printlogo


printlogo


حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی
هر جامعه‌ای باید با نگاه تجربه‌اندوزی گذشته خود شکل گیرد
حجت‌الاسلام والمسلمین علی عباسی، رئیس جامعةالمصطفی العالمیه ۲۹ شهریورماه طی سخنانی در همایش بین‌المللی «راهکارهای تقریب و زیست اجتماعی در افغانستان» که در سالن شهید عارف الحسینی مجتمع جامع امام خمینی(ره) برگزار شد، با اشاره به جایگاه تاریخی و فرهنگی منطقه خراسان و سیستان بزرگ و همچنین ماوراءالنهر، افزود: این منطقه در طول تاریخ اسلامی، یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین مناطق به‌شمار می‌رود و بخش قابل توجهی از فرهنگ و تمدن اسلامی در همین جغرافیا شکل گرفته است. امروز نیز این منطقه می‌تواند، نقشی اساسی در حیات فرهنگی و اجتماعی امت اسلامی و مردم خود ایفا کند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، رئیس جامعة المصطفی العالمیه، با هشدار نسبت به سیاست‌های غرب در منطقه، گفت: تمدن مادی غربی، فرهنگ اسلامی را رقیب اصلی خود می‌داند و برای مقابله با آن، بر تفرقه‌افکنی میان مسلمانان تأکید دارد.
عضو خبرگان رهبری ادامه داد: افغانستان به‌عنوان کشوری نسبتاً پرجمعیت و وسیع با تنوع قومی، نژادی و زبانی، نیازمند برنامه‌ریزی بر اساس مبانی مشترک برای زیست اجتماعی است و مسئولان فرهنگی و حاکمیتی باید به این مسأله مهم توجه ویژه داشته باشند.
حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی، با اشاره به نکاتی درباره «زیست اجتماعی» و «تشکیل هویت فرهنگی ملت‌ها»، خاطرنشان کرد: ملت‌ها جدای از گذشته تاریخی خود، تعریف نمی‌شوند و میان گذشته و امروز آن‌ها پیوستگی و امتداد وجود دارد. افغانستان نیز همانند دیگر کشورها و جوامع اسلامی، از تاریخ و تمدنی برجسته برخوردار است؛ گرچه آنچه در اولویت قرار دارد، شرایط کنونی ملت‌هاست؛ اما بی‌تردید امروز هر جامعه‌ای باید با نگاه و تجربه‌اندوزی از گذشته خود شکل بگیرد. ملت افغانستان نیز دارای تاریخ ممتد و پرارزشی در جغرافیای جهان اسلام است.
رئیس جامعة المصطفی العالمیه، با بیان اینکه عناصر متعددی در شکل‌گیری هویت فرهنگی یک جامعه تأثیرگذار هستند، افزود: آنچه موجب انسجام اجتماعی و پیوند مردم در کنار یکدیگر می‌شود، فرهنگ و هویت مشترک آنان است. زبان، هویت، جغرافیا و سرزمین از جمله عناصر اثرگذار در هویت اجتماعی به‌شمار می‌روند؛ اما بی‌تردید مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین عنصر در این میان، عقیده است که نقشی بسیار پررنگ‌تر از دیگر مؤلفه‌ها دارد.
حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی بیان کرد: مردم منطقه‌ای که امروز به‌عنوان افغانستان شناخته می‌شود، به‌ویژه در۲۵۰سال اخیر، عمدتاً بر پایه عنصر عقیده اسلامی با یکدیگر پیوند خورده‌اند. بر اساس آمارها، بیش از ۹۹ درصد مردم این سرزمین مسلمان هستند و این ویژگی، افغانستان را به یکی از مناطق خاص جهان اسلام تبدیل کرده است. همه مذاهب اسلامی در ذیل همین عنصر اساسی یعنی اسلام قرار دارند و همین اصل، مهم‌ترین عامل وحدت و اتحاد میان مردم این کشور بوده و باید همچنان به‌عنوان ابزار اصلی حفظ انسجام و زیست اجتماعی مورد توجه و مراقبت قرار گیرد.
