هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

شماره خبر : 1215
منتشر شده در مورخ : ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
ساعت : 10:23
نیم‌‌نگاهی به عصر امام ‌هادی(ع) و میراث ماندگار او

در گفت‌وگو با حضرت آیة‌‌الله محمدعلی گرامی

نیم‌‌نگاهی به عصر امام ‌هادی(ع) و میراث ماندگار او

بررسی عصر امام‌ هادی(ع) و چگونگی حفظ استقلال توسط آن‌حضرت، جای کار و پژوهش دارد. چگونه ایشان در آن فشار و استبداد، با استقامت توانستند به مبارزه ادامه دهند و زیر بار جور نروند.

در گفت‌وگو با حضرت آیة‌‌الله محمدعلی گرامی، به بررسی عصر دهمین امام همام شیعیان، حضرت امام ‌هادی(علیه السلام) و میراث حدیثی آن‌حضرت و هم‌چنین شرح کوتاهی از فرازهای زیارت جامعه کبیره پرداخته‌اند. این گفت‌وگو در ادامه تقدیم خوانندگان ارجمند افق‌حوزه می‌گردد.

فضای سیاسی و اعتقادی عصر امام ‌هادی(علیه السلام) چگونه بود؟

فضای سیاسی آن ایام شدیداً استبدادی بود و سوءاستفاده‌های زیادی از اسلام و نام آن می‌شد به‌گونه‌ای‌که، متوکل قبر مطهر حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را تخریب کرد و دستور داد زمین‌ آن‌جا را شخم بزنند! سؤال این‌جاست که با بدن شهیدی که به حسب ظاهر از دنیا رفته است، چه لجاجت و عنادی داشتند؟! این مظلومیت به گونه‌ای بود که متوکل عباسی، امام‌ هادی(علیه السلام) را به زور به جلسه‌ای دعوت کرد، در حالی‌که خود و اطرافیانش مشغول شرب خمر و آواز و خوش‌گذرانی بودند! متوکل دستور داده بود حضرت را در هر حالتی که هست بیاورند! چقدر گستاخانه برخورد کردند و جلوی حضرت شرب خمر کردند و آواز خواندند و از حضرت خواستند شراب هم بنوشد؟!

حضرت فرمودند: «والله هرگز خون ما با شراب‌آلوده نشده است». در ادامه متوکل به حضرت فشار آورد که باید برای ما شعر بخوانی! حضرت فرمودند: «انی قلیل‌الروایة للشعر» من شعر کم بلدم. ولی متوکل گفت؛ چاره‌ای نیست و باید شعری برای ما بخوانی و آن‌گاه حضرت‌ هادی‌(علیه السلام) آن قصیده معروف را خواندند: و متوکل تحت تأثیر قرار گرفت و دستور داد حضرت را با احترام برگردانند.

مرحوم محدث قمی در کتاب شریف منتهی‌الآمال به تفصیل این مطلب را بیان کرده است: آن اشعار که در منتهی‌الآمال هم آمده، چنین است.

امام‌ هادی(علیه السلام) به ناچار، درباره بی‌وفایی دنیا، و مرگ ذلت‌بار سلاطین و طاغوتیان خواندند و فرمودند:  

