت
براساس مستندات معتبر تاریخی، یکی از گواهان و شاهدین واقعه غدیر خم، وجود حضرت زهرا(س) است که در این سال و سال حجةالوداع همراه پدر گرامی خود در حج شرکت داشت و اعمال حج را در کنار پدر انجام داد؛ لذا از این جهت باید به همه مسلمانان و امت اسلام و فرقه‌های اسلامی به‌ویژه جوانان امت روشن باشد، وقتی یگانه دختر رسول‌خدا(ص) به این واقعه شهادت و گواهی می‌دهد، هیچ معارضی نباید در برابر سخن حضرت فاطمه(س) باشد؛ سخن فاطمه(س) و احتجاج او برای همه امت گواه روشن است؛ لذا تحقیق کنند در این‌باره و مواضع حضرت فاطمه(س) در قبال غدیر و سقیفه را معیار قرار دهند و جایگاه فاطمه(س) را در منابع اسلامی ببینند و در استنادات پیامبر(ص) به‌درستی از جایگاه آن‌حضرت آگاه باشند؛ سپس سخنان ایشان را مورد دقت و تحلیل قرار دهند تا به واقعیت برسند که قضیه چه بوده است؟ آیا سزاوار است، پیامبری که همه مستحبات را برای مردم یاد داده است، از این قضیه مهم غفلت نماید و برای خود جانشین انتخاب نکند؟ آیا معقول است که امت را بعد از خود گرفتار تفرقه نماید؟ آیا این وقایع خوشایند حضرت است که امت بر سر جانشینی و منصب خلافت، با هم به نزاع و درگیری گرفتار شوند؟ برای یافتن پاسخ این سؤالات باید تأمل نمایند!
حضرت زهرا(س) تمام وجود خود را برای حفظ دین فدا کرد؛ حضرت می‌دانست که آینده امت با ترک غدیر چه خواهد شد و بر این امر نگران بود که امت به‌خاطر فراموشی و نادیده‌گرفتن غدیر گمراه شود؛ به‌جهت همین نافرمانی گمراهی بزرگی برای امت خواهد بود؛ از این‌روی حضرت زهرا(س) بیشترین استناد و احتجاج را به حادثه غدیر درباره دفاع از ولایت نموده‌اند؛ بیش از همه ائمه(ع) به غدیر توجه نمود وتأکید کرد؛ چون غدیر مهم است و سرنوشت امت به آن پیوست کامل داشت؛ چراکه بر سر خلافت، خون‌های زیادی ریخته شده و مسلمانان به جنگ‌های طولانی و تفرقه گرفتار شدند و بسیاری از فرزندان فاطمه(س) در راه حفظ دین و به‌جهت فراموشی غدیر به شهادت رسیدند.
بر این اساس، حادثه غدیر دارای اهمیت فراوان برای امت اسلام است؛ لذا درباره غدیرخم و این واقعه و حدیث غدیر، هرچه نوشته و گفته شود، کم است؛ چون رجوع به غدیر و برگشت به غدیر، یعنی اطاعت از فرمان رسول‌الله(ص) درمان تمام دردهای امت اسلام است؛ زیر پا نهادن دستور رسول‌الله(ص) امت اسلام را گرفتار مصیبت‌های سخت نموده است که امروز نیز، شاهد این گرفتاری‌های مسلمانان هستیم که دیگران بر امت اسلام مسلّط شده‌اند که همه از ناحیه فراموش‌نمودن و نادیده‌گرفتن حادثه غدیر است؛ قرآن به‌صراحت فرمود: «اطیعوالله واطیعو الرسول» اما امت اسلام با کبر و حسد این نافرمانی را در پیش گرفتند و هر روز بلایی بر امت نازل شده و امروز تمام عقب‌ماندگی‌های مادی و معنوی که جهان اسلام گرفتار شده، از همین ناحیه هست که پیام‌های غدیر فراموش گردید.
