نگاهی به معنا و ابعاد بعثت پیامبر اعظم(ص) براساس بیانات امام خامنهای
بهطور خلاصه شاید بتوان گفت «بعثت حضرت خاتمالانبیا(ص) حادثهای است که با اصل حادثه خلقت انسان باید مقایسه شود.» 1/11/1371 و نیز میشود گفت که بعثت، «تاریخ را به دو قسم منقسم کرد: قسمِ قبل از اسلام و قسمِ بعد از اسلام.» 9/۵/1387 و میتوان ادعا کرد: «بعثت پیغمبر خاتم(ص) از لحاظ اهمیت، در رأس همه حوادث بزرگ و کوچک تاریخ بشر قرار میگیرد.» 7/۹/ 1376. از طرفی «نعمت بعثت و برانگیختن پیامبر اعظم(ص) برای بشریت از همه نعمتهای الهی در طول تاریخ بزرگتر است.» ۹/۴/1390؛ بههمین دلیل «روز مبعث، عید همه است؛ نه فقط عید مسلمانان.» 11/۶/۱۳۸۴؛ یعنی «عید بشریت است... چون از اولین لحظات بعثت و وحی بر نبىّاکرم(ص) همه وسایل برای صلاح و اصلاح جامعه بشری، در آیات قرآن مورد توجه قرار گرفت.» 24/۱۱/۱۳۶۹. با این نگاه، «بعثت پیغمبر(ص)، اوج رحمت پروردگار بر بنیبشر و انسانیّت بود.» 25/۱/۱۳۹۷ و حقیقت این است که «اگرچه امروز بسیاری از کسان در عالم هستند که مستقیماً خود را در پرتو اشعه بعثت نبىّاکرم(ص) قرار ندادهاند؛ یعنی غیرمسلمانان؛ اما همانها هم از برکات این بعثت، تاکنون منتفع شدهاند.» 7/۹/۱۳۷۶
برانگیختگی برای نجاتِ انسان و استقرار نظامِ صلاح
«بعثت دارای ابعاد و جهاتی است. رشتههای نوری که از این حادثه بر بشریت تابیده است، یکی دو تا نیست.» 29/۳/۱۳۹۱. به بیان دیگر «بعثت متعلّق به انسان و برای انسان است؛ انسان هم لایتناهی است و ابعاد عظیمی دارد و محدود در جسم و در مادّه و در زندگی چند روزه دنیا نیست؛ فقط محدود در معنویات هم نیست؛ محدود در یک قطعه مشخّصی از تاریخ هم نیست... بعثت، برای این انسان و برای سرنوشت این انسان و برای هدایت این انسان است.» 26/۸/۱۳۷۷
با این توصیف، هرچند نمیتوان همه ابعاد و حقیقت بعثت را مشخص کرد؛ اما میتوان بخشی از آن را در چند نکته بر شمرد: اول اینکه «بعثت نبىّاکرم(ص) در درجه اوّل، دعوت به توحید بود. توحید صرفاً یک نظریه فلسفی و فکری نیست؛ بلکه یک روش زندگی برای انسانهاست.» 2/۷/۱۳۸۲
دوم اینکه درباره «فرستادن پیامبران(ع)... در قرآن مکرّر در مکرّر تعبیر شده است به بعثت، برانگیختن... «بَعث» است، برانگیختن است، یک حرکت معمولیِ درسآموز نیست.»؛ 14/۱/۱۳۹۸ بلکه به این معناست که «برانگیختگی پیامبر به برانگیختگی انسانها منتهی میشود و جامعه را برانگیخته میکند؛ انسانها حرکت میکنند.» 21/۱۲/۱۳۹۹
به تعبیر دیگر، «یعنی برانگیختگی برای نجات انسان و برای نجات بشر؛ بعثت یعنی استقرار نظام صلاح و سداد در میان جامعه بشری.»؛ 16/۲/۱۳۹۵ لذا مثلاً «افلاطون یا سقراط؛ اینها هم کسانی بودند که به بشریّت چیزهایی یاد دادند؛ امّا آنها «بَعث» نیست؛ انبیا(ع) از آن قبیل نیستند؛ انبیا بعثت دارند. بعثت پیامبر مکرّم و معظّم اسلام(ص) هم، برترین بعثتها، جامعترین بعثتها، کاملترین بعثتها و ماندگارترین بعثتهاست.» 14/۱/۱۳۹۸
سوم اینکه «بعثت پیغمبر(ص) در واقع بعثت رحمت است. با این بعثت، رحمت الهی شامل حال بندگان خدا شد؛ این راه، جلوی انسانها باز شد؛ عدالت را مطرح کرد، امنیت و سلامت را مطرح کرد.»؛ 19/۴/۱۳۸۹ به این معنا که بعثت «بشارت بههمین زندگی آرام، زندگی همراه با عدالت، زندگی متناسب با ساخت بشر است.» 19/۴/۱۳۸۹بهعبارت بهتر «بعثت نبىّاکرم(ص)، یک حرکت عملی بود تا بشر را از یک سو به سرمنزل کمال فردی، روحی و معنوی و از سوی دیگر به تعالی زندگی اجتماعی و اصلاح وضع جوامع برساند.»