چهار درس از امام حسین علیه السلام
علاوه بر حماسه و جهاد و شهادت که خود درسی وسیع برای سعادت وتعالی انسان است، از زندگی امام حسین (ع) می توان درسهای زیبا گرفت که برای همه ابعاد و ساحات حیات قابل تأسی والگو گیری است.
اسماء بنت عمیس گوید: وقتی حسین بن علی، علیهماالسلام، متولد شد و پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله مطلع شدند، تشریف آورد و فرمود: اسماء، فرزندم را به من بده! فرزندش را در پارچه ای سفید پیچیدم و به ایشان دادم، آن حضرت، صلی الله علیه وآله، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و سپس اشک در چشمان مبارک حلقه زد و گریست.
عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت، علت گریه از چیست؟ فرمود: برای این فرزندم است .
عرض شد: برای مولودی تازه گریه می کنید که باید خوشحال شد؟
فرمود: گروهی به ظلم بعد از من او را میکشند و من شفیع آن گروه درقیامت نخواهم بود .
بعد به من فرمود: فعلا این خبر را به فاطمه، سلام الله علیها، بازگو نکن .
آنگاه به علی علیهالسلام، فرمود: یا علی نام فرزندت را چه نهادی؟
علی علیهالسلام عرض کرد: در نامگذاری از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) سبقت نمیگیرم.
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: من هم از خدای خود سبقت نمیگیرم. در همین زمان جبرئیل نازل شد و فرمود: ای محمد! خدای بزرگ سلام می رساند و می فرماید: علی علیه السلام برای تو به منزله هارون برای موسی علیه السلام است. این فرزندت را به نام فرزند هارون نامگذاری کن! پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: نام فرزند هارون چه بود؟ فرمود: شبیر.
پیامبر(صلی الله علیه وآله)، فرمود: زبان من عربی است. جبرئیل فرمود: او را حسین نام گذار (که معادل شبیر است).
پس پیامبر صلی الله علیه وآله او را حسین نامید و برای او قوچی عقیقه نمود [۱].
چند درس از مکتب حسین (علیه السلام)
درس جهاد و شهادت امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم و استبداد و انحراف از جمله درس هایی است که از امام حسین علیه السلام می توان آموخت؛ اما درس های زندگی زیبا برای اصلاح امور فرد و سبک زندگی نیز می توان از سخنان و سیره اش باز گرفت؛ لذا شایسته است اهل قلم و اندیشه در این وادی به تحلیل کلمات مأثور زیبا که از حضرت باز مانده است پرداخته و از این راه توشه هایی زیبا برای اصلاح امور و رفع عیوب و کاستی ها و آسیب ها گرفت.
۱- پاسخ به هدیه یک شاخه گل از امام حسین علیه السلام
روزی کنیزی شاخه گلی را به عنوان هدیه به امام حسین علیه السلام تقدیم کرد، امام ضمن قبول هدیه فرمودند: تو در راه خدا آزاد هستی.
انس ابن مالک خادم رسول الله (ص) گوید: من به حضرت عرض کردم: این کنیزک یک شاخه گل (که ارزشی ندارد) به شما هدیه کرده، شما به خاطر آن او را آزاد می کنید؟
فرمودند: خداوند ما را این چنین تربیت نموده است: «هرگاه شما را ستایش کنند شما نیز باید در مقابل، به ستایشی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید».[۲]
امام حسین (علیه السلام) به انس نشان داد که هدیه را نباید به مقدار و قیمت آن سنجید بلکه ارزش هدیه به نفس عمل و نشان از کرامت هدیه دهنده است.
۲- عیادت بیمار و ادای قرضش
روزی امام حسین علیه السلام بر اسامةبن زید که بیمار بود، وارد شد. او را اندوهگین دید. فرمود: «چرا اندوهگین هستی؟» عرض کرد: «به اندازه شصت هزار درهم بدهکاری دارم» امام فرمود: «ادای آن با من». عرض کرد: «ترس دارم که پیش از آن بمیرم» فرمود: «نمیمیری تا آن را ادا کنم». آنگاه پیش از مرگ او قرض را ادا کرد.
۳- درس هایی برای دوری از گناه
مردی خدمت امام حسین، علیه السلام آمد و عرض کرد: من مردی گنهکارم و نمیتوانم خود را از معصیت نگاهدارم، مرا موعظه ای کن.
حضرت فرمودند: پنج چیز را رعایت کن و بعد هر گناهی خواستی انجام بده:
یک- روزی خدا را مخور و هر گناهی خواستی مرتکب شو!
دو- از ملک خدا بیرون برو و هر گناهی خواستی انجام بده!
سه- مکانی پیدا کن که خداوند تو را نبیند و هر معصیتی می خواهی به جای آور.
چهار- وقتی ملک الموت برای قبض روح تو آمد، او را از خود دفع کن و نگذار روحت را قبض کند، آن وقت هر گناهی که دلت خواست انجام بده!
پنج- روز قیامت، وقتی که مالک جهنم خواست تو را به جهنم ببرد، اگر قدرت داری داخل جهنم مشو، در این صورت هرچه خواستی معصیت کن! [۳]
۴- اهمیت نماز در سیره امام حسین (ع)
نماز در اصلاح زندگی نقش برجسته دارد ؛ در فشارهای زندگی و پیچ وخم آن نماز که ارتباط زیبا با خالق است، بسیار راه گشا وآرامش بخش است لذا اهمیت به نماز می تواند در سبک زندگی واصلاح ورفع مشکلات موثر وکار ساز باشد.
امام حسین علیه السلام هنوز زبان نگشوده بود. رسول خدا صلی الله علیه وآله برای انجام نماز مستحبی، ایستاده بود و حسین علیه السلام نیز در کنارش. رسول خدا صلی الله علیه وآله میگفت: «اللّه اکبر»، ولی حسین علیه السلام نتواست بگوید. این کار شش بار تکرار شد. بار هفتم هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله گفت: «اللّه اکبر»، حسین علیه السلام زبان گشود و گفت: «اللّه اکبر». به این ترتیب، نخستین کلام حسین (علیه السلام) هنگام زبان گشودن، «اللّه اکبر» بود و تا آخر، پای این شعار «اللّه اکبر» توحید ایستاد و خون پاکش را برای اعلای کلمه «اللّه اکبر» ایثار کرد.
از جمله درس های زیبا که از امام حسین علیهالسلام می توان گرفت توجه به نماز است، امام حسین علیه السلام به نماز اول وقت بسیار اهمیت می داد. حتی در ظهر عاشورا و در گرماگرم کارزار، نماز اول وقت ایشان ترک نشد. آنگاه که عمروبن عبداللّه معروف به ابوثمامه صائدی گفت: «دوست دارم پس از نماز خواندن به امامت شما به لقای پروردگام نایل شوم»، امام در پاسخ فرمود: «نماز را به یادمان انداختی، خداوند تو را از نمازگزاران واقعی گرداند. آری، این اول وقت نماز ظهر است. از آنان بخواهید مدتی دست از جنگ بکشند، تا نماز به جا آوریم».
پی نوشت ها:
[۱] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۹،
[۲] . همان، ج۴۴، ص۱۹۵.
[۳] . همان، ج۱۷، ص۱۵۱.