آیا زیارت سیدالشهداء(ع) همان زیارت خداست؟
در احادیث زیادی، به این نکته توجه داشته شده است که زیارت پیامبر و ائمه هدی(ع)، همان زیارت خداست؛ این ادعا مخصوصا در مورد حضرت سیدالشهداء(ع) بیشتر مطرح شده است؛ بهگونهای که در کتاب کامل الزیارات (ص ۱۴۷) که از معتبرترین کتب روایی شیعه است، یک باب از این کتاب با عنوان «باب من زار الحسین کان کمن زار الله فی عرشه»، بههمین موضوع اختصاص داده شده و احادیث متعدد، با مضامین مختلفی در اینباره روایت شده است؛ در این یادداشت، به تبیین و تحلیل این مطلب میپردازیم و روشن میکنیم که چرا و چگونه زیارت حضرت سید الشهداء(ع) مثلاً، همان زیارت خداوند است.
در بین روایات این باب روایتی از حضرت امام رضا(ع) نقل شده؛ در این روایت اباصلت هروی از امام میپرسد: اینکه در احادیث آمده است که مؤمنان از خانههایشان در بهشت، به زیارت خدا میروند، یعنی چه؟ امام رضا(ع) با استناد به آیه [إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ، إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ…] (فتح/10) مسئله را برای او توضیح میدهند و میفرمایند: بر اساس این آیه کسانی که با پیامبر(ص) بیعت کنند، با خداوند بیعت کردهاند؛ بنابراین بر همین منوال میتوان گفت کسی که به زیارت پیامبر(ص) برود، به زیارت خداوند رفته است؛ از سویی مؤمنان از منازلشان در بهشت به زیارت پیامبر(ص) میروند؛ پس طبق آیه فوق میتوان گفت، مؤمنان با به زیارت پیامبر رفتنشان در بهشت، به زیارت خدا میروند.
در اینجا این سؤال پیش میآید که آیا آنچه در آیه بیعت مطرح شده، یک امر اعتباری و مجازی است؛ نظیر اینکه کسی نمایندهای برای خودش معین میکند و بعد میگوید: سخن و کار او، سخن و کار من است. هر که با من کار داشت، به او مراجعه کند؛ یعنی با اینکه آنها دو نفر و دارای دو شخصیت و دو کار متفاوتند؛ اما گوینده، با یک نحو اعتبار و قرارداد، سخن و کار شخص دیگری را بهعنوان سخن و کار خودش محسوب میکند؛ آیا چیزی که در آیه بیعت مطرح شده است، از همین قبیل است؟ یا اینکه مسئله در آنجا متفاوت است و این نحوه سخن گفتن، بهخاطر این است که انبیاء و اولیاء الهی(ع)، به مقام فنای در حضرت حق رسیدهاند؛ بهگونهای که انانیت و هویتشان در حضرت حق، فانی شده است و در قبال حضرت حق، هیچ بیگانگی برای آنان باقی نمانده است؛ لذا بهگونه حقیقی و نه مجازی، هر نحوه ارتباط با آنان همان ارتباط با خداست؟
با دقت در خود آیه بیعت که حضرت رضا(ع) به آن استناد کردند، میتوان پاسخ به این پرسش را از خود آیه استخراج نمود. بیانش این است که کلمه انّما در جمله [إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ] موجب حصر در مفعول «یبایعون» است؛ بر اساس این حصر، آنان که با پیامبر(ص) بیعت میکنند، فقط و فقط و انحصاراً با خدا بیعت میکنند؛ این معنای انّما در این جمله است؛ اما این انحصار در صورتی تحقق مییابد که پیامبر اکرم(ص) هیچ أنانیتی مغایر با هویت خداوند در او باقی نمانده باشد؛ بلکه کاملاً در حضرت حق، فانی شده باشد؛ زیرا اگر هرگونه هویت مغایری برای پیامبر اکرم(ص) باقی باشد، باید گفت طبق فرض، بیعتکنندگان با دو شخصیت متغایر بیعت میکنند و نه منحصراً با خدا؛ و این خلاف حصری است که در آیه آمده است؛ بنابراین باید گفت، أنانیت پیامبر(ص) کاملاً در حضرت حق، فانی گشته و از ینرو اسناد هر فعلی و ارتباطی به پیامبر اکرم(ص) حقیقتا و بدون هرگونه مجازگویی، اسناد حقیقی به خداوند است.
این مقام فنای در حضرت حق، اختصاص به پیامبر(ص) ندارد؛ بلکه ائمه اطهار(س) که از اولیای الهی هستند نیز، به مقام فنای در حضرت حق نائل شدهاند؛ بنابراین همان رابطهای که برای پیامبر اکرم(ص) اثبات شد، برای ائمه اطهار و از جمله حضرت سیدالشهداء(ع) نیز محقق است؛ از ینرو اسناد هر فعلی و ارتباطی به ائمه اطهار(س) واقعاً اسناد حقیقی به خداوند است و لذا در روایاتی که قبلا اشاره شد، زیارت ائمه و مخصوصا زیارت حضرت سید الشهداء(ع) حقیقتاً و بدون هرگونه مجازگویی زیارت خداست و این نکتهای است که با جملاتی نظیر آنچه در ادامه خواهد آمد، در آن روایات به آن اشاره یا تصریح شده است:
۱. «مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ(ع) یَوْمَ عَرَفَةَ، کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِه»؛ (هر کس در روز عرفه حسین(ع) را زیارت کند، همانند آن است که خدا را در عرشش زیارت کرده است).
۲. «مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ(ع) فِی النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ… هُوَ فِی حَدِّ مَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ»؛ (هر کس در نیمه شعبان حسین(ع) را زیارت کند، او در جایگاه کسی است که خدا را در عرشش زیارت کرده است) .
۳.«مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِیعَبْدِاللَّهِ(ع) بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ کُرْسِیِّه»؛ (هرکس اباعبدالله حسین(ع) را در کنار شط فرات زیارت کند، همانند آن است که خدا را در بالای کرسی فرمانرواییش زیارت کرده است).