؛ 29/۹/۱۳۷۴ لذا «از اولین لحظات بعثت و وحی بر نبىّاکرم(ص) همه وسایل برای صلاح و اصلاح جامعه بشری، در آیات قرآن مورد توجه قرار گرفت.» 24/۱۱/۱۳۶۹ چهارم اینکه «پیغمبران الهی هر کدام که آمدند، قافله سرگردان بشری را به سوی کمال و علم و اخلاق و عدالت راندند و آنها را یک قدم به مراحل کمال انسانی نزدیک کردند. همه خردورزیهای بشر در طول تاریخ، ناشی از تعالیم پیغمبران است.» 11/۶/۱۳۸۴ و «بیشک علم و تمدّن بشر، خُلقیّات نیکو در میان انسانها، عادات خوب و بسیاری از این مقوله چیزها، اگر ظاهراً هم به ادیان متّصل نباشد، در ریشه اصلی، جوشیده از ادیان و معارف الهی است و در رأس آنها بعثت نبىّمکرم اسلام(ص) است.»7/۹/۱۳۷۶ لذا «هرچه زمان به جلو میرود و بشر با تجربههای گوناگون، نواقص زندگی خود را، آسیبهای خود را بیشتر ادراک میکند، ابعاد گوناگون بعثت نبی مکرم(ص) بیشتر خود را نشان میدهد.» 29/۴/۱۳۸۸
انقلاب اسلامی، ادامه بعثت
نکته مهم دیگر اینکه «بعثت فقط یک حادثه تاریخی برای یک برهه معیّنی از زمان نبود؛ برای همه دوران تاریخ است.» 26/۲/۱۳۹۴ بهعبارت دیگر «بعثت، یک امر دائمی برای بشر است.»؛20/۱۰/۱۳۷۲ «یعنی هر وقت که زمینه عالم و زندگی بشر از معنویت تهی شود، همین معارفی که قرآن کریم به آن ناطق است، میتواند در هر زمانی بیاید و آن خلأ را پر کند.» 20/۱۰/۱۳۷۲ از طرفی دیگر، «جبهه مقابل بعثت، جبهه جاهلیّت است.» 16/۲/۱۳۹۵ و «جاهلیّت را یک امر مربوط به یک مقطع تاریخیِ مشخّص و معیّنی نباید دانست... جاهلیّت مخصوص آن روز نیست؛ جاهلیّت ادامه دارد؛ همچنانکه بعثت ادامه دارد.» 16/۲/۱۳۹۵ بر همین اساس است که «ملّت ایران که پشت سر یک شخصیّت عظیمی مثل امام بزرگوار(قد) قرار میگیرد... یک بنای پوسیده طاغوتیِ خبیثِ چندهزارساله را در مهمترین نقطه منطقه؛ یعنی در ایران به هم میریزد و یک بنای اسلامی درست میکند، همان ادامه بعثت پیغمبر است.» 14/۱/۱۳۹۸ و «ملت ما، حرکت و بعثت عمومی و برانگیختگی ملىِ تاریخی خود را در انقلاب، ادامه آن بعثت عظیم نبوی دانسته.» 15/۸/۱۳۷۸ در مقابل نیز، جبهه جاهلیت امروزی و «آنکه با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دشمن است، مثل همان دشمنانِ صدر اسلام، با بعثت اسلامی و با حرکت توحیدی دشمن است.» 14/۱/۱۳۹۸
بعثتِ امت اسلامی...
نکته پایانی اینکه «بزرگداشت مبعث، بیش از آنچه صرفاً تجلیل از یک خاطره گرامی باشد، مطرح کردن درسهای بزرگ بعثت پیغمبر است که امروز همه بشریّت - بهخصوص جامعه مسلمانان - به آنها نیاز دارد.» 2/۷/۱۳۸۲ و اولین درس و وظیفه در این مسیر، «معرّفیِ بعثت است؛ در درجه اوّل افکار عمومی دنیا باید بشناسند مفهوم و معنای بعثت اسلام را؛ این نقطه بسیار مهمّی است.»؛ 5/۲/۱۳۹۶ لذا «وظیفه ما مسلمانهاست که با رفتار خود، با گفتار خود، با عزم و اراده خود، این پیام را در مقابل چشم مردم جهان قرار دهیم.» 4/۸/۱۳۷۹ دوم اینکه «پیغمبر(ص) ایستاد؛ نفرمود: این یک واقعیّت است و با این واقعیّت چه میشود کرد. بعضی کسان ضعفها و بیهمّتیهای خود را اینطور توجیه میکنند :واقعیّتی است، چه کار کنیم؟ واقعیّتی که باید در مقابل آن تسلیم شد، این نیست... واقعیّتهایی را که عدّهای با تکیه به سرنیزه و زور علیه عدّهای دیگر به وجود آوردهاند، باید به هم زد.» 13/۷/۱۳۸۱ و اساسا «ایستادگی، ایستادگی میآفریند... ایستادگىِ اول بعثت، منجر میشود به استقامت عجیب سه سال در شعب ابیطالب... این است راه برخاستن امت اسلامی؛ بعثت امت اسلامی این است.» 9/۵/۱۳۸۷ و سوم اینکه ایستادگی کنیم؛ چون «هر انسان مسلمانى وظیفه دارد که بعثت نبوى را در زندگى شخصى خود و در دنیاى خود تحقّق ببخشد و با ایمان و عمل و حرکت به سمت آن هدفهایى که در بعثت نبىّ اکرم(ص) وجود داشته است، خود را به بهشت سعادت الهى و معنوى واصل و نائل بکند.» 4/۱۲/۱۳۶۸
برچسب ها :
ارسال دیدگاه