این مرجع تقلید ضمن توصیهای خطاب به اساتید و طلاب شرکتکننده در مدرسه تابستانه حوزه خراسان، اظهار کردند: اساتید محترم باید بهخاطر قلت زمان تحصیل، به فشردهگویی بپردازند؛ البته نه به آن معنا که مجمل و نامفهوم باشد؛ ولی در عین ایجاز، گویا باشد؛ زیرا همگان میدانیم که آغاز ربیعالاول سال جاری، آغاز سال تحصیلی است. بنابراین باید آقایان اساتید دروسی را که القا میکنند، با جزوهای همراه باشد که نظرات آنان در آن جزوه منعکس باشد و اگر هم، چنین کاری انجام نگرفته، حاضران در مجلس درس، مطالب را اجمالاً یادداشت کنند و بعداً در دفتر دیگر بهصورت تفصیل بنویسند.
به گزارش هفتهنامه افق حوزه، متن پیام معظمله به گروهی از اساتید و تلامذه در مدرسه تابستانه حوزه خراسان به این شرح است:
با عرض سلام و تسلیت بهمناسبت ایام سوگواری اباعبداللهالحسین(ع)، سخن خود را با حدیثی از کلمات قصار امیرمؤمنان آغاز میکنیم. قال(ع): «قرنت الهیبة بالخیبة والحیاء بالحرمان والفرصة تمر مر السحاب، فانتهزوا فرص الخیر»؛ ترس بیجا با یأس و ناامیدی و کمرویی با محرومیت، همراه میباشد. فرصتها بهسان ابر بهاری میگذرد، به سوی فرصتهای خوب و سودمند بشتابید».
امیرمؤمنان(ع) در این کلام کوتاه به سه نکته اساسی در زندگی اشاره میکند.
1. ترسهای بیجا با یأس و ناامیدی همراه است؛ مسلماً ترس یکی از عوامل نجات است؛ اما در مواردی که ترس عقلایی باشد؛ ولی شخصی که از هر نوع سفر میترسد، هرگز به مقصد نمیرسد. 2. کمرویی مایه محرومیت است؛ زیرا بهخاطر کمرویی از مطالبه حق خود، شرم پیدا کرده و چیزی درخواست نمیکند.
آنگاه که امیرمؤمنان(ع) پس از بیان دو نکته، به نکته سومی اشاره میکند و آنکه فرصتهای مناسب را مغتنم بشمارید؛ زیرا بهسان ابر بهاری میگذرد؛ مثلاً اگر کشاورز زمین را شخم و آماده کرده باشد، از این نعمت آسمانی بهرهمند میشود و اگر دست روی دست گذارده، زمین بههمان حالت سختی و آبنپذیری بماند، از این فرصت چیزی عائد او نمیشود.
تا اینجا به توضیح حدیث پرداختم. اکنون عرایض و پیشنهادهای خود را به محضر محترم اساتید و تلامیذ مطرح میکنم.
1. جوانی بهترین فرصتجوانی بهترین فرصت برای همه مقاصد دنیوی و اخروی است؛ در این دوره، قوای انسان بهحد کمال رسیده؛ از این جهت میتـواند هر نوع سختی را در مسیر مقصد تحمل کند. کراراً از استاد بزرگوار حضرت امام(قد) میشنیدیم که میفرمود: «همه چیز در دوران جوانی انجام میگیرد». بنابراین شما عزیزانی که در این مدرسه تابستانه خراسان رضوی دور هم گرد آمدهاید، در دوران جوانی هستید که خود بهترین فرصت است که تمام اوقات خود را در این فرصت کوتاه صرف آموزش نموده و عالمانه به مقصد بازگردید.
2. در کنار مرقد ثامنالحجج(ع)این اجتماع در کنار مرقد ثامنالحجج علیبن موسیالرضا(ع) است که ملقب به عالم آلمحمد(ص) میباشد. شایسته است، از روح پاک آن امام، استمداد بجویید که مشمول مراحم عالی آن امام همام باشید. ابنحبان که از علمای اهلسنت و متخصص علم رجال است، کتابی دارد بهنام «الثقات» در آن کتاب درجات علمی، آقا علیبن موسیالرضا(ع) را با جلالت و تکریم مطرح میکند و میگوید در دوران اقامت خود در مشهد هر موقع مشکلی برای من پیش میآمد، به زیارت مرقدش میرفتم و دو رکعت نماز میگزاردم، از خداوند متعال خواهان اجابت خواستههای خود میشدم و همگی پذیرفته میشد. سپس اضافه میکند: من این کار را کراراً آزمودهام و به نتیجه رسیده است. بنابراین در این فرصت بههنگام شرفیابی به محضر حضرت، درخواست کنید که به درجه عالی از علم و عمل برسید.
