هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نسخه Pdf

حضرت زهرا(س)  در جبهه جهاد فرهنگى

حضرت زهرا(س)  در جبهه جهاد فرهنگى

آیت الله مصباح یزدی(ره)

روش و منش دخت گرامی پیامبر اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) در عرصه‌های مختلف همچون «جایگاه بندگی و عبادت» و یا در «جلوه‌گاه وارستگی و کمالات انسانی» و همچنین در «حجله‌گاه پوشیدگی و حجاب و عفاف» و نیز در «عرصه تلاش‌پیشگی و مسئولیت‌مداری» و یا در «پهنه وظایف خانوادگی و تربیت فرزند و همسرداری» از سیره‌ای جاودانه با تکیه بر معارف اسلامی تبعیت کرده و این زیبندگی را دارد که همیشه بر تارک تاریخ اسلام بدرخشد و روشنگر رهروان طریقت بندگی و صراط مستقیم اهل‌بیت(ع) باشد. این نگاشته که برگرفته از آثار مکتوب علامه مصباح یزدی(ره)، است به عنصری دیگر از سیره عملی با محوریت «جبهه جهاد فرهنگی» در حیات پربرکت این بانوی نمونه اسلام توجه دارد و مؤلفه‌های آن را به نگاه محبان آن‌حضرت تقدیم می‌دارد. 

  1. شکوفایی فطرت و عقل، مهمترین وظایف پیامبران(ع)
از اساسی‌ترین کارهاى پیامبران، امامان(ع) و دیگر مصلحان الهى، تلاش براى ریشه‌کنی جهل و رذالت مردمان و شکوفاسازى عقل و فطرت آنان بوده است. هیچ جامعه‌ای در مسیر اصلاح به‌سامان نخواهد رسید؛ مگر آنکه یکایک افراد آن، از اخلاق و فرهنگى متعالى بهره‌مند گردند. از این روى در مسیر اصلاح فرد و جامعه، اصلاحات اخلاقى و فرهنگى بر دیگر اصلاحات مقدم است.
قرآن کریم در سوره جمعه آیه 2، مهم‌ترین وظایف پیامبر خاتم‌(ص) را این‌گونه برمی‌شمارد:
1. تلاوت آیات قرآن: [یَتْلُوا عَلَیْهِمْ ءَایَاتهِ]؛
2. تزکیه و تهذیب اخلاق: [ویُزَکِّیهِمْ]؛
3. تعلیم قرآن و حکمت: [وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتَبَ وَ الْحِکْمَةَ].
دو وظیفه اخیر، از مهم‌ترین وظایف پیامبر(ص) است که اولى به شکوفاسازى فطرت و اخلاق آدمیان و دیگرى به بارورسازى عقل و فرهنگ ایشان اشاره دارد.
این دو مقام - مربى‌گرى اخلاق و معلمى قرآن - از جمله مقامات ویژه پیامبر اکرم(ص) است که بعد از ایشان به ائمه اطهار(ع)منتقل می‌شود1. هریک از امامان(ع) در طول عمر پربرکت خویش، تلاشى بی‌امان در عرصه تعلیم و تزکیت مردمان از خود بروز داده‌اند. در همین راستا، اساسی‌ترین کارِ آخرین مصلح بشرى، یوسف ناپیداى فاطمه(عج)  نیز، تلاش براى اصلاح فرهنگى و اخلاقى فرد فردِ جامعه خواهد بود.
 
