آیتاللهالعظمی صافی(قد)، یک شخصیت ذوابعاد و دارای مقامات علمی، معنوی، سیاسی و اجتماعی بسیار ممتازی بودند.
معظمله در بیت علم و اجتهاد و فضیلت به دنیا آمده و رشد یافتند. مادرشان بانوی فاضله، شاعره، متقی و عاشق اهلبیت(ع) و دختر حضرت آیتالله آخوند ملا محمّدعلی از شخصیتهای مطرح و مورد احترام عصر خویش بودند.
و همچنین پدر بزرگوارشان؛ حضرت آیتالله ملا محمدجواد صافی از شخصیّتهای مبرّز و مجاهد آن زمان بودند و از لحاظ غیرت دینی، امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از ولایت و مهدویت، زبانزد عام و خاص بهشمار میرفتند و دارای تألیفات ارزشمندی میباشند.
تربیتیافته مکتب علمی نجف اشرف و قم
این شخصیت بزرگوار در نجف اشرف و قم محضر علمی بزرگانی چون: شیخ محمدکاظم شیرازی، سیدجمال گلپایگانی و شیخ محمدعلی کاظمی، حجّت کوهکمری، مرحوم خوانساری و مرحوم صدر و در نهایت حدود 15 سال در درس آیتاللهالعظمی بروجردی درک کردند و از مستشکیلن جدی درس آیتاللهالعظمی بروجردی بودند.
مشاور علمی و از اصحاب استفتاء آیتالله العظمی بروجردی(قد)
معظمله مشاور و از اصحاب استفتاء آیتاللهالعظمی بروجردی(قد) بودند؛ این شخصیت در استفتائات آیتاللهالعظمی بروجردی نقش تأثیرگذاری داشته و مورد توجه این مرجع عظیم شیعه بودند. شبهات و سؤالات علمی که از کشورهای مختلف راجع به تشیّع، مهدویت و مسائل مختلف اسلامی که در محافل و مجلات علمی جهان اسلام مطرح میشد و یا به دفتر آیتاللهالعظمی بروجردی مکاتبه میشد، معظمله به آیتالله صافی امر میفرمودند که پاسخ این اشکالات و سؤالات علمی را بدهند. وقتی که آیتاللهالعظمی صافی در ردّ شبهات مطرحشده در مجلاّت عربی پاسخ علمی ارائه میدادند، آیتاللهالعظمی بروجردی پاسخ ایشان را تأیید میکردند و میگفتند: بهترین جوابی است که شما دادید؛ لذا پاسخ ایشان در مجلات مذکور بهعنوان پاسخ علمی یک طلبه فاضل و مجتهد حوزه علمیه قم چاپ میشد.
صاحب قلم متقن و شیوا این شخصیت بزرگوار از آنجایی که قلم شیوا و دقّت نظر فوقالعادهای داشتند، حدود پنجاه و چند سال پیش، به دستور آیتاللهالعظمی بروجردی در پاسخ به شبهات مهدویت کتاب «منتخبالاثر» در اثبات وجود و امامت امام مهدی(عج)، چگونگی ظهور، نشانهها و فتنههای پیش از ظهور، درباره انتظار فرج، وظایف شیعیان در عهد غیبت، فضیلت درک محضر، پیروی و اعتقاد به آن حضرت، حرمت انکار و بسیاری از مباحث ارزشمند راجع به امام زمان(عج) در دوران غیبت و پس از ظهور را بهخوبی تبیین کردند و در حال حاضر، یکی از کتابهای مرجع و مورد رجوع اهل علم است.
آثار علمی و ویژگیهای آن
ایشان یک شخصیت ذوفنون بودند؛ لذا تألیفاتشان در موضوعات مختلف چاپ شده است؛ مثلاً در فقه، کتاب «فقهالحجّ بحوث الاستدلالیة فی الحج» را در چهار جلد نوشتند که کتاب جامعی است که به روش فقه استدلالى نگاشتهاند و مسائل مستحدثه حجّ و مسائل مبتلابهی که در حجّ است را بررسی نموده اند.