پیامبر(ص) در حدیث غدیر، حقایقی بیان نمود که برای نجات و هدایت و سعادت امت لازم بود و آنچه امت اسلام به آن نیاز دارد، درک درست از غدیر است؛ محورهای مد نظر پیامبر(ص) در غدیر عبارت بود از:
1. محوریت اهلبیت(ع)
 پیامبر اکرم(ص) بارها مکرر به محوریت اهل‌بیت(ع) تأکید می‌کرد و حدیث ثقلین در همه منابع اسلامی همچون حدیث غدیر منعکس شده است و غدیر، احیاگر و متمم و ضامن حفظ حدیث ثقلین بود.
2. وحدت امت اسلام
 پیامبر اکرم(ص) پس از ورود به مدینه، بین انصار و مهاجرین دو حزب بزرگ اسلام ایجاد عقد اخوت و برادری نمود؛ حتی تمام ساکنان مدینه و اهل کتاب و یهود را هم‌پیمان وحدت و همزیستی برقرار نمود؛ چون حضرت واقف بود که تفرقه در جامعه مانع پیشرفت و سعادت و مانع کار دعوت دین هست و امور دین و فرهنگ و تعالی در سایه وحدت و امنیت است؛ لذا حضرت به این مقوله توجه داشت که شرط اول اجرای احکام دین و هدایت مردم، آرامش و همبستگی جامعه هست؛ چنانکه امیرمؤمنان؟س؟ نیز به این مقوله توجه داشت و در این راستا فرمود «... به‌خدا سوگند! هرگز فکر نمی‌کردم و به‌خاطرم خطور نمی‌کرد که عرب بعد از پیامبر(ص)، امر امامت و رهبری را از اهل‌بیت(ع) او بگردانند و خلافت را از من دور سازند! تنها چیزی که مرا ناراحت کرد، اجتماع مردم در اطراف فلانی بود که با او بیعت کنند. (وقتی که چنین وضعی پیش آمد) دست نگه داشتم تا میان امت جدایی نشود.

  استناد حضرت فاطمه(س) به غدیر در ایام سقیفه
در همان روزهای اول که سقیفه تشکیل شد و هوس قدرت مردم را به فتنه‌ای گرد آورد، فاطمه(س) به غدیر استناد نمود و این اجتماع را نامشروع خواند؛ چنانکه همه معصومین به نامشروع‌بودن سقیفه با وجود راه قانونی و شرعی که در غدیر خم مشخص شده بود، تصریح نموده‌اند؛ لذا از جمله معصومینی که به حدیث غدیر استناد کردند، حضرت فاطمه زهرا(س) بود. روزی که عمر و اطرافیانش برای بیعت‌گرفتن از حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) آمده بودند، خطاب به آنان فرمودند: «گویا، آنچه رسول اکرم(ص) در روز غدیر به شما به‌موجب حکم خدای تعالی تقریر کرده، عهد گرفت؛ بلکه شرط نمود را نمی‌دانید و یا از خاطر خود، آن عهد و پیمان را فراموش‌شده انگاشته‌اید و شیوه تمرد و مخالفت را برگزیده‌اید والله که حضرت نبی اکرم(ص) در آن روز از شما و از اکثر امت عهد و پیمان نسبت به ولایت علی(ع) گرفت». «کأَنَّکمْ لَمْ تَعْلَمُوا مَا قَالَ یوْمَ غَدِیرِخُم»؛ گویا از آنچه رسول خدا(ص) در روز غدیر فرمود، آگاهی ندارید.
حضرت فاطمه(س)به‌صراحت فرمودند: شما که علی‌بن أبی‌طالب(ع) را خانه گذاشتید و در سقیفه بنی‌ساعده برای خود خلیفه انتخاب کردید، گویا سخن رسول اکرم(ص) در غدیرخم را نشنیدید یا پیام پیامبر(ص) را در رابطه با علی در غدیرخم نفهمیدید و ندانستید.

  «وَاللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ یوْمَئِذٍ الْوَلَاءَ»
سوگند به خدا که رسول گرامی اسلام(ص) در آن روز، ولایت و رهبری را به او (علی(ع)) پیوند زد و از مردم بیعت گرفت: «لِیقْطَعَ مِنْکمْ بِذَلِک مِنْهَا الرَّجَاءَ»؛ تا امید شما فرصت‌طلبان تشنه قدرت را از امامت قطع نماید. حضرت زهرا فرمودند: رسول گرامی اسلام امیرالمؤمنین(ص) را به ولایت پیوند زد تا امید کسانی که انتظار می‌کشیدند، بعد از رحلت نبی گرامی(ص) خلافت را به دست بگیرند، تمام‌ راه‌های عذر و بهانه را برای همگان بست.
