printlogo


printlogo


عالمی که 12 سال قبل از تشکیل رژیم صهیونیستی خطرش را گوشزد کرد

هنوز طشت رسوایی صهیونیسم از بام جهان نیفتاده بود که یک عالِم شیعه از خطر صهیونیست‌ها آگاه بود. او ۱۲ سال پیش از استقرار این رژیم، علیه صهیونیسم، چنان سخنانی گفت که همگان را شگفت‌زده نمود.
اصالت عراقی داشت؛ نیاکانش ساکن نجف بودند و علمای دین. جدش از شرّ وهابیون به ایران هجرت کرده و ساکن زنجان شده بود. شیخ عبدالکریم از کودکی تیزهوشی نشان داد و بعد معلوم شد، نابغه دوران است. در فقه و اصول و ریاضی و کلام و منطق و فلسفه و الهیات و طبیعیات و تفسیر و حدیث و رجال و علوم غریبه سرآمد زمانه شد و بیش از ۷۰ کتاب نوشت. وی را «فیلسوف شرق» و «ابن‌سینای عصر» و «مصلح‌الاکبر» و «عالِم اعظم» و «الامام‌الزنجانی» لقب دادند.

   بوسه دکتر «طهحسین» نویسنده و سخنور مصری بر دستان شیخ عبدالکریم زنجانی
شیخ عبدالکریم زنجانی در سفرهای پرشمارش بر وحدت مسلمین تأکید داشت و ارزش و وجهه‌اش به‌قدری بود که زیاد پیش می‌آمد، مهمان شاهان، فرمان‌روایان، دولت‌مردان و علمای بزرگ باشد. قدرت اندیشه‌اش به‌قدری بود که وقتی در دانشگاه «الأزهر» مصر سخنرانی کرد و پیام‌آور اتحاد مسلمانان شد، دکتر «طه‌حسین» نویسنده و سخنور مصری بر دستانش بوسه زد و چنین گفت:  «زمانی که سخنرانی امام زنجانی را شنیدم، گمان کردم که ابوعلی سینا زنده شده و سخنرانی می‌کند!»

   آیتالله زنجانی در سفر به کشورهای اسلامی
آیت‌الله زنجانی به اغلب کشورهای مسلمان از مصر و اردن گرفته تا سوریه و لبنان سفر کرد و با سران کشورهای اسلامی و اندیشمندان برجسته نامه‌نگاری داشت و همیشه و همه‌جا پرچم اتحاد اسلامی را برافراشت. آن زمان صهیونیسم در فلسطین فعال بود؛ ولی هنوز اسرائیل تأسیس نشده بود.

