هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

شماره خبر : 1177
منتشر شده در مورخ : ۲۲ دی ۱۴۰۰
ساعت : 10:39
موانع کمال انسان(بخش اول)

اخلاق در حوزه - شماره ۶۹۶

موانع کمال انسان(بخش اول)

از اول تا به امروز و از امروز تا به خیلی از زمان‌های آینده، انسان‌ها گوش به حرف خدا ندهند و دنبال غرایز و رشد و حیات خودشان بروند؛ یکی از آن موانع همین شیطان رجیم است.

آیت الله خوشوقت(ره)
بخش اول
از نظر حکمت، پروردگار متعال باید راهی را برای زندگی انسان‌ها که مناسب با انسانیت انسان‌هاست، مشخص کند؛ چون عقلی که خدا به انسان‌ها داده است، برای پیدا کردن راه کافی نیست؛ بلکه برای تبدیل مجهولات به معلومات کافی است. فقط همین کار از علم برمی‌آید؛ اما کار هدایت کردن از او برنمی‌آید؛ چون خدا به انسان غرایزی داده است که نمی‌گذارد هدایت را بپذیرد و دنبال شهوات می‌رود.

    مانع اول در راه اطاعت فرمان خدا؛ شیطان
خداوند راه را در قرآن‌کریم و در همه کتب آسمانی توسط همه انبیا(ع) به امت‌ها ابلاغ کرد. منتهی در پذیرفتن این راه، موانع و مشکلات چندی قرار گرفته است. این باعث شده از اول تا به امروز و از امروز تا به خیلی از زمان‌های آینده، انسان‌ها گوش به حرف خدا ندهند و دنبال غرایز و رشد و حیات خودشان بروند؛ یکی از آن موانع همین شیطان رجیم است. او نمی‌گذارد انسان در راه(خدا) قرار بگیرد. وقتی خدا شیطان را با آدم(ع) و حوا(س) از باغ بیرون کرد، شیطان ناراحت شد و تصمیم گرفت که نگذارد، بچه‌های آدم در خط مستقیم وارد شوند؛ نه‌تنها در آن راه وارد نشوند؛ بلکه از آن راه به بی‌راهه بروند و تا امروز هم این کار را دارد می‌کند. چقدر زیاد هستند، افرادی که در اثر همین اغوای شیاطین از راه خارج شدند.

  سرّ استعاذه قبل از قرائت قرآن
علت اینکه در قرآن دستور رسیده است، قبل از خواندن قرآن ‌کریم، از شرّ شیطان به خدا پناه ببرید، برای همین است؛ چون قرآن‌ کریم سخن خداست. با آدم‌ها حرف می‌زند، به آن‌ها می‌گوید: نماز بخوانید، روزه بگیرید، دروغ نگویید، دزدی نکنید. شیطان هم سعی می‌کند، آدم را به طرف خلاف فرمان خدا دعوت کند؛ لذا خداوند متعال می-فرماید: وقتی قرآن را می‌خوانید، می‌فهمید که من چه می‌گویم؛ اما او سعی می‌کند، نگذارد شما عمل کنید؛ بنابراین شما با او مخالفت کنید و از شرّش به خدا پناه ببرید، آن‌چیزی را که خدا می‌گوید، عمل کنید نه آن‌چیزی که او وسوسه می‌کند.

  فرق جن و فرشته با انسان
شیاطین هم مثل انسان‌ها یک واقعیتی در عالم هستند؛ اما خلقتشان با آدم خیلی فرق دارد؛ مثل انسان مادی نیستند،‌ غذایشان مثل انسان‌ها نیست، نیازهایشان مثل انسان‌ها نیست،‌ بدنشان وزن زیادی ندارد؛ لذا سرعت سیرشان زیاد است. این‌ها احکام خاصی است که مال آن‌هاست؛ مانند فرشته‌ها؛ فرشته‌ها از آنها هم سبک‌تر هستند؛ چون مأمور تمام کرات هستند. این‌ها باید سرعت سیر داشته باشند. اگر جسم داشته باشند، سنگین می‌شوند و این با آن مأموریتشان نمی‌سازد؛ خدا این‌ها را این‌گونه خلق کرده است و همه‌جا هم هستند و برایشان دوری راه وجود ندارد، زمان وجود ندارد. سریع به دنبال مأموریت‌هایشان می‌روند.

