هشتم شوال؛ یادآور غمانگیزترین و بزرگترین جنایت فرهنگی قرن بیستم؛ سالگرد روزی که در سال ۱۳۴۴ هجری قمری و پس از روی کار آمدن سومین حکومت وهابی آلسعود در عربستان، که از اعتقادات ابنتیمیه الهام گرفته و بنای بر قبور و زیارت آنها را با توحید ناسازگار میداند، هر گونه بنایی از این دست در مناطق مختلف حجاز توسط آنان تخریب شد. هفتهنامه افق حوزه بخشهایی از این گفتوگو را تقدیم خوانندگان ارجمند میکند:
□ مجریان اصلی پروژه هدم بقیع چه کسانی بودند؟
▪ آنچه که به صراحت در تاریخ میخوانیم، عبارت صریح ابنتیمیه، تئورسین وهابیت و بزرگ نظریهپرداز آنان در کتاب منهاجالسنه (1) است که میگوید: حرمهای ساخته شده بر قبور انبیا و صالحین و اهلبیت، تمامشان از بدعتهای حرامی است که در دین اسلام ایجاد شده است و بر خلاف دین الهی و نوعی شرک است.
این اولین جمله صریحی است که از منهاجالسنه ابنتیمیه استخراج شده است. در حقیقت، بعد از آنکه افکار ابنتیمیه، با هجوم گسترده علمای شیعه و سنی مواجه شد و بزرگان اهلسنت، مانند ذهبی و سُبکی، او را متهم به نفاق، زندقه و بیدینی کردند و به زندان انداختند و عاقبت هم در سال 728 در زندان قلعه دمشق، پرونده حیاتش برای همیشه بسته شد، دیگر نامی از ابنتیمیه در کتابها و محافل علمی نمیبینیم؛ جز اینکه ابنقیم جوزیه، شاگرد او مروج افکار ابنتیمیه شد. ایشان هم در کتاب زادالمعاد به (2) صراحت دارد: واجب است نابودی حرمهایی که بر قبور اولیا بناء شده است و این حرمها، نوعی بتپرستی و توجه به طاغوت و عبادت غیرخداوند است، حتی باقیماندن این حرمها بعد از قدرت داشتن بر تخریب آنها، ولو برای یک روز، گناه بزرگی است. او سپس تعبیری وقیحانه بکار میبرد و میگوید: این حرمها، به منزله لات و عزی است، بلکه بزرگتر از آنهاست.
□ این پروژه از چه زمانی بهصورت عملی آغاز شد؟
▪ در سال 1344 هجری قمری، یکی از مفتیان وهابی به نام بُلیهد، عبداللهبن سلیمانبن سعود، متوفای 1359 هجری قمری، علمای مدینه را جمع کرد و به زور و تهدید از آنها فتوا گرفت که نابودی حرم أئمه علیهم السلام واجب و نماز در کنار قبر بزرگان حرام است و این کاری که جاهلان در کنار ضریح بزرگان انجام میدهند، تماماً نوعی شرک و بتپرستی است. علمای مدینه هم با توجه به قتل و غارتی که دودمان آلسعود هنگام فتح مکه مکرمه و طائف نسبت به علما داشتند و جنایاتی که در کربلا و نجف بهوجود آوردند، از ترس جانشان فتوا دادند بر اینکه نابودی حرم ائمه علیهم السلام و بزرگان دین واجب است و نماز خواندن در کنار حرم بزرگان، خلاف شرع است. بدین شکل در سال 1344 - 85 سال قبل - این جنایت بزرگ و هولناک و ضربه بر پیکره اسلام انجام گرفت و جریحهدار کردن عواطف میلیونها مسلمان، توسط دودمان آلسعود را بهدنبال داشت.
□ مزارها و مراقد چه کسانی در حرم بقیع ویران شد؟
▪ مستحضر هستید که یک ضریح فولادین در اصفهان برای ائمه بقیع علیهم السلام ساخته و حمل شد به مدینه و بالای قبر امام حسن، امام سجاد، و امام باقر، امام صادق علیهم السلام و عباس عموس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گذاشته شد. آنها اولین کاری که کردند، حرم ائمه علیهم السلام را ویران و این ضریح فولادین را نابود کردند. در کنار این، قبر فرزند نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم ابراهیم، قبر امالبنین، زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، اسماعیل پسر امام صادق علیه السلام را ویران کردند. بیتالاحزان - که امیرالمؤمنین علیه السلام بهخاطر شکایت مردم مدینه از گریههای جانسوز حضرت فاطمه زهرا علیها السلام، برای ایشان ساخته بود و ایشان میرفت آنجا و گریه میکرد - را هم ویران کردند. قبر عبدالله، پدر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم را - که در مسیر شام بود - در همان سال 1344 ویران شد. زادگاه امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام که تا آن زمان در مدینه بود را ویران کردند. قبر حمزه سیدالشهدا علیه السلام که در منطقه احد بود را هم ویران کردند. قبر مالکبن انس، رهبر مالکی که زیارتگاه مردم بود را ویران کردند؛ یعنی آنچه که مربوط به میراث فرهنگی صدر اسلام و یادآور نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهلبیت علیهم السلام و صحابه و تابعین بود، را به بهانه اینکه آثار بتپرستی است، ویران کردند.
