حوزه و جهاد تبیین
در گام دوم انقلاب، از وظایف اصلی حوزهها و روحانیّت، مسئله روشنگری و تبیین است.
آقای علی گلستانی در نوشتاری به موضوع «حوزه و جهاد تبیین» پرداخته و آورده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالی: "إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ" حجرات ؛۱۵
قال مولانا امیرالمؤمنین"علیه السلام": "اَللهَ اللهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ" نهج البلاغه. نامه ۴۷
"از میان همه ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه وسوسههایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعه پردازی و تمدّن سازی شده است" (بیانیه گام دوّم انقلاب)
اینک، خورشید پر فروغ انقلاب شکوهمند اسلامی، در آستانه چهل و سوّمین طلوع خود میباشد؛ انقلابی که بنا بود در نطفه معدوم گردد و پس از تشکیل آن دشمنان داخلی و خارجی، از شرق و غرب عالَم تمام سعی خود را برای بر هم زدن حکومتی اسلامی_که برهم زننده خواب ظالمان و مستکبران بود_ کردند، از منافقین داخلی تا جنگ نابرابری که هر چند در ظاهر به محوریت عراق و شخص پلیدی به نام صدام اداره میشد، لکن در پشت صحنه، با امکانات، حمایتهای متعدد و ثروتهای فراوان و مختلفی از شرق و غرب عالَم برای نابودی این انقلاب عظیم تلاش نمودند تا مجدداً نام اسلام و حکومت اسلامی را در جهان از بین ببرند، اما ارادهی خدای متعال چیز دیگری بود و بنا بود کشور ایران زمینه ساز تمدّنی نوین و جهانی گردد.
اکنون که چهار دهه از این انقلاب باشکوه میگذرد، انقلابی که با شعارهای جهانی و موافق با فطرت خویش همچون: آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت، و برادری؛ هیچ گاه بی فایده و بدون مصرف نخواهد شد؛ به سمت جامعه سازی و تمدن نوین اسلامی حرکت مینماید.
انقلاب شکوهمند اسلامی که عوامل مختلفی چون: نارضایتی از دستگاه حاکمه، غیرت دینی و ملّی مردم و… سبب تولّد مبارک او گردید، از عوامل مهم و از ارکان اصلی این انقلاب_ به تصریح دوست و دشمن_ روحانیّت و حوزههای علمیه بودند، از معمار و پیشوای بزرگ انقلاب که فقیهی بصیر، شخصیتی الهی، مقتدر و غیرتمند بود یعنی حضرت امام خمینی"رحمه الله علیه" تا مجاهدین، دغدغه مندان و کسانیکه جامعه را در آن زمان جهت میدادند؛ جُملگی از قشر طلبه و روحانیّت بودند؛ لذا دشمن با درک حساسیّت این مسئله؛ در طول چند دهه انقلاب با وسایل و امور مختلفی سعی در از بین بردن و یا حداقل تضعیف این شخصیت اثر گذار در جامعه داشته که هرچند اقداماتی را صورت داده و شاید چه بسا اثراتی را نیز گذاشته باشد لکن ملّت غیور ایران، پایبندی خویش را به اسلام، حوزهها و روحانیّت در طول تاریخ ثبت نموده اند و نارضایتیها و انتقادهای جزئی و یا حتی اساسی، هیچگاه بمنزله انقطاع ملّت از پدران معنوی خودشان نمیباشد.
روحانیّت، یکی از وظایف خود را فعالیّتهای سیاسی و روشنگری در بطن جامعه میداند و در طول قرون متمادی سعی بر انجام وظایف خویش داشته است؛ مقام معظم رهبری"حفظه الله"میفرمایند: "وقتی که یک روحانی را در نظر میگیریم، سه کار عمده بر عهده این روحانی است: [اول] هدایت فکری و معنوی، هدایت دینی؛ دوم، هدایت سیاسی، بصیرت افزایی سیاسی، و سوم، راهنمایی خدمات اجتماعی، غمخواری، خدمت رسانی برای متن جامعه. این سه کار، کار روحانی است. شما در هر شغلی از مشاغل روحانی باشید، یا هر سه کار را یا بخشی از این سه کار را قهراً باید انجام دهید." (بدان ایّدک الله. صفحه ۱۱)
از آنجا که جایگاه روحانیّت واز وظایف اصلی آنها، دفاع و مقابله با شبهات و اشکالات بر ساحت اسلام و مسائل اسلامی است، حوزههای علمیه و قشر روحانیّت باید در زمینه دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی با مال، جان، لسان و… از حکومت اسلامی دفاع نمایند واز حربههای دشمنان، تحریفها و تخریبها، بدبین کردن ملّت نسبت به پدران معنوی شأن و… هراسی به دل راه ندهند؛ بطور کلی این اقدامات ذلیلانه، دو پیام برای حوزهها، روحانیّت و جامعه دارد:
اولاً اهمیت و تأثیرگذاری روحانیت و حوزهها در مسائل مختلف که از جمله آنها امور سیاسی و بینالمللی میباشد.
