مروری بر نقش حضرت زهرا سلاماللهعلیها و مسأله ولایت
شخصیت حضرت زهرا سلاماللهعلیها ابعاد گوناگونی دارد که یکی از مهمترین آنان، بُعد سیاسی شخصیت حضرت است.
به مناسبت شهادت حضرت زهرا
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) علاوه بر کارهایی که مستقیماً انجام دادند تا حقانیت ولایت علیبنابیطالب (علیهالسلام) را برای مردم روشن کنند، رفتارهایی نیز بروز دادند که حتی بعد از سالها ذهن هر جویای حقیقتی را درگیر میکند که چرا ایشان با این مقام والا تابهحال محل دفنشان نامعلوم است.
یکی از ویژگیهای مؤمن ویژگی اسوه پذیری اوست که قرآن صراحتاً به آن اشاره کرده و بهترین اسوهها، وجود مقدس ائمه معصومین علیهم السلام به ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها میباشند.
شخصیت حضرت زهرا سلاماللهعلیها ابعاد گوناگونی دارد که یکی از مهمترین آنان، بُعد سیاسی شخصیت حضرت است.
موضعگیریهای مجدانه و تلاش بیوقفه ٔ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در جهت دفاع از ولایت، برخورد ایشان با دشمنان بهواسطۀ سخنرانی در مسجد و ایراد خطابه و همچنین رفتن به درب خانه مهاجرین و انصار برای احقاق حق خود و همسرشان، همه نمونههای عینی فعالیتهای سیاسی ایشان بعد از شهادت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است.
واکنش ایشان در همین مدت کوتاه، تأثیر بسزایی در تحکیم موقعیت علی (علیهالسلام) و اثبات نامشروع بودن دستگاه حاکم داشت.
عزیزترین شخص نزد پیامبر، برای دفاع از امر ولایت، وارد میدان میشود و قصد دارد مردم را از به انحراف کشاندن دین آگاه سازد. ولایتی که انتصابی است و از جانب خداوند به پیامبر و اهلبیت (علیهمالسلام) تنفیذ شده و بارها درآیات قرآن ذکرشده و از طریق پیامبر به آن اذعان شده است.
شیوه ٔ دفاعی حضرت زهرا (س) در برابر اهل سقیفه
حضرت زهرا (س) در مقابل این بدعت تاریخی و انحراف از مسیر اصلی ولایت، تدابیری را اندیشیدند که بهطورکلی میتوان به دودسته دفاع مستقیم و دفاع غیرمستقیم تقسیمبندی کرد:
۱) دفاع مستقیم:
- ایستادگی در مقابل عمر پشت درب منزل و سقط حضرت محسن (علیهالسلام).
ابوبکر اشخاصی را به درب خانه حضرت علی (ع) فرستاد تا از آن حضرت بیعت بگیرند. ولی حضرت علی (علیهالسلام) نپذیرفتند و فرمودند: سوگند به خدا که ابوبکر میداند خلافت برای من است. همانا ابوبکر هفتمین کسی بود که در غدیر خم امامت بعد از پیامبر (ص) را به من تبریک گفت.
ابوبکر به پیشنهاد عمر، قُنفُذ را به همراه جماعتی فرمان داد تا به درب خانه علی (علیهالسلام) بروند و از علی (علیهالسلام) بیعت بگیرند؛ اما حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مانع شد و گفت هرگز اجازه نخواهم داد که شما وارد خانه من شوید. در این میان عمر عصبانی شد و گفت: مالنا و للنساء (ما را با زنان چهکار است؟) خودش و همراه عدهای بهسوی خانه علی (علیهالسلام) حملهور شدند و عمر پشت در فریاد زد که بیرون بیا و با خلیفه بیعت کن؛ وگرنه با زبانه آتش به خانه میآیم، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود: چرا دشمنی میکنی؟ از خدا نمیترسی که بیاجازه من به خانه من وارد میشوی؟!
درب این خانه محل رفتوآمد ملائک است اما عمر فرمان داد هیزم زیادی فراهم کنند، تا درب را به آتش بکشند و فریاد زد: این خانه را با اهلش به آتش بکشید.
- رفتن حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به دنبال امام علی (علیهالسلام)
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) باوجود جراحات وارده، به دنبال علی (علیهالسلام) به سمت مسجد میرود. در مسجد، ابوبکر وعدهای با شمشیر ایستاندهاند، ابوبکر به علی (علیهالسلام) میگوید من خلیفه پیامبر هستم، تو چارهای نداری باید با من بیعت کنی. علی (علیهالسلام) در پاسخ میگوید: «تو مردم را به دلیل خویشاوندی با پیامبر به بیعت فراخواندی اکنون من هم به همان دلیل تو را به بیعت فرامیخوانم و خود میدانی من از همه به پیامبر نزدیکترم».
اینجا حضرت علی علیهالسلام در واقع از استناد نادرست ابوبکر برعلیه خودش استفاده میکند. در واقع ایشان این امر مهم را یادآور میشوند که دعوت ایشان نه برای خویشاوندی، بلکه انتصابی الهی است.
ابوبکر فریاد میزند «ای علی! برخیز و بیعت کن وگرنه گردن تو را میزنیم». ناگهان فریادی بلند میشود: «پسرعمویم علی (علیهالسلام) را رها کنید، به خدا قسم اگر او را رها نکنید نفرین میکنم.» حال جسمانی فاطمه مساعد نیست ولی باز دست از وظیفه خود نمیکشد، کار به جایی میرسد که فاطمه (سلاماللهعلیها) آماده نفرین میشود. سلمان (به دستور علی (علیهالسلام)) بهسوی فاطمه (سلاماللهعلیها) میدود و با او سخن میگوید، فاطمه (سلاماللهعلیها) به یاد مهربانی پدر میافتد و دستها را پایین میآورد. (مجلسی ۱۴۱۲ ه ق،، ج ۲۸، ص ۲۰۶).