همچنین کتاب فقهی دیگری در موضوع «فقهالخمس، بحوث استدلالیه فی الخمس» نوشتهاند که کتاب دقیقی است و من مکرّر مراجعه کردهام و کتاب دقیق و مورد مراجعه اساتید است.
در اصول هم، کتاب جامع و ارزشمند «بیانالاصول؛ تقریرات درس آیتالله بروجردى » را در سه جلد نوشتند که کلّ دوره اصول را در این سه جلد بیان کردهاند.
تألیفات اعتقادی
ایشان مدافع حریم ولایت بودند؛ در هر کجا بحثی یا اشکالی راجع به ولایت ائمه(ع) بهویژه امام زمان(عج) مطرح میشد، با تمام وجود دفاع میکردند؛ آن هم دفاع عملی ولذا وقتی به پیامهایی که بهمناسبتهای مختلف( ولادت یا شهادت) برای ائمه(ع)یا همایشهای علمی مربوط به اهلبیت(ع) و ا یا اصحاب آنحضرات مینوشتند، بسیار عمیق و دقیق و هدفمند بود.
کتابی در رابطه با آفریدگار جهان، بهنام «به سوی آفریدگار» در سه جلد، درباره توحید و اثبات خداوند نوشتند که بسیار دقیق و خواندنی است.
کتاب دیگری «الهیات در نهجالبلاغه» که در 17 فصل تشکیل می شود و نهج البلاغه را از ابعاد الهی بررسی میکند.
در رابطه با آقا سیدالشهدا(ع) نیز، کتاب «پرتوی از عظمت امام حسین(ع)» و نیز کتاب « شهید آگاه و رهبر نجاتبخش» در پاسخ به کتاب شهید جاوید نوشتهاند که جزء بهترین پاسخهایی هست که در این زمینه تألیف شده است.
کتاب ارزشمند دیگری بهنام «معالخطیب فی خطوطةالعریضه» را در نقد و پاسخ کتاب« الخطوط العریضة للاسس التی قام علیها دین الشیعة الامامیة الاثنی عشریه» یکی از علمای عامّه نوشتند و این کتاب الآن به چند زبان ترجمه و با تیراژ بالا در کشورهای عربی پخش گردیده است.
کتابی با عنوان«با جوانان» دارند که مجموعهای اخلاقی، تربیتی ار رهنمودهای معظمله در پاسخ سؤالات جوانان است که در نوع خود، بسیار غنی و ارزشمند و بیانگر دغدغه اجتماعی ایشان است. یک روز در مشهد مقدس خدمت ایشان مشرّف شدم. دختری، نامهای به ایشان نوشته بود و مطالبی در ارتباط با حجاب، ضرورت آن و دلایل پافشاری به حجاب مطرح کرده بود؛ البته نامه مودّبانهای نبود. نظر جمع این بود که این نامه نباید مورد اعتنا قرار بگیرد
اما باکمال تعجب دیدیم، ایشان با این کهولت سن دست به قلم بردند و جواب نامه با حوصله نوشتند که من یادم هست همان موقع جواب این نامه در روزنامه چاپ شد.
حامی ناصح در بُعد سیاسی یکی دیگر از جهاتی که برای شخصیت ایشان، باید توجه بشود و مورد دقّت قرار بگیرد؛ شخصیّت سیاسی ایشان بود؛ این مرجع بزرگوار، در دوران جوانی مشاور علمی و سیاسی آیتاللهالعظمی بروجردی بودند. آن مرجع اعلی و مورد توجه شخصیتهای بزرگ علمی و سیاسی جهان که دخالت مستقیم و غیرمستقیم در مباحث مملکتی و سیاسی داشتند، در مباحث سیاسی با این شخصیت مشورت میکردند و ایشان در حقیقت پرورشیافته آن شخصیت بزرگوار و مرجع اعلی، است.
در زمان آیتاللهالعظمی سید محمدرضا گلپایگانی(قد) هم، این شخصیت بزرگوار، بهعنوان مشاور ارشد در استفتائات و در مسائل سیاسی بودند که از سال 42 که جرقههای انقلاب زده شد، بهعنوان یک مشاور امین و خبره در کنار آیتاللهالعظمی گلپایگانی بودند و مسائل علمی و سیاسی را رصد میکردند و در بیانیههای مهمی در پیشبرد نهضت امام خمینی(قد) صادر کردند و سخنرانیهای مهم تاریخی و تأثیرگذاری که آن مرجع بزرگوار انجام دادند، آیتاللهالعظمی صافی نیز نقش داشتند؛ لذا این ویژگیها و توانمندیهای علمی و هوش سیاسی ایشان در دوران زعامت آیات عظام بروجردی و گلپایگانی موجب گردید که بعد از انقلاب، امام بزرگوار(قد) ایشان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند.
برای تدوین قانون اساسی شخصیتهای درجه یک ایران و حوزههای علمیه انتخاب شدند که از قم دو شخصیت یکی آیتاللهالعظمی صافی و یکی آیتاللهالعظمی حاج شیخ مرتضی حائری انتخاب شدند و مردم هم رأی دادند که این دو بزرگوار، در تدوین قانون اساسی نقش فعالی داشتند؛ مخصوصاً این مرجع بزرگوار که تا آخرین لحظه در تدوین قانون اساسی شرکت داشتند و آن جهاتی که قانون اساسی از نظر اسلامی و ولایی و خصوصیاتی که باید در قانون اساسی یک جامعه متدیّن و جامعهای که مدافع حریم ولایت است، وجود داشته باشد، با لحاظ جهات مذکور، قانون اساسی را تصویب کردند. مرحوم امام میفرمودند: ایشان باید اشراف داشته باشند به شورای نگهبان؛ لذا بعد از مسئله تدوین قانون اساسی، مرحوم امام، ایشان را بهعنوان عضو شورای نگهبان و بعد بهعنوان دبیر شورای نگهبان منصوب کردند. حضور این شخصیت بزرگوار در شورای نگهبان موجب دلگرمی مراجع عظام تقلید قم، امام راحل و آیتاللهالعظمی گلپایگانی بود؛ چون مطمئن بودند، با وجود ایشان قانونی خلاف اسلام تصویب نخواهد شد.
آیتالله مؤمن(ره) شخصیتی بودند که معمولاً از کسی تعریف نمیکردند؛ اما من از ایشان شنیدم که راجع به شخصیت آیتاللهالعظمی صافی میفرمودند: این شخصیت بزرگوار، از جهات مختلف علمی و سیاسی، مورد اعتماد اعضای شورای نگهبان است و ما به ایشان اعتقاد داریم.
بنابراین ایشان از نظر مقامات علمی و مقامات سیاسی، واقعاً شخصیت ممتازی بودند که باید درسی برای طلاب و اساتید باشد. اساتید، علما و فضلای ما، باید این الگو و این شخصیت بزرگوار را از جهات مختلف علمی، سیاسی و اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهند و به این الگوی فکری تأسی کنند.
الگویی کم نظیر در زمینه اخلاق و معنویت این شخصیت از جهات معنوی فوقالعاده بودند و معتقد بودند، کرامت هر شخص، به خدماتی است که انسان به جامعه و مردم میدهد؛ نه خواب یا مکاشفههای کذا و کذا! اینها کرامت نیست. کرامت آن است که شما ببینید، این شخص چه خدمتی به جامعه و مردم کرده است. اگر صاحب جواهر، کتاب جواهر و یک دوره فقه را مینویسد، او به جامعه خدمت کرده است. اگر یک شخصیت را شما میبینید که کار اجتماعی خوب یا خدماتی را برای مردم انجام میدهد، این کرامت اوست.
در یک جمله میخواهم بگویم آیتاللهالعظمی صافی(قد) یک شخصیت خداجو و ذوب در ولایت بودند؛ لذا هر حرکتی را انجام میدادند، برای خدا بود. اگر درس میدادند، اگر درس میخواندند، اگر کتاب مینوشتند و هر کار و خدمتی که انجام میدادند، برای خدا و جلب رضایت امام زمان(عج) بود.