و ثانیاً مصمّم شدن و مقتدرانه پشتیبانی کردن نظام از حوزههای علمیه و حوزههای علمیه از نظام؛ به تعبیر مقام معظم رهبری"حفظه الله": ([آن حقیقت اول که گفتیم] نظام مستظهر به حوزههای علمیه است، به خاطر این است که نظریه پردازی سیاسی و نظریه پردازی در همه ی جریانهای ادارهی یک ملّت و یک کشور در نظام اسلامی به عهدهی علمای دین است.) (بدان ایّدک الله. صفحه ۹۰)
از آنجا که دشمنان از نقش و جایگاه حوزه و روحانیت در انقلاب اسلامی و میان ملّت شریف ایران مطلع بوده و هستند؛ از اهداف اصلی و اساسی خویش را مقابله با این جریان و تفکر قرار داده اند و میدانند که حذف حوزه و روحانیت از نظام به منزله حذف نظام است!
اما معمار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی"رحمه الله علیه" فرمودند: (تا مساله این طور است که ابهام پیش ما هست، احتمال هست اگر در یک میلیون احتمال، یک احتمال ما بدهیم که حیثیّت اسلام با بودن فلان آدم یا فلان قشر در خطر است، ما ماموریم که جلویش را بگیریم تا آن قدری که میتوانیم. هر چه میخواهند به ما بگویند، بگویند که کشور ملّایان، حکومت آخوندیسم و از این حرفهایی که میزنند. و البته این هم یک حربهای است برای اینکه ما را از میدان به در کنند. ما نه، از میدان بیرون نمیرویم).
رابطه میان حوزه و نظام و حمایت آنها از یکدیگر، یک نسبت متقابل و طرفینی است و هر یک باید دیگری را برای رساندن جامعه به قلّههای رفیع و جایگاه حقیقی خویش یاری نماید؛ سزاوار است به برخی از بیانات مقام معظم رهبری"حفظه الله" درباره رابطه حوزه با نظام اسلامی اشاره شود تا با مطالعه آن، اهمیت این مسئله بیش از پیش روشن گردد:
* حقیقتاً حوزههای علمیه، قوام اصلی و ستونِ مهم انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند. سالهاست که من با قشر و نسل شما قلباً و روحاً پیوند و انس دارم. شما مایهی امید هستید. آینده متعلق به شما و در دستهای شماست. دل و دست و مغز و روح و زبان گویای شماست که آیندهی کشور و انقلاب و حتی آینده اسلام و مسلمین را طراحی میکند و میسازد.
در اول انقلاب، نسل جوانِ همسنِ امروزِ شما خیلی نقش داشت. در آن سالهای پُرماجرا، طلّاب جوان و سبک بال و کمر بسته و عاشق صادق، مانند زنبورهای عسل بودند که قرآن به آن اشاره میکند: " وَأَوْحَی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُون". آنها در گلزار مصفّای حوزههای علمیّه، بر فراز معطّرترین گلها و باطراوت ترین شاخهها و جاندار ترین ساقهها و ریشهها مینشستند و عسل شیرین "فیه شفاء للناس" علوم اسلامی را میمکیدند و آن را به انسانهای مستعد و مشتاق در اطراف و اکناف این کشور و در میان روستاها و شهرها و راههای دور و جنوب و شمال و حتّی به خارج از کشور میرساندند. و چنین شد که گردونهی انقلاب به حرکت در آمد و این برکات بر آن بار شد. این نبود، مگر به خاطر آن محور و قلب و مرکز و مغز فعّال حوزهها، یعنی همان روح مقدّسی که امروز ما برای او عزاداریم. (در مراسم بیعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتید حوزهی علمیّه قم و روحانیّون بیست کشورجهان ۲۲/۳/۱۳۶۸)
* آنچه که لازم است عرض بکنم_که از همه این مطالب مهمتر است_ نسبت حوزههای علمیّه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچکس در عالم روحانیّت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی الله و مبلّغانِ اسلام قرار داده. کِی چنین چیزی در اختیار شما بود؟ امروز یک طلبهی فاضل در تلویزیون مینشیند نیم ساعت حرف میزند، ده میلیون، بیست میلیون مستمع از روی شوق به حرف او گوش میدهند.