_ مطالبه ٔ فدک
بعد از نزول آیه ۲۶ سوره مبارکه اسرا، پیامبر (ص) فدک را که بدون هیچ جنگی نصیب مسلمانان شده بود به حضرت زهرا (س) بخشید. فدک اصلاً جز غنایم جنگی نبوده است و پیامبر آن را بنا به مصالحی به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هبه کردند. این اتفاق در زمان حیات پیامبر رخ داده بود، وقتیکه غاصبین خلافت، فدک را از دست کارگزاران حضرت خارج کردند، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای احقاق حقشان به مسجد رفتند، خطبهای در اوج فصاحت ایراد کردند. ایشان اصلاً به هدیه بودن فدک تکیه نکردند و خطبه روی دو مسئله مهم تکیه داشت که هر دو مربوط به قرآن بود.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) ابتدا به مسئله غصب فدک اشاره کرد و بعد مسئله غصب خلافت را پیش کشید، اما از جنبه دینی نه شخصی، ایشان فرمودند: فرض کنید که پدرم این باغ را بخشیده بود، حالا که ایشان فوت کرده است ارثش به چه کسی میرسد؟! شما دارید برخلاف قرآن عمل میکنید. حضرت زهرا با استناد به داستان پیامبران و تأکید برفرض اشتباه ابوبکر مبنی برعدم ارثبری از پیامبران، استدلال آنان را باطل میکند و اینگونه کسی که در مسند خلافت مسلمین نشسته، بر ناروا بودن ادعای خودآگاه میشود.
دفاع حضرت زهرا، دفاعی صرفاً از یک باغ نبوده، بلکه دفاع حضرت نمونه ٔ تظلم خواهی ایشان در مقابل غاصبان و رسوا نمودن آنها بوده است.
- گفتوگوی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) با زنان مدینه
سویدبنغفله گفت: «هنگامیکه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در بستر بیماری افتاد، زنان انصار و مهاجرین برای عیادت به خدمت او رسیده و جویای احوال ایشان شدند. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود: «به خدا قسم در حالی شب را به صبح رساندم که از دنیای شما ناراضی و از مردان شما بیزارم، وای بر این امت! چه چیزی آن را از ستونهای استوار رسالت و مهبط فرشته وحی گمراه ساخت؟! به خدا سوگند اگر تمام امت از راه سعادت منحرفشده و از پذیرش راه روشن امتناع کنند، [علی (علیهالسلام)] همه آنان را به راه آورده، آرامآرام به سعادت و خوشبختی میکشاند. کاش میدانستم به چه چیز متمسک شدهاید؟! شما، درد را دوا، ظلمت را نور پنداشتهاید. شما از شنیدن کلمات حق ما کراهت دارید؟!» زنان، تمام فرمایشات حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را به گوش مردان خود رساندند. (طبرسی ،۱۳۸۱، ج ۱، ص ۲۵۰)
۲) دفاع غیرمستقیم
یکی از راههایی که حضرت زهرا در دفاع از ولایت استفاده نمودند دفاع از طریق روشهای غیرمستقیم بوده است.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) علاوه بر کارهایی که مستقیماً انجام دادند تا حقانیت ولایت علیبنابیطالب (علیهالسلام) را برای مردم روشن کنند، رفتارهایی نیز بروز دادند که حتی بعد از سالها ذهن هر جویای حقیقتی را درگیر میکند که چرا ایشان با این مقام والا تابهحال محل دفنشان نامعلوم است. حقیقتاً این حرکت تاریخی ایشان، نوعی اعتراض مدتدار و طولانی است از حرکت انحرافی در مسئله حکومت جامعه اسلامی.
_کثرت بکاء در فراق پیامبر
حزن و اندوه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بعد از رحلت شهادت گونه پیامبر، تنها در فراق پدرش نبوده بلکه حزن و اندوه و گریه او بر ارتداد امت و به فراموشی سپردن تمام زحمات و سفارشات پدرش و خانهنشین کردن خلیفه بهحق رسول خدا یعنی حضرت علی (علیهالسلام) و دیگر امور مسلمین بوده است. (رضوانی، ۱۳۹۰ ه ش، ص ۶۴۶)
- نپذیرفتن عمر و ابوبکر برای عیادت
یکی دیگر از اقدامات حضرت زهرا سلاماللهعلیها، که نشاندهنده ٔ ناراحتی حضرت نسبت به دشمنان بود؛ نپذیرفتن عمر و ابوبکر برای عیادت بود. وقتی تصمیم گرفتند که به عیادت بروند و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) این مطلب را به گوش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) رساندند.
حضرت تمایلی به دیدن این دو شخص ندارند و این نشاندهنده ٔ خشم حضرت از این دو تن است. این مطلب یادآور روایت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) است که خشم فاطمه خشم من است و خشم من خشم خداست.
-کیفیت وصیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
نحوه ٔ وصیت حضرت زهرا سلامالله علیها و نکات مهمی که ایشان در وصیت خویش درباره ٔ تدفین و تشییع خویش مطرح کردند؛ گویای این مطلب است که ایشان از خلفای آن زمان ناراضی بودند. این ناراحتی تا جایی پیش میرود که در وصیت خویش متذکر میشوند که هیچکس در مراسم تشییع و تدفین حضور نداشته باشد.
و این سوال برای همیشه تاریخ در ذهن همه ٔ انسانها نقش میبندد که چرا قبر حضرت همچنان مخفی است؟!
فاطمه میری
برچسب ها : فاطمه زهرا(س) ولایت حضرت علی(ع)