printlogo


printlogo


دکتر محمدحسین رجبی دوانی تحلیل‌گر و پژوهشگر در حوزه تاریخ اسلام
آیا دختر یزدگرد را خلیفه دوم به عقد امام حسین(ع) درآورده است؟
مرحوم دکتر شهیدی در کتاب ارزشمند زندگانی امام سجاد(ع) با ادله‌ محکمی این نقل را که امام حسین(ع) دختر یزدگرد را به عقد خود درآورده است را مردود اعلام کرده و آن بی‌پایه می‌داند.

در پی سخنان تفرقه‌برانگیز امام جمعه سابق آزادشهر در خطبه‌های نماز جمعه 19آذر، از آنجایی که سخنان وی تاریخی است، سایت تبیان برای بررسی این مسئله  با دکتر محمدحسین رجبی دوانی تحلیل‌گر و پژوهشگر در حوزه تاریخ اسلام گفت‌وگویی کرده که این پژوهشگر تاریخ اسلام با استناد به مطالب مندرج در سایت‌ خود وی، سخنان او را نقد کرده و پاسخ داده است.   
آیا قرآن و اصحاب دو معجزه رسول اکرم(ص) بوده است؟
او برای این‌که باورها و اعتقادات خود را تثبیت کند، متأسفانه متوسل به تحریف کلام پیامبر اکرم(ص) می‌شود. او می‌گوید قرآن و اصحاب پیامبر دو معجزه پیامبر هستند. پس اگر هر کسی با هر یک از اصحاب پیامبر مخالف بود، ایمان ندارد.
این بحث که قرآن و اصحاب معجزه پیامبرند، در واقع تحریف و نادیده گرفتن حدیث متواتر و مسلم ثقلین است که سنی و شیعه از پیغمبر اکرم(ص) نقل کردند. پیامبر، قرآن و عترت را به عنوان راه نجات و سعادت، به مردم بعد از خود معرفی می‌کنند. «انی تارک فیکم الثقلین کتاب‌الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً» اما ایشان به‌جای عترت، اصحاب پیامبر را آورده در حالی که کلام پیامبر هرگز اینگونه نیست.
درست است که در قرآن کریم در چند آیه از اصحاب پیامبر(ص) تجلیل به عمل آمده، به‌خصوص آیه ۱۰۰ سوره توبه که مستمسک این آقایان است، برای این‌که بگویند تمام اصحاب پیامبر، صالح و مجتهد و بهشتی هستند. در این سوره خدا از مهاجر و انصار ابراز رضایت می‌کند. که البته این آیه ملاک کلی نیست؛ بلکه تا آن زمان خدا ابراز رضایت از اصحاب پیامبر کرده است. حال آنکه ما آیات متعدد دیگری داریم که در بین اصحاب پیامبر افراد ناصالح و مستوجب عذاب هستند مثل منافقان که خود را جزء اصحاب پیغمبر(ص) می‌دانستند و یک سوره کامل راجع به آنهاست و آیات متعدد دیگری که در رد منافقین خدا نازل کرده و آنها را به عذابی بدتر از عذاب مشرکان وعده داده است.
آیا ما می‌توانیم منافقان را جزء اصحاب پیامبر(ص) ندانیم در حالی که بودند و حتی عبدالله بن ابی، رئیس منافقان وقتی مُرد، پیامبر برای حفظ ظاهر هم که شده، در تشییع جنازه او شرکت کردند و بر او نماز هم خواندند. یا اصحاب عقبه که نقل متواتر در منابع سنی و شیعه است که گروهی از اصحاب پیامبر در رکاب آن حضرت در غزوه تبوک شرکت کرده بودند، هنگام بازگشت از تبوک قصد جان پیغمبر(ص) را کرده بودند. خب مسلم است کسی که قصد جان پیامبر را بکند، حتی در کسوت مسلمانی اصحاب پیامبر، مستوجب لعن و نفرین ابدی است.
بنابراین یک‌چنین تحریفی نسبت به مسلمات قرآنی و سخنان پیغمبر برای اثبات باورهای خود واقعا جای تأسف دارد.
یک نکته دیگر که نشان می‌دهد نمی‌توان حکم کلی صادر کرد که اصحاب پیامبر بی‌استثنا صالح و بهشتی‌اند و قابل نقد نیستند، سوره مبارکه تحریم است که خداوند در این سوره می‌فرماید: پیامبر یک رازی را به برخی از همسرانش بیان فرمود؛ اما با این‌که راز بود، یکی از آن زنان آن را افشا کرد و خداوند با نازل کردن آیه‌ای پیغمبر را از کار خطای آن زن آگاه کرده و آنها را تهدید می‌کند که اگر از کار خلاف خود دست برندارد پیامبر(ص) آنها را طلاق می‌دهد و زنان بهتری را که خصوصیاتش در آیه ۵ ذکر می‌کند نصیب ایشان می‌کند. یعنی خدا می‌خواهد بفرماید که این ویژگی‌هایی که در آیه ۵ آمده در آن دو زن وجود نداشته است.
لذا آیه ۴ سوره مبارکه تحریم می‌فرماید اگر شما دو همسر پیامبر از کار خود توبه کنید به نفع شماست؛ چرا‌که دل‌های شما از حق منحرف شده و اگر بر ضد پیامبر دست به دست هم بدهید کاری از پیش نخواهید برد؛ چرا که خدا، جبرییل و مومنان صالح یاور اویند.
این نشان می‌دهد که در بین همسران پیامبر هم افرادی بودند که خطا داشتند و خدا آنها را اینگونه مورد سرزنش شدید قرار می‌دهد و عجیب نیست که اصحاب پیامبر نیز همگی صالح نبوده و کسانی در بین آنها هم وجود داشته که قصد جان پیامبر را کرده که البته آنها مستوجب لعن و عذاب ابدی هستند.

