آیتالله العظمی امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم پرافتخار استانهای خوزستان و کرمان، انتخابات ۱۱ اسفند را بسیار مهم، تعیینکننده و زمینهساز تحول خواندند و با تبیین اهمیت مجلس شورای اسلامی در حل مشکلات موجود و تعیین مسیر حرکت کشور، تأکید کردند: ملت خود را برای برگزاری انتخابات به بهترین شکل یعنی همراه با ۴ خصوصیت «مشارکت قوی و پرشور، رقابت واقعی جناحها و دیدگاههای مختلف، سلامت حقیقی و امنیت کامل» آماده کند. ایشان با اشاره به جایگاه مهم انتخابات مجلس خبرگان، در تبیین اهمیت اصل و منطق انتخابات در جمهوری اسلامی، گفتند: جمهوریت و اسلامیت نظام هر دو به انتخابات وابسته است؛ چراکه تحقق جمهوریت و مردمسالاری و حاکمیت مردم در اداره کشور، هیچ راهی جز برگزاری انتخابات ندارد. بههمین منظور هفتهنامه افقحوزه در گفتوگو با استاد سید صمصام الدین قوامی؛ رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی و استاد خارج فقه حوزه علمیه قم، به تبیین بیانات مقام معظم رهبری درباره انتخابات پرداخته است.
انتخابات، تأیید تداوم نظام ولایت و قانون اساسی
در اسفندماه دو انتخابات برگزار خواهد شد. یکی مجلس خبرگان رهبری که با هدف دوراندیشی برای یک مقصد مهم معنوی، سیاسی و ولایی، برای نیابت از امام زمان(عج) است و دیگری مجلس شورای اسلامی برای امور زندگی، تأمین معیشت و سیاست اجتماعی مردم است. یک انتخاب برای امام و یکی برای مردم که سرنوشت زندگی مردم را مشخص میکند. بعضیها که با شیطنت، رفراندوم را مطرح میکردند، باید توجه داشته باشند که هر انتخابات، یک رفراندوم است؛ حضور مردم در انتخابات، یعنی تأیید سیستمی که شورای نگهبان دارد و این شورا شرایط انتخابات را تعیین و این نظام آن را برگزار میکند. انتخابات عملاً تأیید تداوم نظام ولایت و قانون اساسی است؛ زیرا در قانون اساسی نوشته شده است: رأی مردم سرنوشتساز است.
انتخابات در بیان رهبری
رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنرانی خود در دیدار با مردم دو شهر کرمان و خوزستان، در مورد انتخابات سنگ تمام گذاشتند. ایشان در چندساله قبل فرمودند: من به مردمسالاری وفادارم و با این بیان میخواستند ثابت کنند، ولایت فقیه با انتخابات همساز و همخوان است؛ اینطور نیست که یکی به دیگری ضربه بزند. انتخابات برای انتخاب خدمتگزاران است؛ خدمتگزارانی که در چارچوب ولایت و هدایت ایشان، به مردم خدمترسانی میکنند؛ بلکه ولایت با غنیسازی انتخابات، مردم را هدایت میفرمایند تا مردم به انتخاب اصلح و افضل برسند. رهبری امروز فرمودند: انتخابات جلوی دیکتاتوری را میگیرد. این یعنی مردم صاحب انقلاباند و تا الآن با انواع حضور خود، انقلاب را بقاء دادند و یکی از اقسام این حضور، حضور در انتخابات است. نکته دیگری که پایه تحول و برای بهبود شرایط و رفتن از این حال به حال بهتر است و رهبری هم به آن اشاره فرمودند، انتخابات است. اصرار رهبری بر انتخابات و حضور مردم، نشان از این است که این نظام، مردمسالاری دینی است؛ اما در غرب، دموکراسیها، هدایت شده است؛ منتهی هدایتشده قدرت و شیطنت؛ چه اروپا، چه آمریکا و چه در جاهای دیگر، مثل اروپای شرقی که انتخابات تشریفاتی است؛ مثلاً یک آقایی تا مادامالعمر اسمش رئیسجمهور است؛ اما اینجا ولایت فقیه پیگیر انتخابات است؛ این نشان این است که خود شخص ایشان، از آرای مردم استقبال میکنند و از طرفی دیگر آرای مردم پایه تقویت و تثبیت ولایت فقیه و تحولبخش است.
