امام حسین(ع) دعایی دارند بهنام دعای عرفه؛ مضامین این دعا خیلی بالاست که امام حسین(ع) عصر عرفه در عرفات این دعا را خواندند. در وسط دعا یک جمله دارند که به دنیا و آنچه در دنیاست، ارزش دارد و از نورانیت خاصی برخوردار است. جمله این است که میفرماید: «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَمَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک...» (بحارالأنوار، ج 95، ص 226)؛ خدایا! آنکه تو را دارد، چه ندارد و کسی که تو را ندارد، چه دارد؟
تأثیر سوء خداناباوری در زندگی انسان
قرآن روی این جمله امام حسین(ع) زیاد پافشاری شده است. قرآن میفرماید: کسی که خدا را نداشته باشد، زندگی او تاریک است.
[أَوْ کَظُلُماتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ] (نور، 40)؛ میفرماید زندگی منهای خدا، تاریک تاریک است. میفرماید: زندگی منهای خدا بهاندازهای نگرانکننده است که انسان خودباختگی پیدا میکند. میرسد به آنجا که همه چیز را فراموش میکند؛ حتی خودش. بعد میفرماید:
[ومَنْ لَمْ یَجْعَلِ اَللّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ] (نور، 40)؛ اگر نور خدا نباشد، اگر زندگی با خدا نباشد، این زندگی تاریک است. اگر بخواهیم زندگی روشن باشد، باید خدا روی زندگی حکمفرما باشد. اگر نور خدا در زندگی ما باشد، دست عنایت خدا روی زندگی ما باشد، زندگی نورانی است؛ هم در دنیا و هم در آخرت.
در آیه دیگر میفرماید: [فَأَیُّ اَلْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ] (أنعام، 81) چه کسی استحقاق این را دارد که امنیت دل داشته باشد؟ یک زندگی منهای غم و غصه و دلهره و اضطراب خاطر و منهای نگرانی داشته باشد؟ زندگی که پربرکت و پرسعادت باشد؟
قرآن جواب میدهد: [اَلَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ] (أنعام، 82)؛ کسانی که بهراستی مؤمند و در زندگی آنها گناه نیست.
بعد تکرار میکند و میفرماید: [أُولئِکَ لَهُمُ اَلْأَمْنُ] (أنعام، 82)؛ اینها حتماً امنیّت دل دارند، حتماً یک زندگی پربرکتی دارند. بعد هم میفرماید: [وَهُمْ مُهْتَدُونَ] (رعد، 31)؛ دست عنایت خدا روی این زندگی است. همان که آقا امام حسین(ع) میفرمایند: وقتی خدا در زندگی باشد، همه چیز هست. نظیر اطاق تاریکی که وقتی کلید آن را بزنند، اطاق روشن میشود. اگر کلید را نزنند و زندگی منهای خدا باشد، تاریک و وحشتناک است.
آثار سوء گناه
قرآن میفرماید: [لایَزالُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا تُصِیبُهُمْ بِما صَنَعُوا قارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیباً مِنْ دارِهِمْ] (حج، 31)
زندگی که منهای خدا باشد، دائماً کوبندگی دارد. از این غم رها میشود و غم دیگر میآید و از این غصه رها میشود، غصه دیگر میآید. در دنیا غم روی غم و غصه روی غصه و در آخرت نیز غم روی غم و غصه روی غصه است. این آیه میفرماید: زندگی منهای خدا، نهتنها کوبندگی برای خودش، بلکه کوبندگی برای زن و بچه و اطرافیانش هم دارد.
بهعنوان مثال شما در اطاق نشستهاید و این اطاق روشن است. اگر کلید را پایین بزنید، زندگی تاریک میشود. نهتنها برای خودت بلکه برای زن و بچهات هم تاریک میشود.
تشبیه معقول به محسوس در قرآن
[وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ اَلسَّماءِ فَتَخْطَفُهُ اَلطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ اَلرِّیحُ فِی مَکانٍ سَحِیقٍ] (حج، 31)؛ کسی از بالا مثلاً از هواپیما پرت شود در زمینی که در آن زمین هیچکس نباشد، چقدر نگرانکننده است! قرآن میفرماید: اگر لاشخورها هم اطرافش را بگیرند، نگرانی روی نگرانی است. زندگی منهای خدا، چنین است.
روز عاشورا امام حسین(ع) خطبه شیرینی دارد و جمله اول آن خطبه همین است: «اللَهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی کُلِّ کَرْبٍ» (الارشاد، ج 2، ص 96)؛ خدایا! روز عاشوراست؛ اما پناهم تویی و پناهی ندارم به غیر از تو. اگر انسان در زندگی بتواند، این را بهراستی بگوید و پناهی نباشد جز خدا و نظری نباشد جز خدا؛ آنگاه دست پروردگار عالم روی سرش است.
پوچی زندگی بدون خدا
آیهای در قرآن داریم که این آیه کوچک است؛ اما خیلی شیرین است و این کلام امام حسین(ع) را خوب معنا میکند. میفرماید: [کَذلِکَ حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ اَلْمُؤْمِنِینَ] (یونس، 103)؛ مؤمن به ما حق دارد که ما کمکش کنیم. بعد قرآن میفرماید: حتماً چنین است: [وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ اَلْمُؤْمِنِینَ] (روم، 47)؛ مؤمن به ما حق دارد که ما کمککار او باشیم و دست ما روی سرش باشد و نگذاریم بلغزد و نگذاریم که دشمن بر او مسلّط شود. در دنیا دست ما روی سر او و در آخرت هم، دست ما روی سر او باشد و من از همه شما تقاضا دارم، این آیه شریفه و این جمله امام حسین(ع) را همیشه بخوانید. آن وقتی که حالی پیدا میکنی بگو: «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ»؛ خدایا کسی که تو را دارد، چه ندارد؟«وَمَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک»؛ خدایا کسی که تو را ندارد، چه دارد؟
بعد همین آیه را بخوانید که: [کَذلِکَ حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ اَلْمُؤْمِنِینَ]؛ مؤمن به ما حق دارد که در بنبستها به فریادش برسیم. گرههای کور او را باز کنیم. [وَکانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ اَلْمُؤْمِنِینَ]؛ مؤمن به ما حق دارد و کمکش کنیم. حتی برسد به آنجا که اگر نمیداند چه کند، الهام پیدا کند. [إِنْ تَتَّقُوا اَللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً] (أنفال، 29)؛ اگر کسی متّقی باشد و زندگی او توأم با خدا باشد، میرسد به آنجا که الهام پیدا میکند. در بنبستها میداند که کجا رود و چه کند. در بنبستها میفهمد که باید چه کند
گفتم ارزش این روایت از دنیا و آنچه در دنیاست، بیشتر است. خوشا به حال کسی که درک این مطالب را بکند و با خدا زمزمه داشته باشد! راوی میگوید: امام حسین(ع) در روز عرفه مثل باران گریه میکرد و در وسط دعا میفرمود: «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَمَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک...»؛ خدایا کسی که تو را دارد، چه ندارد؟ کسی که تو را گم کرده است و ندارد، چه دارد؟