  آیا دختر یزدگرد را عمر به عقد امام حسین(ع) درآورده است؟
نکته مهمتر اینکه، این فرد برای اثبات خلیفه محبوبش، مطرح کرده و می‌گوید که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در لشگر عمر در فتح ایران شرکت داشتند و روی این قضیه می‌خواهد تأکید کند و نشان بدهد که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با عمر بن خطاب روابط نزدیکی داشتند.
این نقل از پایه دروغ و غیرقابل قبول است. اگر کسی اندک اشرافی به تاریخ و حدیث داشته باشد، می‌داند که اگر حدیثی یا روایت تاریخی با فعل مجهول آورده شود، هیچ اعتباری ندارد.
یک حرف بی‌پایه‌ای با فعل مجهول گفته شده که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران حضور داشتند، که البته فتح گرگان را هم ذکر کردند. حال آنکه، اولا وقتی با فعل مجهول مطلبی در تاریخ یا حدیث بیاید فاقد اعتبار است چون گوینده‌اش معلوم نیست تازه اگر هم گوینده مشخص باشد باید از نظر متن و سند بررسی شود. وقتی گوینده‌اش مشخص نیست کاملا فاقد اعتبار است. و ثانیا گرگان در زمان عثمان فتح شده نه عمر بن خطاب.
اساسا بنده بر این باورم که اهل‌بیت(ع) اینگونه برای نشر اسلام با لشگرکشی و حمله به ممالک دیگر موافق نبودند. کما این‌که امیرالمومنین(ع) وقتی خود به خلافت رسید، این فتوحات را متوقف کرد و فقط به حفظ مرزها پرداخت.
آیا خلافت عمر با اعتبار ائمه(ع) ارتباطی دارد؟
این سخن که اگر خلافت عمر را نپذیریم اعتبار امامان و نسب آنها نعوذبالله زیر سوال می‌رود چرا که عمر دختر یزدگرد را به ازدواج امام حسین(ع) درآورده است؛ از نقل‌های کاملا بی‌اعتبار است که ظاهر متن دلالت بر باطل بودن می‌کند؛ چرا که یزدگرد در زمان عثمان به طرف خراسان فراری شده بود و آنجا در عصر عثمان مرد. اگر هم قرار بوده که از خراسان دختران او آورده شوند این مطلب در زمان عثمان اتفاق افتاده نه عمر بن خطاب.
مرحوم دکتر شهیدی در کتاب ارزشمند زندگانی امام سجاد(ع)، با ادله‌ محکمی این نقل را که امام حسین(ع) دختر یزدگرد را به عقد خود درآورده است را مردود اعلام کرده و آن را بی‌پایه می‌داند.
نکته دیگر که باید دقت داشت که ایشان برای اثبات خلیفه خود که طبق منابع معتبر خودشان سابقه شرک داشته و جزء استهزاء کنندگان بوده و نو مسلمان‌ها را شکنجه می‌کرده و سر خواهر خود را که قصد هجرت به حبشه داشت را شکست و این فرد توسط پیامبر(ص) از شرک و ضلالت بیرون آمد، آن‌وقت برای اثبات ایشان با توهین به اهل‌بیت(ع) که طبق آیه تطهیر از هرگونه رجس و پلیدی منزه هستند، مایه می‌گذارد!
قرار نیست که فِرق مختلف اسلام و شیعه و سنی هر آنچه را که دیگر فرقه‌ها قبول دارند را بپذیرند. تفرقه در اسلام باطل است و قابل قبول نیست. از نظر شیعه هر کس که شهادتین را بر زبان جاری کند مسلمان و پاک است و جان و مال و ناموس و آبروی او احترام دارد.
خدا لعنت کند کسانی را که با زیر پا گذاشتن تعالیم و دستورات پیامبر اکرم(ص) زمینه تفرقه‌سازی بین مسلمانان را پدید آورده‌اند و یک گروهی کسانی را که اعتقاداتشان مثل آنها نیست، تکفیر می‌کنند.
آیا صحیح است که شیعیان اهل‌بیت(ع) بگویند کسی که ولایت بلافصل علی(ع) را که آیه 55 سوره مائده تصریح به آن دارد و حدیث متواتر منزلت و یوم‌الدار را که در منابع خود اهل تسنن مثل تاریخ طبری به صراحت آمده است را قبول ندارد، ایمان ندارد و در طهارت نسل و نطفه او شک است؟!
ما از اولیای دین خود آموختیم که باید به دیگر مسلمانان حتی اگر اعتقاد شما را ندارند حرمت گذاشت. وقتی در سوریه و لبنان به کشتار وحشتناک شیعیان پرداختند، علمای شیعه با فتواهای خود مانع شدند که شیعیان با غیر شیعیان مقابله به‌مثل کنند. بنابراین چنین منطقی پوچ و غیرقابل قبول است.