اخلاق در حوزه - شماره ۶۹۱
حسرتهای انسان از حسابرسی قیامت
انسان در هر روز ۱۲ هزار بار تنفس میکند و در هر شب نیز همین تعداد؛ پس در قیامت به نفسهای که در غفلت از یاد خدا کشیده، با حسرت فراوان مینگرد.
آیتالله تألهی همدانی(ره)
قال الله تعالی فی کتابهالعزیز: ]سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِیالْآفَاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ أَلَا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ[۱ و در جای دیگر میفرماید: ]وَفِی أَنفُسِکُم أَفَلَا تُبصِرُونَ[۲ أی لکم أنتبصروا فی أنفسکم؛ یعنی بر شما باد به نظر کردن به خودتان). آیات آفاقی زمین وآسمان و آیات انفسی خود انسان است.
بعضی از آیات انفسی که شایسته است انسان در آنها نظر کند: انسان در هر روز ۱۲ هزار بار تنفس میکند و در هر شب نیز همین تعداد؛ پس در قیامت به نفسهای که در غفلت از یاد خدا کشیده، با حسرت فراوان مینگرد. زمین دارای هفت طبقه است: سوداء، غبراء، حمراء، صفراء، بیضاء، زرقاء و خضراء؛ نظیر همین طبقات در جسم انسان هم موجود است: پوست، چربی، گوشت، عروق، عصب، مجاری و استخوان.
یکی سوداست که بهخاطر حرارت و رطوبتش بهمنزله هواست و یکی بلغم است که بهسبب برودت و لزج بودن بهمنزله آب است؛ چنانچه دریاها گوناگوناند از شیرین، شور و بدبو؛ آبهای بدن نیز چنیناند؛ آب چشم شور است؛ چراکه جنس چشم از چربی است و اگر آبش شور نباشد، فاسد میشود. آب دهان گواراست که اگر نبود، خوردنیها و نوشیدنیها گوارا نمیشد. آبی که در صماخ گوشهاست، تلخ است؛ چراکه گوشها دو عضو گشوده هستند که بسته نمیشوند. پس این آب تلخ، راه را بر همه چیز میبندد؛ بهطوری که اگر کرمی داخل گوش شود، از تلخی آن میمیرد و آن آب دیگر که بدبوست و اگر چنین نبود، کرمها وارد مغز میشدند و آن را از بین میبردند.
آدمی خلق و خوی همه حیوانات را دارد؛ او از جهت معرفت و صفات چون ملک است و از جهت مکر و کدری چون شیطان؛ در شجاعت و جرأت همچون شیر است و در جهالت همچون چهارپایان؛ در کبر مانند پلنگ است و در خشم همچون شیر و یوز؛ در تباهسازی و غارت، مانند گرگ است و در صبر مانند الاغ و نیز در شهوت همچون همان الاغ و گنجشک است؛ در حیلهگری چون روباه است و در حرص و جمعآوری چون مورچه و موش؛ در بخل چون سگ است؛ چنانکه در وفا چون اوست؛ در آزمندی چون خوک است و در دشمنی چون مار است ودر بردباری چون شتر؛ چنانکه در کینه چنان شتر است؛ در سخاوت چون خروس است و در صناعت چون جغد؛ در تواضع و چاپلوسی چون گربه است و در سحرخیزی چون کلاغ و در همت بالا مانند لاکپشت و باز. و بسی از این شباهتها که در انسان با حیوانات موجود است و فزونی دارد در تمام این صفات، با صفت اندیشه و تمییز و استدلال بر آنچه دانسته و بر آنچه نمیداند و نیز انواع حرفهها و صنعتها؛ پس هرکدام از اینها، آیتی از خداوند متعال در ماست؛ ]فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُالْخَالِقِینَ[.
در شعری منسوب به امیرالمؤمنین(ع) آمده است:
دَواؤُکَ فیکَ وَ ما تُبصِرُ وَ دَاؤُکَ مِنکَ وَ ما تَشعُرُ
أَتَزعُمُ أَنَّکَ جُرمٌ صَغیـر وَ فیکَ اِنطَوى العالَمُالأَکبَرُ
(دوایت در درونت است و تو توجه نداری و مریضیات از خودت است و تو نمیبینی. میپنداری که جِرمی کوچکی و حال آنکه در تو عالم اکبر نهفته است.)
دردت از خودت میباشد و دوایت در وجود خودت است؛ دردت جهل و نادانی است و دوایت تحصیل علم و معرفت است.
خداوند متعال میفرماید: ]وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا[.۳ نونه تمام حقایق در وجود انسان موجود است؛ لذا میتواند به حقایق پی ببرد.
حضرت فرمود:
«وَ أَنْتَ الْکِتَابُ الْمُبِینُ الَّذِی بِأَحْرُفِهِ یَظْهَرُ الْمُضْمَر»۴
یعنی به حروفات خلقت او مضمر ظاهر میشود؛ یعنی غیبالغیوب؛ چه انسان شارح کمالات ذاتیه حقتعالی و مظهر صفات کمالیه اوست.
وانتالوجود و نفسالوجود و ما فیه موجود لایحصر
آنچه در عالم هست، در آدم هست.
لذا فرمود: « مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه»؛۵ هرکه خودش را بشناسد، خدا را شناخته؛ یعنی پی میبرد به مقام و عظمت و بزرگی پروردگار خود.
«قالوا: الافاق هو العالمالکبیر و انفس و هو العالمالصغیر»؛ گفتهاند:آفاق عالم کبیر است و انفس عالم صغیر؛ جمیع آنچه در عالم کبیر است مفصلاً، در نشئه انسان است مجملةً؛ انسان نسخهای است منتخب از کتاب کبیر. خلاصه همه است؛ آنچه در عالم است در آدم هست. انسان نسخه مختصره از عالم است. یک انسان یک عالم است.
منبع: مجالس، آیتالله تألهی همدانی(ره) ، ص۸۷
..............................................
پی نوشتها
۱. سوره فصلت،آیه ۵۴۵۳؛ ۲ . سوره ذاریات ، آیه۲۱؛
۳ . سوره بقره، آیه ۳۱؛ ۴ . دیوان امیرالمؤمنین، ص۱۷۵؛
۵ . غررالحکم، ص۵۸۸.
برچسب ها : اخلاق قیامت آیتالله تألهی همدانی