اركان چهارگانه انتخابات در نگاه رهبر معظم انقلاب
رهبری به چهار رکن در انتخابات اشاره کردند:
الف) رکن اول مشارکت قوی است. بازگشت این رکن به مردم است که قرار است، آرا را در صندوق قرار دهند. مشارکت قوی یعنی باشکوه، از جهت عدد و رقم بالا و خیرهکننده، مشارکتی که فرد خوبی هم رأی آورده باشد.
ب) رکن دوم، رقابت واقعی است که به رأیگیرندگان، یعنی احزاب و نامزدها باز میگردد؛ مثلاً وقتی عدهای زرنگتر هستند و میتوانند، با پول و ثروت و اصحاب قدرت ارتباط برقرار کنند و از طرفی، یک عدهای نمیتوانند. وقتی شرایط یکسان نبود، انتخابات یک رقابت واقعی نیست. برای حفظ رقابت واقعی، باید سلیقهها و افکار گوناگون در انتخاب شرکت کنند؛ تا مردم با میل خود انتخاب کنند؛ البته این بهمعنای دو قطبی نیست. از طرفی نامزدها باید واقعاً صلاحیت لازم را در خود ببینند و دارای برنامه و چشمانداز باشند؛ تا رقیب را با برنامه خودشان کنار بزنند که این، از ویژگی انتخابات واقعی است.
ج) رکن سومی که رهبری فرمودند، رکن امنیت است که مربوط میشود، به تقلبهایی که نباید بشود. وزیر کشور و معاونان مربوطه در شمارش آراء و نظارت بر حوزههای انتخاباتی، باید امنیت را برقرار کنند. امنیت دارای معنای اخصی هم هست که در حوزهها مردم بدون استرس بیایند و وقتی رأی را مینویسند، مطمئن باشند، کسی نمیبیند. حتی در شمارش آراء باید نماینده مطمئن باشد، اگر یک میلیون رأی دارد، حساب میشود و مردم ببیند، رأیشان شمرده شده و نافذ است و بعداً نیازی به شمارش مجدد ندارد.
د) رکن چهارم، سلامت انتخابات است که به شورای نگهبان باز میگردد؛ یعنی افرادی را که فاسدند، شناسایی کند، قاطع باشد و مساهمه نکند.
خالصسازی در انتخابات
اخیراً بحث خالصسازی مطرح شده است؛ خالصسازی یک امر عقلائی است؛ یعنی مقام و جایگاه خبرگان و مجلس را به هرکسی ندهیم؛ نه به این معنا که یک حزب حذف بشود و تکصدایی ایجاد بشود تا از گرمای انتخابات و حضور مردم کاسته بشود؛ بلکه به این معناست که افرادی که لیاقت خود را در عرصههای مختلف ثابت کرده باشند، خودشان و بستگانشان، فساد اقتصادی و اخلاقی نداشته باشند. انتخابات سالم یعنی افرادی که وارد این انتخابات میشوند، نقطه سیاهی در زندگیشان نباشد؛ مثلاً کسی که با سرمایهداران هماهنگ میشود، نمیتواند انتخابات را سالم کند. کسی که از بیتالمال استفاده میکند، از رسانه ملی بیش از حد استفاده میکند؛ مثلاً بارها در شبكههای خبری دیده شده كه بعضی افراد بهبهانه افتتاخ پروژه میآمدند، خودشان را مطرح میکردند و مقامات از اینها تعریف میکردند؛ خب الآن رسانه زنده در خدمت یک نمایندهای که گفته من الآن نماینده از فلانجا هستم، میباشد؛ این به سلامت انتخابات آسیب میزند. کسانی که زر و زور و تزویر بیشتری دارند، بیایند و در رسانه، جایگاهها را تسخیر کنند؛ خب اینها اگر بیایند، دیگر نماینده مردم نیستند؛ نماینده یک گروه پرقدرت میشوند که باید با هم پروژههایی داشته و به فکر منافع خودشان باشند و نه منافع مردم. سلامت را در درجه اول شورای نگهبان تأمین میکند و آن مراکزی که اطلاعات لازم را از افراد دارند، نباید تعارف بکنند؛ البته این به این معنا نیست که فرد از هستی ساقط بشود؛ بلکه یعنی شما نباید اینجا بیایید. خود فرد نباید بیاید. وقتی فرد مشکل دارد، خودش نباید بیاید تا دلگیر نشود.
