تلطیف روحی و معنوی فلسفه روزه در اسلام
آیتاللهالعظمی ناصر مکارم شیرازی
روزه ابعاد گوناگونى دارد و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مىگذارد که از همه مهمتر، «بعد اخلاقى» و فلسفه تربیتى آن است.
از فوائد مهم روزه این است که روح انسان را «تلطیف»، اراده انسان را «قوى» و غرائز او را «تعدیل» مىکند.
روزهدار باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى، از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد و عملًا ثابت کند که او همچون حیوان دربند اصطبل و علف نیست؛ او مىتواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانى و معنوى آن است. انسانى که انواع غذاها و نوشابهها در اختیار دارد و هر لحظه که تشنه و گرسنه شد، به سراغ آن مىرود؛ همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مىرویند؛ این درختان نازپرورده، بسیار کممقاومت و کمدوامند و اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود، پژمرده مىشوند و مىخشکند.
اما درختانى که از لابلاى صخرهها در دل کوهها و بیابانها مىرویند و نوازشگر شاخههایشان از همان طفولیت، طوفانهاى سخت و آفتاب سوزان و سرماى زمستان است و با انواع محرومیتها دست به گریبانند، محکم، با دوام، پراستقامت، سخت کوش و سختجانند!.
روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام مىدهد و با محدودیتهاى موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مىبخشد و چون غرائز سرکش را کنترل مىکند، بر قلب انسان نور و صفا مىپاشد.
خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مىدهد؛ جمله ]لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ[ (باشد که پرهیزگار شوید) در آیه 183 سوره بقره، در بیان فلسفه وجوب روزه اشاره به همه این حقایق است.
و نیز حدیث معروف «الصوم جنة من النار»؛(روزه سپرى است در برابر آتش دوزخ)، اشاره به همین موضوع است1.
در حدیث دیگرى از على(ع) مىخوانیم که از پیامبر(ص) پرسیدند: چه کنیم که شیطان از ما دور شود؟ فرمود: «روزه روى شیطان را سیاه مىکند و انفاق در راه خدا پشت او را مىشکند و دوست داشتن بهخاطر خدا و مواظبت بر عمل صالح، دنباله او را قطع مىکند و استغفار رگ قلب او را مىبرد.» 2
در نهجالبلاغه به هنگامى که امیر مؤمنان على(ع) فلسفه عبادات را بیان مىکند، به روزه که مىرسد، چنین مىفرماید: «والصیام ابتلاء لاخلاص الخلق»؛ (خداوند روزه را از این جهت تشریع فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد).3
و نیز در حدیث دیگرى از پیامبر(ص) مىخوانیم: «ان للجنة باباً یدعى الریان لایدخل فیها الا الصائمون»؛(بهشت درى دارد بهنام «ریان» (سیرابشده) که تنها روزهداران از آن وارد مىشوند). مرحوم صدوق در «معانى الاخبار» در شرح این حدیث مىنویسد: انتخاب این نام براى این در بهشت، بهخاطر آن است که بیشترین زحمت روزهدار از ناحیه عطش است؛ هنگامى که روزهداران از این در وارد مىشوند، چنان سیراب مىگردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد.4
اثر اجتماعى روزه بر کسى پوشیده نیست. روزه یک درس مساوات و برابرى در میان افراد اجتماع است. با انجام این دستور مذهبى، افراد متمکن هم، وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را بهطور محسوس درمىیابند و هم با صرفهجویى در غذاى شبانهروزى خود، مىتوانند به کمک آنها بشتابند.
البته ممکن است با توصیف حال گرسنگان و محرومان، سیران را متوجه حال گرسنگان ساخت؛ ولى اگر این مسأله جنبه حسى و عینى به خود بگیرد، اثر دیگرى دارد. روزه به این موضوع مهم اجتماعى رنگ حسى مىدهد؛ لذا در حدیث معروفى از امام صادق(ع) نقل شده که «هشامبن حکم»، از علت تشریع روزه پرسید. امام(ع) فرمود: «روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنى مساوات برقرار گردد و این بهخاطر آن است که غنى طعم گرسنگى را بچشد و نسبت به فقیر اداى حق کند؛ چراکه اغنیاء معمولاً هرچه را بخواهند، براى آنها فراهم است. خدا مىخواهد، میان بندگان خود مساوات باشد و طعم گرسنگى و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند»5
راستى اگر کشورهاى ثروتمند جهان چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگى را بچشند، باز هم اینهمه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت؟!