کِی چنین چیزی برای من و شما در طول تاریخ روحانیّت، از اول اسلام تا حالا، وجود داشته؟ این اجتماعات بزرگ کِی وجود داشت؟ این نماز جمعهها کِی وجود داشت؟ این همه جوان مشتاق و تشنه معارف کِی وجود داشت؟ (در دیدار علما و روحانیّون خراسان شمالی ۱۹/۷/۱۳۹۱)
* از آن طرف، حوزههای علمیّه هم نمیتوانند بیتفاوت بمانند. حوزهی علمیّه، بخصوص حوزه علمیه قم مادر این نظام است؛ به وجود آورنده و مولّد این انقلاب و این حرکت عظیم است. یک مادر چگونه میتواند از زاده ی خود، از فرزند خود غافل بماند، نسبت به او بی تفاوت باشد، در هنگام لازم از او دفاع نکند؟ ممکن نیست. بنابراین نسبت به این حوزههای علمیّه و نظام جمهوری اسلامی، نسبت حمایت متقابل است. نظام از حوزهها حمایت میکند، حوزهها از نظام حمایت میکنند؛ همکاری میکنند، به یکدیگر کمک میکنند. (نرم افزار حوزه و روحانیّت. صفحه ۹۳)
همانگونه که مطرح شد امامِ جامعه، حوزه و روحانیّت را ستون انقلاب اسلامی میدانند و هر چه ستون قویتر و مقتدرتر باشد، مجموعه بناء روی آن به مراتب بیشتر، محکم و مستحکمتر خواهد بود…؛ اما اینک که در آستانه ۴۳ سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هستیم، ولیّ فقیه و امام جامعه، حضرت امام خامنه ای "سلّمه الله" در دیدارهای مختلفی که در این مدتِ چندماهه داشتهاند، بر مسئلهای مهم و اساسی تکیه نموده اند که از وظایف اصلی روحانیّت، این رسالتِ مهم میباشد: «جهاد تبیین»
واژه "جهاد" که از ریشه (جهد) میباشد، در زبان عربی به این معناست که: ("جاهد" فی سبیل الله "جِهاداً" و "اجتهد" فی الامر بَذَل وُسعَه و طاقَتَه فی طلبه لِیبلُغَ مجهُوده و یَصِلَ الی نهایته) "مصباح المنیر. ماده -جهد-"
همچنین واژه "تبیین" که مصدر و از ریشه (بین) میباشد، در معنای آن گویند: ("بیَّن" و "تبیّن" و "استبان" کلُّها بمعنی الوجود و الانکشاف) "مصباح المنیر. ماده -بین-"
بنابراین جهاد تبیین یعنی تمام همّت خود، برای روشنگری، آگاهیبخشی، هدایت درست فکری جامعه به سمت آرمانهای انقلاب و… به کار گرفته شود و با شناخت صحیح دشمن و هدف گیری در مقابل آن، به مقصود خویش که همان تمدن نوین اسلامی است نائل شویم.
