اخلاق در حوزه - شماره ۷۰۹
پنج دستور اخلاقی
شما باید خودتان را بسازید و بعد ملت را بسازید. خودسازی به اینکه تمام ابعادی که انسان دارد و انبیاء آمدند برای تربیت آن، تمام(آن) ابعاد را ترقی دهید
امام خمینی(قد)
۱. وارستگی نفس منشأ همه کمالات
«شما باید خودتان را بسازید و بعد ملت را بسازید. خودسازی به اینکه تمام ابعادی که انسان دارد و انبیاء آمدند برای تربیت آن، تمام(آن) ابعاد را ترقی دهید؛ جنبه علمی، همه ابعاد علم؛ جنبه اخلاقی، همه ابعاد اخلاق؛ تهذیب نفس، وارسته کردن نفس، از تعلقات دنیا؛ که سر منشأ همه کمالات وارسته شدن نفس از تعلقات است. همه بدبختی هر انسان تعلق به مادیات است. تعلق نفس به مادیات، انسان را از کاروان انسانها باز میدارد».۱
۲. علم و عمل دو بال برای پرواز روح
علم تنها اثر ندارد؛ بلکه گاهی مضر است. عمل بدون علم نتیجهای در پی ندارد، علم و عمل دو بالی است که انسان را به مقام انسانیت میرساند».۲
خدای تبارک و تعالی علم را یکی از عبادات بزرگ قرار داده است، چنانچه جهت داشته باشد. جهت هم همان است که ]اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ[. در هیچ ملتی مثل ملت اسلام، از علم توصیف نکرده است. قرآن کریم در جاهای زیاد از علم و از عالِم و توجه به علم توصیف فرموده است... «طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ». خدای تبارک و تعالی بهوسیله نبی اکرم(ص) فرموده است. بنابراین حدیث، که طلب علم فریضه است و در بعض از روایات «فَریضَةٌ عَلی کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ» برای همه زنها و مردها فریضه است. با علم است که انسان میتواند تأمین سعادت دنیا و آخرت را بکند. با آموزش است که انسان میتواند تربیت کند جوانها را بهطوری که مصالح دنیا و آخرت خودشان را خودشان حفظ کنند. اگر کشور ما علم را بیاموزد، ادب بیاموزد، جهتیابی علم و عمل را بیاموزد، هیچ قدرتی نمیتواند بر او حکومت کند. تمام گرفتاریهایی که ما در این طول مدت تاریخ داشتیم، بهرهبرداری از جهالت مردم بوده است. جهالت مردم را آلت دست قرار دادند و بر خلاف مصالح خودشان تجهیز کردند. اگر علم داشتند؛ علم جهتدار داشتند، ممکن نبود که مخرّبین بتوانند آنها را به یک جهتی که بر خلاف آن مسیری است که مسیر خود ملت است، تجهیز کنند.۳
۳. اصلاح نفس قبل از اصلاح دیگران
«مبدأ همه خطرها برای انسان خود آدم است و مبدأ اصلاح هم، از خود آدم باید شروع شود. نمیشود که یک واعظی که خودش اصلاح نشده، بتواند دیگران را اصلاح نماید؛ آن واعظی میتواند موعظه کند که در باطنش هم موعظه شده باشد و همینطور هر کس که میخواهد صحبت کند که چه میخواهد بگوید، آیا در این چیز رضای خدا هست؟ آیا دعوت به خودش هست یا دعوت به خدا؟»۴
جناب عارف و شیخ عالیمقدار ما میفرمودند که: مواظبت به آیات شریفه آخر سوره (حشر) از آیه شریفه: «یا ایهاالذین آمنوا اتقواالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد... » تا آخر سوره مبارکه، با تدبر در معنی آنها در تعقیب نمازها و خصوصاً در اواخر شب که قلب فارغالبال است، خیلی مؤثر است در اصلاح نفس.۵
اگر انسان از خود غفلت کند و در صدد اصلاح نفس و تزکیه آن برنیاید و نفس را سر خود بار آورد، هر روز، بلکه هر ساعت بر حجابهای آن افزوده شود و از پسِ هر حجابی حجابی؛ بلکه حُجُبی برای او پیدا شود تا آنجا که نور فطرت بهکلی خاموش و منتفی شود و از محبت الهیّه در آن اثری و خبری باقی نماند.
۴. دشمنشناسی
باید شیطانها را بشناسید. تا نشناسید، نمیتوانید دفاع کنید از خودتان. شیطان خودتان را بشناسید. شیطان باطن خودتان را بشناسید. شیطانهای خارجی را هم بشناسید تا بتوانید با آنها جهاد کنید. شیطان باطنی انسان، خود آدم است. خود انسان. آن نفسیت انسان. آن هواهای انسان. اینها قشرهای شیطانی است در انسان. جنود شیطانند اینها. آن را تا نشناسد انسان، نمیتواند با آن مجاهده بکند.۶
و شیخ بزرگوار ما، جناب عارف بالله، شیخ محمدعلی شاهآبادی(قد) میفرمود: «محبت زیاد به دنیا سبب آن شود که در وقت خروج از دنیا که انسان دید بهعیان که حقتعالی و ملائکه و سَدَنه او، محبوب او را از او میگیرند، و او را از محبوبش جدا کنند، بالجبلّة والفطرة غضبناک به آنها شود و با عداوت حقتعالی و ملائکه مقدَّسۀ او از دنیا بیرون رود.» و قریب به این معنی در حدیث شریف کافی هست و ما در شرح اربعین این حدیث شریف را حدیث بیست و هشتم قرار داده، شرح نمودیم.
بالجمله، سخط و غضب بر حقتعالی و افعال او، از جنود ابلیس و جهل است و لازمه فطرت محجوبه است أعاذَنا الله منه.۷
۵. توجه به حضور خدا در زندگی
«موعظه من به شما آقایان این است که شما در محضر خدا هستید؛ همه ما در محضر خدا هستیم. همین جا که نشستهایم، با هم صحبت میکنیم، محضر خداست هستیم. همه پیش خدا هستیم، همه در علم خدا هستیم، خدا در همه جا هست.»۸
..............................................
پی نوشتها
۱. صحیفه امام خمینی(ره)، ج۸، ص۲۶۷؛
۲.صحیفه امام خمینی(ره)، ج۸، ص۲۶۷؛
۳.صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۴۵۲؛
۴. همان، ج۱۷، ص ۱۹۳؛
۵. نقطه عطف، .۱۹؛
۶.صحیفه امام جلد ۱۱صفحه ۳۸۵؛
۷.کتاب تهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(قد)؛
۸. صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۶و ۳۹۷.