3. موجزگوییاساتید محترم باید بهخاطر قلت زمان تحصیل، به فشردهگویی بپردازند؛ البته نه به آن معنا که مجمل و نامفهوم باشد؛ ولی در عین ایجاز، گویا باشد؛ زیرا همگان میدانیم که آغاز ربیعالاول سال جاری، آغاز سال تحصیلی است. بنابراین باید آقایان اساتید دروسی را که القا میکنند، با جزوهای همراه باشد که نظرات آنان در آن جزوه منعکس باشد و اگر هم چنین کاری انجام نگرفته، حاضران در مجلس درس، مطالب را اجمالاً یادداشت کنند و بعداً در دفتر دیگر بهصورت تفصیل بنویسند.
4. فمن طلب العلی سحر اللیالی این نیم بیت منسوب به امیرمؤمنان(ع) است: «آنانکه در فکر تسخیر مقامات عالی از علم و عرفان هستند، باید بیداری در شب را تحمل نموده و به کار علمی اهتمام ورزند». سپس میفرماید:
فمن طلب العلی بغیـر کد ٭ فقد طلب المحال من المحال
«آنکس که آرزوهای بلند و دراز را، بدون زحمت خواهان است، او بهسان کسی است که کار محال را از محال بطلبد». ما در اینجا دو نمونه از کوششهای دو استاد بزرگوار را نقل میکنیم که بسیار آموزنده است:
1. اشتغال علمی آیتالله بروجردی(ره) تا سحر
استاد بزرگوار مرحوم آیتالله بروجردی در دوران جوانی در اصفهان در مدرسه صدر تحصیل میکرد و از دو استاد بزرگ خود، بهنامهای آخوند کاشی و جهانگیری یاد مینمود. آنگاه که در قم در علم اصول به مسئله ترتب رسید و خود نیز، قائل به ترتب بود، این سرگذشت را نقل کرد.
فرمود: من در مدرسه صدر پس از اقامه فریضه نماز عشاء، مشغول مطالعه همین مسئله شدم؛ گاهی مینوشتم و گاهی از نوشتهام عدول میکردم و چیز دیگر مینوشتم. پیوسته در این حالت به سر میبردم، ناگهان صدای اذان مؤذن مسجد را شنیدم؛ بهگونهای که از سر شب تا پایان مشغول بررسی بودم؛ اما هرگز رنج بیداری را احساس نکردم.
2. اشتغال علمی حضرت امام(قد) اول آفتاب تا اذان ظهر
در تابستان یکی از سالها حضرت امام(قد) به محلات رفته بود و من شخصاً از ایشان سؤال کردم، برنامه شما در این دو ماه و اندی چه بوده است؟ فرمود: از ساعت 6 طرف صبح، قالیچهای در حیات پهن میکردم و مشغول مطالعه بودم و اگر خسته میشدم، نوشتههای درسی را پاکنویس میکردم تا اذان ظهر.
این نوع تلاشهای علمی، چنین شخصیتهایی را میپروراند که در زندگی علمی ما، اثرگذار میباشند و صدها عالم و فاضل و مجتهد تربیت کردند.
مسلماً کمکاری و تنپروری و خوشگذرانی نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.
اینجانب در پایان از حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای خیاط مدیر حوزههای علمیه خراسان، کمال را تشکر نموده که این فرصت و زمینه رشد علمی و فکری را برای شاگردان مکتب امام صادق(ع) فراهم آورده است.
همچنین از اساتید محترم چه از حوزه قم و چه از حوزه مشهد سپاسگزارم که در این مدت، به پرورش عزیزان پرداخته و وقت خود را صرف بالندگی آنان مینمایند.
با تقدیم احترام/ جعفر سبحانی/ 14 مرداد ماه 1402
..............................................
پینوشتها1
. نهجالبلاغه: 471، بخش کلمات قصار به شماره 21.
2. نخستین مصرع این شعر این است: «بقدر الکر تکتسب المالی»: بهاندازه کار و کوشش، آرزوهای بلندی در اختیار انسان قرار میگیرد.