«وَلَکنَّکمْ قَطَعْتُمُ الْأَسْبَابَ بَینَکمْ وَ بَینَ نَبِیکمْ»؛ ولی شما رشته‌های پیوند [معنوی] میان پیامبر(ص) و خودتان را پاره کردید.
ولی با کمال تأسف شما مهاجرین و انصار و حاضرین در مجمع بزرگ غدیر، سخنان پیغمبر اکرم(ص) را نادیده گرفتید و از میان خود، از پیش خود و برخلاف سخن رسول اکرم(ص) که خداوند متعال درباره او فرمود:
«وَما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی»؛ و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید و آنچه آورده، چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است. خلیفه تراشیدید و انتخاب کردید.
«وَاللَّهُ حَسِیبٌ بَینَنَا وَبَینَکمْ فِی‌الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ»؛ این را بدانید که خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داوری خواهد کرد.
حضرت زهرا(س) در نهایت فرمودند: من شکایت شما را به خداوند عالم می‌کنم. خداوند بهترین گواه و بهترین داور میان من و شماست.

  تأکید بر غدیر در خطبه فدکیه
حضرت فاطمه(س) در این ایام مکرر به این واقعه استناد نمود و در هر فرصت چون با فاصله اندک این قضیه را نادیده گرفته و در سقیفه جمع شدند، استناد می‌کرد تا حجت را بر همگان تمام نماید؛ استناد دیگری از حضرت صدیقه طاهره(س) نقل شده است که حضرت در خطبه‌ای طولانی پس از سقیفه و غصب فدک فرمود در این خطبه نیز از خدمات و ارجمندی ایثار پدر در راه دین و هدایت مردم و رهایی آنها از جهالت سخنان بسیار روشنگرانه ایراد نمود؛ از جمله به واقعه غدیرخم نیز تصریح نمود و فرمود: «هَلْ تَرَک أَبِی یوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذْرا»؛ آیا پدرم در روز غدیرخم، جایی برای عذرتراشی برای احدی باقی گذاشته است؟
استناد در جمع زنان انصار که به عیادت حضرت آمده بودند
دگرباره فاطمه(س) در بستر بیماری که برخی از زنان انصار به عیادت آمدند، به حادثه و واقعه غدیر که هزاران نفر شاهد بودند و از جمله شاهدان، زنان انصار و مهاجری بودند که در حجةالوداع شرکت داشتند، اشاره فرمود؛ لذا ایشان مکرر این واقعه را یادآوری می‌نمایند و از آنان می‌پرسند: آیا پدرم حجت را بر همه شما تمام نکرد و حق مطلب را برای همه ادا نکرد؟ در فراز دیگری که برخی مورخین نقل می‌کنند، حضرت فرمود: «أنسیتم قول رسول‌الله یوم غدیرخم: من کنت مولاه فعلی مولاه»؛ آیا قول رسول‌الله(ص) در غدیرخم را فراموش کردید که فرمود: هرکسی من بر او ولایت دارم، علی هم بر او ولایت دارد.
چرا آن بزرگوار از حدیث ولایت که می‌فرماید: «إن علیاً منی وأنا منه وهو ولی کل مؤمن من بعدی»

 استناد حضرت فاطمه(س) به واقعه غدیر در کنار قبر حضرت حمزه سیدالشهداء(ع)
حضرت فاطمه(س) در هر فرصت، به غدیرخم استناد کرد؛ چون تکلیف خود می‌دانست تا حق را باز گوید و امت را از گمراهی نجات دهد؛ حضرت فاطمه(س) پس از رحلت پدر، به زیارت قبور شهدای احد به دامنه کوه احد می‌رفت که عمویش حمزه نیز در این مکان مدفون بود و تا توان داشت، هر روز صبح به زیارت قبور شهدای احد می‌رفت؛ براساس فرمایش امام صادق(ع)، فاطمه(س) به یکی از صحابه به‌نام محمودبن لبید که او نیز به زیارت قبر شهدای احد رفته بود، درباره غدیرخم و وصایت امام علی(ع) از دختر رسول‌خدا(ص) سؤالی نمود؛ فاطمه(س) سخن گفت و به این واقعه، درباره غصب حق علی(ع) و معرفی آن‌حضرت به‌عنوان جانشین بعد از رسول‌الله(ص) استناد کرد.
