printlogo


printlogo


نیم‌نگاهی به خطبه فدکیه
پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم

سیزدهم ماه جمادی‌الاول بنا به روایتی، سالروز شهادت مظلومانه پاره تن رسول‌خدا حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا(س) است. به این مناسبت جانسوز، شایسته است نگاهی کوتاه به خطبه آن حضرت در مسجدالنبی(ص) بیندازیم. این خطبه غرّا در منابع فریقین ثبت شده و شاید اولین شخصی که به آن پرداخته، جناب ابی‌الفضل احمدبن ابی‌طاهر طیفور، متولد بغداد در سال ۲۰۴ و متوفی ۲۸۰ قمری است. وی این خطبه را با چند سند نقل کرده است.

  نام راویان خطبه
۱. حسن‌بن علوان ۲. عطیةبن سعد عوفی تابعی ۳. عبدالله‌بن الحسن ۴. موسی‌بن عیسی ۵. عبدالله‌بن یونس ۶. جعفر احمر ۷. زیدبن علی ۸. حضرت زینب(س) و دیگران.

  پاسخ به یک شبهه
ابن ابی‌طیفور می‌گوید: برای زیدبن علی‌بن الحسین‌بن علی‌بن ابی‌طالب(ع)، سخنان فاطمه(س) را نقل کردم که وقتی ابوبکر او را از فدک منع کرد، گفتم: آنها می‌گویند که این خطبه ساخته ابی‌العنیا است. گفت: من دیدم بزرگان آل ابی‌طالب، این خطبه را از پدران‌شان نقل کرده‌اند و آن را به فرزندان خود تعلیم می‌کردند، قبل از آنکه جد ابی‌العنیا به دنیا بیاید. (بلاغات النساء، صفحه ۲۳) جد ابی‌العنیا که این خطبه به او نسبت داده شده، در سال ۲۰۲ قمری فوت کرده است. (میزان‌الاعتدال ذهبی، جلد ۴، صفحه ۱۳) مرحوم تستری در قاموس‌الرجال جلد ۹ صفحه ۵۲۲ می‌گوید که این تاریخ وهم است؛ چون ابی‌العنیا در دوران متوکل عباسی می‌زیسته است. در هر حال این خطبه از کسی جز حضرت زهرا(س) صادر نشده و چنین کلماتی که با نهایت بلاغت و فصاحت به دست ما رسیده، از غیرمعصوم صادر نمی‌شود.
این خطبه پرشور و غرا پس از رحلت رسول‌خدا(ص) در مسجد آن حضرت و در جمع صحابه و با حضور ابوبکر خلیفه وقت ایراد گردید. حضرت به محورهای مهمی اشاره فرمودند.

