آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی در دیدار رئيس کمسيون آموزش عالی پاکستان
غزه دستاورد اندیشه بریده از وحی
حضرت آیت‌الله جوادی آملی در دیدار پروفسور مختار احمد رئيس کمسيون آموزش‌عالی پاکستان، با بیان اینکه کشور دوست و برادر ایمانی ما پاکستان مورد احترام ماست، اظهار کردند: شما بزرگواران دانشگاهی، نماینده تفکر اسلامی کشور پاکستان هستید و ما دعا می‌کنیم، خداوند سبحان شما بزرگواران را مورد عنایت ویژه خود قرار بدهد.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد علوم وحیانی اسرا، ایشان در این دیدار بیان کردند: قرآن کریم علوم را به‌وسیله شناخت صحیح معلوم معرفی کرد؛ علومی که در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها هست بدون شناخت معلوم ممکن نیست؛ زمین‌شناس، آسمان‌شناس و انسان‌شناس تا حقیقت زمین، حقیقت آسمان و حقیقت انسان را نشناسد، زمین‌شناس و آسمان‌شناس و انسان‌شناس نمی‌شود. تمام علوم در اضلاع سه‌گانه این مثلث خلاصه می‌شود که یا مربوط به آسمان‌هاست، یا مربوط به زمین است و یا برای انسان و امثال انسان است. اگر معلوم درست شناخته نشود، علم ما علم دینی نخواهد بود.
معظم‌له ادامه دادند: سرّ اینکه در سراسر جهان دانشگاه فراوان است؛ ولی ما دانش نداریم، رازش این است که مردم اگر بخواهند، انسان را بشناسند، درباره انسان چه در مسئله طب، چه در روان‌شناسی چه در علوم مربوط به انسان، آن را همین هیکل می‌شناسند و لاغیر؛ تمام دانش‌هایی که مربوط به زمین و معدن‌شناسی و خاک و آب‌شناسی زمین است، تمام علوم مربوط به این است که همین زمین را بشناسند و لاغیر؛ آسمان‌شناس‌ها هم همچنین؛ اما آنچه را که خدا فرمود، فرمود: هیچ‌کدام از اینها تک‌ضلعی نیستند؛ اگر انسان است، انسان مثلث است نه تک ضلعی؛ «که آفرید؟»، «چه هست؟»، « برای چه خلق شد؟»
ایشان اظهار کردند: تمام جوامع علمی انسان‌شناسی، حقیقت انسان را که مثلث است، مثله کرده‌اند، ارتباطش را با آفریدگار قطع کرده‌اند، ارتباطش را با آینده به‌نام معاد قطع کرده‌اند. هویت انسان که مثلث است، مثله شد. انسان مثله‌شده، انسان سردخانه‌ای است. این درباره انسان، درباره حقیقت زمین و آسمان را نیز که مثلث است، مثله کرده‌اند؛ اینکه این زمین و آسمان را که آفرید؟ حقیقت زمین و آسمان چیست و زمین و آسمان به کجا منتهی می‌شود؛ ولی این بشر فعلی ارتباطش را با زمین‌آفرین و آسمان‌آفرین قطع کرد و آینده زمین و آسمان را از او جدا کرد. زمین و آسمان را مثله کرد و اینها هم رفت در سردخانه و زمین و آسمان سردخانه‌ای آدم‌ساز نیست.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی ادامه دادند: یک دانشمند سردخانه‌ای، یک زمین سردخانه‌ای، یک آسمان سردخانه‌ای، نتیجه‌اش غزه است. هیچ اثری از آینده نیست؛ من از کجا آمدم؟ کجا می‌روم؟ و چه می‌شوم؟ اصلاً مطرح نیست.
این مرجع تقلید اظهار کردند: در روایات ما ائمه(ع) فرمودند: ای انسان خوابیده! آیا نباید بیدار بشوید؟ در سوره مبارکه «انفال» نیز خداوند فرمود [اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِیكُمْ]؛ الآن شما خوابید، شما را می‌خواهد بیدار کند! اصلاً دانشمندان فعلی به این فکر نیستند که پس از مرگ من چه می‌شوم؟ مثل یک درختی هستیم که خشک می‌شود و هیزم می‌شود، یا مثل مرغی است که از قفس آزاد می‌شود؛ بنابراین اگر انسانی آن‌قدر قدرت پیدا کند که روزانه مسافر به آسمان ببرد و بیاورد، هوانوردی کند و مدعی باشد که انسان را شناخت، زمین و فضا و آسمان را شناخت، در قیامت کور محشور می‌شود؛ چون در این دنیا کور بود و آفریدگار را ندیده بود!