محمدبن اسید از فاطمه(س) پرسید: آیا نصی از پیامبر(ص) درباره جانشینی علی(ع) قبل از وفات رسول‌الله(ص) هست؟ فاطمه(س) فرمود: تعجب می‌کنم از شما؛ مگر روز غدیر یادتان رفته است؟ او گفت: نه؛ ولی منظورم این است که چیز دیگر و سری هست که به شما گفته باشد؟ حضرت فاطمه(س) فرمود: خدا را گواه می‌گیرم که فرمود: علی(ع) بهترین جانشینی است که برای شما انتخاب می‌کنم و او، امام و خلیفه بعد از من هست و فرزندان او (حسن و حسین(ع))
شیخ صدوق(ره) در «خصال» پس از نقل این خبر مى‏گوید: و هنگامى که انصار، محاجّه صدّیقه طاهره(س) را با آنان درباره خلافت شنیدند، به آن مخدّره گفتند: اگر ما پیش از آنکه با ابوبکر بیعت کنیم، این سخنان شما را شنیده بودیم، هرگز از على به ابوبکر عدول نمى‏کردیم؛ ولى فاطمه(س) در پاسخ آنان فرمود: «آیا روز غدیرخم براى کسى عذرى باقى گذاشت؟!»

  اتمام حجّت دیگر با یاد حدیث غدیر
حضرت زهرا(س) در بحث و مناظره و در اتمام حجّت با مهاجمان به خانه ولایت باز هم از حماسه غدیرخم یاد مى‌کرد و مردم را به یاد حدیث غدیر مى‌آورد.
در یکى از روزهاى پس از پیامبر(ص) که مردم در کوچه، نزدیک خانه حضرت على(ع) گرد آمده و تسلیم توطئه‌ها بودند، دختر رسول‌خدا(ص) از خانه بیرون آمده و در کنار درِ ورودى منزل ایستاد و خطاب به مردم مهاجم در کوچه و بازار فرمود:
«لا عهد لی بقوم حضروا أسوء محضر منکم، ترکتم رسول‌اللّه(ص) جنازة بین أیدیننا وقطعتم أمرکم فیما بینکم، لم تستأمروننا ولم تردّوا لنا حقّا کانّکم لم تعلموا ما قال یوم غدیرخمّ‌ واللّه لقد عقد له (على‌بن ابى‌طالب(ع)) یومئذ الولاء لیقطع منکم بذالک منها الرّجاء ولکنّکم قطعتم الأسباب بینکم وبین نبیّکم واللّه حسیب بیننا وبینکم فى‌الدّنیا والاخرة»؛ من ملّتى را مثل شما نمى‌شناسم که این‌گونه عهدشکن و بدبرخورد باشند؛ جنازه رسول‌خدا(ص) را در دست ما گذاشته رها کردید و عهد و پیمان‌هاى میان‌تان را بریده، فراموش نمودید و ولایت و رهبرى امام على(ع) و ما اهل‌بیت(ع) را انکار کردید و حقّ‌ مسلّم ما را باز نگرداندید. گویا از حادثه روز غدیرخم آگاهى ندارید؟ سوگند به خدا که رسول گرامى اسلام(ص) در آن روز ولایت و رهبرى امام على(ع) را مطرح کرد و از مردم بیعت گرفت تا امید شما فرصت‌طلبان تشنه قدرت را قطع نماید؛ ولى شما رشته‌هاى پیوند معنوى میان پیامبر(ص) و خودتان را پاره کردید. این را بدانید که خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داورى خواهد کرد.

