گفتاری از حجتالاسلام والمسلمین احمد عابدی، مدیر مدرسه عالی تفسیر و دارالقرآن علامه طباطبایی(ره)
علامه طباطبایی فارسی را بسیار زیبا مینوشتند. سبک نگارشی ایشان با همه شاگردانشان متفاوت است. قلمی را که علامه در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم دارد، نمیتوانم بگویم اعجاز است؛ اما بسیار بلیغ و فصیح است. در زمینه مسائل علمی هم همینطور است. نوشتن مطلب بدون نقل قول بسیار مشکل است؛ بهعنوان مثال برخی علما هرچه مینویسند، میگویند: فلانی اینطور گفته و دیگری اینطور گفته؛ یعنی نقل قول در کلماتشان فراوان است و اگر نقل قولها را از کلماتشان خارج کنیم، چیزی باقی نمیماند؛ اما علامه(رض) اینطور نبودند. ایشان در سبک نگارش تقریباً مانند محیالدین (ابنعربی) است. ابنعربی نقل قول نمیکند و همه مطالب او جوشش فکر است. علامه هم همینطور است و وقتی وارد بحثی میشود، با اینکه کسی وارد این بحث نشده؛ اما شئون مختلف و فروع متنوعی را مطرح میکند که انسان گمان میکند، ایشان تمام عمرشان را فقط روی این مطلب فکر کردهاند. از این جهت علامه واقعاً بینظیر هستند. اگر سؤالی از ایشان پرسیده میشد، بهقدری سریع پاسخ میدادند که گمان میکردند، ایشان همین الآن راجع به این مسئله فکر میکردهاند و اگر شعری را میخواندند، قبل و بعد آن و آدرس را میگفتند. اگر حدیثی میگفتیم، میگفتند: درستش این است و آدرسش هم فلان جاست. راجع به لغت هم بلافاصله میگفتند: فلان کتاب لغت، این لغت را اینطور معنی کرده است. بنابراین سؤالکننده گمان میکرد که علامه(رض) همین الآن راجع به این مطلب فکر میکرده که توانست، به این سرعت پاسخ بدهد. تراوش فکری و نوآوری در مطالب ایشان بسیار زیاد است. ایشان صاحب ابتکار بودند. مانند بحث ادراکات اعتباری قبل از علامه کسی این بحث را مطرح نکرده بود و برای اولینبار علامه وارد بحث ادراکات اعتباری میشود و هنوز بالاتر یا مثل این مطلب را کسی در فلسفه مطرح نکرده است. ایشان به این وسیله، بحثی را در عمق مطرح کردند و هنوز هم عالیترین حرف در این زمینه، حرف علامه است. این نوعی ابتکار است. یک نوع ابتکار هم اینطور است که حرف جدیدی زده نمیشود،؛ اما برهان جدیدی آورده میشود. ملاصدرا بحث حرکت جوهری را مطرح کردهاند؛ اما علامه برهان جدیدی برای آن ارائه میدهند. همچنین دفاع از یک نظریه هم، نوعی ابتکار است که علامه اشکالات به نظریات را پاسخ میدهند. گاهی ابتکار بهمعنای ترتیب و نظم و انسجام جدید است. علامه در همه آثارشان، به همه این چهار قسم ابتکار دست زده است. المیزان، بدایه و نهایه اینطور است که هم ترتیب جدید آورده، هم دفاع جدید در برابر اشکالات دارند و هم برهان جدید آوردهاند و هم اینکه نوآوری داشته و حرف جدیدی ارائه کردهاند. در حاشیه کفایه ایشان و همچنین در تفسیر المیزان، موارد بسیاری پیش میآید که علامه وقتی به آیات قرآن میرسند، میگویند: اینها اصل فقهی است و گاهی نظراتی را بیان میکنند که جمعآوری آن نیاز به زمان دارد.
روش علامه طباطبایی(رض) در مواجهه با حدیثعلامه طباطبایی بر هفت جلد از بحارالانوار حاشیه نوشته است؛ اما باید دانست، ایشان به هیچ روایتی حاشیه نزده است؛ بلکه به توضیحات علامه مجلسی(ره) حاشیه زده است؛ یعنی ایشان راجع به ضعف و قوت احادیث صحبت نمیکند؛ بلکه اگر علامه مجلسی راجع به حدیثی توضیح میدهد، علامه طباطبایی(رض) حاشیه میزند و در این حاشیه، به علامه مجلسی اعتراض نمیکند؛ بلکه میفرماید: توضیحات علامه مجلسی خوب است؛ اما کافی نیست. مانند اینکه علامه مجلسی(ره) با عجله توضیح میدهد؛ اما علامه طباطبایی(رض) توضیحات ایشان را کامل میکند و هیچگاه روایتی را زیر سؤال نمیبرد؛ البته ایشان در تفسیر المیزان احادیثی را ضعیف یا جعلی یا نادرست میداند که البته آنها هم، احادیث عامّه بوده است و راجع به احادیث شیعه، چنین نظری نمیدهد. همچنین ایشان احادیثی را که به نظر ما درست نیستند، بهگونهای زیبا، عالی و دقیق توجیه میکند. این روش ناشی از فهم دقیق علامه از احادیث است و مشکل بسیاری از افراد که بعضی احادیث را ضعیف یا جعلی میدانند تا جایی که آنها را کنار میگذارند، ناشی از فهم ضعیفشان در برخورد با احادیث است؛ درحالیکه بهتر است، در رابطه با ضعفی که در احادیث میبینیم، این ضعف را به خودمان برگردانیم؛ نه اینکه بگوییم: احادیث نادرست هستند. این روش علامه در رابطه با احادیث بسیار عالمانه بود که حدیث شیعه را زیر سؤال نبرند و هر حدیثی را به بهترین وجه و مستدل توضیح میدادند.
مبحث اقتصاد در تفسیرالمیزان
المیزان بحثهای اقتصادی دارد؛ اما اگر کسی بخواهد، چنین نظراتی را از المیزان استخراج کند، باید دقت داشته باشد که المیزان نزدیک به هفتاد سال پیش نوشته شده است. در زمان نگارش علامه دو مسئله در کشور مصر جایگاه ویژه پیدا کرد که یکی مسئله زن و حقوق زن بود و دیگری مسئله اقتصاد بود و مجلهای در این کشور به چاپ میرسید که هر شماره آن، یک کتاب قطور است و مشتمل بر یکصد و پنجاه جلد و بهنام اقتصاد اسلامی و توسط اخوانالمسلمین و الازهر به چاپ رسیده است. این مجله به قم میآمد و علامه علاقه داشت، آن را مطالعه کند؛ لذا اگر کسی میخواهد، راجع به نظریات اقتصادی علامه مطلع بشود، باید به این مجله و نیز مجله المنار مراجعه کند. تمرکز این مجله روی مسئله اقتصاد و بانک بوده است و علامه این مطالب را میخوانده و همزمان المیزان را هم مینوشته است و ممکن است، اشاراتی به این مسئله داشته باشد؛ البته علامه در تفسیر المیزان به تفسیر المنار هم توجه داشته که نباید تفسیر المنار را با مجله المنار اشتباه گرفت.
علامه و آیتاللهالعظمی میلانی(ره)
هر کسی از علامه راجع به تقلید از مراجع سؤال میکرد، علامه فقط آیتالله میلانی را معرفی میکرد و خیلی به ایشان علاقه و ارادت داشت و پیش ایشان میرفت. در آن زمان آیتالله میلانی(ره) بیشتر از دیگر مراجع به مباحث تفسیری وارد میشدند. ایشان یک تفسیر قرآنی دارند که به چاپ رسیده است که در آن، مباحث فلسفی را بسیار بیشتر از المیزان مطرح میکنند. آیتالله میلانی، نسخه این تفسیر را با دستخط خودشان به علامه طباطبایی(رض) هدیه کردهاند.
کارهای مورد نیاز برای تفسیرالمیزان
تفسیر علامه(ره) تأثیر زیادی در جامعه گذاشته و بهجرأت میشود گفت، هیچ کتابی در دنیای اسلام اینقدر تأثیرگذار نبوده است. وقتی المیزان نوشته شد، هیچ دانشگاهی در دانشگاههای ایران، رشته علوم قرآن نداشت. درس علوم قرآن یا درس تفسیر هم نبود. فقط یک رشته معقول و منقول یا علوم عقلی و نقلی بود. در حوزه هم همینطور. بهبرکت این تفسیر، دانشگاههای و دانشکدههای بسیاری به اسم علوم قرآن، تفسیر، قرآن و اقتصاد، قرآن و سیاست، قرآن و مدیریت و امثال این چیزها پدید آمد. دهها تفسیر بعد از آن نوشته شد که همه مدیون «تفسیرالمیزان» هستند. استادان بسیار خوبی در حوزه و تفسیر و علوم قرآنی تربیت شدند و الآن دارند، خدمت میکنند. همه اینها از برکات «المیزان» است و اخلاصی که این مرد بزرگ، در این کتاب و در کارهایش داشته است.
در مورد «تفسیر المیزان» لازم است کارهایی انجام شود:
1. این تفسیر باید درست و منقح ارائه شود؛ یعنی تصحیح شود.
2. آثار علامه(ره) و بهویژه «المیزان» مستندسازی شود.
3. تفسیر بعد از تصحیح، ترجمه جدید شود.
4. کتابهای مختلفی را باید از دل المیزان درآورد: المیزان برای نوجوانان، المیزان برای دانشجویان، المیزان برای طلاب.
5. باید برای این تفسیر، کلاسهای آموزشی گذاشت.
دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) و اهداف آن
قرآن کریم فرهنگهایی را که در عصر نبوی وجود داشت، تغییر داد و فرهنگی بهتری را جایگزین کرد؛ البته الآن هم میتواند، همین کار را بکند. راهش همین است که با تفاسیر و تحقیقاتی که در موضوع قرآن است، بیشتر آشنا شویم و در این مسیر گام برداریم. بر این اساس، با تبدیل کردن منزل علامه طباطبایی(ره) به دارالقرآن، سعی شد که این مکان محل کاوش، تفسیر و تحقیق در رابطه با علوم فرآنی بشود. درسهای تفسیر ترتیبی، تفسیر موضوعی و تفسیر تطبیقی در اینجا تشکیل میشود که قدم مبارکی در جهت گسترش فرهنگ قرآنپژوهی در حوزههای علمیه خواهد بود.
باید طلاب و دانشجوها هرچه بیشتر با معارف قرآن آشنا شوند. هدف دارالقرآن این است که ما را به جایی برساند که انشاءالله از این همه تفاسیر بهره بیشتر ببریم.