حضور حداكثری جناحها در انتخابات
مهمترین نکته که مقام معظم رهبری فرمودند، این بود که جناحها باید در انتخابات شرکت کنند. شاید فرمایش ایشان این بود که شورای نگهبان باید در برسی صلاحیتها بازتر نگاه بکند. یا جناحهای جدیدی که در یک گروهی غیر اصلاحات و اصولگراها باشند. نکته فرمایش ایشان این بود که انتخابات بسته نباشد که مشارکت کمی شکل بگیرد؛ مثلاً افرادی در انتخابات ریاست جمهوری تأیید صلاحیت میشوند که توانایی اداره کشور را ندارند؛ اما افراد قویتر حذف میشوند. در این انتخابات اینگونه نباید باشد؛ لذا شورای نگهبان باید دقت کند تا ببیند، منظور این فرمایش حضرت آقا چه بوده است. بنده بعید میدانم، افرادی که در دورههای قبل رد صلاحیت شدند، در این دوره تأیید صلاحیت شوند. بنده در استانی به مجلسی رفتم که نماینده رد صلاحیتشدهای کنار من نشسته بود و شروع به درد دل کرد که مرا بهدلیل اینکه التزام به اسلام ندارم، رد صلاحیت کردند. باید توجه داشت، اصطلاحات این دستی ضربهزننده است؛ سخنگوی شورا باید این واژهها را توضیح دهد تا آبروی افراد حفظ شود و با انتخاب اصطلاحات بهتر، باعث دلمردگی افراد انقلابی نشوند. شورای نگهبان باید دقت کند تا با رعایت صلاحیتها و حفظ امنیت و سلامت، نباید بگذارد، هرکسی در انتخابات نامزد شود؛ اما باید مطالبه مشارکت جناحها و حضور حد اکثری مردم تأمین شود.
حضور صنف روحانیت در مجلس
در تاریخ روحانیت، شاهد حضور افرادی مثل مرحوم کاشانی و مدرس در انتخابات هستیم؛ چه در دوره خفقان رضا پهلوی و اختناق محمدرضا پهلوی و یا حتی در برههای از دوران قاجار؛ مثلاً خود مرحوم والد ما، از استان کرمان، در انتخابات شرکت کرده بوده است. از زمان مشروطه به بعد روحانیت کنار نکشیده؛ حتی در شورای نگهبان آن زمان که درست است، مثل امروز نبوده؛ اما حتی بعضی از اعضای آن از نجف مشخص میشدند؛ مثلاً شیخ فضلالله نوری یا آیتالله بهبهانی و یا حتی آیتالله نائینی(ره) با اینکه خود مستقیماً شرکت نداشتند؛ اما به روحانیت میگفتند که شرکت کنند. بنده به یاد دارم، دورههای مجلس یکم تا ششم حضور روحانیت در مجلس گسترده و شاخص بود. بسیاری از رؤسای کمیسیونها، رئیس و نایبرئیس مجلس روحانی بودند؛ کمرنگ شدن روحانیت در مجلس خوب نیست. با توجه به پایین آمدن سطح مجلس، علیرغم اینکه مجلس، مجلس قانونگذاری است، مجتهدین، حاضر نیستند در مجلس شرکت کنند. با حضور مجتهدین در مجلس، کار شورای نگهبان هم، راحتتر میشود؛ زیرا اجازه نمیدهند، هر قانونی در مجلس تصویب شود. وقتی در دوره شاه، روحانیت بهنوعی در مجلس شرکت داشتند، در این دوره که حاکمیت فقه و ولایت است، حضور کم روحانیت پسندیده و موجه نیست. حوزه، جامعه مدرسین، مجمع عمومی مدرسین، مجمع طلاب باید نماینده تربیت و معرفی کنند و در این جهت اقدام کنند. یک کار حسابشده که مثلاً فلان-طلبه برای کمسیون قضایی، فلانطلبه برای کمسیون اقتصادی و...
حوزه در این راستا باید فعال باشد و نه منفعل. مرکز تحقیقات مجلس که رئیس آن آقای رفیعی است، در قم دفتری دارد؛ اما فقط بحثهای نرمافزاری میکنند و این کافی نیست و باید چیزی شبیه به این داشته باشیم که به فکر تربیت نیرو برای نمایندگی باشند. بهترین جا برای این کار جامعه مدرسین است؛ زیرا هم یک تشکل است و از طرفی جناحی است و مورد تأیید رهبری و مردم هم، میباشد. آیتالله بوشهری باید یک فکری برای این مسئله بکنند. وقتی من در مجمع طلاب بودم، آیتالله بوشهری پیشنهاد داد که کادر حوزه را مجمع طلاب رأی اعتماد بدهد، رأی گیری بشود که این آقا بشود، معاون آموزش یا آن آقا بشود، معاون فلان، که پذیرفته نشد؛ زیرا حوزه شرایط دموکراسی ندارد.