printlogo


printlogo


آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی
بهشت رفتن و جهنم نرفتن گوشه‌ای از فواید نهج‌البلاغه است
این مرجع تقلید اظهار کردند: نهج‌البلاغه تنها برای مسائل سیاسی و اخلاقی و اقتصادی و این‌ها نیست، تنها برای بهشت رفتن و جهنم نرفتن نیست بلکه این‌ها نیز گوشه‌ای از فواید نهج‌البلاغه هست که انسان باید محبوب خدا شود؛ انسان باید از محب بودن به محبوب بودن حرکت کند.

به گزارش پایگاه‌ اطلاع‌رسانی علوم وحیانی اسراء، حضرت آیت‌الله جوادی آملی، 2 شهریور در جلسه درس اخلاق هفتگی خود و در ادامه مبحث شرح نهج‌البلاغه ـ حکمت 113 بیان کردند: دستورهای دینی مخصوصاً در بیانات نورانی امیرالمؤمنین(ع) که به‌منزله شرح قرآن کریم است، متنوع است؛ بخشی مربوط به حالات شخصی انسان است، یک سلسله دستورات مربوط به امور خانواده است و یک‌سری دستورات مربوط به مسائل اجتماعی و سیاسی و یک سلسله دستورات به کشاورزی و اقتصاد مربوط است؛ بخشی هم به مسائل بین‌المللی مربوط است. کل این‌ها به امور ظاهری انسان برمی‌گردد که این‌ها هم گاهی به‌صورت قانون اساسی بیان شده که منحصر به زمان و مکان خاصی نمی‌باشد و گاهی به‌صورت قانون فردی برای یک کشور و یا یک ملت و برای یک عصر و زمان خاص بیان شده است.
این مرجع تقلید اظهار کردند: مثلاً این کلام پیامبر گرامی اسلام(ص) که «لا طاعة لمخلوق في معصية الله عز وجل»، در حکم یک قانون اساسی است و اختصاصی به زمین و زمان و مکان خاصی ندارد. هیچ‌کس حق ندارد، حکم خدا را کنار بگذارد و بگوید، من مأمورم و معذور؛ بلکه این یک قانون اساسی جهانی و برای تمام اعصار و مکان‌هاست.
ایشان گفتند: بخش دوم از فرمایشات ائمه اطهار(ع) در بیان فایده این قوانین و احکام است که در بیان فایده آن هم، گاهی به تربیت انسان اشاره می‌کنند که با رعایت این قوانین و احکام، خود انسان رشد می‌کند و گاهی به رفاه جامعه اشاره می‌کنند و گاهی به جریان برزخ و معاد و بهشت و جهنم اشاره می‌کنند که اگر کسی این‌ها را رعایت کند، در مرگ و برزخ راحت است.
معظم‌له ادامه دادند: بخش سوم که بخش اساسی فرمایشات ائمه(ع) است، مسائل عرفانی است که در آن مسائل عرفانی، اول خود انسان را معرفی می‌کنند که انسان کیست و چگونه خلق شده است و بعد از آن می‌گویند که انسان چکار بکند که بشود خلیفةالله، چکار بکند که دستش بشود یدالله، چشمش بشود عین‌الله. این‌ها دیگر کاری به مسائل اخلاق و تربیت و تمدن و جامعه ندارد، این‌ها در قانون بشری نمی‌گنجد؛ بلکه این‌ها برای عالم ملکوت است. این سلسله دستورات برای این است که شما کاری کنید که بشوید یدالله، کاری کنید که بشوید عین‌الله، وقتی شدید یدالله، کاری که از دست شما صادر می‌شود، انسان مطمئن است که دست الهی است.
ایشان بیان کردند: این راه مخصوص ائمه(ع) نیست؛ هر چند اوج آن مخصوص این ذوات مقدس است؛ اما مؤمنان و شاگردان خاص ائمه(ع) مانند سلمان و ابوذر و اینگونه افراد هم، می‌توانند به جایی برسند که دستشان بشود یدالله و چشم‌شان بشود عین‌الله.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی، با بیان اینکه اعضا و جوراح سربازان الهی هستند، ابراز کردند: مولا امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 199 نهج‌البلاغه بیان می‌کند که بدانید! این اعضا و جوارح برای شما نیست؛ هیچ‌کس حق ندارد بگوید، این دست و این چشم من است و هرچه را بخواهم می‌بینم و هر کاری دوست داشتم، انجام می‌دهم؛ این‌چنین نیست. بدانید که این اعضا و جوارح سربازان الهی هستند، این اعضا هرچه را انجام دهید، گزارش می‌کنند و در قیامت شهادت می‌دهند؛ این دستی که دارید، دست شما هست؛ اما سرباز خداست؛ رومیزی و زیرمیزی و رشوه گرفتن و رشوه دادن را قبل از اینکه بخواهید کتمان کنید، اعضای بدن شما به این موارد، شهادت خواهند داد!
ایشان بیان کردند: اگر کسی می‌خواهد عارف بشود؛ یعنی انسان شود، این‌چنین شخصی نه بیراهه باید برود و نه راه کسی را ببندد و باید بگوید من که مخلوق خدایم، باید اوصاف او را نیز داشته باشم؛ لذا باید کاری بکند که یدش بشود یدالله، عینش بشود عین‌الله و سمعش بشود سمع‌الله؛ در چنین صورتی انسان مظهر «هو السمیع» و «هو البصیر» شده و از چشم و گوش او جز نورانیت نباید صادر شود. انسان باید محبوب خدا شود و وقتی محبوب خدا شد، در تمام تجلیات فعلی ذات اقدس اله، بهره خاص خودش را می‌برد.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی در پایان گفتند: نهج‌البلاغه برای تنها مسائل سیاسی و اخلاقی و اقتصادی و این‌ها نیست. تنها برای بهشت رفتن و جهنم نرفتن نیست؛ بلکه این‌ها نیز گوشه‌ای از فواید نهج‌البلاغه هست که انسان باید محبوب خدا شود؛ انسان باید از محب بودن، به محبوب بودن حرکت کند.