البته اینها تصمیم داشتند قبر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ویران کنند که دولتهای اسلامی بهویژه ایران، اولتیماتوم دادند که اگر دست به حرم مطهر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم و گنبد سبز آن بزرگوار بزنید، رسماً اعلان جنگ میکنیم و مبارزه را با دولت سعودی آغاز میکنیم. با توجه به اینکه دولت عربستان سعودی، در سال 1234 در اثر حمله دولت مصر پاشیده شد و اکثریت آلسعود کشته شدند و حدود 80 سال زندگی مخفی داشتند و به کشورهای اسلامی پناهنده شده بودند، لذا از ترس دولتهای اسلامی، از تعرض به حرم پاک نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم خودداری کردند.
□ آیا جدیداً فتاوایی مبنی بر هدم قبور پیشوایان دین و اماکن تاریخی صادر شده است؟ از طرف چه کسانی و کِی صادر شده است؟
▪ اگر ترس از مسلمانان، در وهابیت نبود، یک لحظه هم ضریح مطهر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حرم پاک آن حضرت و گنبد خضرا را نمیگذاشتند به این شکل بماند. دلیل من این است که یکی از لیدرهای وهابیت به نام ناصرالدین البانی که از او به بخاری دوران تعبیر میکنند، یک شخصیت تأثیرگذار است در میان وهابیت، او در کتاب تحذیرالمساجد من اتخاذالقبور مساجد،(3) میگوید: یکی از مسایلی که مایه تأسف است، این است که قرنهای متمادی، این گنبد سبز عالی بر روی قبر شریف نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم بناء شده و ضریحی که از آهن و مس و بعضی از زخارف است بر روی قبر آن حضرت است: ذلک مما لا یرضاه صاحب القبر نفسه؛ یعنی قطعاً پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر این گنبد خضرا و ضریح مطهر راضی نیست.
ما یک جمله عرض میکنیم، شما که ادعای علم غیب میکنید و از قول صاحب قبر خبر میدهید، پس چرا ما را که نسبت به ائمه علیهم السلام، معتقدیم به اذن الله و تفویض نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم از غیب خبر میدهند، مشرک میدانید، ولی اگر شما از غیب خبر بدهید، این، عین توحید است.
ایشان میگوید: اگر واقعاً دولت عربستان سعودی معتقد است که حامی و ناشر توحید است، واجب است اقدام کند برای نابودی این ضریح مطهر و گنبد خضراء!
در عربستان سعودی یک هیئتی است به نام هیئت عالی افتای عربستان سعودی که تمام فتاوای مربوط به وهابیت، توسط این هیئت که یک مفتی اعظم و یک نایب رئیس و دو سه عضو دارد صادر میشود؛ حتی خود دولت عربستان سعودی اگر مسئله شرعی برایش پیش بیاید، ناگزیر است که از این هیئت عالی افتاء، مسئله را استفتاء کند و پاسخ بگیرد.
در این لجنه، کل مطالبی که بحث شده، در 20 جلد تحت عنوان «فتاوا اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الافتاء» چاپ شده است. (4) از این هیئت عالی سؤال کردند: اگر در کشورهای اسلامی یا در شهرهای مسلماننشین، بر روی قبر بعضی از بزرگان و صالحین، ساختمان و حرم بنا کنند و استناد کنند به حرم نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم، آیا این درست است یا خیر؟
در پاسخ آمده است: کسی حق ندارد به استناد حرم نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم و گنبد خضرا نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم، بر روی قبر صالحین، حرم و ضریح بناء کند؛ زیرا آنهایی که بر روی قبر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم اینچنین حرم و قُبهای بناء کردهاند، کار حرامی مرتکب شدهاند و انجامدهندگان آن، گناه کار هستند.
جالب اینکه فتوا دادهاند: بر ولی امر مسلمین (قبلاً ملک فهد و فعلاً ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی و قبلاً صدام در عراق و شاه و رئیسجمهور هر کشور...) واجب است که تمام قبرهای در مساجد را تخریب و نبش قبر کنند و جسد آنها را حتی اگر بهصورت پودر یا استخوان پوسیده باشد، خارج کنند و با حفر گودالی در قبرستان عمومی دفن کنند. (5)
آخرین فتوایی که در سایتها دیدم، فتوای ابنجبرین و عبدالرحمن براج، دو تن از مفتیان عربستان سعودی بود که فتوا دادند: هرگونه حرمسازی و بنای مسجد یا بنای ضریح و گنبد بر روی قبور بزرگان حرام و خلاف شرع است و واجب است که حرم امیرالمؤمنین علیه السلام، امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، حضرت عباس علیه السلام و حضرت زینب کبری علیها السلام و دیگر ائمه علیهم السلام - را نابود کنند و جوانان را بر انجام این کار تحریک کردند.
