printlogo


printlogo


ملاک‌های تشخیص و راه‌های مقابله با تحریف شخصیت و سخنان امام خمینی(قد)
امروز با وجود پیشرفت‌های فراهم آمده نسبت به دسترسی به اطلاعات و منابع، در وضعیت کنونی تحریف‌های فراوانی در ارائه اطلاعات و انتقال پیام‌ها در عرصه رسانه‌ها وجود دارد که به جرئت می‌توان گفت؛ تحریف‌ها نه‌تنها کاهش نیافته؛ بلکه شیوه تحریف تغییر کرده و به‌عبارتی مدرن شده است؛ چرا‌که عرضه انبوه اطلاعات و گستردگی آن، می‌تواند روی حقایق و واقعیت‌ها را بپوشاند و توجه ذهن حقیقت‌جو را دچار رهزنی کرده و آن را از درک واقعیت‌ها ناتوان نماید.

تحریف یکی از ابزارهای دشمنان اسلام در طول تاریخ بوده است و مناسب‌ترین هدف برای این کار، جوانان هستند؛ چراکه چارچوب فکری جوان در دوران جوانی هنوز درحال شکل‌گیری است و تحریف مانند ویروسی است که به جان ذهن، قلب و اراده جوان می‌افتد و همچون موریانه‌ای از درون آن را می‌خورد و پایه‌های اعتقادی را سست می‌کند.
تحریف به‌معنای عام آن یعنی دگرگون سازی گفتار، نوشتار، اندیشه، عمل و شخصیت تأثیرگذار که دارای اقسامی است و مهم‌ترین آن عبارت‌اند از: 1. تحریف لفظی ؛ 2. تحریف معنوی؛ 3. تحریف عملی ؛4. تحریف مواضع.

  تحریف لفظی: منظور از تحریف لفظی، همان تغییر کلمات و جمله‌هایی است که از گوینده صادر گردیده؛ به‌گونه‌ای کاهشی، افزایشی و موضعی انجام شود. مقصود از تحریف کاهشی این است که تحریف‌کننده با حذف بخشی از نوشتار و یا گفتار، به تغییر مفاد سخن بپردازد و مقصود از تحریف افزایشی این است که تحریف‌کننده با افزودن جمله‌ای، کلمه‌ای و یا حتی یک حرف، به نوشته و یا گفته فرد، مضمون آن را دگرگون کند و معنای مطابق اندیشه خود را در آن جاسازی کند و مراد از تحریف موضعی، جابه‌جایی کلمه‌ها و جمله‌هاست که تحریف‌گر به‌جای افزودن از حجم سخن یا کاهش آن، با تصرف در ترکیب جمله و ساختار و احیاناً تغییر اندک، همانند تقدیم و تأخیر در آن، سعی می‌کند به هدف خود؛ یعنی وارونگی آموزه و پیام متن برسد.تحریف معنوی: مراد از تحریف معنوی این است که تصرف تحریف‌کننده در نوشته و گفتار به‌گونه‌ای باشد که در عناصر لفظی و بیان هیچ تغییر و تصرفی انجام نمی‌دهد؛ امّا آن اثر چنان معنی و تفسیر می‌شود که منظور صادرکننده متن نیست و به‌عبارتی می‌توان گفت، منحرف کردن روح و معنای آن می‌باشد.

  تحریف عملی: مقصود از تحریف عملی آن است که برخلاف خواسته متن عمل شود. اگر مفاد گفتار و نوشتار امر و عمل است، به ترک و نهی تبدیل می‌شود و اگر نهی و ترک است، به امر و عمل مبدل می‌شود.درخصوص موضوعی که ما به آن می‌پردازیم، منظور از تحریف امام خمینی، تحریف خط فکری و شخصیت امام است؛ شخصیت امام خمینی(قد) نماد انقلاب اسلامی ایران است. نظرات، روش و واکنش‌های امام خمینی برابر موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی به‌مثابه سرمشق‌های اصلی حرکت مردم ایران و همه مسلمانان جهان محسوب می‌شود. متأسفانه در دوران پس از امام، برخی از افراد، جریان‌ها و گروه‌های سیاسی برای تحقق اهداف و اغراض خود، به تحریف شخصیت و سخنان امام روی آوردند. ضرورت حفاظت از فرهنگ امام به‌عنوان مهم‌ترین نقشه راهبردی انقلاب اسلامی برای نسل‌های کنونی و آینده بر کسی پوشیده نیست. سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که مگر شخصیت‌ها را هم می‌توان تحریف کرد؟ تحریف شخصیت‌ها به چه معناست؟ در جواب باید گفت که تحریف شخصیت‌ها، به تحریف ارکان فکری آنهاست، به تحریف منظومه فکری آنهاست، به قلب مفاهیم از معنای اصلی‌شان در معانی فرعی و حاشیه‌ای است؛ هنگامی که ارکان فکری و اندیشه‌ای شخصیتی بزرگ همچون امام خمینی(ره)، یا مجهول بماند یا غلط معنا شود، قطعاً تحریف صورت گرفته است.
یکی از مهمترین کارکردهای تحریف، از الگو انداختن شخصیت‌هاست؛ هنگامی که اندیشه شخصیتی چون امام، درست معنا نشود و یا حتی برعکس معنا شود، جوان امروز و نسل‌های بعدی، دیگر نمی‌توانند امام را الگوی تام و تمام خود قرار دهند. به‌همین جهت، امام را نباید صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی دانست، بعضی دقیقاً دنبال القای همین هستند. تفسیر آنها از امام، همان شخصیت محترمی است که روزی در تاریخ درخشید، فعال، مفید و پرکار بود، برای ملت خود خدمتی کرد و امروز از دنیا رفته و در جمع ما نیست و ما همه‌ساله وظیفه داریم تا از ایشان تجلیل کنیم.

  مصادیق و نمونههایی از تحریف1. یکی از مصادیق و نمونه‌هایی از تحریف تفسیربه‌رأی و قرائت‌های ناصحیح از اندیشه‌های امام خمینی(ره) می‌باشد؛ به‌عنوان مثال: برخی از تحریف‌گران درصددند، از امام راحل چهره‌ای همراه با تسامح و تساهل ارائه کنند که قائل به اسلام رحمانی و بنا به نقل و قول‌های بی‌پایه، مخالف شعار مرگ بر آمریکا بوده است. آنها به دنبال تحریف رویکرد انقلابی، عدالت‌خواهی و استکبارستیزی امام خمینی(ره) هستند؛ به‌رغم اینکه سیره امام خمینی(ره) همواره بر ساده‌زیستی و بی‌رغبتی به تجملات دنیا بوده است، برخی از این تحریف‌گران این وجه را نادیده گرفته و به دنبال این هستند که ادبیات کاخ‌نشینی به جای فرهنگ کوخ‌نشینی بر جامعه حاکم شود و مسئولان به تجملات روی بیاورند.
2. تمسک به متشابهات (تکرار نوادر بیانات و مواضع امام) و فراموش کردن محکمات اندیشه و رهنمودهای امام خمینی(ره) از جمله مصادیق تحریف به‌شمار می‌رود؛ چنانکه ادعا و ارائه تفسیر جمهوری‌خواهانه غربی از امام و حذف بقیه ابعاد و اهداف داخلی و جهانی انقلاب اسلامی، از جمله این موارد می‌باشد. عده‌ای تلاش می‌نمایند، تفسیری جمهوری‌خواهانه از امام ارائه دهند که مورد تأیید غرب نیز باشد. بخشی از این جریانات سیاسی، از ۲۱ جلد صحیفه امام(قد) فقط به یک جمله اکتفا می‌کنند که «میزان رأی ملت است» و حتی جمله بعد از آن را نیز سانسور می‌کنند؛ درحالی‌که انقلاب امام(ره) ده‌ها بُعد و هدف مشخص و اعلام‌شده دارد که از عدم جدایی دین از سیاست تا استکبارستیزی را در بر می‌گیرد. جهانی بودن نهضت، حذف نظام‌های فاسدی که بر پایه صهیونیسم، امپریالیسم و کمونیسم بنا شده‌اند، حمایت از محرومین و مستضعفین در سراسر جهان، اجرای عدالت در جامعه اسلامی، تلاش جهت وحدت امت اسلامی، نفی اشرافی‌گری در حوزه حاکمان، مردم‌سالاری و ... از جمله اهداف امام است. اما نسل سوم و چهارم انقلاب، وقتی اهداف امام را از دهان برخی این جریانات می‌شنود، غیر از «جمهوری» و «دموکراسی» هیچ هدف مشخصی را از امام نمی‌داند. ابعاد فرامرزی امام، توسط برخی افراد و جریانات به‌صورت صد درصد پنهان می‌شود. این جریانات سیاسی از بیست و یک جلد صحیفه امام، فقط به یک جمله اکتفا می‌کنند که «میزان رأی ملت است» و حتی جمله بعد از آن را نیز سانسور می‌کنند.
3. حذف جنبه‌های انقلابی شخصیت امام، از جمله مهمترین مصادیق تحریف ایشان است؛ چنانکه برخی از افرادی که مدعی نقش‌آفرینی در انقلاب هستند و در حال حاضر از انقلابی‌گری به پراگماتسیم یا واقع‌گرایی محض رسیده یا در بین دو راه مبارزه یا زندگی، زندگی را انتخاب کرده‌اند، امام را طوری تفسیر و معرفی می‌نمایند که نسل امروز گمان می‌کند، امام یک عنصر منفعل، حاشیه‌نشین، تشریفاتی و تزئینی بوده است. حال آنکه ادبیات به‌جامانده از امام نشان می‌دهد که هر قدر امام از صدر انقلاب دور می‌شود، چهره انقلابی‌اش برافروخته‌تر می‌شود. بدون تردید اگر مکتوبات سال ۱۳۶۷ امام را در اختیار یک ادیب قرار دهیم و سن نویسنده را جویا شویم، فردی زیر ۳۰ سال را معرفی خواهد نمود؛ بنابراین امام، انقلابی بودن را «احساسی بودن» نمی‌دانست؛ بلکه وارد شدن به سازش‌های عزت‌سوز را مانع می‌دید و به‌همین دلیل می‌فرمود: «گمان نکنید ما راه سازش با جهان‌خواران را نمی‌دانیم؛ اما هیهات که سیراب‌شدگان کوثر عاشورا به ملت خود خیانت کنند».
4. یکی از مصادیق تحریف در بستر ارائه اطلاعات فراتر از مکتوبات و صوت‌های موجود امام خمینی(قد) می‌باشد؛ البته امام راحل، صوت و دست‌خط خود را ملاک و مرجع مراجعه مردم به جهت‌گیری و محتوای اندیشه خود می‌دانند و راه‌های دیگر را بسته‌اند؛ چنانکه ممکن است، برخی در فضای گفت‌وشنود و تبادل و بحث، مطلبی را گفته یا شنیده باشند؛ اما آنچه به عرصه عمومی سرازیر می‌شود، دیدگاه‌های رسمی و علنی امام است؛ بنابراین برخی از نیرو‌های صدر انقلاب که در چرخه مردم‌سالاری بالا و پایین می‌شوند، به دنبال بر حق بودن مواضع خود می‌گردند و برای مجاب کردن دیگران، مرتب به فضای غیررسمی امام رفت و برگشت دارند و بعضاً اطلاعاتی را ارائه می‌دهند که سامانه فکری جوانانی را که امام را ندیده و از صحیفه ایشان سیراب می‌شوند، به هم می‌ریزند. این روش می‌تواند در ایجاد تردید‌ها و دوگانگی‌ها مؤثر باشد. بررسی‌ها نشان می‌دهد، افرادی که این‌گونه از امام مایه می‌گذارند یا دنبال اثبات خود هستند و یا در اثبات ناحق شمردن دیگران قدم برمی‌دارند. به هر حال جامع دیدن امام خمینی(قد) اصل مهمی می‌باشد و فراموشی آن، معمولاً توسط کسانی صورت می‌گیرد که امام را طوری تفسیر می‌نمایند تا با نقطه‌ای که خود ایستاده‌اند، هماهنگ شود.

 راه مقابله و جلوگیری از تحریف امام(قد)
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جهت حفظ راه امام و نیز مقابله با تحریف ایشان می‌فرمایند: «اگر ملّت ایران بخواهد، این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند، تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد، اگر شخصیّت امام تحریف شد، بد معرّفی شد، غلط معرّفی شد، همه‌ این خطرات بزرگ متوجّه ملّت ایران خواهد شد؛ اینجاست که خطر تحریف امام به‌عنوان یک هشدار باید در گوش و چشم مسئولان کشور، صاحب‌نظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام، کسانی که علاقه‌ به این راه دارند و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهیان، حوزویان تلقّی بشود».
با دقت در بیانات معظم له درمی‌یابیم که منظور از تحریف امام، تحریف خط فکری و شخصیت امام است؛ سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که مگر شخصیت‌ها را هم می‌توان تحریف کرد؟ تحریف شخصیت‌ها به چه معناست؟ در جواب باید گفت که تحریف شخصیت‌ها، به تحریف ارکان فکری آنهاست، به تحریف منظومه فکری آنهاست، به قلب مفاهیم از معنای اصلی‌شان در معانی فرعی و حاشیه‌ای است. هنگامی که ارکان فکری و اندیشه‌ای شخصیتی بزرگ همچون امام خمینی(ره) مجهول بماند یا غلط معنا شود، قطعاً تحریف صورت گرفته است.
مقام معظم رهبری فرمودند: «منظومه‌ فکری امام، دارای خصوصیّات کامل یک مکتب فکری و اجتماعی و سیاسی است. اوّلاً متّکی و مبتنی بر یک جهان‌بینی است که این جهان‌بینی عبارت است از توحید. همه‌ فعّالیّت او، همه‌ منطق او مبتنی بود بر توحید که زیربنای اصلی همه‌ تفکّرات اسلامی است؛ همچنین در مکتب فکری امام، ضدّیت با استبداد و ضدّیت با استکبار، حرف اوّل را می‌زند؛ این آن چیزی است که ملّت ایران هم، آن را حس می کرد. ملّت‌های مسلمان دیگر؛ بلکه ملّت‌های غیرمسلمان [هم‌] آن را حس کردند؛ برای همین این دعوت گسترش پیدا کرد». 
هنگامی که اندیشه شخصیتی چون امام، درست معنا نشود و یا حتی برعکس معنا شود، جوان امروز و نسل‌های بعدی دیگر نمی‌تواند امام را الگوی تام و تمام خود قرار دهد. عظمت برخی شخصیت‌ها باعث می‌شود تا فرصت تخریب از دشمن گرفته شود؛ لذا دشمنان آگاهانه به تحریف آن شخصیت روی می‌آورند که البته تأثیرش از تخریب نیز بیشتر است.
بی‌گمان شناخت شاکله اصلی فکر و اندیشه امام و استخراج نقشه راه انقلاب اسلامی، از فکر امام موجب بهره‌برداری حداکثری از این مکتب فکری می‌شود و راه تحریف را سد می‌کند. باید با شناخت این اصول مانع از تحریف آن شویم. در غیر این‌صورت، برداشت از امام، یک برداشت سلیقه‌ای می‌شود. برداشت سلیقه‌ای از امام ممنوع است. اگر هر کسی به میل خود هرچه بخواهد، از امام برداشت کند، باب تحریف باز می‌شود؛ البته عدم برخورد گزینشی با اصول، یکی از موارد مهمی است که در خلال رجوع به بیانات امام(قد) باید در نظر داشت.
به هر حال اصول امام آن دسته از مطالبی است که جزء بینات است و قابل انکار نیست. در طول سال‌های متمادی چه قبل از تشکیل حکومت اسلامی، چه در دوران تشکیل حکومت اسلامی، چه در دوران جنگ تحمیلی هشت‌ساله، چه قبل از آن و چه بعد از آن، این اصول را امام در بیانات خود مدام تکرار کرده است.

  شاخصههای اصلی مکتب فکری امام
1. جهانبینی توحیدی: شالوده و زیربنای نظام فکری حضرت امام(قد) در تمامی مراحل زندگی، توحید بوده است. با مطالعه آثار حضرت امام، شاهد جاری بودن روح توحید در تمام مراحل سلوکی ایشان هستیم.
2. جهاد: با اینکه حضرت امام در اوج قله فلسفه، فقاهت و عرفان ایستاده؛ اما آنچه منظومه فکری ایشان را جهت داده، می‌توان در آیه شریفه: [جاهِدوا فِی‌اللهِ حَقَّ جِهادِه] خلاصه کرد. قطعاً در طول تاریخ و در زمان حیات امام(قد) نیز بودند کسانی که به‌لحاظ علمی جزء وزنه‌های علمی حوزه محسوب می‌شدند؛ امّا تفاوت کلیدی امام با آنان را باید در جایی دیگر جستجو کرد. امام ذوب در جهاد فی‌سبیل‌الله بود. جهاد نه‌تنها به زندگی علمی امام؛ بلکه به تمام شئونات فردی و اجتماعی امام جهت داده بود؛ به‌گونه‌ای که شخصیت اصلی امام را می‌توان در تحقق آیات جهاد در قرآن دانست.
3. اعتقاد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی است: امام از ابتدا معتقد بودند که کار را باید به مردم سپرد. تمرکز قدرت در بین عده‌ای از مسئولان و در جایی خاص را، آفت‌زا می‌دانستند. واگذاری اقتصاد به مردم و تأکید بر نقش نظارتی دولت از جمله بیانات صریح ایشان است.
4. یکی از اصول مسلم امام خمینی(ره)، طرفداری از محرومان و مستضعفان و برقراری عدالت اجتماعی است. امام بارها و بارها با اشرافی‌گری و روحیه کاخ‌نشینی و اسراف و بریز و بپاش و استفاده نادرست از بیت‌المال مخالفت کرده و مسئولان را به‌جد از چنین کارهایی بر حذر داشته‌اند. در مقیاس جهانی هم، امام خمینی(قد) دفاع و طرفداری از مظلومین عالم و مخالفت با ظالم را همواره مورد توجه قرار می‌دادند. امام خمینی(قد) از روز اول نهضت از مردم مظلوم فلسطین دفاع کردند و خود را حامی آنان دانستند. همچنین از سایر ملت‌های مظلوم منطقه در افغانستان، لبنان، سوریه، عراق و … حمایت کردند. اعلام آخرین جمعه ماه مبارک به‌عنوان روز جهانی قدس، ابتکاری از سوی امام بود که تا امروز دشمن را رسوا و موجب حمایت از مظلومین شده است.
5.  تأکید بر استقلال کشور و ردّ سلطهپذیری از جمله دیگر اصول اندیشه امام است. استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملّت. امام با تمام وجود از روز اول به دنبال استقلال کشور بودند و با هر حرکتی که مخل استقلال بود، به‌جد مخالفت کردند. متأسفانه امروز می‌بینیم که برخی نویسندگان و گویندگان در زبان یا در شعار، دنبال آزادی‌های فردی هستند و در روزنامه‌ها و مجلات متعدد این را می‌نویسند؛ امّا همزمان علیه استقلال کشور حرف می‌زنند و قلم‌فرسایی می‌کنند، این یک تناقض است. چطور ممکن است، آزادی فردیِ اشخاص محترم باشد؛ امّا آزادی یک ملّت، آزادی در مقیاس یک کشور در مقابل تحریم‌های مخالفان و بیگانگان محترم نباشد.
با توجه به اصولی که از آن یاد کردیم، می‌توانیم یک شاکله اصلی از مکتب فکری و شخصیت ایشان داشته باشیم که با عنایت به منظومه فکری و شخصیتی امام، جلوی بسیاری از خوانش‌های غلط از شخصیت آن تا حدودی گرفته می‌شود.
..............................................

​​​​​​​    پی نوشت
1. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست‌ و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره)14/03/1394؛
2. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست‌ و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره)14/03/1394.