اخلاق در حوزه - شماره ۶۹۴
انتقاد و انتقادپذیری(بخش دوم)
امام صادق(ع) میفرمایند: کسی که به مرد یا زنی تهمت بزند، او را در قیامت روی تلی از چرک و خون نگاه میدارند.۴ در واقع، آن چرک و خون، تجسم تهمتهای دنیاست.
آیتاللهالعظمی مظاهری
بخش دوم
باید توجه شود که اسلام عزیز آبروریزی، اهانت و غیبت ندارد. قرآن کریم درباره غیبت میفرماید: «ولایغتب بعضکم بعضاً ایحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتاً فکرهتموه»۱؛ آیا میخواهید گوشت مرده بخورید؟ اگر نه، پس غیبت نکنید. پیامبر(ص) غیبت را چنین معنا کردهاند: «ذکرک أخاک بما یکرهه»۲؛ یعنی آنچه که در رویش نتوانی بگویی، پشت سرش بگویی. غیبت آن است که اگر بشنود، بدش بیاید. امام حسین(ع) خطاب به شخصی که غیبت میکرد، فرمودند: «کف عنالغیبة فإنها إدام کلابالنار»۳؛ از غیبت دست بردار که غیبت، خورش سگهای جهنم است. بهعبارت دیگر، کسی که غیبت عادت او شده، آبرو و شخصیت دیگران را میدرد. پس در قیامت بهشکل سگ که یک حیوان درنده است، محشور خواهد شد. غذای او نیز، همان گوشتهای متعفن است که با غیبت برای خودش به جهنم فرستاده و باید بخورد.
گاهی نیز عیبی نسبت داده میشود که اساساً حقیقت ندارد و تهمت است. امام صادق(ع) میفرمایند: کسی که به مرد یا زنی تهمت بزند، او را در قیامت روی تلی از چرک و خون نگاه میدارند.۴ در واقع، آن چرک و خون، تجسم تهمتهای دنیاست.
همه اینها غلط است و از ناحیه شیطان سرچشمه میگیرد. انتقاد صحیح و رفتار خداپسند آن است که برای همدیگر در خلوت و نه در مقابل دیگران، مثل آینه باشیم. البته شخص مقابل نیز لازم است، انتقادپذیر باشد و عیب خویش را قبول کرده، برای رفع آن بکوشد.
امام صادق(ع) میفرمایند: «أحب إخوانی إلی من أهدی إلی عیوبی»۵؛ بهترین دوستان و برادران من کسی است که عیوب مرا بگوید؛ ولی از آن بهعنوان هدیه یاد میکنند. بر این اساس، انسان باید با شنیدن انتقاد دیگران و اطلاع از عیوبش، مثل وقتی که هدیهای دریافت میکند، خوشحال شود.
امام علی(ع) میفرماید: دوست تو از آن جهت «صدیق» نامیده شده است که «صادقانه» درباره خودت و معایبت، تو را نصیحت میگوید. پس هرکه چنین بود، رفیق او باش که دوست، اوست.۶ آنحضرت در روایت دیگری فرمودهاند: آنکه عیب تو را بپوشاند و در غیاب تو از تو عیبجویی کند، دشمن توست؛ [پس] از او بر حذر باش!۷
اگر انتقاد و انتقادپذیری در بین ملتی رواج یابد، آنگاه آن ملت، ملتی عاقل و مترقی خواهد شد؛ زیرا درصدد رفع عیوب است. در چنین جامعهای مردم دو دسته هستند؛ یک دسته خودشان میفهمند که عیب دارند و بهطور طبیعی برای رفع آن تلاش میکنند. دسته دوم، از عیوب خود بیخبرند. در این صورت دیگران آینه عیب آنها میشوند و آنان را در این خصوص آگاه میسازند تا به رفع عیوب خود بپردازند.
بیشتر مردم بهجای اینکه از انتقاد خوشحال شوند، از شنیدن تعریف و تمجید خود، خشنود میگردند. اگر کسی از آنها انتقاد کند، برافروخته و عصبانی شده، درصدد توجیه عیب و اشکال برمیآیند. گاهی نیز با منتقد برخورد میکنند؛ یعنی آینهای که عیب را به آنها نشان داده، میشکنند. این در حالی است که امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: آنکه عیب تو را برایت آشکار سازد، خیرخواه توست۸ و کسی که از تو تعریف کند و مدح و ستایش تو را بگوید، مثل این است که سرت را بریده باشد۹؛ یعنی کمر به نابودیت بسته است.
درک اینگونه مسائل، با سواد و تحصیلات میسر نمیشود؛ بلکه خداوند متعال با الهام، چنین درک و فهمی را به انسان عطا میفرماید. البته آنکه تقوا داشته باشد، از جانب خداوند، درک و فهم نیکو پیدا خواهد کرد و بهراحتی انتقاد سازنده را میپذیرد؛ اما چنین افرادی بسیار کمیاب و نادرند. کمتر کسی را میتوان یافت که اگر حُسن او را بگویند، خوشش نیاید و اگر عیب و نقص او را بگویند، خیلی خوشحال شود و تشکر کند.
..............................................
پی نوشتها
۱-حجرات، ۱۲: «و بعضی از شما غیبت بعضی نکند! آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن کراهت دارید!!»؛
۲- الأمالی(للطوسی)، ص ۵۳۷؛
۳- تحف العقول، ص ۲۴۵؛
۴- الکافی، ج ۲، ص ۳۵۷؛
۵- غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۷۳؛
۶- همان، ص ۶۳۵؛
۷- همان، ص ۵۷۹؛
۸- همان.
برچسب ها : اخلاق انتقادپذیری آیت الله مظاهری