printlogo


printlogo


عطر یار - شماره 860
حیران کوچه

دلگرمی این روزهای سرد برگرد
ای سرخیه گل‌های خشک و زرد برگرد
آسان ندارد بی‌تو هر چه سخت باز آ
درمان ندارد بی‌تو هر چه درد برگرد
اشکو علیک از جهان خالی از مرد
با سیصد و با سیزده تا مرد برگرد
از عاشقی سرشارم و چون اهل کوفه
پشت تو را خالی نخواهم کرد برگرد
مایی آن روزی که شاید خاک باشم
تا پر کشم بر دامنت چون گرد برگرد
دنبال تو در کوچه‌های فاطمیه
حیران شدم چون عابری شب‌گرد برگرد
ای دست قهار خدا تا که بگیری
کفاره سیلی آن نامرد برگرد
زینب فقط می‌داند آن بلوای کوچه
شب‌ها چه بر روز حسن آورد برگرد
یک حرف می‌ماند برایم یابن زهرا
برگرد جان مادرت برگرد برگرد