عزیزان اهلسنت شافعی که برای آقای شافعی، حرم و گنبد و بارگاه ساختهاند، و حنبلیها و حنفیها که در بغداد بر روی قبر احمدبن حنبل و ابوحنیفه، گنبد و بارگاه ساختهاند و اموالی برای آن صرف کردهاند: بدانند که آقای عبدالرحمن براج با کمال وقاحت فتوا داد: تمام کسانی که کمک میکنند برای ساختن قبور انبیا و اولیا و صالحین و علما، اینها دشمن خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و مخالف شریعت او هستند.
□ آیا آیهای در قرآن داریم که دلالت بر جواز برپایی مزار و بارگاه بر روی قبور بزرگان دین دلالت نماید؟
▪ ما دو آیه در قرآن داریم که بزرگان اهلسنت هم در کتابهای تفسیری خود صراحت دارند که این دو آیه، دلیل بر جواز مشروعیت بنا بر روی قبور بزرگان و اولیا است. آیه اول، آیه 21 سوره کهف است که میفرماید: «إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا».
بعد از روشن شدن قضیه اصحاب کهف، مردم میآیند و میبینند که اینها در درون غار از دنیا رفتهاند. میان کسانی که آنجا حاضر شدند، نزاعی در گرفت. یک عده که از کفار بودند، گفتند که بر روی قبر اصحاب کهف، ساختمان یادبودی بناء میکنیم. عدهای که از مؤمنین بودند و قدرت بیشتری داشتند و غلبه پیدا کردند بر دسته اول، گفتند که ما بر روی قبر آنها مسجد بناء میکنیم.
کتاب تفسیر طبری - که خود ابنتیمیه ارادت ویژهای به ایشان دارد و میگوید: این تفسیر از جعلیات خالی است- صراحت دارد که مشرکین گفتند: ما بر روی قبر آنان ساختمان یاد بودی بناء میکنیم، چون آنان فرزندان اجداد ما هستند. مسلمانان گفتند: ما سزاوارتریم، چون آنان مؤمن و موحد بودند و بر روی قبر آنها مسجد بناء میکنیم و در این مسجد عبادت میکنیم. (6)
عبارت طبری، صراحت دارد هم بر جواز بنای مسجد بر روی قبور و هم نماز خواندن و عبادت کردن.
آقای زمخشری، یکی از استوانههای علمی اهلسنت در تفسیر این آیه میگوید: آنها گفتند که بر درب غار، مسجدی بناء میکنیم تا مسلمانان در آنجا نماز بخوانند و به محل دفن اصحاب کهف تبرک بجویند. (7)
مسئله روشن و واضح است و این آیه، بر جواز بناء بر قبور و نماز خواندن و عبادت در آنجا و تبرک جستن به قبور اولیاء الهی صراحت دارد.
آیه دوم، آیه 36 سوره نور است که میفرماید: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآَصَالِ»؛ یعنی در خانههایی که خداوند اجازه داده است تا این خانهها برافراشته شود و نام خدا در این خانهها برده و صبحگاهان و عصرگاهان، تسبیح خداوند در آنجا گفته شود. در اینجا چند نکته قابل بحث و توضیح است:
اولاً مراد از بُیوت چیست؟
در روایات داریم که وقتی این آیه نازل شد، یکی از صحابه از نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم سؤال کرد: ای رسول خدا! مراد از این بیوت چیست؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: مراد، خانههای انبیا است. ابوبکر بلند شد و گفت: آیا خانه علی و فاطمه هم جزء خانههای انبیاء هستند؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بله، از افضلترین آن خانههاست. (8)
پس مراد از بیوت، بیوت انبیاء است و خانه حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا علیها السلام هم از برترین آن خانههاست.
مراد از تُرْفع و برفراشتن چیست؟
جناب ابنعباس و مجاهد، که از مفسران بهنام اسلامی هستند، رأی دادهاند که مراد از تُرفع یعنی: تُبنی و تُعلی و به فارسی یعنی ساختمان بناء شود و برافراشته شود. (9)
برخی مانند حسن بصری و ضحاک گفتهاند که مراد از آن، احترام و گرامی داشتن آن خانههاست. (10)
هر معنایی که بگیریم - چه بناء، چه برافراشته شدن و چه گرامی داشتن -، بناء بر قبور انبیا و اولیا و حرمسازی و گنبدسازی، یکی از مصادیق بارز گرامی داشتن بیوت انبیاء و ائمه علیهم السلام است.