   انواع جن
جن‌ها همه‌شان کافر نیستند. در آن‌ها مسلمان زیاد است؛ آن‌هایی که کافر هستند، متصدّی گمراه کردن انسان‌ها هستند. یکی از مشاغل کفّارشان گمراهی انسان‌هاست. از نسل همان ابلیس اولی که خدا از بهشت بیرونش کرد می‌باشند. این‌ها همه اعوان و انصار او هستند. در سرتاسر زمین پخش می‌شوند و آدم‌ها را در همان جهتی که دوست دارند، وسوسه می‌کنند. غالباً آدم را از طریق شهوات جنسی، مال‌دوستی و شهوات متعدد دیگری که انسان دارد، دعوت به گناه می‌کنند. انسان وقتی عادت به گناه کرد، دیگر زحمتش برای آن‌ها کم می‌شود و خود این عادت باعث می‌شود، دنبال شیاطین بروند؛ لذا اولین دشمن انسان شیطان است و او قسم یاد کرده که من همه را از راه مستقیم منحرف می‌کنم و نمی‌گذارم بهشت بروند؛ همه را جهنمی می‌کنم؛ لذا ما باید حواسمان جمع باشد و هر وقت احساس کردیم که به طرف گناه کشیده می‌شویم وسوسه همان ملعون است.

   مانع دوم؛ عادت
باید حواسمان جمع باشد که مخالفت فرمان خدا را نکنیم‌ و الّا اگر گناه را انجام بدهیم، کم‌کم عادت می‌شود؛ عادتی که خودش آدم را به سوی گناه حرکت می‌دهد؛ لذا یکی از موانع، عادت است. آدمی که زیاد گناه کرد، گناه برای او عادت می‌شود و او معتاد می‌شود. دیگر راحت و به‌صورت خودکار دنبال گناه می‌رود. دیگر لازم نیست فکر کند، عاقبت‌اندیشی کند. گناه برایش عادی شده است؛ مثل معتادها می‌شود و شما هرچه به او بگویی، این کار را نکن، آن اعتیاد باعث می‌شود که گوش ندهد؛ لذا امام حسن عسکری(ع)  فرمودند: ترک عادت  کالمُعجز است؛۱ این‌قدر سخت است. برای خیلی‌ها گناه عادی شده است. بدون هیچ مشکلی انجام می‌دهند و چون عادی شده است، فکر عاقبتش را هم نمی‌کنند؛ بنابراین اگر عملی مثل گناه تکرار پیدا کرد، این کم‌کم عادی می‌شود و دیگر آدم بدون زحمت(گناه را) انجام می‌دهد. این هم جلوی آن ورود به صراط مستقیم را می‌گیرد، آدم را می‌کشد به طرف آنچه که عادت شده است؛ ولو مضرّ است. این‌هایی که معتاد هستند. چه کار می‌کنند؟! دیگران را می‌بینند، به چه بلا و روزگاری افتاده‌اند، می‌بینند که گدایی می‌کنند و بدبخت می‌شوند؛(ولی) باز هم دنبال آن می‌روند. گناه نباید برای اشخاص عادت شود که اگر عادت بشود، به این زودی‌ها نمی‌توانند توبه بکنند. تا روحیه گناه در انسان متمکّن نشده است، باید توبه کند و الّا به هیچ‌وجه نمی‌تواند برگردد؛ الّا موارد استثنائی.
..............................................
     پی نوشت
‌۱. وَ قَالَ(ع): رِیَاضَةُ‌الْجَاهِلِ‏ وَ رَدُّ‌الْمُعْتَادِ عَنْ عَادَتِهِ کَالْمُعْجِزِ(تحف‌العقول، ص۴۸۹).

برچسب ها : اخلاق کمال آیت الله خوشوقت

ارسال دیدگاه