اشاره: شصت و دومین سالگرد واقعه تلخ و فاجعه أسفانگیز عصر روز 25 شوّال مطابق با دوم فروردینماه سال 1342 که مراسم عزای امام صادق(ع) در همین مکان بامکانت و پرشرافت یعنی مدرسه مبارکه فیضیه، برپا گردیده بود و حوزه علمیه، زعما و بزرگان در سوگ آنبزرگ به ماتم و عزا نشسته بودند، دژخیمان رژیم پلید پهلوی به سربازان امام زمان(عج) و شاگردان امام صادق(ع) هجمه آوردند و برخی را شهید و برخی را مجروح و مصدوم ساختند و جنایتی بزرگ خلق کردند و این اقدام سرآغاز یک نهضت عظیم و بزرگ گردید.
آیتالله حسینی خراسانی، عضو فقهای شورای نگهبان، در مراسم عزاداری شهادت امام صادق(ع) و آئین گرامیداشت شهدای حادثه مدرسه فیضیه در سال ۱۳۴۲، که هر ساله از طرف بیت مکرم آیتاللهالعظمی گلپایگانی(ره) در این مدرسه برگزار میگردد، طی سخنانی ضمن تشریح ابعاد مختلف حادثه فجیعه مدرسه فیضیه به تبیین حوزه علمیه مورد رضایت امام صادق(ع) و حوزه انقلابی و کارآمد پرداخت که گزارشی مختصر در شمارگان قبلی منتشر گردید متن تفصیلی آن در این شماره تقدیم میشود.
مجلس یادگاری آیتاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حائری(ره)از شصت و دو سال قبل از این؛ یعنی دوم فروردینماه سال 1342، در همین مکان باشرافت و باعظمت، مجلس عزای امام صادق(ع) برگزار میشود؛ البته این مجلس یادگاری آیات عظام شیخ عبدالکریم حائری، صدر، حجت و بروجردی(قد) است؛ اما بهفاصله دو سال از رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی(قد)، فقیه اهلالبیت(ع) آیتاللهالعظمی سید محمدرضا گلپایگانی حشرهالله مع مولاه و مولانا ابیعبدالله الصادق(ع)، مجلس عزای امام صادق را در مدرسه فیضیه مجدداً احیاء میکنند. چون نظر این بزرگان این است که عزت و شرافت و بقاء و استقلال شیعه از قال الصادق(ع) است و این مجلس را همه ساله برگزار میکردند.
گزارشی از فاجعه فیضیه 1342 بهاقتضای آن روزگار و شرایط خاص سیاسی که به وجود آمده است، از سراسر کشور مردم در آن روز در مدرسه فیضیه حضور یافتند و طبق اسناد و گزارشهایی که شاهدان عینی آن واقعه نقل کردهاند، محوطه مدرسه فیضیه مملو از جمعیت بود که ناگاه جمعیتی مزدور از عناصر رژیمی ضد اسلامی و ضد قرآنی که در مجلس با لباس مبدل حضور یافته بودند، شرارت و شیطنت میکنند و مجلس را به هم میزنند و سخنرانان محترم مجلس سعی میکنند که نظم مجلس را حفظ کنند؛ ولی آنها وقاحت میکنند و در نتیجه وضع مجلس متشنج میشود و بعضی همچون حجت-الاسلام و المسلمین شهید سیدیونس رودباری را از بالای پشت بام مدرسه به زیر انداخته و به شهادت میرسانند و عدهای را هم از طبقه دوم به پایین پرت میکنند و دست و پا و سر و سینهشان میشکند و عدهای هم مجروح و مصدوم میشوند و عمامهها را با یک وضع عجیبی از سر طلبهها گرفته و در وسط مدرسه جمع میکنند و حجرهها را غارت میکنند و کتابها را داخل محوطه مدرسه میریزند و جالب این است که سخنران آن جلسه که خطیب نامی آن روزگار حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای آلطاها و خطیب زبردست آن روزگار حجتالاسلام والمسلمین انصاری قمی بوده است، در معرض خطر قرار میگیرند؛ حتی قصد جان بنیانگذار و بانی مجلس، فقیه اهلالبیت حضرت آیتاللهالعظمی گلپایگانی(قد) را که در مجلس حضور داشتند و از شاهدان عینی آن ماجرا هستند، میکنند و ملازمان ایشان کمک میکنند که ایشان در یک حجرهای مورد حفاظت قرار بگیرند. در آن روز دامادشان جناب آقای علوی و برادر داماد دیگرشان آیتالله علی صافی گلپایگانی نیز مصدوم میشود.