  چرایی استناد مکرر فاطمه(س) به غدیر
استناد فاطمه(س) به غدیر مکرر است که ما همه گزارش‌ها را نیاوردیم؛ این استناد دلایلی داشت که لازم است، در پایان گفت‌وگو اشاره شود:
1. نزدیک‌بودن حادثه غدیر با وفات رسول گرامی اسلام(ص) بود. پیغمبر اکرم(ص) حدیث وصایت را بیست سال قبل در سال سوم بعثت در جمع محدودی از سران قریش مطرح فرمودند. آن بزرگوار حدیث رایت را در جنگی مطرح فرمودند که عده مخصوصی شنیدند که فرمود: پرچم را فردا به دست کسی می‌سپارم که خدا و رسول او را دوست می‌دارند؛ در حالی‌که هر سه خلیفه مدعی را پیامبر(ص) قبل از علی(ع) فرستاد که نتوانستند، کاری را پیش ببرند
همچنین پیغمبر اکرم(ص) حدیث خلافت را موقع رفتن به جنگ تبوک مطرح فرمودند و عده خاصی آن را شنیده‌اند؛ درحالی‌که فاصله حدیث غدیر تا رحلت نبی گرامی(ص) هفتاد و دو روز بیشتر نیست. پس یک دلیل این است که بسیاری در غدیر حاضر بودند و نمی‌توانستند انکار نمایند.
2. بنا به‌نقل ابن‌جوزی و دیگران که همه سنی هستند، جمعیت انبوهی در اجتماع بی‌مانند و بزرگ غدیرخم حضور داشتند.
 آمار کسانی که در غدیر حضور داشتند و سخن نبی گرامی را شنیدند، به مرز صد و بیست هزار نفر رسید؛ یعنی صد و بیست هزار نفر قضیه غدیر را از نبی گرامی اسلام شنیدند؛1 بنابر این آمار کسانی که در غدیرخم بودند، از نود هزار تا صد و بیست و چهار هزار نفر تخمین زده شده است.2
3. در قضیه حدیث غدیر، نبی گرامی اسلام، ولایتی را که خداوند عالم در قرآن کریم سوره احزاب آیه 6 برای او تثبیت کرده و فرموده است: [النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم]؛ پیامبر(ص) نسبت به مؤمنان از خود آنها اولی است. (سوره احزاب، آیه 6)
که «زمخشری» در کتاب «تفسیر الکشاف» دارد که: [النَّبِىُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ (فی کل شیء من أمور الدین والدنیا) مّنْ أَنفُسِهِمْ].
و رسول‌الله(ص) قبل از طرح موضوع ولایت امیرالمؤمنین(ع)، این مطلب را مطرح کرد و از همه حاضرین اعتراف گرفت: [أَلَسْتُ أَوْلَی بِکمْ من أَنْفُسِکمْ]3 و [أَلَسْتُ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ من أَنْفُسِهِمْ] آیا ولایت من بر شما از ولایت خودتان بالاتر نیست؟! «فَقُلْنَا بَلَی یا رَسُولَ‌اللَّهِ» همه مردم گفتند: بله یا رسول‌الله. قال: «فَمَنْ کنت مَوْلاَهُ فَعَلِی مَوْلاَهُ»؛ حضرت فرمود: هرکسی من مولای اویم، از این پس علی مولای اوست.4 و «مَنْ کنْتُ أَوْلَی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِی وَلِیهُ».5
..............................................
   پی نوشتها
1. سبط‌بن جوزی، تذکرةالخواص، ص 57؛
2. حلبی، سیرةالحلبیه، ج3، ص 308؛
3. الطبرانی، أبوالقاسم سلیمانبن أحمدبن أیوب، المعجم الکبیر، الطبعه: الثانیه، تحقیق: حمدی‌بن عبدالمجید السلفی، دارالنشر: مکتبةالزهراء(س) الموصل،1404 . 1983، ج 5، ص 195، ح 5068؛
4. أحمدبن حنبل أبوعبدالله الشیبانی، مسند الإمام أحمدبن حنبل، دارالنشر: مؤسسه قرطبه - مصر، ج 1، ص 119، ح 961؛
5. الحافظ جلال‌الدین عبدالرحمن السیوطی، جامع‌الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، اسم المؤلف: ج 3، ص 242، ح 8396.

ارسال دیدگاه