مقام معظم رهبری"حفظه الله" در دیدار اخیرشان در سالروز میلاد باسعادت حضرت زهرا"سلام الله علیها" با مادحین اهل بیت"علیهم السلام" فرمودند:
(گفتیم جهاد تبیین، جهاد یعنی چه؟ هر تلاشی جهاد نیست، خیلیها تلاش میکنند؛ خوبه بجاست اما جهاد نیست. جهاد یعنی تلاشی که هدف گیری در مقابل دشمن در آن وجود داشته باشد. این جهاده، مهم اینه که ما عرصهی جهاد را تشخیص بدیم؛ خیلی مهمه، یک روز میدان، میدان نظامی است مثل دوران دفاع مقدس، دوران دفاع از حرم؛ یک روز عرصه علم است، باید علم رو بالا بُرد، یک روز عرصهی خدمات اجتماعی است، خدمت به مردم…؛ لکن از همه اینها مهمتر، عرصه تبیین و روشنگری است. اگر روشنگری بود همه این عرصههای گوناگون در وقت خود و جای خود مردان خودشان را پیدا خواهند کرد. امروز انبوهی از رسانهها با هزاران متخصص در کارند برای اینکه در نظام جمهوری اسلامی افکاری را برگردانند، ایمانها را و باورها را تضعیف کنند. خُب، این یک حرکت شیطانی است. مقابل این جبهه شیطان چیست؟ جهاد فی سبیل الله؛ از خودمون سوال کنیم که ما در این جهادی که وجود داره، در این جنگ بی امانی که وجود داره بین اسلام و کفر، بین حق و باطل، یعنی روایت دروغ و حقیقت، کجا ایستادهایم؟)
سوال مهم و اساسی که مخاطب اول آن باید حوزهها و قشر طلبه و روحانیّت جامعه باشد؛ کجا ایستاده ایم؟
در گام دوم انقلاب، از وظایف اصلی حوزهها و روحانیّت، همین مسئله روشنگری و تبیین است. همچنانکه در مباحث اسلامی همچون کلام و… علمای بزرگ شیعی برای در امان ماندنِ حقایق ناب اسلامی از تحریف و تقطیع و… زحمات فراوانی متحمّل شده اند و آنها را به روش درست و بیانی صادق روایت نموده اند؛ در قضیه انقلاب اسلامی و جریانات آن نیز همین روش باید پیش گرفته شود؛ مقام معظم رهبری"حفظه الله" فرمودند: (شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را؛ شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند.شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند. شما اگر حادثهی دفاع مقدس را روایت نکنید، دشمن روایت میکند، هر جور دلش میخواهد، توجیه میکند، دروغ میگوید، آن هم ۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض میکند) ۲۱/۹/۱۴۰۰
تبیین و روشنگری که از وظیفههای اصلی حوزه و روحانیّت است، دو پایه و رکن اساسی دارد:
۱) علم و آگاهی شخص: از ارکان اصلیِ جهاد تبیین و روشنگری، آگاهی و معرفت شخص نسبت به مسائل انقلاب و حکومت اسلامی است. به طور کلی هر حرکتی بخواهد آغاز شود و شکل بگیرد؛ محتاج معرفت است. امیرمؤمنان"علیه السلام" به جناب کمیل (رحمه الله) فرمودند:
" یاکمیل! ما مِن حرکة الّا و انتَ محتاج فیها الی معرفة " (تحف العقول.صفحه ۱۷۱)
هیچ حرکتی نیست (یعنی هر عملی که انجام میدهی) مگر اینکه نیاز به آگاهی داری.
تا علم و آگاهی نباشد نمیتوان بصیرتافزایی و تبیین نمود.
مقام معظم رهبری"حفظه الله" در بیانیه ارزشمند گام دوم انقلاب، اهمیت علم و پژوهش را چنین تبیین نمودند: (دانش، آشکارترین وسیلهی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکتِ دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست ساله فراهم کند و با وجود تُهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سو استفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، اما موکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمههای دانش در میان خود اصرار میورزیم. …اما آنچه من میخواهم بگویم این است که این راه طی شده، با همه ی اهمیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلههای دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلهها دست یابیم. باید از مرز کنونی دانش در مهمترین رشتهها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده ایم....اینک مطالبهی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید....به پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.)