  محورهای مهم خطبه
برخی از آن محورها عبارتند از: حمد و ستایش خدا، معرفی پیامبر اکرم(ص)، اشاره به فتنه‌ای در حال تکوین، اشاره به غصب فدک، جایگاه اهل‌بیت(ع)، اهمیت امامت و ولایت و جایگاه آن پس از رسول‌خدا(ص).
۱. ثنای خدا و درود بر رسول او
ابی‌طیفور می‌گوید: سخنان خود را با حمد و ستایش الهی آغاز نمود، سپس بر رسول‌خدا(ص) درود فرستاد که مجلس یکپارچه مبدل به گریه شد. وقتی سکوت بر مجلس حاکم شد، حضرت مجدداً سخنان خود را با آیه ۱۲۸ سوره توبه آغاز نمود: یقیناً پیامبر از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادن شما بر او دشوار است؛ اشتیاق شدیدی به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است. اگر او را بشناسید، خواهید دانست که او پدر من است و ارتباطی با مردان شما ندارد. سپس حضرت فرمود: خداوند به‌برکت او شما را نجات داد.
۲. وقوع در فتنه
حضرت آینده را پیش‌بینی نمود و خطاب به مردمان بی‌بصیرت و ناآگاه حاضر در مسجدالنبی(ص) فرمود: به‌راستی که شما از فتنه بیم دارید؛ بدانید که در آن وارد شده‌اید و به‌تحقیق که جهنم به کافران احاطه دارد. به‌راستی آن فتنه‌ای که حضرت آنها را از آن بر حذر داشت، چه فتنه‌ای بود؟ آیا غیر از این بوده است که امیرالمومنین(ع) خانه‌نشین گردد و دیگران زمام امور مسلمانان را به دست گیرند. درواقع حضرت با اشاره به چنین فتنه‌ای، آنها را از آن برحذر می‌دارد، در عین حال تصریح می‌کند که ناخواسته وارد آن فتنه شده‌اید و آگاهی ندارید که جهنم را برای خود آماده می‌سازید.
این اولین دفاع آن حضرت از علی(ع) است. در آغاز خطبه مردم یکپارچه گریستند؛ گریه‌هایی که فایده‌ای نداشت. همین نوع گریه‌ها پس از شهادت امام حسین(ع) و هنگام خطبه‌خواندن حضرت زینب(س) در کوفه نیز تکرار شد و با عکس‌العمل آن حضرت روبه‌رو گردید: برای ما گریه می‌کنید؟! پس چه کسی ما را به قتل رساند؟
۳. احیای قرآن
از محورهای کلیدی خطبه فدکیه، احیای قانون ارث در قرآن کریم است. بی‌تردید ارث فرزند از پدر ریشه در وحی الهی دارد و لذا کسی نمی‌تواند منکر آن باشد؛ مخصوصاً که هیچ نوع تخصیصی برای این قانون الهی وجود ندارد. حضرت خطاب به خلیفه می‌فرماید: آیا در قرآن آمده که تو از پدرت ارث ببری و من ارث نبرم؛ دروغ می‌گویی و افترا می‌بندی. سپس حضرت آیات ارث را یکی پس از دیگری مورد اشاره قرار داد:
1. و ورث سليمان داوود ٢. يرثني ويرث من آل يعقوب ٣. واولوا الارحام بعضهم اولى ببعض في كتاب‌الله ٤. يوصيكم الله في اولادكم للذّكر مثل حظّ الأنثيين 5. إن ترك خيراً الوصية للوالدين والاقربين بالمعروف حقّاً على المتقين.
سپس حضرت فرمود: آیا خداوند شما را به آیه‌ای درباره ارث اختصاص داده و پیامبرش را از آن خارج ساخته؟ و یا می‌گویید که ما اهل دو ملت هستیم که از همدیگر ارث نمی‌برند! آیا من و پدرم از یک ملت نیستیم؟ چه‌بسا شما به قانون قرآن و عمومات آن از رسول‌خدا آگاه‌تر هستید! واقعاً در این قانون شما به حکم جاهلیت برگشته‌اید.
واقعا این چه ظلمی است که در حق آن‌حضرت روا داشته شده؛ حقی که مورد تصریح قرآن است، زیر پا گذاشته می‌شود؛ به‌طوری که دل هر انسانی از شنیدن این ماجرا به درد می‌آید. نکند که آنها او را مسلمان نمی‌دانستند تا برایش حق ارث قائل باشند!
۴. امامت مایه امنیت است
در یکی از فرازهای خطبه فدکیه آمده است که حضرت فرمود: امامت ما مانع از تفرقه و جدایی است: «وإمامتنا أمنا من‌الفرقة». در اینجا حضرت به امامت اهل‌بیت اشاره می‌کنند؛ امامتی که اگر دچار انحراف نمی‌گردید، هرگز اختلاف در امت اسلامی شکل نمی‌گرفت و امت واحد تشکیل می‌شد. دودستگی‌ها از کنار گذاشتن اهل‌بیت و تبعیت از سقیفه بنی‌ساعده نشأت می‌گیرد. اگر  شهر علم رسول‌خدا(ص) کنار گذاشته نمی‌شد و جامعه از علوم نبوی در سینه امیرالمؤمنین(ع) بهره‌مند می‌شد، اختلافی به وجود نمی‌آمد.
حاکم نیشابوری شافعی‌مذهب متوفی ۴۰۵ در کتاب مستدرک، جلد ۳، صفحه ۱۱۵، با سندی از ابن‌عباس روایت کرده که رسول‌خدا(ص) فرمود: ستارگان موجب امنیت اهل زمین از غرق‌شدن هستند و اهل‌بیت من، موجب امنیت امت از اختلافات می‌باشند؛ چنانچه قبیله‌ای از عرب اختلاف کند، در گروه حزب ابلیس و شیطان قرار خواهد گرفت. در اینجا باید گفت که مصداق این حدیث، پس از رحلت رسول‌خدا(ص) تحقق پیدا کرد.
۵. دوستی اهلبیت(ع)، عزت اسلام است
حضرت فرمود: دوستی و محبت اهل‌بیت(ع)، موجب عزت اسلام و سربلندی آن خواهد بود. قرآن هم در این‌باره می‌فرماید: «قل لا أسألكم عليه أجرا إلا المودة في القربى»؛ اما افسوس که این محبت و دوستی پس از رسول‌خدا(ص) مبدل به عداوت و دشمنی علنی با آنها گردید و اوج این دشمنی در سال ۶۱ هجری در کربلا به وقوع پیوست و بنی‌امیه، همه انواع دشمنی و عداوت را نسبت به اهل‌بیت(ع) روا داشت.
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته