آیتاللهالعظمی جوادی آملی در دیدار جمعی از اساتید دانشگاههای آمریکا و کانادا
انسان ابدی، توشه ابدی میخواهد
جمعی از اساتید دانشگاههای آمریکا و کانادا با حضور در بیت حضرت آیتالله جوادی آملی در احمدآباد دماوند، با ایشان دیدار و گفتوگو کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء، این مرجع تقلید در این دیدار اظهار کردند: دو مطلب اساسی است که میتواند زادراه شما باشد؛ یکی مطلب عمیق علمی است که آن ارتباط انسان با خداست و مطلب دوم، ارتباط انسان با انسان و جهان خلقت است که باید ببینیم، چگونه هست!؟
معظمله بیان کردند: در این دو بعد، هیچ اختلافی بین انبیاء(ع) نیست؛ یعنی اینکه با آفریدگارمان چه رابطهای و با آفریدهها چه ارتباطی داشته باشیم! حرف همه انبیاء(ع) مخصوصا وجود مبارک حضرت مسیح(ع) و پیغمبر اسلام(ص) یکی است. ممکن است، در کیفیت و خصوصیات عبادات بر اثر اختلاف زمین و زمان فرق کرده باشد؛ وگرنه انبیا حرف همدیگر را تصدیق میکنند و پیامبر گرامی اسلام(ص)، حرف همه پیامبران(ع) را تصدیق کرده است.
ایشان در بیان مشکل اساسی و مشترک بین انسانها، ابراز داشتند: چه غرب و چه شرق دو جنگ تلخ جهانی را تجربه کرده و الآن هم، جنگهای نیابتی را تجربه میکنند و بسیاری از کارخانههای اسلحهسازی شبانهروز دارند کار میکنند. آن مشکل اساسی این هشت میلیارد انسان بهاستثنای افراد اندک، این است که اصلاً فکر نمیکنند وقتی مردند، آیا مثل یک درخت سبزی هستند که هیزم میشوند که در اینصورت کسی کاری ندارد و نمیپرسد که آنهنگام که سبز بودی، آیا میوه و بار میدادی یا تیغ و خار! و یا اینکه مثل پرندهای هستند که آزاد میشوند که در اینصورت سؤال میشود که پس به کجا میروند؟!
ایشان بیان کردند: انبیاء(ع) آمدند، اول بشر را زنده کنند به روح علمی و این زنده به خوابرفته را به معرفتهای دینی بیدار کنند! سپس آن حرف نهایی را به آنها بزنند که تمام معلومات، چه آسمانی، چه زمینی، چه مربوط به انسان، چه مربوط به جهان و هر آنچه را خدا آفرید، مثلث آفرید؛ آن عنصرهای سهگانه عبارت از این است: [قال ربنا الذي أعطى كل شيء خلقه ثم هدى]؛ وقتی فرعون به موسی(ع) گفت: شما از طرف خدا آمدید و این خدا کیست؟ موسی(ع) فرمود: خدای من کسی است که هر چیزی را که آفرید، مثلث آفرید؛ ضلع اول نظام فاعلی که چه کسی آفرید، ضلع دوم نظام داخلی که چگونه آفرید و ضلع سوم نظام غایی که برای چه آفرید؛ هیچچیزی نیست که بدون فاعل باشد، عالمانه و محققانه ساخته نشده باشد و بیهدف خلق شده باشد!
معظمله خاطرنشان کردند: برای اینکه فرق مثلث و مثله مشخصتر شود، مثالی بزنیم و آن این است که انسان دارای یک مغز، قلب و اعضای جوارحی و بدنی است و اگر اینها را از کار بیندازند و جان او را بگیرند و فقط یک بدن سردخانهای بگذارند، میگویند: این بدن را مثله کرده و تکهتکه کردهاند. اگر صدها سال کسی فقط لاشهها را ببیند، انسانشناس نخواهد شد؛ زیرا انسان سردخانهای روح و قلب و مغز و عواطف ندارد؛ لذا علمی که از معلوم سردخانهای به دست بیایید، علم سرخانهای است. آنچه الآن در دانشگاهها هست، این است که با مثله سر و کار دارد؛ یعنی ضلع نظام فاعلی را از آن گرفت؛ لذا سؤال «چه کسی آفرید؟» سؤال بیجوابی است. ضلع نظام غایی را که ضلع سوم است، از آن گرفت؛ لذا سؤال «برای چه آفرید؟» سؤال بیجوابی است. این مثلثمثله شده، یک مرده سردخانهای است؛ درحالیکه انبیاء(ع) و مخصوصاً پیامبر گرامی اسلام(ص) و حضرت مسیح(ع) آمدند که بگویند، جهان نظام فاعلی دارد و خدا همهچیز را آفرید؛ نظام داخلی دارد و خدا همهچیز را منظم، عالمانه و محققانه و با حفظ همه عناصر داخلی آفرید و نظام غایی دارد و خداوند همهچیز را هدفمند آفرید و اینها همه آیت و نشانه خالقیت خدا هستند.
حضرت آیتالله جوادی آملی بیان کردند: خداوند برای بشر، ابدیت قائل است و انسان ابدی، رهتوشه ابدی میخواهد. فرمود: قافله انسان در راه است تا به مقصد برسد و مسافر، زاد راه و توشه میخواهد، هم برای راه و هم برای وقتی به مقصد رسید و زاد راه هم دو اصل اساسی است: اینکه نه بیراهه برود و نه راه کسی را ببندد! اینکه انسان راه خود را برود و راه کسی را نبندد، این دو راه به یک شاهراه وصل است و آن شاهراه، پیوند ما و خدای یگانه است!
این مرجع تقلید ادامه دادند: این دو راه را از دو طریق به ما نشان داده است یکی از درون ما که همان فطرت است که همه در این اصل شریک هستند و راه دوم، انبیاء(ع) هستند که از راه وحی آمدند تا این فطرت ما را شکوفا کنند، همه انسانها همانطور که از لحاظ بدنی و جسمی از منظره خوب، غذا و خوراکی خوب و لباس خوب لذت میبرند، از نظر معنویت هم، از ادب، انسانیت، کرامت، اخلاق، وفای به عهد و امانتداری لذت میبرند.
ایشان در پایان اظهار کردند: سلام ما را به مردم متدین و موحدان غرب برسانید و بدانید که مشکل انسان یک چیز است و آن این است که خواب هستیم و انبیاء(ع) آمدند ما را بیدار کنند و بعد از بیداری به ما بفمانند، شما با مردن پرواز میکنید نه اینکه بپوسید. فرق است بین پوسیدن و از پوست به در آمدن؛ انبیاء(ع) آمدند تا به ما بگویند: شما برای همیشه زندهاید و از پوست به در میآیید و هرگز نمیمیرید!