بیانات ارزشمند و والای مقام عظمای ولایت، حاکی از اهمیت و جایگاه مهم و حساس علم در میان جوامع بشری است؛ حکومت اسلامی که بناست آرمان بزرگش را که (ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عُظمی"ارواحنا فداه" است) تحقق بخشد، نیاز مُبرم و قابل توجّهی به مقوله علم و آگاهی دارد. توصیههای مکرّر و دلسوزانه رهبری معظم انقلاب"حفظه الله" به طلاب جوان جهت افزایش سطح علمی خود، حاکی از این مسئله مهم است:
* درس را باید خیلی خوب خواند. بی مایه فطیر است* و فایدهای ندارد. کسی که خیال کند حالا درس نخوانیم، امّا خدمت کنیم، برای دین نتیجهای ندارد. بدون درس خواندن، نمیشود این خدمت را انجام داد. حالا ممکن است خدمات دیگری کرد؛ ولی این خدمت، متوقّف به علم است. باید خوب درس خواند. (نرم افزار حوزه و روحانیّت. صفحه ۲۱۲)
* [مقام معظم رهبری"حفظه الله" حدود ۱۱ مرتبه این ضربالمثل عامیانه را برای لزوم تحصیل جدّی طلاب در کتاب حوزه و روحانیّت بیان فرموده اند]
* درس بسیار جدّی است؛ درس بسیار مهم است؛ علم و سواد پایهی اصلی است؛ بدون آن هیچ نقشی نمیتوانید ایفا کنید، یا درست نمیتوانید ایفا کنید. نقش آفرینی غلط، از نقش آفرین نبودن به مراتب خسارت بار تر است. (بیانات در اجتماع بزرگ اساتید، فضلا و طلّاب حوزهی علمیّه قم، در مدرسه فیضیه (۱۳/۷/۱۴۰۰)
* عزیزان! طلّاب جوان! فضلا! توجّه کنید که حوزهی علمیّه_همان طور که امام (رحمه الله) مکرّر فرمودند_قاعدهی نظامِ جمهوری اسلامی است و همه چیز روی این قاعده بنا شده و دوام خواهد یافت. این قاعده باید محکم باشد. استحکام این قاعده، با تضمین سه عنصر اصلی [فقاهت، تهذیب و اخلاق و آگاهی سیاسی] امکان پذیر است. و هر کدام از آنها نباشد و یا کم باشد، این قاعده متزلزل خواهد شد، و اگر قاعده متزلزل شد، طبیعتاً همه ی آنچه که بر او سوار است، تکان خواهد خورد. (نرمافزار حوزه و روحانیّت.صفحه ۹۵)
بنابراین از وسایل لازم و حتمی برای شرکت در جهاد تبیین؛ داشتن بینش، آگاهی و معرفت کافی نسبت به مبانی اسلام و انقلاب میباشد، تا در مقابل هجمههای مختلفی که از همه جهت، به سمت ملّت و به ویژه جوانان عزیز در حال انتشار است؛ همچون سدّی مقاوم و مستحکم با حملات مبارزه نموده و به تعبیر مقام معظم رهبری"حفظه الله" همچون شمع، اطراف خود را روشن نمائیم.
۲) بصیرت و دشمنشناسی: علاوه بر مسلّح بودن به سلاحِ قوی و مؤثر علم و دانش، دشمنشناسی و داشتن بصیرت، مسئلهای حیاتی برای جهاد فی سبیل الله است؛ چه بسا افرادی اسلحه را به طرف جبههی خودی بگیرند و به جای انهدام دشمنان، دوستان را از بین ببرند و یا تضعیف کنند! بنابراین علم تنها کفایت شرکت در این جهاد را ندارد و در کنار آن بینش و بصیرت سیاسی و شناخت دقیق جبهه دشمن از اهمیّت فراوانی برخوردار است.
مقام معظم رهبری"حفظه الله" در دیدار طلّاب و اساتید مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی-رحمه الله- در تاریخ ۲۱/۰۳/۱۳۸۳ فرمودند: (پاکیزگی، پارسایی، پاکدامنی، آگاهی، روشنبینی، روشنفکری و آشنایی با مسائل جامعه و جهان، پایههای اصلی است. ممکن است انسان، عالم و باتقوا هم باشد اما چون دنیا را نمیشناسد، سرش را پایین بیندازد و راه بیفتد؛ یک وقت ببیند مقدار زیادی از جاده دور شده است. ما چنین اشخاصی داشتیم؛ آدمهای خیلی خوب، مؤمن و عالم؛ امّا خط جبهه را گم کرده اند. وقتی انسان قطب نما نداشته باشد، راه را زود گُم میکند. اغلب شما جوانها دوران جنگ را درک نکردهاید. در جبهه، انسان زود راه را گُم میکند؛ یک وقت خیال میکند که دارد به طرف دشمن تیراندازی میکند؛ امّا چون درست جهت یابی نکرده، میبیند به طرف نیروهای خودی دارد تیراندازی میکند! ما کسانی را دیدیم که به جای اینکه تیراندازی معنوی شأن را به طرف دشمن بکنند، لولههای توپخانه شأن را طرف جبههی خودی گرفتند و تا هرجا که توانستند،
جبههی خودی را کوبیدند! در دوران مبارزات، ما این را دیدیم و علّت هم بر اثر نا آگاهی است. باید آگاهی کسب کنید. روشن بینی و روشنفکریتان را نگه دارید و اراده و همت و خستگی ناپذیری را در خود حفظ و تقویّت کنید).