فاجعه فیضیه در خاطرات آیتاللهالعظمی سید محمدرضا گلپایگانی(ره)برای اینکه به عمق این فاجعه بهتر و بیشتر واقف شویم و بعد معلوم شود که به چه جرمی، این اتفاق روی داده است، از زبان یکی از شاهدان عینی واقعه که خود صاحب مجلس است و آن اجتماع بزرگ، به دعوت او صورت گرفته است؛ یعنی آیتاللهالعظمی آقای سید محمدرضا گلپایگانی(رض) که در خاطراتی از ایشان به روایت اسناد نقل شده است، عرایضی داشته باشم.
ایشان در خاطراتشان میفرمایند:
«حادثه فجیعه مدرسه فیضیه که در مجلسی که از جانب حقیر بهمنظور عزاداری تشکیل شده بود، پیش آمد و خود به چشم خود دیدم که مأمورین جنایتکار بیجهت به طلاب و علما و مسلمانان بیدفاع که از نقاط مختلفه آمده بودند، حمله برده و آن اعمال وحشیانه را مرتکب شدند».
این نگاه این مرجع است. این تحلیل این فقیه است. این گزارش این بزرگ است. آنها چه میخواستند؟ چرا این اتفاق در روز شهادت امام صادق(ع) پیش آمد؟ آنها هم فهمیدهاند که عزت شیعه از قال الصادق(ع) است، آنها میخواستند، کار ناتمام عفریتهای بنیامیه و ابلیسهای بنیالعباس را تمام کنند و قال الصادق(ع) را از جامعه بشری و شیعی بگیرند و امام صادق(ع) را به فراموشی بسپارند.
فاجعه فیضیه 1342، سرآغاز شکلگیری انقلاب اسلامیاجازه بدهید از این فرصت و مجال نورانی که برایم حاصل شده است، استفاده کنم و این نکته را یادآور شوم:
ما همیشه نقطه آغاز نهضت باشکوه روحانیت را به زعامت و امامت امام امت، فخر روزگار، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، امام خمینی(رض)، 15 خرداد 42 میدانیم؛ درحالیکه به یک معنا آغاز آن نهضت باشکوه که امروز بهحول و قوه الهی و به دعای خیر حضرت بقیةالله ارواحنا فداه و با فداکاری و پایمردی ملت با نجابت ایران همچنان قدرتمندانه به مسیر پرشکوه خودش ادامه میدهد، دوم فرودینماه سال 1342 است که بهفاصله سهماه از آن، 15 خرداد خلق شد؛ ولی در حد فاصل دوم فروردین تا 15 خرداد، علما فریاد زدند، افشاگری نموده و افکار را روشن کردند. علما وظایف ملت را بیان و خطر ناشی از ناحیه رژیم منحوس شاهنشاهی را به ملت گوشزد کردند که در نتیجه این افشاگریها، 15 خرداد به وجود آمد و کانون، مبدأ و آغاز 15 خرداد هم، همین مکان شریف بود که تا به امروز، همه قدرتهای شیطانی را به چالش کشیده است و در حقیقت، مایه افتخار و سرافرازی امام صادق(ع) در سطح جهانی شده است.
حوزه باید انقلابی بماند!این نکته را برادران عزیز من، روحانیون جوان و طلاب فاضل ملاحظه کنند و با تاریخ نهضت و ریشههای اصلی آن آشنا بشوند. در این جریان مراجع همه با هم، همراه و همصدا و ید واحده بودند که امت پشت سرشان قرار گرفتند و در نتیجه آن، رژیم منحوس مورد حمایت قدرتهای شیطانی را درهم شکستند. این مسأله را باید عرض کنم که
امروز بحث حوزه انقلابی و حوزه تراز انقلاب اسلامی مطرح است. رهبری معظم و مکرم انقلاب، خطاب به حوزه پرصلابت و همیشه سرافراز قم فرمود: حوزه باید انقلابی بماند، انقلابی بیندیشد و انقلابی عمل کند و امروز هم این گفتمان شایعی است؛ گفتمان حوزه در تراز انقلاب اسلامی.
سؤالی که مطرح میشود، این است که حوزه انقلابی چه حوزهای است؟ حوزه انقلابی؛ یعنی حوزه مورد انتظار امام صادق(ع). حوزه مورد انتظار امام صادق(ع)، حوزهای است که از نظر بنیه علمی قوی باشد تا دنیا را در برابر خودش خاضع کند و برای دنیا حرف داشته باشد.
حوزه مورد رضایت امام صادق(ع)اینگونه نبوده است که تربیت چهار هزار شاگرد سهل و آسان باشد؛ به این معنا که همه شرایط و زمینهها فراهم باشد که امام صادق(ع) شاگردپروی نماید؛ بلکه عفریتها کارشکنی میکردند و در همان شرایط سخت و دشوار، امام صادق(ع) موفق شد که چهار هزار شاگرد تربیت نماید. یکی از شاگردان این مکتب، جناب ابانبن تغلب است. طبق گزارش جناب نجاشی در فهرست یا در کتاب رجالش، امام باقر(ع) خطاب به ابان فرمودند: «اجلس فی مسجد المدینة وأفتِ الناس؛ فإنّی أحبّ أنیُرى فی شیعتی مثلک» (مستدرکالوسائل، ج 17، ص 315؛ رجال ابنداوود، ص 10، شماره 4؛ رجال علّامه حلّى(ره)، ص 21؛ رجال نجاشى، ص 10)؛ در مسجد مدینه بنشین و براى مردم (پیروان همه مذاهب) فتوا بده که من دوست مىدارم، در بین شیعیانم امثال تو دیده شوند.
ما میتوانیم بگوییم: امام باقر(ع) میفرمایند: آقای سید محمدرضا گلپایگانی! اجلس فی جامع القم وأفت الناس فانی احب أنیری فی شیعتی مثلک. ما میتوانیم ادعا کنیم، امام باقر(ع) میفرمایند: ای سیدروحالله خمینی! اجلس فی مسجد جامع بقم وأفت الناس فانی احب أن یری فی شیعتی مثلک؛ و امروز هم بهفضل پروردگار و دعای حضرت ولیعصر(عج) میبینیم که کسانی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) از ایشان رضایتمندی کامل دارند، در کرسی مقدس و باعظمت فتوا مینشینند و فقه امام صادق(ع) را به جهانیان عرضه مینمایند و به مشتاقان و علاقهمندان و مقلدان خودشان فتوا دهند.
این ابانبن تغلب کسی است که وقتی امام صادق(ع) خبر رحلت او را دریافت کرد، فرمود: «أما والله، لقد أوجع قلبی موت أبان» (وسائل الشیعة ط-آلالبیت(ع)، ج 30 ص 23)؛ دوستان من شیعیان من بدانید! بهخدا سوگند! از دریافت خبر تأسفانگیز مرگ ابانبن تغلب قلبم به درد آمد.
ما میتوانیم بگوییم: رحلت مرجع لایق و صالح آیتاللهالعظمی گلپایگانی(ره) قلب امام صادق(ع) را به درد آورد.
ما میتوانیم بگوییم: رحلت بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، صاحب نهضت 15 خرداد و صاحب این همه شوکت و عزت جهانی برای شیعه، قلب امام صادق(ع) را به درد آورد.
غرضم این است که باید حوزه علمیهای داشته باشیم که خروجی و حاصل و نتیجه آن، ابانبن تغلبها باشند که امام از تصدی کرسی و منصب و شأن شریف فتوا برای آنها رضایتمندی کامل داشته باشد و اگر از دنیا رفتند، مرگ آنها قلب امام صادق(ع) را به درد بیاورد. این حوزه، حوزه در تراز انقلاب و مورد انتظار امام صادق(ع) است. عزیزان حوزههای علمیه شیعه، حوزه پرصلابت و همیشه سرافراز و سربلند علمیه قم، یادگار امام صادق(ع) است.
این یادگاری را باید حفظ کنیم.
تهیه و تنظیم:حمید کرمی