printlogo


printlogo


نگاهی به مدیریت عاشورا
سخن در مدیریت عاشوراست؛ همان مدیریتی که بعد از قریب ۱۴۰۰ سال، درخشنده و تحسین‌برانگیز است. این مدیریت به عمق اهدافش رسید؛ دستاورهای شگفت‌انگیزی را به ارمغان آورد و درس‌ها و عبرت‌های فراوانی را عرضه کرد. مدیریت، دانش و هنر بکارگیری منابع برای دست‌یابی به اهداف است؛ گاهی به‌جای بکارگیری، از واژه هدایت و یا بسیج منابع استفاده می‌شود، منابع شامل افراد، تجهیزات، اطلاعات و اعتبارات است. امام حسین(ع) منابع را جهت تحقق اهداف بکارگرفت. دو پرسش کلی و اساسی در اینجا قابل طرح است؛ اول اینکه اهداف مدیریتی عاشورا چیست؟ و دوم اینکه شیوه بکارگیری منابع برای تحقق اهداف کدامند؟ در این نوشتار، تنها پرسش اول مورد بررسی قرار می‌گیرد و پرسش دوم، مجال دیگری می‌طلبد.

هدف نقطه‌ای است که تلاش‌ها معطوف به آن است. آن‌حضرت هنگام خروج از مدینه تصریح می‌کند که هدفش اصلاح امت است، آنجا که می‌فرماید: «انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی وابی ارید ان امر بالمعروف وانهی عن المنکر» بر این اساس، حضرت با هدف اصلاح امت، دست به امر به معروف و نهی از منکر زد و در راستای رسالت خویش که هدایت امت بود، خود را موظف به اصلاح امت جدش از طریق امر به معروف و نهی از منکر دانست. حقیقت آن است که پس از ارتحال پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص)، انحراف بزرگی در مسأله خلافت شکل گرفت که این انحراف، در سال ۶۱ هجری به اوج خود رسید؛ انحراف به‌قدری عمیق و شدید بود که امّت اسلام مبتلا به خلیفه‌ای فاسق و فاجر گردیده بود، معروف و منکر جابه‌جا شده بود، حلال خدا، حرام و حرام الهی، حلال شده بود. اشرافی‌گری رواج یافته بود، بدعت‌ها شکل گرفته بود، بیت‌المال مسلمین چپاول می‌شد، احکام اسلام تعطیل شده بود و حتی ظواهر اسلام نیز، با روی کار آمدن خلیفه جدید، به چالش کشیده می‌شد؛ زیرا خلیفه علناً گناه می‌کرد، شراب‌خواری و میمون‌بازی می‌کرد. در چنین فضایی سیدالشهداء(ع) فرمود: «فان السنه قد امیتت وان البدعه قد احییت». سنت الهی مرده و بدعت‌های ضد اسلامی زنده شده بود و این، یعنی پایان اسلام.  در جای دیگر فرمود: «علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید.» با این حساب حضرت، باید طبق تکلیفی که داشت، به اصلاح امت مبادرت می‌ورزید؛ بنابراین اصلاح امت، اصلی‌ترین هدف بود. برای رسیدن به این هدف، همه منابع را بکارگرفت و اقدامات فراوانی را انجام داد؛ از امتناع با بیعت گرفته تا خروج از مدینه به‌همراه خانواده و یارانش و ایراد خطبه‌های فراوان در مکه و ارسال نماینده به کوفه و بصره و حرکت به سمت کوفه و دعوت از چهره‌های تأثیرگذار و...، همگی در راستای همین هدف ارزیابی می‌شود  حضرت در این مسیر،  زنان و فرزندان را نیز با خود همراه کرد؛ زیرا می‌دانست، برای مقابله با این انحراف عظیم، باید بهای سنگینی را پرداخت کند؛ از این‌رو از جان خویش و عزیزانش گذشت و به اسارت زنان و فرزندانش رضایت داد تا امت اسلام اصلاح و دین خدا احیاء شود. این البته هزینه سنگینی بود؛ اما برای مقابله با انحراف و اصلاح امت لازم بود.
