شاخصهای کلیدی جبههسازی مردمی و مانع کلیدی آن
امروزه شبکه سازی یکی از ضروریات کسب و کارهای مالی دنیا و حتی فرهنگی شده است و کسانی که شبکه سازی حرفه ای تری داشته اند به مراتب موفق تر از دیگر رقبای خود بوده اند و سرمایه های بازار و نخبگان فرهنگی و اجتماعی به سمت آنها روانه شده است.
جبهه سازان واقعی و نه صوری به این نکته واقف اند که آنچه جبهه سازی را در گذشته و حال دچار آسیب و مشکل کرده و می کند وجود دیدگاه های متنوع علمی و فرهنگی نیست بلکه مشکل اصلی را بایستی بیشتر از همه در نوع نگرش ها، برخوردها، سوء تفاهم ها، سیاهنمایی ها و احیاناً تحریک احساسات و تشدید اختلافات توسط افراد موذی جست وجو کرد و بالعکس اگر جایی موفقیتی بوده ناشی از اخوت و برادری و حسن ظن ها بوده است.
خبرگزاری حوزه | امروزه شبکه سازی یکی از ضروریات کسب و کارهای مالی دنیا و حتی فرهنگی شده است و کسانی که شبکه سازی حرفه ای تری داشته اند به مراتب موفق تر از دیگر رقبای خود بوده اند و سرمایه های بازار و نخبگان فرهنگی و اجتماعی به سمت آنها روانه شده است.
در واقع شبکه سازی بهم رسانی و هدایت نرم افراد و مجموعه های نخبه و صاحب فکر و ایده ایست که هر کدام برای خودشان ممکن است صاحب شبکه محسوب شوند.
به عبارت دیگر جبهه سازی یعنی اهتمام و عملیات برای رسیدن به نوعی یگانگی در منافع و اهداف از سوی افرادی که به رغم اختلاف نظر و سلیقه های گوناگون فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی، اشتراکات مبنایی، مهم و کلیدی بسیاری دارند و این اتحاد و همسویی را مصلحتی دنبال نمی کنند و واقعا به آن اعتقاد دارند.
با این تعریف می توان شبکه سازی را مقدمه جبهه سازی دانست.
چند سالی شبکه سازی با راهبرد غایی جبهه سازی و حل مساله به واسطه دستورات و بیانات امام خامنه ای در میان فعالان فرهنگی اجتماعی سکه رایج شده است تا جاییکه افراد و ساختارهای مشخصی، وظیفه شبکه سازی و تحقق جبهه سازی را به عنوان کارویژه خود انتخاب و برای آن تلاش می کنند؛ اما به نظر می رسد شبکه های فرهنگی اجتماعی باید دارای شاخص های کلیدی پیش برنده باشند تا دچار اختلال در عملکرد و سقوط نشوند.
اولین شاخصه کلیدی یک شبکه توانمند و اثرگزار آن است که راه اندازش در جایگاه فرماندهی شبکه ها باشد و نه متولی یک شبکه خاص که رانت و قدرت و ثروت را در آن شبکه ملاحظه کند.
به عبارت دقیق تر اینکه جبهه سازی عبارت است از بهم رسانی چندین شبکه با سلایق و نگاه های متفاوت نه ایجاد یک شبکه خاصی که فرمانبردار و مطیع است و عناوین سازمانی ما را مانند نماینده،دبیر و ... را یدک می کشند.
دومین شاخصه یک شبکه فرهنگی اجتماعی قوی و اثرگذار این است که بالا به پایین نیست بلکه از پایین به بالاست.
برخی ها خیال می کنند با عدم انتخاب مستقیم مسئول یک شبکه، شبکه ای که به وجود می آید مردمی و پایین به بالا می شود اما غافل از اینکه تمام رانت، قدرت و اعتبار را منحصر در همین منتخب می کنند که اگر خودش را در جایگاه فرماندهی تعریف نکند مانع ایجاد شبکه های موثر و قوی می شود تا جایی که به شبکه ها اعتراض می کنند که چرا شما کشور شدید! شما حق نداشتید که از سطح استان فراتر بروید یا اینکه حتی برای نام یک موسسه و شبکه استانی هم تعیین تکلیف می کند!
مولفه پایین به بالا اگر با انتخاب غیرمستقیم تحقق می یافت نمونه بسیار واضح آن در انتخابات ریاست جمهوری باید محقق می شد، که رییس جمهور توسط عموم مردم و نه طبقه ای خاص انتخاب می شود اما مصداق تام بالا به پایین محسوب می شود.
به نظر حقیر، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی باید به دنبال ایجاد حلقه های میانی مستقل و دارای مرجعیت نسبی باشد که خودش فقط در نقش هدایت نرم و ایجاد این شبکه هاست نه متولی و سرپرست آنها...
به بهانه انتصاب سید احمد عبودتیان با ماموریت مشخص مردمی سازی دولت توصیه می کنم که برادر عزیز و گرانقدرمان شبکه های فرهنگی و اجتماعی را فارغ از عناوین و ساختارهای بالا به پایین نگاهی دوباره بیاندازد و مسیر پیش رو را ارتقاء و چتر جریان های مردمی را ارتقاء بخشد و منحصر در تک شبکه های بدون فرمانده نکند.
پس باید به دنبال شبکه های متعددی بود که در زیست بوم خودشان شکل گرفته اند و نه شبکه های مصنوعی که پول و ثروت و مکان و اعتبار آنها را به وجود می آورد و هروقت عوامل شکل گیری آنها زائل شد همه چیز تمام می شود.
* مانع کلیدی برای جبهه سازی
جبهه سازان واقعی و نه صوری به این نکته واقف اند که آنچه جبهه سازی را در گذشته و حال دچار آسیب و مشکل کرده و می کند وجود دیدگاه های متنوع علمی و فرهنگی نیست بلکه مشکل اصلی را بایستی بیشتر از همه در نوع نگرش ها، برخوردها، سوء تفاهم ها، سیاهنمایی ها و احیاناً تحریک احساسات و تشدید اختلافات توسط افراد موذی جست وجو کرد و بالعکس اگر جایی موفقیتی بوده ناشی از اخوت و برادری و حسن ظن ها بوده است.
امام خمینی معمار و بنیانگذار انقلاب اسلامی درباره موانع مواصلت و اخوت و خروجی های این عدم مواصلت می گوید:
مسلمین مأموراند به دوستی و مواصلت و نیکویی به یکدیگر و مودت و اخوت.
معلوم است آنچه موجب ازدیاد این معانی شود محبوب و مرغوب است آنچه این عقد مواصلت و خوب را بگسلد و تفرقه در بین جمعیت اندازد مبغوض صاحب شرع و مخالف مقاصد بزرگ است و پرواضح است که این کبیره موبقه اگر در بین جمعیتی رایج شود موجب کینه و حسد و بغض و عداوت شده و ریشه فساد در جمعیت بدواند درخت نفاق و دورویی در آنها ایجاد کند و وحدت کلمه و اتحاد را گسسته و... «شرح چهل حدیث صفحه ۲۹۶».