«باتوا علی قلل الاجبال تحرسهم

غلب الرجال فلم تنفعهم القلل

و استنزلوا بعد عز عن معاقلهم

و اسکنوا حفرا یا بئسما نزلوا

ناداهم صارخ من بعد دفنهم

این الاساور و التیجان و الحلل

این الوجوه التی کانت منعمة

من دون‌ها تضرب الاستار و الکلل

فافصح‌القبر عنهم حین سائلهم

تلک‌الوجوه علیها الدود یفتتل

قد طالما اکلوا دهرا و ما شربوا

فاصبحوا بعد طول الاکل قد اکلوا

و طالما عمروا دورا لتحصنهم

ففارقوا الدور و الاهلین و انتقلوا

و طالما کنزوا الاموال و ادخروا

فخلفوها علی الاعداء و ارتحلوا

اضحت منازلهم قفرا معطلة

و ساکنوها الی الاجداث قد رحلوا»؛

یعنی: «گردنکشان زورمند بر فراز کوه‌ها برای سکونت و حفظ خود، خانه ساختند و در آن آرمیدند، ولی آن فرازها سودی به حال آن‌ها نبخشید. و پس از آن همه عزت و جلال، از پناه‌گاه‌های رفیع خود به طرف پائین، سرازیر شدند، و در گودال‌های قبرها مسکن گزیدند، و به‌راستی بدگونه سرازیر گشتند! پس از دفن، فریادگری به آن‌ها گفت: کجا رفت آن دستبندهای طلایی، و آن تاج‌ها و زیورها؟! کجا رفت آن چهره‌های مرفه که در برابرشان پرده‌ها و آزین‌های لطیف بسته می‌شد؟! قبر در برابر این سؤالی که آن فریادگر، از آن‌ها می‌پرسد، با زبان گویا و روشن، چنین پاسخ می‌دهد: آن «چهره‌هایی که می‌گویی» هم اکنون، محل تاخت‌وتاز کرم‌ها قرار گرفته‌اند که گویی با کرم‌ها، بافته شده‌اند. آنان مدت‌های طولانی خوردند و نوشیدند، و اکنون خود خوراک کرم‌ها و خاک شده‌اند.

آنان مدت‌های طولانی، خانه‌ها را برای حفظ خود، آباد نمودند، پس از آن، از آن خانه‌ها و اهل‌شان جدا شدند و انتقال یافتند. آنان مدت‌های طولانی، به انباشتن و گنج نمودن اموال، پرداختند، سرانجام آن‌ها را برای دشمنان، بجای گذاشتند و کوچیدند. منزل‌ها و خانه‌های آن‌ها، به صورت خرابه‌های رها شده و بدون سکنه بجای ماند، و ساکنان آن به سوی گورها روانه گشتند».

وقتی که اشعار حضرت به این‌جا رسید، حاضران بر جان امام ‌هادی(علیه السلام) ترسیدند، و گمان کردند که شعله آتش خشم متوکل، به ایشان آسیب برساند، ولی سوگند به خدا [آنچنان مجلس میگساری، درهم ریخت که] متوکل گریه طولانی کرد، به‌طوری که ریشش، از اشک‌های چشمش خیس شد، و سایر حاضران نیز گریستند، آن‌گاه متوکل دستور داد تا بساط شراب را برچینند و آن‌حضرت را با احترام، به خانه‌‌شان بازگرداندند.

یکی از اقدامات حضرت امام هادی(علیه السلام)، تشکیل شبکه وکالت بود، بفرمایید نظام وکالت در عصر امام‌هادی چگونه شکل گرفت؟

در آن ایام اختناق و خفقان حاکم بود، حضرت تحت نظر بودند، به‌گونه‌ای که حاکمان بنی‌عباس، ایشان را نزد خود برده بودند، تا بتوانند امام را به‌خوبی تحت نظر داشته باشند، و این نشان از شدت فشار و استبداد آن عصر دارد و در چنین شرایطی حضرت وکلایی در سراسر دنیا داشتند و این افراد محل رجوع مردم بودند و حضرت از طریق ایشان مسایل دین را به شیعیان می‌رساندند و وظایف ایشان را بیان می‌کردند و دستگاه خلافت نمی‌توانست از این تشکیلات سر نخی پیدا کند. در همین شهر قم کسانی بودند که وجوهات جمع‌‌آوری می‌کردند و آن‌ها را نزد حضرت می‌بردند و از ایشان جواب سؤالات خود را می‌گرفتند.

میراث حدیثی امام ‌هادی(علیه السلام) از چه جایگاهی در فرهنگ اهل‌بیت‌(علیهم السلام) برخوردار است؟

مهم‌تر از مطالبی که گفته شد، روایات امام‌هادی(علیه السلام) است که به یادگار مانده است. مثلاً در کتاب تحف‌العقول و کتاب احتجاج طبرسی بعضی از روایاتی که از امام‌هادی‌(علیه السلام) نقل شده، قابل پیگیری است.

