printlogo


printlogo


در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی مطرح شد   
۱۰ بازیگر مهم جریانات اخیر کشور را بشناسیم

حوادث اخیر کشور و برهم خوردن نظم در برخی از امور اجتماعی، باعث ایجاد فضای خاصی در کشور شد که ناگزیر، باعث ایجاد خرده تحولات در جامعه شد.
بخشی از این مسئله پیرامون موضوعاتی چون حجاب، آزادی‌های گسترده خارج از حدود دینی، رخ‌نمایی مسائلی چون نقش‌آفرینی جدید سلبریتی‌ها و بازیگران جدید در جامعه ایرانی، از موضوعاتی بود که به‌شکل عریان خود را به منصه ظهور رساند.
در همین راستا حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی، مسئول دفتر اجتماعی سیاسی حوزه‌های علمیه کشور، در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه، به بیان برخی از موارد از جمله بازیگران صحنه اغتشاشات پرداخت. بخش اول این گفت‌وگو را بخوانید:
موضوع سخن، تحلیلی از اغتشاشات اخیر و توضیحی نسبت به بایسته‌های حوزویان نسبت به این جریان است. مطالب لازم را در شش محور کلی خدمت طلاب و فضلا تقدیم می‌کنم.

 محور اول: نبرد بین جبهه حق و باطل
قرآن کریم بیان می‌کند که چه بسیار انسان‌هایی بودند که در طول تاریخ راه پیامبران را سد کردند و چه مؤمنان پاکی که به جنگ با مستکبران رفتند. تاریخ خلقت انسان تاکنون پر است، از درگیری بین جبهه حق و باطل.
انقلاب اسلامی که استمرار راه انبیا و ائمه(ع) بوده است، برای استمرار حق، تحقق یافته است و امام راحل پرچم را گرفتند و پس از ایشان نیز مقام معظم رهبری پرچم را به دست گرفتند و دو هدف اقامه حق و آرمان‌های دین در ایران و همچنین جریان‌سازی این حرکت در جهان بود. از دیگر سوی امکان ندارد که تصور کنیم، روزی جریان باطل در برابر ما آرام بگیرند.
۴۳ سال است که دشمنان موضع تهاجمی و فتنه‌گرانه و کینه‌توزانه علیه ما دارند و یک روز نیز، از این کار باز نایستاده‌اند. از جنگ تحمیلی تا جریان ترورها تا حملات هوایی و جنگ و تحریم اقتصادی، توطئه‌های سیاسی، نفوذ و.. همه و همه، از جمله هجمات دشمنان انقلاب اسلامی علیه ما بوده است.

  محور دوم: جنگ ترکیبی و بازیگران آن در تحولات اخیر ایران
​​​​​​​
آنچه در مدت اخیر شاهد آن بوده‌ایم، جنگ ترکیبی است. جنگ ترکیبی دو معنی دارد؛ یعنی بازیگران این حوادث، یک‌گونه نبودند. در جریان ترورها معمولاً یک گروه وارد عمل می‌شدند؛ ولی در این اغشتاشات، حداقل ۱۰ گروه بودند. در دیگر سوی، این اغتشاشات دارای عوامل متعدد بود که از شبهه‌افکنی تا عوامل دیگر را شامل می‌شد. در این جریان انواع و ابزار کار متعدد است. گاهی این جنگ، جنگ شناختی است که وارد این جریان شده است.
از منظر عوامل و بازیگران این جریان، باید گفت که در این حوادث، شاهد ۱۰ نوع بازیگر هستیم.
عامل و بازیگر اول، مستکبران عالم و جریان ارتجاع عرب( در رأس آن عربستان سعودی) هستند.
 سهم این گروه‌ها نیز مشخص است. برنامه‌ریزی اولیه از سوی استکبار جهانی است و طرح و سناریوی اصلی توسط آنها تدوین شده است. کار دوم آنها، مدیریت و کار سوم آنها نیز پشتیبانی است که شامل پشتیبانی مدیریتی و برنامه‌ای، پشتیبانی مالی و نظامی بود. بیش از 3 هزار اسلحه تاکنون توسط نیروهای نظامی و امنیتی ایران از منتقل‌کنندگان سلاح به ایران کشف شده است که قطعاً رقم اسلحه‌هایی که آنها برای حضور در ایران تدارک دیده‌اند، بیش از چند هزار اسلحه است.
عامل دوم: گروهکهای فراری ضد انقلاب هستند.
 این گروهک‌ها تنوع گسترده‌ای دارند که شامل سلطنت‌طلب‌ها، گروه‌های کمونیستی، کوموله، گروه‌های چپ‌گرا مثل منافقین، خلق کرد و خلق عرب و خلق بلوچ، زحمت‌کشان، نهضت آزادی، جبهه ملی و ده‌ها گروه دیگر می‌شوند که بسیار فعال، فعال و نیمه‌فعال هستند.
البته این گروهک‌ها گاهی ضد هم عمل می‌کنند. منافقین و سلطنت‌طلب‌ها کاملاً ضد هم هستند؛ ولی در موضوع مبارزه با جمهوری اسلامی، کاملاً در کنار هم قرار گرفتند. در این میان، گروهک‌های وهابی هم قرار دارند. بسیاری از این گروه‌ها دارای شبکه‌های ماهواره‌ای هستند.
عامل سوم، مزدوران داخلی جریانات و بازیگران بیرونی این صحنه هستند.
 مزدورانی در صحنه داخلی وجود دارند که حاضر هستند، برای پول هر کاری انجام دهند. بسیاری از افراد با یک سرمایه مادی بدون اینکه عضو گروهی باشند، در صحنه تخریب‌ها و قتل‌ها حضور جدی دارند. یکی از این نمونه‌ها، فتنه قتل‌های زنجیره‌‌ای و روزنامه‌های زنجیره‌ای در کشور بود. به این معنی که هر قتلی به‌شکل زنجیره‌ای در همه روزنامه‌ها منتشر می‌شد. وقتی وزارت اطلاعات این موضوع را پیگیری کرد، متوجه شد که حساب‌های مالی فعال شده است. این جریان، در میان برخی رسانه‌ای‌ها شکل گرفت.
چهارمین بازیگر این صحنه، سلبریتیها و مشاهیر منحرف جامعه ما بودند.
عده‌ای از افراد که به این سلبریتی‌ها مراجعه داشتند، در معرض بیانیه‌ها و تحریکات آنها قرار گرفتند. سلبریتی به‌معنی چهره‌های مشهوری هستند که در بین مردم دارای معروفیت هستند. برخی از این افراد که دارای انحراف فکری و تحت تأثیر جریان‌های رسانه‌ای باطل قرار داشتند، لب به سخن گشودند.
برخی از این افراد از میان هنرپیشگان بودند، دسته‌ای از بین ورزشکاران بودند و عده‌ای نیز، از بین روحانیون بودند. بیست‌و‌پنج نفر از میان طلبه‌ها، در این جریان حضور داشتند. دو نکته نسبت به این گروه قابل بیان است. سهم این سلبریتی‌ها در آفریدن آتش فتنه‌ای که در ایران ایجاد شد، سهم بسیار بالایی است و متأسفانه این گروه‌ها به کناری رفته و در حاشیه امن نشسته‌اند.
اگر این چهل‌وپنج نفر بیانیه و کلیپ نمی‌دادند و از کشته شدن‌هایی که هنوز به نتیجه نرسیده بودند، حرف نمی‌زدند و بر علیه نظام بلوا به راه نمی‌انداختند، قطعاً این شرایط نیز رخ نمی‌داد. مردم با تحریک این افراد در خیابان‌ها روان شدند. اگر این حرف‌ها زده نمی‌شد، این‌همه انسان در خیابان‌ها، حرم شاهچراغ(ع) و زاهدان کشته نمی‌شدند.
خانم امینی دچار یک فوت مشکوک شد؛ ولی کسی از اصل ماجرا خبر نداشت. مگر چنین چیزی در جامعه رخ نمی‌دهد؟! در بسیاری از دعواها، افراد مظلوم زیادی کشته می‌شوند؛ چرا کسی برای آنها بیانیه نداد؟! چرا جریان شاهچراغ(ع) برای این افراد مهم نبود که بیانیه بدهند؟! متاسفانه سلبریتی‌ها نسبت به این کشته‌های آشکار لب فروبستند. این گروه یک امر موهوم را که مشکوک یا فوق آن، ظالمانه بود را به این شرایط کشاندند.
سخن ما این است که این چهل‌و‌پنج نفر حدس می‌زدند که این فاجعه رخ می‌دهد یا خیر. اگر حدس می‌زدند و راضی هستند، قطعا مجرم واقعی هستند و اگر حدس هم نمی‌زدند باید بدانند که هوش و درایت سیاسی ندارند و به‌همین دلیل هیچی نباید بگویند. اگر هم اشتباه کرده‌اند باید خود را اصلاح کنند که نکردند.
قوه قضائیه و حزب‌الله هم به این گروه کاری ندارند و به راحتی در جای خود نشسته‌اند. این گروه باید مواخذه شوند. شاید نقش آنها از مباشرین حاضر در میدان نیز بیشتر باشد. نقد جدی داریم در این مسئله که این گروه چرا هیچ پاسخگویی ندارند. حوزویان در این زمینه رسالت دارند. حوزویان باید با این آخوندهای سلبریتی برخورد کنند و به سراغ آنها بروند و با پیام و تماس و حضور نزد آنها، شرایط را توضیح دهید تا بفهمند چه اشتباهاتی کردند تا از راه خود برگردند.
بازیگر پنجم این جریان، زیادهطلبان اهلسنت هستند.
حدود ده درصد از جامعه ما اهل‌سنت هستند و دارای حقوق مدنی و شهروندی هستند. تاکنون نیز تقاضاهایی مکرری از نظام داشته‌اند که به آنها جامه عمل پوشانده شده است. نهادهای اجتماعی و مدنی و مذهبی بسیاری از سوی اهل‌سنت در کشور ایجاد شده است و امنیت و فضای کاری آنها نیز توسط نظام اسلامی تأمین شده است.
جمعی از اهل‌سنت زیاده‌طلبی کرده و دنبال فرصت هستند. البته همه اهل‌سنت این‌گونه نیستند؛ ولی فرصت‌طلب‌ها را باید دریافت و مراقب آنها بود. آنها از فوت خانم مهسا امینی بهانه‌ای ساختند که کشور و منطقه سیستان و بلوچستان را به چنان آشوبی کشیدند. این مسائل باید برای این افراد تبیین شود.
بازیگر ششم؛ جمعی از مسئولان ناکارآمد نظام هستند.
ناکامی‌های بسیاری در کشور وجود داشته است که مسئولان بعضاً نتوانسته‌اند، آنها را به‌خوبی مدیریت کنند. مثلاً مسئولان تورم و گرانی و خودروسازی را نتوانستند، به‌خوبی مدیریت کنند. مدیریت ناکارآمد بانک‌ها که میلیاردها وام به افرادی می‌دهند و به بینوایان جامعه وام‌های کوچک را با سخت‌ترین شرایط اعطا می‌کنند. مسئولان بانکی باید پاسخ‌گو باشند که چرا مردم را اذیت می‌کنند.
حق مردم است که از مسئولان ناکارآمد در کشور انتقاد داشته باشند. چرا مدیران خودرویی ایران که خودروی کم‌کیفیت را این قیمت‌های عجیب و غریب به مردم می‌فروشند، محاکمه نمی‌شوند؟ این یک سؤال جدی است که مردم دارند و نباید از آنها به‌راحتی گذشت.
مردم سؤال دارند که چرا اختلاس‌گران محاکمه نمی‌شوند. قوه قضائیه بیان می‌کند که برخی از این افراد محاکمه شده‌اند و مردم نیز می‌گویند که ما ندیدیم. قوه قضاییه درست می‌گوید؛ ولی چون اطلاع‌رسانی نشده است، مردم مطلع نیستند. مرکز رسانه‌ای ما باید این احکام را به مردم و طلاب اطلاع دهد. طلاب و اساتید ما باید از این جریانات مطلع باشند و به جامعه ارائه کنند.
قوه قضائیه در این زمینه دو وظیفه دارد:
نخست مواردی که مجازاتی صورت گرفته است، به اطلاع مردم برساند و دوم، سرعت گرفتن مجازات افراد اختلاس‌گر و سوءاستفاده‌گر.
مثلاً مسکن و شرایط بازار و تورم گسترده و افسار گسیخته، از جمله مهمترین ناکارآمدی‌های بزرگی است که در کشور وجود دارد و باعث نارضایتی‌های مردم شده است. مدیران دستگاه‎های نظام اسلامی سالم هستند؛ ولی اگر در این میان، ده نفر ناسالم و ناکارآمد باشد، کل کار را خراب می‌کند. مدیری که فرزند و افراد آشنای خود را در کارهای مهم و پول‌ساز قرار می‌دهد، قطعاً فساد می‌کند.
بازیگر هفتم، مسئولان فضای مجازی کشور و کاربران بد فضای مجازی کشور است.
فضای مجازی نقش عمده‌ای در این سال‌ها در کشور ما بازی کرده است. دروغ‌پردازی از سوی کاربران فاسد باعث شد که مسائل مختلفی در کشور ایجاد شود. اینستاگرام، تلگرام و واتساپ، محل رشد فسادهای زیادی در کشور شدند.
در فضای مجازی دو عامل نقش‌آفرین بودند. نخست، کاربران بد فضای مجازی و دوم، مسئولان فضای مجازی که کنترلی در این زمینه نکردند. امروزه برخی از آنها از باز شدن این شبکه‌ها سخن می‌گویند که اگر چنین باشد که واقعاً اسف‌بار است. طلاب باید در این زمینه نقش‌آفرین باشند و آسیب‌های گسترده‌ای را که در این حوزه ایجاد شده است، به مردم و مسئولان کشور گوش‌زد کنند و اجازه تکرار این اشتباهات را ندهند.
عنوان می‌کنند که برخی از مردم، کسب و کارهای خود را از این بسترها مدیریت می‌کنند؛ ولی باید جای این بسترها، بسترهای جدید ایجاد کرد.
بازیگر هشتم، لیدرهای میان صحنه اغتشاشات هستند.
در هرجایی که صد یا دویست نفر به میدان می‌آیند، یک درصد یا دو درصد لیدر هستند. این لیدرها حرکت را راه می‌اندازند و مردم را تحریک می‌کنند و بعد خود را کنار می‌کشند. آنها اولین چاقو را نشان می‌دهند و بعد مردم را تحریک می‌کنند که چاقو را وارد کنند. این جمعیت را همین دو درصد می‌چرخانند.
نکته دیگر آن است که لیدرها همیشه خود را از آشوب‌ها کنار می‌کشند و مردم را به میدان می‌آورند و بعد از اینکه این جوانان و افراد فریب‌خورده را به میدان می‌کشانند و میدان را شلوغ می‌کنند، خودشان کنار می‌کشند و به خانه‌های خود می‌روند.
بازیگر نهم، طیف دینگریزان و افرادی هستند که خواهان آزادیهای نامشروع هستند.
یک گروه در جامعه، عیاشی و ابتذال اخلاقی را دوست دارند. یک عده‌ای کشف حجاب و نیمه‌عریانی و عریانی را دوست دارند. برخی فساد جنسی و برخی زنا و همجنس‌بازی را دوست دارند. برخی دوست دارند که به گروهک‌های عرفان‌های کاذب متمایل شوند. این‌ها یک طیف‌هایی از جامعه هستند که به‌بهانه خانم امینی این مسائل را مطرح کردند.
بنده در زندان رفتم و در میان بازداشتی‌ها حضور یافتم. بعضی از آنها می‌گفتند که من را بی‌دلیل گرفتند. وقتی با آنها دست می‌دهیم، تتوهای همجنس‌گرایان و افراد مفسد را که روی دست خود هک کرده‌اند، رو می‌شود.
بازیگر دهم صحنه اغتشاشات، طیف ناراضیان جامعه هستند.
یک طیفی از جامعه ما، از برخی از دستگاه‌های حکومتی و برخی روحانیون ناراضی هستند. این طیف سالم‌ترین طیف هستند. این افراد از گرانی، تورم، فساد، عدم اطلاع‌رسانی و عدم قاطعیت قوه قضائیه در برخورد با مفسدان، تجمل‌گرایی و تشریفات برخی مدیران جامعه، برخی علما و روحانیون و... ناراضی هستند.
ممکن است که یک مدیر و روحانی درآمد‌های مشروعی داشته باشد؛ ولی جامعه انتظار ندارد، از کسی که عالم است و برای مردم از زهد می‌گوید، ماشین و خانه چند میلیاردی ببیند. مردم از وزیر این نظام انتظار ندارند که چند ده میلیارد ثروت داشته باشند. مسئولان و روحانیون کشور ما باید به سمت زهد همه‌جانبه بروند. عالمان زاهد بر دل‌ها حکومت می‌کنند. مردم نسل گذشته با عالمان زاهد مأنوس بودند و عاشق این سبک زندگی شدند.
امام خمینی(قد) ده سال قدرت اول این کشور بودند؛ ولی زمانی که می‌خواستند از دنیا بروند، بیان کردند که یک ریال از ثروت این کشور را استفاده نکردم؛ نمونه دوم، مقام معظم رهبری شاگرد تربیت‌شده امام خمینی(قد) است و سی‌سال از رهبری ایشان می‌گذرد و فرش زیر پای خانواده ایشان فرشی است که ایشان از زمان‌های دور و در زمان طلبگی خریدند.
یکی از بزرگان به دیدار مقام معظم رهبری رفتند و گزارش‌هایی را از وضعیت مشهد دادند. در این جلسه فرزند رهبر انقلاب هم که دوست ایشان بودند، حضور داشتند. پس از جلسه، موعد ناهار شد و به‌دلیل اینکه فضای کاری بود، ناهار را به محضر ایشان آوردند؛ ولی رهبر انقلاب دستور دادند که تنها دو غذا بیاورند و ناهاری برای فرزندشان سفارش ندادند و گفتند که به‌دلیل اینکه فرزند من، برای کار به اینجا نیامده و برای دیدار دوست خود در جلسه حاضر است، نمی‌تواند از این غذا استفاده کند.