هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

شماره خبر : 3481
منتشر شده در مورخ : ۸ اسفند ۱۴۰۱
ساعت : 10:49
امام حسین و امام سجاد علیهماالسلام چگونه با مجاهدت و مقاومت، موجب هدایت جامعه و غلبه بر دشمنان شدند؟

امام حسین و امام سجاد علیهماالسلام چگونه با مجاهدت و مقاومت، موجب هدایت جامعه و غلبه بر دشمنان شدند؟

  استمرار حرکت در خط مستقیم
 ائمه معصومین‌چگونه توانستند در برابر تحریف‌ها، جریان‌های فساد و دشمنی‌های طاغوت، به پیروزی و موفقیت برسند؟ نعمت بزرگ اسلام ناب و معارف دینی، چگونه نسل به نسل به دست ما رسیده است؟ پاسخ این است که «استقامت ائمه‌ى ما در مقابل آن جریانهاى فساد موجب این شد که امروز ما میتوانیم اسلام حقیقى را پیدا کنیم. امروز نسلهاى مسلمان و نسلهاى بشرى میتوانند چیزى به نام اسلام، به نام قرآن، به نام سنت پیغمبر در کتب پیدا کنند، اعم از کتب شیعه و حتى در کتب اهل تسنن.» ۱۳۶۴/۱/۲۳به ‌عبارت بهتر «اگر این حرکت مبارزه‌جویانه‌ى سرسخت ائمه در طول این دویست و پنجاه سال نبود، بدانید که قلم به مزدها و زبان به مزدهاى دوران بنى‌امیه و بنى‌عباس اسلام را تدریجاً آنقدر عوض میکردند و میکردند که بعد از گذشتن یکى دو قرن از اسلام هیچى باقى نمى‌ماند؛ یا قرآنى نمى‌ماند، یا قرآن تحریف‌شده‌اى میماند.» ۱۳۶۴/۱/۲۳
 
 امام حسین(ع) مظهر بصیرت و استقامت
 استقامت «یعنی آن خطّ مستقیمی را که انسان پیدا کرده، ادامه بدهد؛ نگذارد زاویه پیدا بشود.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۶ «امام حسین مظهر بصیرت و استقامت است.» ۱۳۸۶/۱۰/۱۹ که البته منظور از «استقامت امام حسین در میدان جنگ، که شمشیر بزند تا هفتاد و چند زخم به بدنش بنشیند، نیست... استقامت امام حسین در آنجاست که مى‌بیند با کار او، بناست گلوى طفلى مثل على‌اصغر هم از تشنگى دریده شود... استقامت حسینى این است که وقتى هدف را شناخت و آن را تقویم کرد و فهمید که چقدر عظمت دارد، براى آن ایستاد.»(آفتاب در مصاف، ص۵۱۴)

 قطعا در حادثه عاشورا «اگر کس دیگرى غیر از امام حسین بود، میگفت: بالاخره من که حاضر بودم جانم را بدهم، اما اینجا، در این بیابان و با این تشنگى، پاى یک بچّه‌ى شیرخوار، پاى بانویى مجلّل و... در میان است. چطور بایستم‌؟!» (آفتاب در مصاف، ۵۱۴) در اینگونه حوادث «آن کسى پایش نمى‌لرزد که اوّلاً در حدّ اعلى بصیرت داشته باشد و بفهمد چه کار بزرگى انجام مى‌دهد. ثانیاً قدرت نفس داشته باشد و ضعفِ نفس نگیرد. این دو خصوصیّت را امام حسین در کربلا نشان داد.» (۷۲سخن عاشورایی، ص ۱۵۵) به طور خلاصه «روح کار امام حسین این بود که حرف حق و راه حقّى را اجرا کند و در مقابلِ تمام قدرتهایى که در این راه دست به هم دادند، استقامت بورزد.» (آفتاب در مصاف، ص۱۱۱)
 
 بردباری و استقامت امام سجاددر طول ۳۵سال امامت
 «آغاز امامت امام سجّاد، آغاز تحوّلى در تاریخ شیعه است. امام سجّاد نقطه‏ى عطفى در تاریخ تشیّع است. امام سجّاد سامان‏دهنده‏ى حزب نیرومند شیعیان است.» (حماسه امام سجاد، ص۱۲۷) دلیل این سخن آن است که اوضاع فرهنگی و اجتماعی دوران ایشان به شدت نامناسب‌تر از دوران امام حسین بود: «عامّه‏ى مردم دچار یک بى‏ایمانى و ضعف و اختلال اعتقادى شدید شده بودند. کار به جایى رسیده بود که حتّى بعضى از ایادى دستگاه خلافت، نبوّت را زیر سؤال میبردند.» (انسان۲۵۰ساله، ص ۱۸۱) خواص جامعه نیز «اغلب شخصیّت‌های بزرگ، سر در آخور تمنّیّات مادّی‌ای که به‌وسیله‌ی رجال حکومت برآورده میشد، داشتند.» ۱۳۶۵/۴/۲۸

 در توصیف وضعیت دوران امام سجاد، امام صادق میفرمایند: «‌‌اِرتَدَّ النّاسُ بَعدَ الحُسَینِ اِلّا ثَلاثَة» (الإختصاص، ص۶۴) «بعد از واقعه‏‌ى کربلا و بعد از شهادت امام حسین همه‌‏ى مردم مرتد شدند؛ مرتد نه اینکه از دین برگشتند... نه، مرتد یعنى برگشته؛ از راه برگشتند... به‏ طرف دنیا رفتند.» (حماسه امام سجاد، ص ۹۳) اما در همین شرایط بسیار بد، امام سجاد با استقامت و خستگی ناپذیری خود چنان کاری کرد که «همین سه نفر را زیاد کرد و گسترش داد و شیعه را مجدّداً متشکّل کرد و تحویل امام باقر داد.» (دو امام مجاهد، ص ۳۱۴) تا جایی که در ادامه همان روایت میفرماید «ثمّ إنّ النّاس لحقوا و کثروا؛ بعدها کم‌کم و تدریجاً مردم ملحق شدند و زیاد شدند و زیاد شدند و جمعیت شیعه سر و سامانى گرفت. بر اثر همین گفته‌هاى گرم امام چهارم که مثل تازیانه‌اى بر دوش فکر و روح مردم نواخته میشد... عدّه‌ى زیادترى شدند.» (همرزمان حسین، ص ۱۶۰)
 در حقیقت‌« اختناق در آن دوران و نامناسب بودن وضع، اجازه نمی‌داد که امام سجاد بخواهند با آن مردم بی‌پرده و صریح و روشن حرف بزنند؛ نه فقط دستگاه‌ها نمی‌گذاشتند، مردم هم نمی‌خواستند. اصلاً آن جامعه یک جامعه نالایق و تباه‌شده و ضایع‌شده‌ای بود که باید بازسازی می‌شد.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ اما هیچکدام از اینها امام سجاد را  نا‌امید نکرد. حضرت، با تلاشهای خستگی ناپذیر خود چنان هویتی به همان مردم داد که «همین مردمى که اینجا این‏جور دشمن خاندان پیغمبر و نقطه‏ى مقابل امام سجّاد بودند، در قضیّه‏ى نهضت بنى‏عبّاس به‏خاطر انتقام خون پدر امام‌سجّاد، بنى‏امیّه را تارومار کردند.» (حماسه امام سجاد، ص۱۲۲)

 در حقیقت فعالیت امام سجاد بود که چنین استقامتی در مردم پدید آورد و استقامت نقش اساسی در تمام زمان‌ها دارد، «هر ملّتی، در سایه‌ی استقامت و ایستادگی، هویّت پیدا میکند. آن چیزی که به ملّتها هویّت میدهد، شخصیّت میدهد، عظمت میدهد، به حفاظت از خود ملّتها و فرهنگ آنها کمک میکند، استقامت آنها و ایستادگی آنها است.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۶ این‌چنین بود که امام سجاد «دو مسئولیّت و وظیفه‌‏ى بزرگ دارد؛ دو بار سنگین؛ هرکدام به سنگینى زمین و آسمان: اوّل، بیان کردن اسلام و تشریح مکتب الهى اسلام است؛ دوّم، هدایت کردن جامعه‌‏ى اسلامى به سوى نور و صلاح و حکومت «اللّه‏» و ایجاد حکومت اسلامى. این دو بار سنگین در دستهاى قدرتمند امام سجّاد است و باید اینها را به سرمنزل برساند... و ۳۵ سال در این عمل عمرش را با بردبارى کامل گذرانده است.» (حماسه امام سجاد، ص ۸۳) و «اسلام را همین مقاومتها بود که تا امروز نگه داشت.» ۱۳۶۴/۱/۲۳
 
 استقامت، راز رسیدن به مقصود
 کلام پایانی اینکه «استقامت، راز و رمز رسیدن به مقصود است. شما هر مقصودی دارید ــ مقصود دنیوی، مقصود اخروی ــ با ایستادگی، با استقامت، با پیگیری ممکن است به آن برسید؛ بدون آن نمیشود به این رسید.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹     و این درس جاودانه‌ی امام سجاد امروز پیش‌روی ملت ایران در مسیر حرکت به سوی ایران قوی است: « وَاَن لَوِ استَقاموا عَلَی الطَّریقَةِ لَاَسقَینهُم ماءً غَدَقًا. «ماء غدق» یعنی سیراب کردن از آب فراوان و آب زلال که مفسّرین میگویند کنایه از حلّ همه‌ی مشکلات زندگی است. اگر در این راه پافشاری کنید، استقامت کنید -استقامت یعنی منحرف نشدن- درست حرکت کنید، در همین طریق مستقیم حرکت بکنید، مسلّماً مشکلات زندگی هم حل خواهد شد، گرفتاری‌ها برطرف خواهد شد، ضعفها برطرف خواهد شد.»  ۱۳۹۹/۱۱/۲۹

ارسال دیدگاه