از امام‌ هادی‌(علیه السلام) روایات بسیار جالبی در آن شرایط استبداد به دست محدثین رسیده و آن‌ها هم آن حقایق را نشر داده‌اند و در بین همه این‌ها زیارت جامعه کبیره درخشش خاصی دارد. این زیارت عجیب مملو از مفاهیم فلسفی و حکمی است و موافق آیات و روایات ماست. هیچ زیارتی مانند جامعه کبیره، مقام امامت را نشان نداده است. درست است که در زیارت مطلقه امام حسین(علیه السلام) هم کلماتی هست، اما به تفصیل زیارت جامعه کبیره نیست، در زیارت مطلقه امام حسین(علیه السلام) هم داریم که می‌فرماید: باران به واسطه شما می‌بارد و شروع و ختم عالم به دست شماست، سختی‌های روزگار به واسطه شما باید برطرف شود و می‌شود. در هر صورت این عبارت تفصیل زیارت جامعه نیست، حتی آن روایتی که در مرو، شخصی محضر امام رضا‌(علیه السلام) رسید و از امامت سخن گفت، حضرت فرمودند؛ این‌ها کجا می‌توانند مقام امامت را بفهمند؟! «الامامة نظام‌الدین والدنیا»... . این بیان امام رضا‌(علیه السلام) یک سخن کلی است، اما آن‌گونه که مقام امامت در زیارت جامعه کبیره باز شده، در این روایت هم تشریح و تبیین نشده است.

جایگاه و اهمیت زیارت جامعه کبیره را تبیین فرمایید.

این زیارت‌نامه بسیار مفصل است و از یادگارهای ارزشمند امام‌هادی(علیه السلام) است و چه نعمت بزرگی است که آن را باید غنیمت شمرد. در مباحث فقهی خیلی از روات را به اتهام نقل احادیثی که بوی غلو می‌دهد رد کرده‌اند و گفته‌اند، این‌ها غلو می‌کنند، اما وقتی انسان زیارت جامعه کبیره را می‌خواند، می‌بیند که این معارف غلو نیست و بالاتر از این مطالب را امام گفته است؛ غلو این است که اهل‌بیت‌(علیهم السلام) را خدا بدانی! این خدمت علمی امام‌هادی(علیه السلام) است. کلمات قصار امام‌ هادی(علیه السلام) فراوان است و از این روایات می‌توان بسیار درس گرفت و از همه مهم‌تر جامعه کبیره است.

جامعه به چه معناست؟

جامعه، یعنی مضامین این زیارت‌نامه، همه ائمه(علیهم السلام) را در بر می‌گیرد و در زیارت همه ائمه معصومین‌(علیهم السلام) می‌توان خواند. ما دو زیارت جامعه داریم؛ زیارت جامعه صغیره که صحیح‌السند است؛ و جامعه کبیره، که مفاد این زیارت‌نامه نشان‌دهنده این است که صادره از امام است و از فهم بشری خارج است، کسی که متبحر در فلسفه است می‌فهمد که این مطالب کاملاً درست است.

اگر ممکن است به برخی از فقرات زیارت جامعه کبیره امام‌ هادی(علیه السلام) بپردازید.

در فرازی می‌فرماید: «السلام علیکم یا أهل‌بیت‌النبوة و موضع‌الرسالة و مختلف‌الملائکة»؛ یعنی اهل‌بیت‌(علیهم السلام) خاندان نبوت و محل رفت‌وآمد ملائکه الهی هستند. حال این آمد و رفت ملائکه برای چیست؟ آیا می‌خواهند دستور بدهند یا دستور بگیرند؟ در تفسیر سوره قدر گفته‌اند که ملائکه می‌آیند تا دستور بگیرند و هم‌چنین در زیارت مطلقه است که «إرادة الرب فی مقادیر أموره تهبط إلیکم و تصدر من بیوتکم»؛ کافی ط - الإسلامیة، ج‏4، ص577‏؛ مقدرات امور الهی وارد بر شما می‌شوند و از بیوت شما فرمان آن صادر می‌شود.

