هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

تحلیل قاعده یقین و شک ساری در فقه و اصول
آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار دبیر شورای‌عالی حوزه‌های علمیه تبیین کرد

متن حاضر به بررسی یکی از قواعد مهم فقهی و اصولی، یعنی «قاعده یقین و شک ساری» می‌پردازد که در بیانات آیت‌الله مهدی شب‌زنده‌دار، عضو فقهای شورای نگهبان و دبیر شورای‌عالی حوزه‌های علمیه مورد تحلیل قرار گرفته است. این قاعده به‌ویژه در مباحث استصحاب و اعتبار یقین پیشین در مواجهه با شک‌های بعدی کاربرد دارد. آیت‌الله شب‌زنده‌دار در جایگاه سخنران دوم با استناد به روایات و آرای بزرگان فقه و اصول، سه حالت اصلی برای یقین و شک را مطرح می‌کند: ۱. شک در اصل یقین (شک ساری): زمانی که فرد پس از یقین، در صحت آن تردید می‌کند؛ ۲. شک در بقا: هنگامی که یقین اولیه مورد تردید نیست؛ اما شک در استمرار آن وجود دارد؛ ۳. شک در تداوم یقین کنونی: وقتی فرد در اعتبار یقین فعلی خود شک می‌کند. این متن به بررسی حدیث مشهور «من کان علی یقین فأصابه شک فلیمض علی یقینه» می‌پردازد و دلالت آن را بر قاعده یقین یا استصحاب تحلیل می‌کند. با توجه ‌به اختلاف‌نظرهای موجود در میان فقها، این بحث از اهمیت بالایی در حل مسائل فقهی برخوردار است. درنهایت، این نوشتار خواننده را به تأمل در مفاد و مستندات قاعده یقین دعوت می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این قاعده می‌تواند در حل بسیاری از ابهامات فقهی مؤثر باشد.

تحلیل قاعده یقین و شک ساری در فقه و اصول
آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار دبیر شورای‌عالی حوزه‌های علمیه تبیین کرد

متن حاضر به بررسی یکی از قواعد مهم فقهی و اصولی، یعنی «قاعده یقین و شک ساری» می‌پردازد که در بیانات آیت‌الله مهدی شب‌زنده‌دار، عضو فقهای شورای نگهبان و دبیر شورای‌عالی حوزه‌های علمیه مورد تحلیل قرار گرفته است. این قاعده به‌ویژه در مباحث استصحاب و اعتبار یقین پیشین در مواجهه با شک‌های بعدی کاربرد دارد. آیت‌الله شب‌زنده‌دار در جایگاه سخنران دوم با استناد به روایات و آرای بزرگان فقه و اصول، سه حالت اصلی برای یقین و شک را مطرح می‌کند: ۱. شک در اصل یقین (شک ساری): زمانی که فرد پس از یقین، در صحت آن تردید می‌کند؛ ۲. شک در بقا: هنگامی که یقین اولیه مورد تردید نیست؛ اما شک در استمرار آن وجود دارد؛ ۳. شک در تداوم یقین کنونی: وقتی فرد در اعتبار یقین فعلی خود شک می‌کند. این متن به بررسی حدیث مشهور «من کان علی یقین فأصابه شک فلیمض علی یقینه» می‌پردازد و دلالت آن را بر قاعده یقین یا استصحاب تحلیل می‌کند. با توجه ‌به اختلاف‌نظرهای موجود در میان فقها، این بحث از اهمیت بالایی در حل مسائل فقهی برخوردار است. درنهایت، این نوشتار خواننده را به تأمل در مفاد و مستندات قاعده یقین دعوت می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این قاعده می‌تواند در حل بسیاری از ابهامات فقهی مؤثر باشد.