رئیس جامعةالمصطفی العالمیه، با اشاره به تنوع قومی و زبانی در افغانستان، بیان کرد: در این کشور اقوامی چون ازبک، تاجیک و دیگر گروه‌ها زندگی می‌کنند و زبان‌های متعددی رایج است. این تنوع می‌تواند به‌جای تهدید، فرصتی برای غنا و پویایی فرهنگی جامعه باشد؛ مشروط بر آنکه عنصر وحدت‌بخش عقیده بر فراز همه این تفاوت‌ها حاکم باشد.
وی تأکید کرد: عنصر عقیده اسلامی، نه‌تنها عامل اصلی انسجام داخلی مردم افغانستان است؛ بلکه می‌تواند در تسهیل روابط این کشور با دیگر ملت‌ها و همسایگان نیز نقش مهمی ایفا کند. برخلاف جوامعی که صرفاً بر عناصر قومی یا زبانی تکیه می‌کنند و گاه در برقراری ارتباط با دیگران دچار چالش‌هایی می‌شوند، اتکا به عنصر عقیده اسلامی، ظرفیت گسترده‌تری برای تعامل و همگرایی فراهم می‌آورد؛ به‌عنوان نمونه، گرچه کشورهای عربی به‌واسطه زبان مشترک اتحادیه‌ای تشکیل داده‌اند؛ اما همین موضوع گاهی باعث محدودیت و مانع ارتباط مؤثر با دیگر همسایگان می‌شود.
حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی، با تأکید بر آثار ناشی از اتکای افراطی به هریک از عناصر هویتی، عنوان کرد: اگر بیش از حد به یک عنصر توجه شود، امکان دارد پیامدهایی نیز به‌دنبال داشته باشد؛ اما اگر عنصر عقیده و وحدت اسلامی مورد توجه قرار گیرد، تقریباً همسایگان این کشور را دیگر کشورهای اسلامی تشکیل می‌دهند و این امر تسهیل‌کننده مناسبات میان ملت‌ها خواهد بود.
رئیس جامعةالمصطفی العالمیه افزود: ارتباط با همسایگان برای یک ملت و یک کشور از اهمیت زیادی برخوردار است و بر پیشرفت و زندگی اجتماعی و جایگاه بین‌المللی تأثیرگذار است؛ لذا باید بیش از هر چیز به نقش عنصر عقیده در ایجاد اتحاد و هویت جمعی مردمان این منطقه توجه شود. تاریخ این سرزمین نشان می‌دهد که مردم این دیار با تمام وجود به این عقیده عشق و انس داشته‌اند؛ آنان صادقانه در خدمت فرهنگ اسلامی بوده و در تولید علم اسلامی مشارکت جدی داشته‌اند. متکلمان، فقیهان، مفسران، ادبای برجسته، شاعران و شخصیت‌های فراوان علمی و فرهنگی در این منطقه ظهور کرده و با همه وجود در خدمت این فرهنگ بوده‌اند.
وی تصریح کرد: امروز نیز دشمنان فرهنگی ما، بیش از هر چیز بر ایجاد تفرقه تأکید دارند و تلاش می‌کنند، از هر فرصتی برای جداسازی و تضعیف مجموعه استفاده کنند؛ این نکته پنهان نیست و قابل انکار هم نیست. تمدن مادی غربی، از منظر خود، فرهنگ اسلامی را رقیب و عمده‌ترین تهدید می‌پندارد و نسبت به این رقیب غافل نیست؛ اگر ما نیز غافل شویم، آنان کوتاهی نخواهند کرد. از نگاه آنان، هیچ فرهنگ یا گفتمانی در مقابل گفتمان مادی سلطه‌جو خطرناک‌تر از فرهنگ و گفتمان اسلامی نیست و بنابراین باید این تهدید مدیریت شود.
حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی، مهم‌ترین ابزار مدیریت این تهدید، تجزیه، تضعیف و تخریب را «وحدت میان مسلمانان» دانست و تأکید کرد: هدف دشمن این است که به‌اشکال مختلف افراد را به امور شخصی، قومی یا زبانی مشغول سازند تا دوستان حقیقی و مؤلفه‌های تعالی‌بخش آن‌ها را فراموش کنند و تبدیل به جوامع کوچک، ضعیف و نیازمند شوند؛ جوامعی که برای امنیت و بقا ناچار به روی‌آوردن به تمدن غربی و طلب حمایت از آن خواهند شد.