  2. سیره عملی حضرت زهرا(س)در جهاد فرهنگی
در میان معصومان(ع) جهاد فرهنگى امّ‌الائمه، صدّیقه طاهره(س) جایگاه و منزلتى ویژه دارد؛ چراکه او دست‌پرورده مستقیم رسول‌خدا(ص) و استمرار وجود اوست؛ علم او از علم پیامبر و سیره او همان سیره رسول‌خدا(ص) است.
منبع علم و حکمت او قرآن است و یگانه مربى او، بهترین مفسّر و مبیّن قرآن.
منش او، همان منش رسول‌خداست که عمر خویش را وقف تعلیم و تزکیت انسان‌ها نمود؛ همو که [یَتْلُواْ عَلَیْهِمُ ءَایَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَاَبَ وَالْحِکْمَةَ](جمعه:2) آیات قرآن را براى مردم تلاوت می‌فرمود (تا الفاظش را یاد بگیرند)، به تزکیه و تهذیب ایشان می‌پرداخت و قرآن و حکمت را به مردم تعلیم می‌داد (تا حقیقت قرآن را بیاموزند).
آرى، او همچون پدرش، مربى اخلاق بود و معلم قرآن؛2 مقامى که تنها از آنِ پیامبر و اهل‌بیت(ع) پاک‌نهاد اوست.
او، عمرى را با تلاشى بی‌امان، در نهایت مهربانى و دلسوزى، به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت دین‌باوران پرداخت؛ چراکه روح او از جنس همان روحى است که خداوند رحمان در وصف او چنین می‌فرماید: [لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمٌ] (توبه: 128)؛ به‌راستى که پیامبرى از میان خودتان به سوى شما آمده است که رنج‌هاى شما بر او سخت و گران است؛ سخت مایل به هدایت شماست و بر مؤمنان رئوف و مهربان است.
زهرا(س)، میراث‌دار عطوفت و حکمت نبوى است. وجود او، همچون وجود رسول‌خدا(ص)، سراسر نورانیت و لبریز از عطوفت است.
گفتار او همه عین حکمت و درایت و سرچشمه نور و معرفت است؛ چراکه پاره همان وجودى است که هرگز از روى هواى نفس سخن نمی‌گوید و کلام او جز وحى و الهام الهى چیزى نیست: [وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى٭ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى٭ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى](نجم: 3-5)؛ هرگز از روى هواى نفس سخن نمی‌گوید. آنچه می‌گوید، جز وحیى که بر او نازل شده، نیست. آموزگار او، همان فرشته بسیار توانا(جبرئیل) است.
نفخه قدس، بوى او؛ جذبه انس، خوى او
منطق او خبر ز «لا‌یَنْطِقُ عَنْ هَوى» کند
شعر از آیت‌الله غروی اصفهانی
روایت ذیل که گزارشگر آن، مولاى متقیان على‌(ع) است، نُماینده جلوه‌اى از رحمت بی‌کرانه و تلاش خستگی‌ناپذیر فاطمه(س)در مقام تعلیم و تربیت می‌باشد:
روزى یکى از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا(س)رسید و گفت: مادر پیرى دارم که در مسائل نماز، سؤالات فراوانى دارد و مرا فرستاده است تا آن مسائل شرعى را از شما بپرسم.
حضرت زهرا(س)فرمود: بپرس!
آن زن، مسائل زیادى طرح کرد و براى هریک از آن‌ها، پاسخ شنید.
در ادامه گفت و شنود، آن زن از کثرت پرسش‌ها خجالت کشید و گفت: اى دختر رسول‌خدا! از اینکه فراوان خدمت می‌رسم و با سؤالاتى زیاد شما را به زحمت می‌اندازم، معذرت می‌خواهم!
حضرت فاطمه(س)فرمود: باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش می‌آید، بپرس! آیا اگر کسى اجیر شود که بار سنگینى را به بالاى بام ببرد و در مقابل، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کارى براى او دشوار خواهد بود؟
گفت: خیر!
حضرت ادامه داد: من در ازاى هر مسأله‌ای که پاسخ می‌دهم، بیش از فاصله بین زمین تا عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش می‌گیرم؛ پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید.3
بارى سیره عملى حضرت زهرا(س)پر است از جلوه‌هایی زیبا در مقام تعلیم و تربیت و رشد دادن فرهنگِ مردمان.
 