اولین اقدام در نسبت به هدف، امتناع از بیعت با یزید بود؛ هنگامی که امام(ع) از مرگ معاویه مطلع شد و حاکم مدینه از او خواست تا با یزید بیعت کند، حضرت امتناع کرد و شبانه به‌همراه ۸۲ نفر از اهل‌بیت و یارانش از مدینه خارج شد. کاروان امام حسین(ع) پنج روز بعد از خروج از مدینه، در سوم شعبان سال ۶۰ هجری وارد شهر مکه شد و مورد استقبال ساکنان مکه و زائران بیت‌الله الحرام قرار گرفت. امام در مکه چهار ماه و پنج روز اقامت کرد؛ ولی در نهایت در هشتم ذی‌الحجه، حج خود را تبدیل به عمره مفرده کرد و از مکه خارج شد. امام می‌دانست، اگر در مکه بماند، به قتل خواهد رسید و حرمت حرم شکسته خواهد شد. این بود که شتابان از مکه خارج و راه عراق را در پیش گرفت. هنگامی که امام در مکه بود، نامه‌های زیادی از سوی کوفیان به آن حضرت رسید. در این نامه‌ها ضمن بیعت با امام(ع) و وعده یاری او، از حضرتش برای کوفه دعوت کرده بودند. امام(ع) پیش از رسیدن به کوفه، از شهادت سفیر خود مسلم‌بن عقیل(ع) و پیمان‌شکنی کوفیان با خبر شد و پس از برخورد با سپاه حربن یزید ریاحی، به سمت کربلا رفت و در آنجا با سپاه عمرسعد مواجه شد و در روز عاشورا، پس از رویارویی و درگیری، خود به‌همراه یاران و نزدیکانش شهید شدند و زنان و فرزندانش به اسارت رفتند. در ادامه این نهضت، حضرت امام سجاد(ع) و زینب کبری(س)، واقعه کربلا را تشریح و برای زنده نگه داشتن آن تلاش‌ها کردند.
البته اهداف دیگری نیز برای نهضت عاشورا ذکر کرده‌اند؛ از جمله امر به معروف و نهی از منکر، تشکیل حکومت، شهادت، شفاعت امت، رسوایی بنی‌امیه، تخریب حکومت امویان، که این موارد نیاز به بررسی دارد.
امر به معروف و نهی از منکر، ماهیت قیام امام حسین(ع) است؛ نه هدف. به‌عبارت دیگر برای اصلاح امت، امر به معروف و نهی از منکر لازم است و مجموعه اقدامات حضرت از مدینه تا کربلا، ذیل امر به معروف و نهی از منکر قرار می گیرد. حضرت در خطبه‌های فراوانی که در مسیر مدینه تا کربلا داشت، روشنگری و حقایق را تبیین کرد و مردم را از معروف و منکر مطلع ساخت و آنان را از بیعت با یزید پرهیز داد.
شهادت نیز مانند امر به معروف، هدف نیست که خود وسیله‌ای برای اصلاح امت و احیای دین است. امام در مسیراصلاح امت و احیای دین، از جان خویش نیز گذشت. در زیارت اربعین می‌خوانیم: «بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله وحیره الضلاله»؛ جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند. رها شدن از جهل و ضلالت، مقدمه اصلاح و یا عین اصلاح امت است؛ یعنی عاقل شدن و هدایت مردم هدف است؛ اما شهادت هدف نیست که وسیله نیل به هدف است؛ البته با اندک مسامحه‌ای می‌توان، شهادت را هدف واسط برای اصلاح امت و احیای دین تصور کرد. این نکته را نباید از نظر دور داشت که اهداف، حالت پلکانی دارد و هر هدفی نسبت به مرحله و هدف بالاتر می‌تواند وسیله باشد.
اما مقام شفاعت نیز، هدف نیست که پاداش شهادت آن‌حضرت است که با ابتلائات عظیم به ایشان اعطا گردیده است؛ یعنی طبق احادیثی، رسول‌خدا(ص) پاداش شهادت حضرت امام حسین(ع) را به‌صورت حق شفاعت برای گنهکاران امت از خداوند دریافت کرده است و رسیدن به شفاعت، هدف نهضت نمی‌تواند باشد.
اما اهدافی از قبیل مبارزه با سلطان ستمگر، سست شدن بنیان حکومت بنی‌امیه و نابودی حکومت یزید، از اهداف واسط یا مقدمی برای اصلاح امت هستند؛ یعنی برای اصلاح امت، باید در مقابل ظالم ایستاد مقاومت کرد. آن‌حضرت با ایراد خطبه‌ها و افشاگری‌های پی در پی، حکومت یزید را متزلزل ساخت و زمینه نابودی آن را فراهم ساخت.