رئیس جامعة المصطفی العالمیه، با اشاره به رخدادهای اخیر در منطقه تأکید کرد: حوادثی که در روزهای گذشته رخ داده‌اند، آیینه عبرتی برای ما هستند؛ برخی دولت‌ها و همسایگان اسلامی، گمان حفظ امنیت خویش را در تکیه به کسانی جستند که در حقیقت اصلی‌ترین دشمنان آن‌ها بودند. لازم است در اتخاذ راهبردها و روابط بین‌المللی هوشمند باشیم و به‌جای تکیه بر عناصر فرعی، بر محور وحدت و عقیده اسلامی تأکید ورزیم.
وی با اشاره به دخالت عناصر خارجی و داخلی در تحولات برخی کشورهای منطقه، عنوان کرد: کسانی دست به‌دست هم دادند و در یک کشور اسلامی، همسایه این رژیم جعلی و اشغالگر، دولتی را به‌گمان خود ساقط کردند تا دستگاه‌های وابسته به آن‌ها به قدرت برسند. حتی برخی جریان‌ها که خود را مخالف سلطه غرب معرفی می‌کردند، گمان می‌کردند با رفتن آن حکومت، جایگزینی خواهد آمد که ضد اسرائیل و ضد آمریکا باشد؛ اما واقعیت رخ داد و دیدیم که یکی از پایگاه‌هایی که می‌توانست در برابر رژیم اشغالگر و آمریکا مقاومت کند، از میان رفت.
حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی تصریح کرد: امروز برخی از سران آن کشورها افتخار می‌کنند که دوان‌دوان به سوی قدرت‌های سلطه‌گر رفته و دست نیاز به آن‌ها دراز کنند؛ درحالی‌که با جریان ایستادگی و مقاومت اسلامی در منطقه دشمنی می‌کنند و در برابر اصلی‌ترین دشمن امت اسلامی حضور می‌یابند و افتخار می‌کنند که با آنان ارتباط برقرار کنند.
رئیس جامعه‌المصطفی‌العالمیه ادامه داد: متأسفانه ما امروز در دنیای اسلام به این بلا مبتلا هستیم؛ کسانی، جریان‌ها و حتی دولت‌هایی وجود دارند که نمی‌توانند میان دوست و دشمن تمایز قائل شوند و این همان هدفی است که دشمن پیگیری می‌کند؛ دامن‌زدن به اختلافات، سیاستی شناخته‌شده است؛ اگرچه این سیاست پنهان نیست و عقل سلیم آن را می‌فهمد. برخی دولت‌ها به تصور حفظ امنیت، دست نیاز خود را پیش گرگ درنده دراز می‌کنند؛ تجربه نشان داده، چگونه از همان‌ها حمایت شد و حفاظت گردید.
وی افزود: این مشکل امروز دنیای اسلام است؛ حاکمان و دولت‌های اسلامی باید برای بقای خود نیز که شده، به ضرورت حفظ وحدت و اعتقاد به آن پایبند باشند؛ وگرنه تبدیل به طعمه قدرت‌های استعماری و استکباری خواهند شد که می‌خواهند بر عالم حکم‌فرما شوند و هیچ صدای رقیبی را تحمل نکنند. این قدرت‌های خودخوانده انتظار دارند، همه از جمله دولت‌های اسلامی رعیتی فرمان‌بردار باشند و وقتی تضعیف، تفرقه و جدایی ایجاد شود، آن‌ها به اهدافشان می‌رسند.
رئیس جامعة المصطفی العالمیه با بیان اینکه علاوه بر عنصر عقیده و دین که مهم‌ترین مؤلفه هویت‌بخش و وحدت‌آفرین میان مردم این منطقه بوده است، عنصر دیگری نیز نقش مؤثری در تقریب و حفظ هویت تاریخی مردم دارد که نباید از آن غافل شد، خاطرنشان کرد: فرهنگ اسلامی در این منطقه، عمدتاً بر بستر زبان فارسی منتقل شده است و این واقعیت تاریخی قابل انکار نیست. زبان فارسی که برخی در سال‌های اخیر تلاش کردند، نام یا عنوان آن را به زبان دری تغییر دهند، همان زبان تاریخی است که همواره حامل فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری هویت مردم این منطقه داشته است.