printlogo


printlogo


اخلاق حوزه - شماره 764
التزام به شرع

از ظاهر شریعت باید شروع کرد. از شکل و شمایلت، پوششت و صحبت کردنت باید شروع کنی، تا برسی به روابطی که با دیگران داری؛ همه اینها باید بر اساس شرع تنظیم شود تا باطن اصلاح گردد.

  انسانیت در گروی التزام به شرع است
ما تعبیراتی از اهل معرفت داریم که مثلاً امام؟رضوت؟- که البته من هرچه دارم، از استادم دارم- می‌گویند: «بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی‌شود؛ مگر آنکه انسان ابتدا کند، از ظاهر شریعت و تا انسان مؤدب به آداب شریعت حقّه نشود، هیچ‌یک از اخلاق حسنه (که همان انسانیت است) از برای او، به حقیقت پیدا نشود و نور معرفت الهی در قلب او تابش نکند». این جملات هم به بُعد معنوی مسأله اشاره می‌کند.

  شرع یعنی آداب ظاهری که انسانساز است
منظور امام از آداب ظاهریه همین احکام شرعیه است. اینها آدم‌ساز است. من کاری به جنبه‌های معنوی آن ندارم. اصلاً خود این احکام، آدم‌ساز است. در بُعد انسانی، انسانیت را شکوفا می‌کند. باید ظاهر انسان، شکل و شمایلش، لباس‌های تن او، حرف‌ها، رفتارها، دیده‌هایش، همه و همه در محدوده احکام شرعیه باشد تا انسانیتش شکوفا شود.

  ضرورت آموزش ظواهر به فرزندان
الآن درباره تربیت فرزند در محیط خانوادگی بحث می‌کنیم؛ چون روایات آن را هم قبلا اشاره کرده‌ام، دوباره تکرار نمی‌کنم؛ ولی دیدید که تربیت فرزند چقدر آداب دارد. بعد از دوران خردسالی هم، روایات می‌گویند که وقتی بزرگ شد، باید روزه را به او یاد داد؛ نماز یادش داد؛ وضو یادش داد؛ من قبلاً اینها را گفته‌ام. از علی(ع) است که فرمود: «أَدِّب صِغارَ أَهلَ بَیتِکَ بِلِسانِکَ عَلَی الصَّلوه وَالطَّهور»؛ کوچکترهای خانواده‌ات را با زبانت برای نماز و وضو تربیت کن!
امام صادق(ع): «یُؤَدِّبُ الصَّبی عَلَی الصَّوم»؛ بچه باید برای روزه گرفتن تربیت شود. بعد هم، سن این کار را مشخص می‌کند و می‌فرماید: این کار بین پانزده و شانزده سال انجام شود. از ظاهر شریعت باید شروع کرد. از شکل و شمایلت، پوششت و صحبت کردنت باید شروع کنی، تا برسی به روابطی که با دیگران-اشخاص صالح و فاسد- داری؛ همه اینها باید بر اساس شرع تنظیم شود تا باطن اصلاح گردد.

  تذکر اول: فرق میان اصلاح ظاهر و ظاهرسازی
اما من در اینجا باید به دو نکته اشاره کنم که مغالطه‌ای صورت نگیرد. اول اینکه ما یک ظاهر و باطن داریم و یک سرّ و عَلَن. اینکه بزرگان می‌فرمایند: از ظاهر می‌توان به باطن رخنه کرد؛ یعنی اینکه اگر آدمی در تمام جهات مقیّد باشد که مطابق اسلام عمل کند، مثلاً از نظر پوشش، شکل و شمایل، گفتار و رفتار با دیگران و همه زندگی‌اش اسلامی باشد یا تلاش  کند که اسلامی باشد، در حقیقت از راه ظاهر، اقدام به اصلاح باطن کرده است. این فرق می‌کند، با کسی که مثلاً جلوی آدم جانماز آب می‌کشد؛ ولی از آن طرف ـ نعوذ بالله ـ در خفا دروغ می‌گوید و تهمت می‌زند و... اوّلی ظاهرش درست است؛ هرچند هنوز باطنش اصلاح نشده است؛ ولی دومی سرّش با علنش فرق دارد. رفتار دومی فریب‌کارانه است و جنبه اصلاحی ندارد. یک سنخ مسائلی هست که چون از دورن افراد اطلاعی ندارید، شما هم از آنها سر درنمی‌آورید. مثلاً اگر من در گفتارم هیچ توجهی نکنم، دروغ بگویم، غیبت کنم، تهمت بزنم و... تو از کجا می‌فهمی که من دارم دروغ می‌گویم؟ به یک معنا، این سرّ من است. کارِ علنی کارساز نیست؛ بلکه باید تمام کارها و اعمال را اصلاح کرد تا درون درست شود.

  ظاهرسازی و ریاکاری اثر ندارد
ظاهر آراسته در باطن اثر می‌گذارد. نه این کارهای علنی که به‌همراه بسیاری از کارهای خلاف دیگر انجام می‌شود. اهل معرفت این حرف را نمی‌زنند که هر نوع ظاهرسازی، باعث اصلاح باطن می‌شود. یک وقت اشتباه نکنید! من این نکته را بگویم که ریاکاری اثری ندارد. کسی که تلاش می‌کند مسائل درآمدی‌اش و همه زندگی‌اش- نه فقط صوم و صلاة- همه و همه، اسلامی باشد، اگر بر این امر مراقبت کند، در باطنش اثر می‌گذارد. گفتیم که صورتِ ملکه، با تکرار و مراقبت برای انسان حاصل می‌شود. اگر تلاش کند که در معاملاتش، عباداتش، معاشرات و مجالساتش، همه و همه خلاف شرع انجام ندهد، مثلاً زبانش غیبت نکند، دروغ نگوید، تهمت نزند و ایذاء نکند، این از ظاهر به باطن رخنه می‌کند.

  ظاهرسازی، نفاق است
اما وقتی من جلوی تو دعا می‌خوانم، خم و راست می‌شوم، ادعای معنویت می‌کنم، دعای فرج می‌خوانم، دعای توسل می‌خوانم، سینه می‌زنم، پابرهنه راه می‌افتم، شال عزا به گردن می‌اندازم و امثال اینها -همه چیزهایی که جنبه فریبندگی دارد را می‌گویم- ولی در سرّ و خفا، به‌صورت پنهانی، کار خلاف انجام می‌دهم، این ظاهرسازی است و اثر سازندگی ندارد. مسأله نفاق، همین است. ظاهر و باطن را با سرّ و علن یک وقت اشتباه نکنید. می‌خواستم این را بگویم که تفاوت سرّ و علن، نفاق است. نفاق هم بدترین کارهاست. حتی می‌گویند از کفر هم بدتر است. در آیات ما هم این مضمون هست.

  تذکر دوم: باید به تمام دین پایبند بود؛ نه بخشی
​​​​​​​از آن
دومین تذکر این است که آداب شریعت، یک مجموعه است. یک بخش نیست؛ نماز و روزه و وضو و ذکر نیست که این را رعایت بکنی؛ اما مال مردم‌خوری کنی! هرگز این‌طور نیست که بتوانی، به بخشی از دین عمل کنی و بخش دیگر را رها کنی. دستورات و احکام اسلام مجموعه است. مجموعه احکام شرعیه، همان احکام ظاهریه است که اگر اینها را رعایت کنی، بدون شک در تو اثر می‌گذارد؛ یعنی آن بُعد انسانی تو را شکوفا می‌کند و بُعد الهی تو را هم به ثمر می‌نشاند. اگر بپرسی از کجا شروع کنیم؟ پاسخ این است که از اینجا باید شروع کرد: پایبندی به تمام دستورات شرع.