  3. درسی که از دخت گرامی پیامبر(ص) باید آموخت!
آگاهی از سیره عملی حضرت زهرا(س) در جهاد فرهنگی بر همه داعیه‌داران اصلاحات فرهنگى  اعم از روحانیان، مبلغان، معلمان، استادان و مسئولان فرهنگى کشور  این مطلب را لازم می‌شمارد که با اسوه‌پذیری از سیره فاطمه زهرا(س)به عرصه کارزار فرهنگى وارد شوند و زهراگونه در مقابل غارت‌گران ایمان و فرهنگ مردم، سینه سپر سازند.
امروز نه‌تنها سکوت در مقابل هجوم فرهنگى پذیرفتنى نیست؛ بلکه مجاهدت در عرصه کارزار علمى و فرهنگى، واجب‌ترین وظیفه و تکلیف ماست. جنگ امروز، نه جنگِ نظامى که جنگى فرهنگى است. سلاح کارآمد امروز هم، نه سلاح نظامى که سلاح فرهنگى است. باید همه باور کنیم که با جنگى به‌مراتب خطرناک‌تر از جنگ هشت ساله مواجهیم. در آن جنگ، هدف، اشغال چند وجب از خاک ما بود؛ اما در این جنگ، هدف نابودى ایمان ماست. به‌اندازه اهمیت ایمان نسبت به خاک، این جنگ فرهنگى مهم‌تر و خطیرتر از آن جنگ نظامى است.
در عرصه کارزار و دفاع نظامى، 598000 شهید و فدایى وارسته، از جان خویش گذشتند و خون پاک خویش را تقدیم کردند تا مرزهاى جغرافیایى ما محفوظ بماند. آیا در عرصه کارزار و دفاع فرهنگى که بسى سخت‌تر و خسارت‌بارتر است، به‌همان تعداد نیروى آماده و لایق شهادت و فدایى جان‌برکف نیاز داریم یا خیر؟
جبهه حق باید با تمام توان با سلاح علم، معرفت و منطقِ صحیح به مقابله با حزب شیطان بشتابد. هرگز جاى آن نیست که در مبارزه با هجوم بی‌امان امواج ضلالت و فساد به حرکت‌هایی آرام و مورچه‌وار یا به فعالیت‌های سطحى و مقطعى دل خوش کنیم. بسیار خسارت‌بار خواهد بود، اگر فکر کنیم که در مقابل تاراج دین و ایمانِ مردمان و در مواجهه با گسیل انبوه شبهات به ذهن‌های فعال جامعه از سوى دشمن، تنها با تظاهرات، کاربرد سلاح نظامى یا ... می‌توانیم موفق باشیم و رسالت خویش را به انجام رسانیم. این‌گونه ابزارها وقتى به کار می‌آید که دشمن نیز، با این ابزار به میدان آمده باشد. در حال حاضر، دشمن با سلاح فرهنگ به عرصه کارزار آمده است و ما نیز باید با سلاح فرهنگ به مقابله آن برخیزیم.
امروز، همه استعدادها و نیروها باید بسیج شوند و به کمک نیروهاى رسمى در خط مقدم جهاد فرهنگى بشتابند؛ همان‌گونه که در عرصه نبرد نظامى چنین کردیم و به پیروزى رسیدیم.
آرى! بر همگان لازم است که با اقتدا به حضرت زهرا و فرزندان او(ع) در مقابل شبیخون وسیع دشمن در عرصه فرهنگ، مردانه بایستند و در مقابل صدمات و مشکلات این جهاد عظیم، صبور و شکیبا باشند و هیچ‌گاه از مجاهدت علمى و عملى در قلمروی امور فرهنگى خسته نشوند و بدانند که هر گام خالصانه‌ای که در این عرصه برمی‌دارند و هر کلمه‌ای که می‌آموزانند، در پى‌دارنده اجرى بزرگ و مایه تقرب هرچه بیشتر به مادر مهربان شیعیان، صدّیقه طاهره(س) و نزدیکى به خداوند است؛ چراکه از رهگذر این جهاد فرهنگى، سنخیت و شباهت بیشترى به ایشان می‌یابند و در عالم معنا به ایشان نزدیک‌تر می‌شوند.
اصل هم همین است که در راستاى شباهت و سنخیت هرچه بیشتر با اهل‌بیت(ع) تلاش کنیم و بدانیم که هرچه بیشتر در کردار و گفتار بدیشان شباهت یابیم، در مسیر کمال، پیشرفت بیشترى داشته‌ایم و سزاوار عنایاتِ مخصوص‌تری از ناحیه وجود کریم ایشان گشته‌ایم.
 
  4. نشانه شیعیان واقعی!
حسن ختام سخن را به آموزه‌ای از معارف فاطمی می‌سپاریم که یکی از نمودهای آن، در عرصه جهاد فرهنگی رخ می‌نمایاند.
روزی همسرِ یکى از پیروان اهل‌بیت(ع)در شهر مدینه، خدمت حضرت زهرا(س)شرفیاب شد و گفت: شوهرم می‌پرسد که آیا او در زمره شیعیان شما می‌باشد یا نه؟
حضرت در جواب او فرمودند: «اِنْ کُنْتَ تَعْمَلُ به ما أَمَرْناکَ وَتَنْتَهِى عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شِیعَتِنا وَإِلاَّ فَلا»؛ اگر به آنچه شما را امر می‌کنیم، عمل می‌کنی و از آنچه شما را بر حذر می‌داریم، دورى می‌کنی، از شیعیان مایى وگرنه هرگز!
وقتى که جواب حضرت زهرا(س) به آن مرد رسید، بسیار هراسان و مضطرب شد و با گریه و زارى مرتب می‌گفت: واى بر من که همیشه در آتش جهنم خواهم بود.
همسر آن مرد، دوباره خدمت حضرت زهرا(س) بازگشت و حال زار همسرش را به ایشان گزارش داد. در این هنگام، لسان پاک حضرت زهرا(س)به کلامى لبریز از عطوفت و حکمت، گهربار گردید که تا قیام قیامت براى همه محبان اهل‌بیت(س) مایه افتخار، امید و سرور گشته است:
از جانب من به همسرت بگو: چنین نیست که او گمان کرده است. شیعیان ما از بهترین‌های اهل بهشتند و نیز همه دوستان ما و دوستانِ دوستانِ ما و دشمنانِ دشمنانِ ما، جملگى در بهشت خواهند بود.
کسانى که با قلب و زبان تسلیم ما اهل‌بیت(ع) شده باشند، چنانچه از فرمان‌های ما سرپیچى کنند و از نواهى ما و دیگر مهلکات، پرهیز ننمایند، هرچند از شیعیان [حقیقى و کامل] ما نیستند؛ ولى عاقبت از بهشتیان خواهند بود؛ اما بعد از آنکه از گناهانشان پاک و مطهر شوند: یا با بلاها و گرفتاری‌های دنیایى یا با انواع سختی‌ها و مشکلات روز قیامت یا پس از چشیدن عذاب در طبقه سطحى جهنم. عاقبت به‌خاطر محبت و دوستی‌شان با ما، نجاتشان می‌دهیم و ایشان را به پیشگاه خودمان منتقل خواهیم کرد.4
 