ایشان در پایان گفتند: خدای سبحان در سوره «جاثیه» حرف مشرکان را چنین بیان کرد: [وَقالُوا ما هِيَ إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَنَحْیا وَما يُهْلِكُنا إِلاَّ الدَّهْر]. در همان آیه سوره «جاثیه» فرمود: [إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ] اینها بیراهه می‌روند؛ زیرا دنیا آفریدگاری دارد و دنیای بی‌آخرت، بازیچه است. هرکس بیاید و هر کاری بکند، مسئول نباشد، این بازیچه است و ما بازیگر نیستیم: [ما بَيْنَهُما لاعِبین]؛ مرگ و حیات هم خالقی دارد: [خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیاةَ]. برخورد با مرگ و حیات هم به احیا و اماته الهی است که [رَبِّيَ الَّذی يُحْیی وَيُمیتُ]. اگر این‌چنین است، انسان در برابر تمام کارها و اندیشه‌های خودش مسئول است. تنها راز غارت‌گری این مردم، نسیان آخرت است.
معظم‌له ادامه دادند: سرّ اینکه در سراسر جهان دانشگاه فراوان است؛ ولی ما دانش نداریم، رازش این است که مردم اگر بخواهند، انسان را بشناسند، درباره انسان چه در مسئله طب، چه در روان‌شناسی چه در علوم مربوط به انسان، آن را همین هیکل می‌شناسند و لاغیر؛ تمام دانش‌هایی که مربوط به زمین و معدن‌شناسی و خاک و آب‌شناسی زمین است، تمام علوم مربوط به این است که همین زمین را بشناسند و لاغیر؛ آسمان‌شناس‌ها هم همچنین؛ اما آنچه را که خدا فرمود، فرمود: هیچ‌کدام از اینها تک‌ضلعی نیستند؛ اگر انسان است، انسان مثلث است نه تک ضلعی؛ «که آفرید؟»، «چه هست؟»، « برای چه خلق شد؟»
ایشان اظهار کردند: تمام جوامع علمی انسان‌شناسی، حقیقت انسان را که مثلث است، مثله کرده‌اند، ارتباطش را با آفریدگار قطع کرده‌اند، ارتباطش را با آینده به‌نام معاد قطع کرده‌اند. هویت انسان که مثلث است، مثله شد. انسان مثله‌شده، انسان سردخانه‌ای است. این درباره انسان، درباره حقیقت زمین و آسمان را نیز که مثلث است، مثله کرده‌اند؛ اینکه این زمین و آسمان را که آفرید؟ حقیقت زمین و آسمان چیست و زمین و آسمان به کجا منتهی می‌شود؛ ولی این بشر فعلی ارتباطش را با زمین‌آفرین و آسمان‌آفرین قطع کرد و آینده زمین و آسمان را از او جدا کرد. زمین و آسمان را مثله کرد و اینها هم رفت در سردخانه و زمین و آسمان سردخانه‌ای آدم‌ساز نیست.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی ادامه دادند: یک دانشمند سردخانه‌ای، یک زمین سردخانه‌ای، یک آسمان سردخانه‌ای، نتیجه‌اش غزه است. هیچ اثری از آینده نیست؛ من از کجا آمدم؟ کجا می‌روم؟ و چه می‌شوم؟ اصلاً مطرح نیست.
این مرجع تقلید اظهار کردند: در روایات ما ائمه(ع) فرمودند: ای انسان خوابیده! آیا نباید بیدار بشوید؟ در سوره مبارکه «انفال» نیز خداوند فرمود [اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِیكُمْ]؛ الآن شما خوابید، شما را می‌خواهد بیدار کند! اصلاً دانشمندان فعلی به این فکر نیستند که پس از مرگ من چه می‌شوم؟ مثل یک درختی هستیم که خشک می‌شود و هیزم می‌شود، یا مثل مرغی است که از قفس آزاد می‌شود؛ بنابراین اگر انسانی آن‌قدر قدرت پیدا کند که روزانه مسافر به آسمان ببرد و بیاورد، هوانوردی کند و مدعی باشد که انسان را شناخت، زمین و فضا و آسمان را شناخت، در قیامت کور محشور می‌شود؛ چون در این دنیا کور بود و آفریدگار را ندیده بود!
ایشان در پایان گفتند: خدای سبحان در سوره «جاثیه» حرف مشرکان را چنین بیان کرد: [وَقالُوا ما هِيَ إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَنَحْیا وَما يُهْلِكُنا إِلاَّ الدَّهْر]. در همان آیه سوره «جاثیه» فرمود: [إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ] اینها بیراهه می‌روند؛ زیرا دنیا آفریدگاری دارد و دنیای بی‌آخرت، بازیچه است. هرکس بیاید و هر کاری بکند، مسئول نباشد، این بازیچه است و ما بازیگر نیستیم: [ما بَيْنَهُما لاعِبین]؛ مرگ و حیات هم خالقی دارد: [خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیاةَ]. برخورد با مرگ و حیات هم به احیا و اماته الهی است که [رَبِّيَ الَّذی يُحْیی وَيُمیتُ]. اگر این‌چنین است، انسان در برابر تمام کارها و اندیشه‌های خودش مسئول است. تنها راز غارت‌گری این مردم، نسیان آخرت است.