دلیل تعدد قرائتها از واقعه عاشورا
حجتالاسلام شریفی گفت: اساساً فهم حوادث بزرگ، یا درک رفتار شخصیتهای بزرگ و روحهای عالی، کار هر کسی نیست. حتی شخصیتی مثل موسی، به تصریح قرآن کریم، به رفتارهای حضرت خضر، ایراد میگیرد.
حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در چهارمین نشست حسینیه حکمت که به مناسبت دهه محرم برگزار شد، سخنرانی کرد و به طرح بحثی درباره روایت عارفان و تعدد قرائتها از واقعه عاشورا پرداخت که مشروح آن در ادامه می آید:
قرائت رثا و مرثیهای از عاشورا؛ قرائت عرفانی از عاشورا؛ قرائت حماسی از عاشورا؛ قرائت مرگ فدیهوار حسین(ع)؛ قرائت فرافقهی و فرادینی از عاشورا؛ قرائت سکولاریستی از عاشورا؛ قرائت لیبرالیستی از عاشورا؛ و قرائت فقهستیزانه از عاشورا از جمله این قرائت های متکثر است.
علل و عواملِ اختلاف فهمها و قرائتها از واقعه عاشورا؛
نخست. ضعف روششناسی مطالعات تاریخی:
روشهای مختلفی برای فهم پدیدهها وجود دارد: روش عقلی و برهانی؛ روش شهودی و عرفانی؛ روش تجربة حسی؛ روش نقلی و تاریخی از مشهورترین این روشها هستند. در این میان، میتوان گفت که روششناسی مطالعات تاریخی، ضعیف است که در مورد حادثه عاشورا نیز تنها منبع ما نقلی و تاریخی است.
دو. ناتوانی در فهم اسناد و مدارک تاریخی و ارتباط دست دوم با آنها:
بخشی از مدعیان روشنفکری و قرائتهای جدید از دین و آموزههای دینی، و حتی برخی از گویندگان مذهبی متأسفانه توانایی بهرهگیری از منابع اصیل و دست اول تاریخی را ندارند یا همتی برای مراجعه به آنها ندارند.
سه. پیشفرضهای غلط و نادرست یا دستکم ناقص از اسلام و آموزههای اسلامی:
به عنوان مثال، فاضل دربندی، عزاداری بر ابیعبدالله(ع) را به مثابه هدف میدانست و از طرفی معتقد بود که هدف وسیله را توجیه میکند. مهم عزاداری با غمبارترین و حزنآلودترین روش است؛ اما اینکه آن روش درست است یا نادرست، اهمیتی ندارد. چون روش و راهی برای عزاداری است پس درست است: ایشان معتقد بود که هدف از خلقت، اقامة عزا برای امام حسین(ع) است: «ان الدنیا خلق لاجل اقامة عزاء الحسین فیها» (اسرار الشهادة، ص۵ و ص۱۱۵) اگر قیام حسینی با چنین نگاهی مطالعه شود، معلوم است که نگاهی ناقص و بلکه نادرست و ناسازگار با فلسفه قیام است اما همه سخنان امام حسین در قالب و ساختار خاصی توجیه میشود.
چهار. انگیزهها و اغراض مختلف:
یکی از مهمترین دلایل اختلاف فهم در حادثه عاشورا، وجود انگیزهها و اغراض مقدس و نامقدس گوناگون است. و اگر در مطالعه یک پدیده تاریخی اغراض شخصی و امیال و خواستههای فردی یا صنفی و قومی مطرح شود، احتمال دستیابی به واقعیت نزدیک به صفر خواهد بود.
پنج. تکبعدی و تکمنبعی بودن تحلیلگر:
حوادث بزرگ و حادثهای مثل عاشورا و قیام حسینی، دارای ابعاد و لایههای پیدا و پنهان زیادی است. نگاهی همهجانبهنگر میخواهد تا بتواند تصویری واقعبینانه از آن ارائه دهد. مع الاسف بسیاری از تحلیلگران این حادثه چنین نگاه جامعنگری نداشتهاند. برای نمونه، قرائت عارفانه و صوفیانه مولوی (۶۰۴-۶۷۲ق)، به تبع استادش شمس تبریزی، است آنجا که میگوید:
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان/ زان که بدمرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست/ جامه چون درّییم و چون خاییم دست
چون که ایشان، خسرو دین بودهاند/ وقت شادی شد، چو بگسستند بند
شش. بزرگی حادثه و عظمت آن
یکی دیگر از عوامل اختلاف در فهم و خوانشهای متنوعی که از این حادثه صورت گرفته است، بزرگی خود حادثه و عظمت آن است. اساساً فهم حوادث بزرگ، یا درک رفتار شخصیتهای بزرگ، و روحهای عالی، کار هر کسی نیست. حتی شخصیتی مثل موسی، به تصریح قرآن کریم، به رفتارهای حضرت خضر، ایراد میگیرد.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در پایان سخنانِ خود، برای فهمِ بهتر و دقیقتر واقعه عاشورا، خاطرنشان کرد: ابتدا باید یک تصویر هوایی جامع و دقیق از حادثه در اختیار داشت به گونهای که همه ابعاد و زوایای آن را دید و سپس به تحلیل پرداخت. حسین(ع) وارث پیامبران است [زیارت وارث]، حسین(ع) خون خدا است [ثار الله]، و فلسفه قیامش را خودش به زیبایی بیان کرده است: اقامه دین در همه ابعاد و لایههای آن؛ اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنُرِیَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَنِکَ وَ أَحْکَامِکَ فَإِنْ لَمْ تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِیَ الظَّلَمَةُ عَلَیْکُمْ وَ عَمِلُوا فِی إِطْفَاءِ نُورِ نَبِیِّکُمْ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَیْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ.