printlogo


printlogo


اخلاق در حوزه - شماره 748
باطن روزه
باطن روزه به‌قدری نیرومند است که انسان را بر جهان طبیعت به اذن خدا پیروز می‌کند. در واقع باطن روزه به‌صورت لقای خدا ظهور می‌کند و برای انسان، همتی بالاتر از لقای حق وجود ندارد.

 نکوهش شکمبارگی
ماه مبارک رمضان فرصت مناسبی است برای پی بردن به اسرار عالم. باید به‌همان مقدار غذایی که نیروی انسان را تأمین کند، بسنده کرد. هیچ کس با پرخوری به جایی نمی‌رسد. در تعبیرات اخلاقی اسلام آمده است که: «ما ملأ آدمى وعاءً شراً من البطن»؛1 انسان هیچ ظرفی را به بدی ظرف شکم پر نکرده است. شکم که پر شد، راه فهم مسدود می‌شود،. انسان پرخور هرگز چیزفهم نیست و هرگز به اسرار و باطن عالم پی نخواهد برد.
شکم‌بارگی، بی‌ارادگی و خمودی می‌آورد و رعایت اعتدال در خوردن، سلامتی، طول عمر و نورانیت دل می‌بخشد. خوردن بیش از حدّ، هم روح را سرگرم می‌کند تا غذای زاید، هضم شود و هم بدن را به سوخت و ساز بیشتری وادار می‌سازد و سرانجام انسان را زودتر از موعد از پا درمی‌آورد؛ نوعاً انسان‌های پرخور، عمر طولانی ندارند.
زیاده‌روی در خوردن، بر کسالت و خواب می‌افزاید. وقتی اصحاب رسول‌خدا(ص) حضور آن‌حضرت شرفیاب می‌شدند، حضرت از آنان می‌پرسید: «هل من مبشّرات»؛2 شب گذشته چه خوابی دیدید که موجب بشارت باشد؟ انسان می‌خوابد که چیز بفهمد؛ نه آنکه زیاد بخورد تا بیشتر بخوابد.
شخصی در محضر رسول خدا(ص)آروغ زد. حضرت فرمود: کمتر بخور! شایسته نیست انسان آن‌قدر بخورد که وقتی در جمع دیگران نشسته، آروغ بزند: «أقصر من جشائک فإنّ أطول الناس جوعاً یوم القیامة أکثرهم شبعاً فی الدنیا»3 گرسنه‌ترین افراد در قیامت کسانی هستند که در دنیا سیرترین افراد بودند.
در حالات امیرمؤمنان(ع) نقل شده که حضرت روزی به باغبانش فرمود: غذایی داری؟ عرض کرد: غذای ساده‌ای دارم که شایسته شما نیست. از کدوی بی‌روغن غذایی تهیه کرده‌ام. فرمود: حاضر کن! حضرت دستان خود را شست و آن غذا را میل فرمود. سپس به شکم خود اشاره کرد و گفت: شکمی که با این غذای ساده سیر می‌شود! بدا به حال کسی که شکم او وی را به آتش ببرد!4
از برجسته ترین وظایف در ماه مبارک رمضان، آزاد شدن و رهیدن است. انسان باید این قفس‌ها و میله‌های پولادین را که با دست خود ساخته، بشکند.
راه آزادی، استغفار و طب آمرزش است. از این رو گفته‌اند: در شبانه‌روز چندین بار بگویید: «استغفر الله ربی وأتوب إلیه».5 در نماز و غیر نماز برای خود و دیگران طلب آمرزش کنید؛ نه برای رهایی از آتش و نه برای رفتن به بهشت و متنعم شدن در آن؛ بلکه باید هدف بالاتر از این مسائل باشد.

 درجات تقوا و لقای حق
روزه برای این است که انسان به تقوا برسد: ]لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ[6 و انسان با تقوا دو درجه دارد: یکی همان بهشتی که در آن نعمت‌های فراوان موجود است: ]إِنَّ المُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ[7 و این برای لذایذ ظاهری است. یکی هم مقام عنداللهی شدن است؛ ]فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ[8 در این مرحله دیگر سخن از سیب و گلابی نیست؛ چون جنت و نهر، مأکولات و مشروبات از آن جسم و بدن اوست؛ امّا لقای حق برای روح اوست. این سرّ و باطن روزه است.
انسان مگر نمی‌خواهد در آن عالم مُطیّب و معطّر باشد. آنجا که دیگر سخن از آهو و نافه آهو نیست که عطری داشته باشد. آنجا روزه است که انسان را معطّر می‌کند. باطن روزه به‌صورت عطر ظهور می‌کند؛ آن هم در سطح بدن و اما مافوق آن را خدای سبحان می‌داند که چیست؟
از امام صادق(ع) نقل شده که اگر کسی در روز گرمی روزه بگیرد و تشنه شود، خدای سبحان هزار فرشته را موکّل می‌کند تا چهره او را مسح کنند و تا هنگام افطار به او بشارت دهند و هنگام افطار خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید: «ماأطیب ریحُک و روحک! یا ملائکتی أشهدوا أنّی غفرت له»؛9 عجب معطری و چه بوی خوبی داری! فرشتگان من شاهد باشید که من او را آمرزیدم.
..............................................

​​​​​​​    پینوشتها
1. بحارالأنوار، ج63، 330؛
2. الکافی، ج8، ص90؛
3. وسائل‌الشیعه، ج16، ص410؛
4. الکنی والألقاب، ج3، ص138؛
5. پیامبر(ص) فرمود: «من هر شبانه‌روز هفتاد مرتبه استغفار می‌کنم»: (بحارالانوار، ج17، ص44).
6. سوره بقره، آیه 183؛
7. سوره قمر، آیه 54؛
8. سوره قمر، آیه 55؛
9. روضة‌المتقین، ج3، ص228.