 
  پینوشتها
1. ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، معارف قرآن (3-1)، ص 5 و 6؛
2. تعلیم قرآن، صرف خواندن و آموزش الفاظ نیست؛ چراکه خواندن قرآن براى یادگیرى دیگران، همان تلاوت است. منظور از تعلیم قرآن، فهمانیدن معانى آن است و تعلیم آنچه خود مردم نمی‌فهمند: «یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ‌تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» (بقره: 151) در آیه دیگرى می‌فرماید: «وَاَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلیْهِمْ»؛ ما این قرآن را بر تو نازل کردیم تا آیاتش را براى مردم تبیین نمایى (نحل: 44): از این آیات معلوم می‌شود که آیات قرآن به تبیین احتیاج دارد و وظیفه پیامبر‌(ص) تبیین آن‌هاست که این تبیین مسلماً غیر از تلاوت است. ما شیعیان معتقدیم که این مقام براى معصومان(ع) هم، ثابت است و مقام معلمى قرآن، از آنِ پیغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)است. ر.ک: معارف قرآن(3-1)، آیت‌الله مصباح یزدی: پاورقى ص 6؛
3. قالت فاطمه‌(س): هَاتِى وَسَلِى عَمَّا بَدَا لَکِ، أَرَاَیْتَ مَن اکْتَرَى یَوْمًا یَصْعَدُ اِلَى سَطْح به حمل ثَقِیل وَکَرَاهُ مِأَةَ اَلْفَ دِینَار یَثْقُلُ عَلَیْهِ؟ اَکْتَرَیْتُ أَنَا به کلِّ مَسْأَلَة بِأَکْثَرَ مِنْ مِل مَا بَیْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤًا فَأحْرَى اَنْ لایَثْقُلَ عَلَىَّ. ر.ک: بحارالانوار: ج 2، ص 3. لئالى الاخبار: ج 2، ص 254. تفسیر امام عسکرى(ع): ص 340. محجة‌البیضاء: ج 1، ص 30؛
4.قَالَتْ فَاطمه(س) قُولِى لَهُ: لَیْسَ هَکَذَا، شِیْعَتُنَا مِنْ خِیَارِ أَهْلِ الجَنَّةِ وَکُلُّ مُحِبِّینا وَمَوَالِىَ أَوْلِیَائِنَا وَمُعَادِى أَعْدَائِنَا. وَالمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ ولِسَانِهِ لَنا، لَیْسُواْ مِنْ شِیْعَتَنا اِذَا خَالَفُوا أَوَامِرَنَا و نَوَاهِینَا فِى سَائِرِ الْموبِقَات وَهُمْ مَعَ ذَلِکَ فِى‌الْجَنَّةِ؛ وَلَکِنْ بَعْدَ مَا یُطَهِّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلایَا وَالرَّزَایَا أَوْ فِى عَرَصَات ِالْقِیَامَةِ بِأَنْوَاعِ شدائِدِهَا أَوْ فِى الطّبَقِ الْأَعْلى مِنْ جَهَنَّمَ بِعَذَابِهَا اِلَى اَنْ‌نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنا وَنَنْقُلَهُمْ اِلَى حَضْرَتِنَا. بحارالانوار: ج 65، ص 155. لئالى الاخبار: ج 5، ص 156. تفسیر امام حسن عسکرى(ع)، ص 308. تفسیر البرهان: ج 4، ص 21؛
منبع: مصباح یزدی، محمدتقی، جامی از زلال کوثر ، ص124.
 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه