اعضای ستاد تجلیل و تکریم سومین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی، ۲۷آذر با آیات عظام نوری همدانی و جوادی آملی بهصورت جداگانه دیدار کردند.
به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیتالله نوری همدانی، در دیدار اعضای ستاد تجلیل و تکریم سومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، شهید حاج قاسم سلیمانی را از نخبگان میدان جهاد در زمان کنونی توصیف و اضافه کردند: ایشان یک فرد عادی نبود. خداوند این مقام و جایگاه ویژه را به افراد عادی عنایت نمیکند؛ بلکه ایشان یک فرد مخلص و از نظر فرهنگ اسلام و اهلبیت(ع) در سطح بسیار بالایی بودند. شهید حاج قاسم سلیمانی از نخبگان و سلحشوران میدان رزم و جهاد در مقابل دشمنان و مستکبران بودند.
معظمله در ادامه، یادآور شدند: حاج قاسم سلیمانی یک شهیدی بود که این راه را یافته و پیموده بود. خداوند دل او را با نور ایمان روشن کرده بود؛ از اینرو با یقین و اعتقاد راسخ سخن میگفت و در این راه با اراده محکم گام برمیداشت و از مشکلات و سختیها ترس و سستی به خود راه نمیداد.
این مرجع تقلید، شناساندن افکار و مجاهدتهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را برای جامعه و بهویژه نسل جوان بسیار ضروری دانسته و خاطرنشان کردند: هر تلاشی در شناساندن کارهای ایشان، مواعظ ایشان و افکار و اندیشههای ایشان صورت بگیرد، بسیار ارزنده و بهجاست و ایشان یک الگوی مناسبی برای جامعه کنونی خصوصاً نسل جوان این کشور میباشد.
حضرت آیتالله نوری همدانی، با اشاره به شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس به دست دولت آمریکا، اظهار کردند: تبری و تولی یکی از ارکان اسلام است و بر ما لازم است که دشمنان و بدخواهان را شناخته و در مقابل آنها بایستیم و آنها را به سزای اعمالشان برسانیم. امام راحل(قد) این راه را بر روی ما گشود و رهبر معظم انقلاب هم، این راه را میپیماید و ما امیدواریم، این انقلاب و این نهضت اسلامی منتهی به ظهور امام زمان(عج) شود؛ از این رو نشر و تبلیغ و بیان رشادتهای مجاهدانی همچون حاج قاسم سلیمانی کار بسیار ارزندهای است.
جهاد سردار سلیمانی برای خدا بود نه از روی وظیفه شرعی و یا شوق بهشتبه گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء، حضرت آیتالله جوادی آملی هم در این دیدار، با گرامیداشت یاد و خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی بیان کردند: چند نکته هست که شاید همه ما توجه به آن هم داشته باشیم؛ نکته اول اینکه خدا انکارشدنی نیست. هیچ ملحدی نیست که خدا را نشناسد؛ زیرا ذات اقدس الهی این پیکر را با توحید ساخت (خلقتُ بیدی)؛ با دست بیدستی خودم تو را ساختم؛ لذا انکارشدنی نیست. نشانه آن اینکه وقتی انسان سوار بر کشتی در دریای طوفانزده و در حال غرق شدن است و به هیچکس دسترسی ندارد، قلب آدمی متوجه خدا هست. این مهم نیست که اصل توحید را قبول داشته باشد یا نداشته باشد. خدا انکارپذیر و فراموششدنی نیست.
معظمله اظهار کردند: مرحوم کلینی(ره) در حدیثی از امام صادق(ع) نقل میکند که خداوند «عارفٌ بالمجهول معروفٌ عند کل جاهل» است. خدا همهچیز را میداند و هیچکس نیست که خدا را نداند؛ لذا هر منکر و کمونیستی خداشناس هست؛ اما در درون درون اوست. وقتی در تنگنا قرار میگیرد، میگوید: خدا! اینگونه نیست که اگر قلبی بخواهد خدایی بیندیشد، زحمت داشته باشد، خیر؛ بلکه باید مواظب باشد تا گرد و غباری بر قلبش ننشیند و اگر نشست، سریع غبارروبی کند! شهید حاج قاسم سلیمانی این فطرت را حفظ کرد و اگر به خصوصیات بشری، غباری نشست، سریع غبارروبی کرد! «آینه شو تا بردت سوی دوست»! چرا ما قاسم سلیمانی نشویم؟!
این مرجع تقلید در بیان نکته دوم اظهار کردند: امیرالمؤمنین(ع) میفرماید که عبادتکنندگان سه دسته هستند؛ بعضی بهخاطر ترس از جهنم، بعضی بهخاطر شوق به بهشت و بعضی «حباً لله»، خدا را عبادت میکنند و من جزء دسته سوم هستم. این فراز نورانی مخصوص نماز و روزه تنها نیست، جهاد هم همین است. بعضی جهاد میکنند؛ چون وظیفه شرعی است، میترسند که اگر جهاد نکنند، خلاف شرعی انجام داده باشند. بعضی جهاد میکنند تا درجاتشان در بهشت بالا برود؛ ولی بعضی فقط برای خدا جهاد میکنند، شهید سلیمانی از این دسته سوم بود. آن شهید اصلاً به این فکر نبود که به بهشت برود، گرچه [به او] بهشت میدهند! «تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن * که دوست خود روش بندهپروری داند»! آدم حیف است که وقتی نزد «کریم» رفت، درخواستی داشته باشد. او خودش ادا میکند! شهید سلیمانی فهمید که در پیش خدا نباید بگوید که من چکار کردم و چکار نکردم. او همه کارهای خود را توفیقات الهی میدانست!
معظمله بیان کردند: نکته سوم بیان نورانی امام سجاد(ع) و دعای آنحضرت در حق رزمندههاست که خدایا آن توفیق را به مجاهدان و رزمندگان بده که آنها هوس سالم برگشتن و زندگی کردن را نداشته باشند، یاد زن و بچه را از یاد اینها ببر! چون کسی که فرزندان خودش را به خدا بسپارد، یقین دارد، خدا بهترین حفظکنندگان است و نگرانی ندارد. شهید قاسم سلیمانی به فکر پشت جبهه نبود، در پیش روی خود «دین»، «قرآن»، «اهلبیت»(ع)، «نظام جمهوری اسلامی» و «ایران» را میدید و آن ایرانی که در روبهرو میدید، غیر از ایرانی است که دیگران در خانه گذاشتند و رفتند! خیلی فرق است! یک وقت هست، کسی میگوید: زودتر جنگ تمام شود تا من به شهر خودم برگردم و گروهی دیگر میگویند: خدایا! من آمدم، دین تو را حفظ کنم؛ نه اینکه سالم برگردم! شاگرد این مکتب، قاسم سلیمانی بود که به فکر این بود تا دین، وطن، کشور، ناموس و آب و خاک را حفظ کند.
ایشان ادامه دادند: این راه برای همه ما باز است؛ هرچند آنچه مربوط به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) میشود، به ادارک ما نیز، درنمیآید که آنها را آرزو کنیم؛ اما مواردی هست که این بزرگان به آنها رسیدهاند، راه هست و افرادی هستند که این راه را رفتهاند. الآن نیز یک عده پیدا میشوند که راه شهید سلیمانی را بروند. چرا ما این راه را نرویم؟!
حضرت آیتالله جوادی آملی در پایان اظهار کردند: انشاءالله خداوند توفیق دهد تا این نظام را تحویل صاحب اصلی آن بدهیم و این امر یقینی است. چرا این امر به دست ما نباشد؟! ما ناامید نیستیم؛ منتها خودمان باید از خواب بهدر آییم، نه بیراهه برویم و نه راه کسی را ببندیم!