   خطابه آتشین
آیت‌الله زنجانى وقتی به دعوت سیّدمحسن حسینى، مفتى کشور فلسطین جهت زیارت مسجد‌الاقصى و دیدار با مردم مظلوم آن دیار به آن سرزمین سفر کرد و مورد استقبال مردم و علماى آنجا قرار گرفت و آنگاه در جمع حاضران آن-چنان سخنرانى غراء و شیوایى علیه صهیونیزم و استعمارگران جهانى ایراد کرد که این سخنرانى در بین مردم به «خطبه ناریّه» یعنى سخنرانى آتشین معروف گردید. وى در قسمتى از سخنرانى‌اش سران اسرائیل و دولت هاى استعمارگر را مورد خطاب قرار داد و گفت:
«ای مردم عرب و ای مسلمانان! فراموش نکنید که شیطان نهال‌های خود را در زمین مقدس شما کاشت و متعهد شد، آنها را پرورش دهد تا اینکه هرگاه میوه‌های مسمومش به‌حد خوردن رسید، گلوگیر شود و راه تنفس را ببندد. آری! جنگ شما بر ضد چنین مصیبت بزرگی است. ای مردم عرب و ای مسلمانان! امروز دولت‌هایی که بر عالم سیطره دارند، دندان‌هایشان را تیز کرده و مقاصد پلیدشان را آشکار نموده‌اند و هیچ امیدی از عدالت و انصاف آنها باقی نمانده است.»
سپس سران صهیونیسم را خطاب قرار داد: 
«...آیا با خدا مى‌جنگید؟ درحالى‌که پیروزى خدا حتمى است. آنان‌که براى تأسیس دولتى به‌نام اسرائیل در فلسطین کوشش مى‌کنند و مى‌خواهند براى یهود سلطنت و عزّت کسب نمایند و با عرب و مسلمین براى نیل به این هدف پیکار مى کنند، باید بدانند، با خدایى که براى یهود ذلّت و مسکنت مقرّر فرموده، در پیکارند. در آنجایى که حضرت بارى مى‌فرماید:  [وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَالمَسْکَنَةُ وَبَاءُو بِغَضَب مِنَ الله]( بقره،61)
امّا شکّى نیست که در این پیکار، پیروزى با ایزد متعال است در آنجا که مى‌فرماید: [لاَغْلِبَنَّ اَنَا وَرُسُلِى]
به شما اى کسانى که خون عرب در عروقشان مى‌جوشد! به شما اى گروه مسلمانان! نگذارید که اهریمن پلید، نهال خیانت خود را در سینه سرزمین شما بنشاند و آن را برویاند و بارور نماید؛ چه آنگاه که میوه شومش فرا رسد، گلوهای‌تان را سخت فرو گیرد و عواطف‌تان را بى‌رحمانه جریحه‌دار سازد؛ آنگاه فریادهاى دردناک از دل برآورید؛ ولى... در آن هنگام پیکارتان بر علیه او و مصیبت و بلاى بزرگى که به شما روى آورده، بس دیر شده است. نوشدارو پس از مرگ، بیمار آورده باشد.
اى امیران عرب و... و ای مسلمانان با حمیّت! در آن هنگام که دول استعمارگرِ پیروز، دندان‌هاى خون‌آشام خود را در حال حمله به شما نشان مى‌دهد، نیّت شوم و پلیدش را عیان مى‌بینید که ایده و آرزوهاى شما در قاموس عدل و انصافش محلّى ندارد و قربانگاه خود را در زوایاى تاریک و نکبت‌بار دلش آشکارا مى‌نگرید. چرا سرگردانید؟
به‌یقین بدانید در این روزگار پرآشوب و غوغا، براى بقاى موجودیّت خود و جلوگیرى از زوال و انقراض خویش از لوح وجود گیتى، جز این، وسیله‌اى ندارید که دست اتّفاق و اتّحاد یکدیگر را نیکو بفشارید تا در سایه هماهنگى و اتّحاد کلمه، به دفاع جدّى از میهن عزیز و قطع شرارت صهیونیزم خون‌آشام و ایادى پلید آن قیام کنید. از پاى افتادگان و درماندگان فلسطین را دریابید تا پیروزى بر صهیونیزم و کامیابى در مقابل مخاطرات، از آن شما باشد؛ وگرنه در آن حال، ذلّت دائمى و مرگ حتمى در این سرزمین، براى اسلام و عرب در کمین شماست.
اى یهودیان! بدانید که کرکس مرگ بر گرد سرتان پرواز مى‌کند. به شما اخطار مى‌کنم که هرگاه فلسطین را رها نکنید، بدبختى‌ها و مرگ فلاکت‌بار در کمین شماست. اگرچه در این مورد زیاد حرف زده شد؛ ولى با این حال، براى آخرین بار در این مکان و از راه دل‌سوزى و عواطف بشریّت و اسلام، با گفتارى کاملاً روشن و صریح و دلایل حسّى و آشکار، از آن‌جا که سخت پایبندیم که به کُنه اغراض و به عقل بازگردید و به گذشته و حال خود تأمّل کنید و نیکو بیندیشید که فتنه‌انگیزى و جنگ‌طلبى در فلسطین، براى شما جز اتلاف نفوس و اموال نخواهد داشت.»
او به سران کشورهای اسلامی نیز چنین گفت:
 «بر همه حکومت‌های عربی و اسلامی واجب است، قضیه فلسطین را در بالاترین مرتبه اهمیت قرار داده و در جهت استیصال رژیم صهیونیستی گام‌های مؤثری بردارند... لازم است، فریاد گسترده مردم فلسطین در تمام روزنامه‌ها و رسانه‌های جهانی پخش شود.»
با وقوع جنگ بین اعراب و اسرائیل، علمای بزرگ اعلان جهاد کردند؛ از جمله‌ آنها و مقدم بر آنان، آیت‌الله زنجانی(ره) بود که فتوای صریح جهاد علیه اسرائیل داد و گفت: اگر من توانایی حمل سلاح داشتم، جزء اولین کسانی بودم که از عراق عازم جهاد با اسرائیل می‌شدم:
«همه‌ جهانیان خبر دشمنی اسرائیل را با امت عربی و اسلامی شنیده‌اند و در این دوره‌ حساس برای حفظ کیان اسلام و دفع خطر از بیضه‌ اسلام و همچنین از امت اسلامی، جهاد بدون هر قید و شرطی واجب است و اضافه می‌کنم که آن فتوایی که قبلاً در سال 1355 ق / 1936 م صادر کردم و طی آن مسلمانان را به جهاد دعوت کردم، لغو نخواهد شد؛ مگر با نابودی اسرائیلی از عرصه گیتی. خطبه‌ آتشین من در بیت‌المقدس و هشدارهایی که در تل‌آویو به یهودیان دادم، از احساس دشمنی من به آن غاصبان خبر می‌دهد. همچنین از تمام دولت‌های اسلامی می‌خواهم که جهاد امت عربی برای احقاق حق و ازهاق باطل را یاری کنند.»
این خلاصه راهکارهای مرحوم آیت‌الله زنجانی برای حل مسئله‌ فلسطین قبل از شکل‌گیری رژیم صهیونیستی تا جنگ‌های اعراب و اسرائیل بوده که ارائه شد.

   رحلت
آیت‌الله زنجانى از معدود فرزانگانى بود که در زمینه‌هاى مختلف علمى، مثل فلسفه، منطق، کلام، فقه، اصول فقه، تفسیر، حدیث، رجال، علوم ریاضى، ادیان و مذاهب، سیاست و علوم غریبه، کتاب‌ها و رساله‌هاى سودمندى تألیف نموده که بیشتر آنها به زبان عربى مى‌باشند. در مورد تألیفات آیت‌الله زنجانى محمّدمصطفى المراغى، شیخ دانشگاه الازهر مصر مى‌گوید:
«من به جمیع جوانان و ملّت اسلام که مى‌خواهند، منظور و مقصود شریعت و دیانت و اجتماع را طورى بفهمند که ضمیر و وجدان آنها راحت باشد و به هیچ‌گونه تردیدى گرفتار نشوند، سفارش مى‌کنم که خواندن خطبه‌ها و کلمات و مؤلّفات زنجانى را بر تمام کتاب‌ها مقدم دارند. خداوند متعال، آیت‌الله زنجانى را از احاطه به اسرار تشریع اسلامى و فلسفه دیانت مقداری روزى ارزانى داشته که به هیچ‌کس از بزرگان و ائمه و پیشوایان و متبحّرین عالمان نداده است.»
سرانجام «فیلسوف شرق» پس از خدمات کم‌نظیر برای وحدت اسلامی و اعتلای مذهب شیعه در ۲۳ شهریور ۱۳۴۷ شمسی دارفانی را وداع گفت و پیکرش در جوار مضجع شریف امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف آرام گرفت و در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله در شهرهای بزرگ ایران مجالس یادبودی برگزار شد.
.............................................
   منابع
​​​​​​​
1. تاریخ زنجان، سیّدابراهیم زنجانى، ص 374؛
2. صفحة من رحلةالامام الزّنجانى وخطبة فى الاقطار العربیة، محمّدعلى داغر، ص 236؛
3. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 1، ص 367؛
4. یگانگى اسلام، ص 62ـ61؛
5. بازیگران سیاست، ص 194ـ193.