در خصوص تشکیل حکومت نیز، سخن فراوان است. برخی آن را از اهداف نهضت ذکر کرده‌اند؛ البته حضرت در هیچ کجا به آن تصریح نکرده و شاید هیچ اراده جدی نیز برای آن نداشته است؛ به‌دلیل آنکه شناخت عمیقی از مردم آن روزگار به‌ویژه کوفیان داشت؛ مضاف بر اینکه از سوی برخی از دوستداران نیز، از رفتن به کوفه منع می‌شد. آری برای آنکه آیندگان نگویند که چرا امام دعوت مردم کوفه را بی‌پاسخ گذاشت و برای تشکیل حکومت اقدام نکرد، ناگزیر شد، از مکه به سوی عراق حرکت کند؛ اما قبل از رسیدن به کوفه مشخص گردید که کوفیان به دعوت و بیعت خود پای‌بند و وفادار نیستند و تشکیل حکومت به‌عنوان هدف قابل تحقق نیست؛ از این‌رو نمی‌توان آن را به‌عنوان هدف نهضت ذکر کرد.
بنابراین هدف اصلی، همان اصلاح امت و احیای دین خداست و اگر نهضت اباعبدالله(ع) نبود، اکنون خبری از اسلام نبود. با این حال برخی، میان اهداف و نتایج نهضت خلط کرده و نتایج را به‌جای اهداف ذکر کرده‌اند؛ برای مثال رسوا شدن بنی‌امیه را هدف ذکر کرده‌اند که این در حقیقت دستاورد یا نتیجه نهضت است؛ البته نتایج این نهضت فراوان است برخی از آن‌ها عبارتند از: ۱. قطع نفوذ دینی بنی‌امیه بر افکار مردم؛ ۲. احساس گناه و شرم‌ساری در جامعه به‌خاطر یاری نکردن حق و کوتاهی در ادای تکلیف و شکل‌گیری نهضت توابین و قیام مختار‌؛ ۳. فرو ریختن ترس‌ها و رعب‌ها از اقدام و قیام بر ضد ستم؛ ۴. رسوایی یزیدیان و حزب حاکم اموی؛ ۵. پدید آمدن انقلاب‌های متعدد با الهام از حماسه کربلا؛ ۶. الهام‌بخشی عاشورا به همه نهضت‌های رهایی‌بخش و حرکت‌های انقلابی تاریخ؛ ۷. تبدیل شدن «کربلا» به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت برای نسل‌های انقلابی شیعه ۸. به وجود آمدن پایگاه نیرومند و عمیق و گسترده تبلیغی و سازندگی در طول تاریخ بر محور شخصیت و شهادت سیدالشهداء(ع).
اما موارد دیگری وجود دارد که ذیل هیچ‌یک از اهداف و نتایج نمی‌گنجد؛ از قبیل آزادگی، عزّت، عمل به تکلیف، ایثار و فداکاری، قربانی کردن همه چیز برای خدا، صبر و استقامت، شهادت‌طلبی و شجاعت، تعهد و مسئولیت، صداقت و وفاداری، قاطعیت در راه هدف، دفاع از امامت و ولایت، دفاع و پاسداری از دین و ارزش‌ها، تولی و تبری، ستیز با ستم و ستمگران، مبارزه با فساد و مفسدان، دستور به نیکی‌ها، پرهیز از بدی‌ها و زشتی‌ها، انس با قرآن، ترویج فرهنگ نماز، نهراسیدن از نیروی دشمن، پرهیز از سستی و تنبلی در برابر تجاوز به ارزش‌ها، افشای چهره دشمنان اسلام، توجّه به معنویات حتّی در جبهه جنگ، نفی نژادپرستی، توبه، دعا، استغفار، تسلیم در برابر خدا و قیام برای خدا. این موارد را می‌توان از درس‌ها و عبرت‌های نهضت عاشورا دانست.
اکنون جا دارد که این پرسش مطرح شود که مدیریت این نهضت چگونه توانست، به هدفش دست یابد و دستاوردها، درس‌ها و عبرت‌هایش را این‌چنین زیبا در معرض همگان قرار دهد؟  آن‌حضرت چگونه مدیریت کرد که شعاع نهضتش بعد از ۱۳۸۲ سال، هنوز پرفروغ است و گویی هنوز در خط مقدم مبارزه با جبهه شیطان و ولایت طاغوت قرار دارد و اصلاح امت اسلامی را نشانه رفته است؟ عاشورا اصلاح‌گر امت‌ها و احیاءکننده دین خدا در همه قرون و اعصار است. حقیقتاً این مدیریت شگفت‌انگیز با آن اهداف والا و اقدامات شورانگیزش و با آن درس‌ها و عبرت‌هایش، حکومت طاغوتیان را تا ابد به چالش می‌کشاند.