در فراز دیگری می‌فرماید: «و قادةالأمم»، مقام امامت را این‌گونه معرفی کرده است که امام، پیشوای همه ملت‌هاست یعنی مسیحیت و یهودیت و... و این به دو معناست، نخست این‌که وظیفه همه ادیان است دست از مذهب خود بردارند و به محضر امام بیایند و بدانند که امام واقعی همه آن‌ها، امام معصوم(علیه السلام) است، ثانیاً در آینده تاریخ، تنها دین اسلام است که باقی می‌ماند و سراسر عالم را فرامی‌گیرد و همه زیر یوغ اسلام و امامت هستند و این‌ها تعابیر بسیار زیبایی هستند.

در فرازی می‌فرماید: «موالی لا أحصی ثناءکم و لا أبلغ من المدح کنهکم و من الوصف قدرکم و أنتم نور الأخیار»

 ما ناتوان هستیم از وصف مقام امامت، چرا که حقیقت شما را نمی‌فهمیم و نور همه خوبان شما هستید. در بعضی روایات آمده است که «و هللنا و هللت‌الملائکة»؛ إرشادالقلوب إلى‌الصواب دیلمی/ج‏2/ص405، ما[اهل‌بیت] لا اله الا الله گفتیم و ملائکه یاد گرفتند و باز در بعض روایات است که «و روح‌القدس فی جنان الصاقورة ذاق من حدائقنا الباکورة»؛ بحارالأنوار چاپ بیروت/ج‏26/ص265؛ جبرئیل از باغ‌های میوه نارس ما که هنوز نرسیده است چشیده است؛ و این نشان از مقام و عظمت امامت دارد.

در فرازی هم می‌فرماید: «بکم ینزل‌الغیث»؛ خدا به وسیله شما باران را فرستاد؛ این هم تعبیر عجیبی است. گاهی می‌گوییم همه نعمت‌ها به خاطر اهل‌بیت‌(علیهم السلام) است، چراکه اهل‌بیت‌(علیهم السلام) علت غایی وجود هستند و معنای دیگر این است که اهل‌بیت‌(علیهم السلام) علت فاعلی خیرات هستند و به وسیله شما باران می‌آید.

حضرت هادی(علیه السلام) در فراز دیگری از زیارت جامعه می‌فرمایند:

«و بکم یمسک‌السماء أن تقع على‌الأرض إلا بإذنه و بکم ینفس‌الهم و یکشف‌الضر»؛ خدا به واسطه شما آسمان را حفظ می‌کند که به زمین نخورد.

در قرآن کریم هم آمده است که «و رضوانٌ من‌الله أکبر ذلک هوالفوزالعظیم»؛ توبه72؛ این فقره از زیارت جامعه هم می‌گوید رضوان را به وسیله اهل‌بیت‌(علیهم السلام) می‌توان به دست آورد.

آیا مبنای این عظمت در کلمات امام‌هادی(علیه السلام) بیان‌شده است؟

در برخی کلمات حضرت، مبنای این عظمت بیان شده است که چگونه ائمه معصومین به این مقام رسیده‌اند؛ «والتامین فی محبةالله» این‌ها در محبت الهی سنگ تمام گذاشته‌اند و نقصی در این جهت در آن‌ها نیست. در روایت است که حق متعال خطاب به موسی(علیه السلام) فرمود: آیا می‌دانی چرا از بین خلایق تو را انتخاب کردم؟ عرضه داشت خیر! خطاب آمد: چون تمام دل‌های بندگانم را زیر و رو کردم و دیدم هیچ دلی خاشع‌تر و ذلیل‌تر از دل تو در برابر من نیست. ائمه معصومین‌(علیهم السلام) در این جهت بی‌نظیرند.

به کدام جنبه از زندگی امام ‌هادی(علیه السلام) باید بیشتر پرداخته شود؟

بررسی عصر آن حضرت و چگونگی حفظ استقلال توسط امام‌هادی، جای کار و پژوهش دارد، این‌که چگونه امام ‌هادی(علیه السلام) در آن فشار و استبداد، با استقامت توانستند به مبارزه ادامه دهند و زیر بار جور نروند، زیرا فشار‌های زیادی بود که حضرت را به سمت خود جلب کنند، اما امام‌ هادی‌(علیه السلام) استقلال خود را حفظ کردند.


 

برچسب ها : امام علی النفی زیات جامعه کبیره

ارسال دیدگاه