گاهی اوقات برخی ساده اندیشی ها و دلسوزیهای بی مورد، تلخیای را به بار میآورد که اثر آن به این راحتی از بین نمیرود. معمار الهی و فرزانه انقلاب حضرت امام خمینی (رحمه الله) در منشور روحانیّت، خطاب به طلّاب فرمودند: (من به طلّاب عزیز هشدار میدهم که علاوه بر اینکه باید مواظب القائات روحانی نماها و مقدّس مآبها باشند، از تجربه تلخِ روی کار آمدن انقلابی نماها و به ظاهر عُقلای قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیّت آشتی نکردهاند، عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزیهای بی مورد و ساده اندیشی ها سبب مراجعت آنان به پُست های کلیدی و سرنوشتساز نظام شود؛ من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف میکنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پُست ها و امور مهمّه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشتند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمیرود، گرچه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الان هم سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی آمریکای جهان خوار قناعت نمیکنند، در حالیکه در کارهای دیگر نیز جزحرف و ادّعا، هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمی خورم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبودند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم.)
برای تبیین و روشنگری در بطن جامعه به ویژه برای قشر جوان، لازم است طلبه و روحانی به دو بال علم و بصیرت مزیّن باشد و در کنار افزایش علم و معرفت خود، آگاهی لازم و کافی را نسبت به مسائل سیاسی پیدا نماید؛ امام جامعه و پدر مهربان امت"حفظه الله" در توصیهای به طلّاب میفرمایند: (درستان را خوب بخوانید تا عالم بشوید و بتوانید جواب نیازهای مردم را بدهید. در کنار درس، از اوضاع عالم و کشور و مسائل سیاسی مطّلع باشید که اگر بی اطّلاع باشید، به درد پاسخگویی به نیازهای مردم نخواهید خورد؛ این را صریحاً به شما میگویم. باید بدانید در مملکت و در دنیا چه میگذرد و نیازهای مردم چیست. عالم هم باشید، تا آن وقت مفید باشید؛ و الّا مفید نخواهید بود. (بیانات در مراسم عمامه گذاری گروهی از طلاب ۲۶/۱۰/۱۳۹۸)
بنابراین آنچه که از رسالتهای مهم روحانیّت به ویژه در گام دوم انقلاب میباشد، مبارزه فکریِ مستمر و مداوم است، که از بهترین تعبیرها برای آن (جهاد تبیبن) میباشد؛ باید عالمانه، هوشیار، و با بینش سیاسی و مخلصانه وارد میدان شد و از ابزارهای مختلف برای آشنا و آگاه کردن جامعه استفاده نمود، چرا که جامعه یا نیازمند تذکر است و یا نیازمند آگاهی؛ همانگونه که مقام معظم رهبری"حفظه الله" فرمودند: (عزیزان! نادانستهها را جُز با تجربهی خود یا گوش سپردن به تجربهی دیگران نمیتوان دانست.) (بیانیه گام دوم انقلاب) در خاتمه کلام، به نظر میرسد این بیاناتِ رهبر فرزانه انقلاب"حفظه الله" برای اتمام حجّت کافی باشد که در دیدار علما و روحانیّون خراسان شمالی در تاریخ ۱۹/۰۷/۱۳۹۱ فرمودند: (امروز این جوانهای دانشجو و غیر دانشجو را که مشاهده میکنید _حالا من دانشجوها را میگویم_ همه شأن تقریباً و تغلیباً مشتاقند از مفاهیم اسلامی و معارف اسلامی چیزهایی را بشناسند و چیزهایی را بفهمند و سر در بیاورند. من و شما باید زمینه فراهم کنیم که بتوانیم به آنها جواب دهیم. این فرصت تا امروز کِی برای روحانیّت وجود داشته؟ علاوه بر این، ابزارهای تسهیل کننده، مثل رایانهها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست. اگر بتوانید آنها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آن را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق العادهای است؛ مبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفادهای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معمّمین و روحانیّون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟)
پس لازم است حوزه، طلّاب و روحانیّت گرانقدر به ندای رهبری عزیز انقلاب، لبّیک گفته و خود را مجهّز به سلاح علم، تقوا، بصیرت و بینش سیاسی نمایند تا همچو شمع، اطراف خویش را روشن کنند؛ این مهم، هم وظیفهی مسئولین حوزه و هم وظیفه طلاب را سنگینتر مینماید.
اللّهم انّا نسئلک ان تجعل وفاتنا قتلاً فی سبیلک تحت رایه نبیّک مع اولیائک
اللّهم وفّقنا لما تحبّ و ترضی
برچسب ها : حوزه جهاد تبیین