اثر بهداشتى و درمانى روزه
در طب امروز و همچنین طب قدیم، اثر معجزآساى «امساک» در درمان انواع بیماریها به ثبوت رسیده و قابل انکار نیست. کمتر طبیبى است که در نوشتههاى خود، اشارهاى به این حقیقت نکرده باشد؛ زیرا مىدانیم، عامل بسیارى از بیمارىها زیادهروى در خوردن غذاهاى مختلف است؛ چون مواد اضافى، جذب نشده و بهصورت چربیهاى مزاحم در نقاط مختلف بدن یا چربى و قند اضافى در خون باقى مىماند. این مواد اضافى در لابلاى عضلات بدن در واقع لجنزارهاى متعفنى براى پرورش انواع میکربها و بیمارىهاى عفونى است و در این حال، بهترین راه براى مبارزه با این بیماریها، نابود کردن این لجنزارها از طریق امساک و روزه است.
روزه زبالهها و مواد اضافى و جذبنشده بدن را مىسوزاند و در واقع بدن را «خانهتکانى» مىکند.
بهعلاوه یک نوع استراحت قابل ملاحظه براى دستگاه گوارش و عامل مؤثرى براى سرویس کردن آن است و با توجه به اینکه این دستگاه از حساسترین دستگاههاى بدن است و در تمام سال بهطور دائم مشغول کار است، این استراحت براى آنها نهایت لزوم را دارد.
بدیهى است شخص روزهدار، طبق دستور اسلام بههنگام «افطار» و «سحر»، نباید در غذا افراط و زیادهروى کند تا از این اثر بهداشتى، نتیجه کامل را بگیرد؛ در غیر این صورت ممکن است، نتیجه برعکس شود.
«الکسى سوفورین» دانشمند روسى در کتاب خود مىنویسد:
«درمان از طریق روزه فائده ویژهاى براى درمان کمخونى، ضعف رودهها، التهاب بسیط و مزمن، دملهاى خارجى و داخلى، سل، اسکلیروز، روماتیسم، نقرس، استسقاء، نوارستنى، عرقالنساء، خراز(ریختگى پوست)، بیماریهاى چشم، مرض قند، بیماریهاى جلدى، بیماریهاى کلیه، کبد و بیماریهاى دیگر دارد.
معالجه از طریق امساک، اختصاص به بیماریهاى فوق ندارد؛ بلکه بیماریهایى که مربوط به اصول جسم انسان است و با سلولهاى جسم آمیخته شده همانند: سرطان، سفلیس، سل و طاعون را نیز شفا مىبخشد».6
در حدیث معروفى پیغمبر اسلام(ص) مىفرماید: «صوموا تصحوا»: «روزه بگیرید تا سالم شوید».7
و در حدیث معروف دیگر نیز از پیغمبر(ص) رسیده است: «المعدة بیت کل داء والحمیة رأس کل دواء»؛ (معده خانه تمام دردهاست و امساک بالاترین داروها).
بنابراین فلسفه روزه را در آثار ارزشمند آن باید جست که مهمترین این اثرها، لطافت معنوی است.
..............................................
1. بحارالانوار، ج 96، ص 256؛
2. همان، ص 255؛
3. نهجالبلاغه کلمات قصار شماره 252؛
4. بحارالانوار،ج 96، ص252؛
5. وسائلالشیعة، ج 7 ، باب اول، کتاب صوم، ص 3؛
6. « روزه روش نوین براى درمان بیماریها»، ص 65، چاپ اول؛
7. بحارالانوار،ج96، ص 255؛
8. همان، ج59، ص290؛
9. تفسیر نمونه، ج 1، ص 628.