□ آیا دلیلی از سیره صحابه، برای ساختن حرم برای بزرگان دین داریم و زیارت قبور بزرگان دین در سیره صحابه و تابعین و نیز علمای سلف از اهلسنت چگونه بوده است؟
▪ یکی از بهترین مصادیقی که نیاز به دلیل ندارد، قبر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که مربوط به قرن 7 و 8 یا 11 و 12 نیست؛ بلکه مربوط به عصر صحابه است. در زمان خود صحابه، اول کسی که برای قبر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم دیوار بناء کرد، شخص عمربن خطاب بوده است. (11) مصادیق دیگری هم وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
خود عایشه چه قبل از اینکه دیواری بر اطراف قبر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم بناء شود و چه بعد از بناء دیوار، در آنجا در کنار قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم سکونت داشت و هم عبادت میکرد. (12)
عبداللهبن زبیر - که آقایان اهلسنت به او ارادت دارند - آمد این حائط را از بین برد و بناء جدیدی ساخت. پساز او، عمربن عبدالعزیز آمد و این بناء را از نو ساخت و توسعه داد.
جالب اینکه ولیدبن عبدالملک، از خلفای اموی، به عمربن عبدالعزیز که از طرف ایشان حاکم مدینه بود، دستور داد تا حرمی که بر روی قبر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم است را از بین ببرد و توسعه بدهد و حجرات زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را هم وارد حرم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کند. (13)
آقایان صراحت دارند بر اینکه نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم، فاطمه بنت اسد را در درون مسجد دفن کرد. (14)
قبر آقا امیرالمؤمنین علیه السلام، در زمان هارون بناء شد و مورد توجه تمام مسلمانان بوده است. (15)
قبر آقا امام کاظم علیه السلام در قرن 3 و 4 هجری در بغداد بناء شد. (16)
جالب اینکه قبر سلمان فارسی در مدائن، توسط صحابه و تابعین بناء شد. (17)
طلحه و زبیر که در جنگ جمل کشته و در بصره دفن شدند، بر روی قبر آن دو، توسط اهلسنت و تابعین، بناء و حرم ساخته شد. (18)
قبر ابوایوب انصاری، صحابه نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم که در سال 52 در جنگ روم به شهادت رسید، در شهر وان ترکیه، دارای گنبد و زیارتگاه است.
همچنین قبور ائمه مذاهب اربعه کاملاً روشن و واضح است: قبر آقای مالک در مدینه بوده و زیارتگاه عموم مردم بود. قبر محمدبن ادریس شافعی، الان در مصر زیارتگاه مردم است. قبر ابوحنیفه و احمدبن حنبل در بغداد مورد توجه اینها است.
آقای خطیب بغدادی که از استوانههای علمی اهلسنت است، میگوید: شافعی، رهبر شافعیها میگفت: من هر روز میرفتم کنار قبر ابوحنیفه و به قبر او تبرک میجستم. وقتی مشکلی برای من پیش میآمد، کنار قبر او دو رکعت نماز میخواندم و متوسل میشدم و حاجتم برآورده میشد.19)
در کتاب دُولالاسلام، ص344، صراحت دارد که قبر محمدبن ادریس شافعی در مصر دارای گنبد و بارگاه بوده و مورد عنایت مردم است.
ذهبی در مورد قبر احمدبن حنبل در بغداد میگوید: ضریحه یُزار ببغداد. ضریح احمدبن حنبل زیارتگاه مردم بغداد است. (20)
منبع: سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
------------------------------------------------------------------
▪ پینوشتها
1 منهاجالسنه، ج2، ص437
2 زادالمعاد، ص661
3 تحذیرالمساجد من اتخاذالقبور مساجد، ص69 68
4 فتواوا اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الافتاء ج9، ص79، فتوای شماره 8263
5 فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الإفتاء، ج6، ص270
6 جامعالبیان طبری، ج15، ص278
7 کشاف زمخشری، ج2، ص477
8 درالمنثور سیوطی، ج5، ص50
9 تفسیر بحرالمحیط، ج6، ص421
10 زاد المسیر ابن جوزی، ج5، ص364
11 وفاء الوفاء سمهودی، ج2، ص541
12 وفاء الوفاء سمهودی، ج2، ص544
13 البدایة و النهایة، ج9، ص89
14 وفاء الوفاء سمهودی، ج2، ص517
15 موسوعة العتبات المقدسة، ج6، ص97
16 سیر اعلام النبلاء، ج6، ص274
17 تاریخ بغداد، ج1، ص163
18 المنتظم ابنجوزی، ج4، ص387
19 مناقب ابوحنیفه خوارزمی، ج2، ص199
20 دولالاسلام، ص103