printlogo


printlogo


راهکارهایی برای ایجاد امید و شکست نقشه دشمن

مسئله‌ای که امروز با آن مواجه هستیم و مورد نیاز جامعه ماست، امید است و چه‌بسا بزرگ‌ترین چالش و انگیزه برای پیشرفت کشور در مقابل توسعه و همچنین مهمترین انگیزه برای ایجاد توسعه در کشور، به موضوع امید بازمی‌گردد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، به‌درستی به این موضوع اشاره داشتند؛ در این‌خصوص چند نکته را می‌توان متصور شد؛ ابتدا این‌که امید، دارای معانی مختلفی است؛ در متون علمی آمده است که امید، وجود راه‌حل‌های مختلف و جای‌گزین است؛ به‌عبارت دیگر، هر فرد و جامعه‌ای برای رسیدن به اهداف خود، با راه‌های متعددی مواجه است؛ البته موانع متعددی هم وجود دارد؛ ولی این موانع و دشواری‌ها مانعِ امید نیست.
در شرایطی امید از بین می‌رود و ناامیدی جای‌گزین آن می‌شود که تمامی راه‌ها بن‌بست باشد که این بن‌بست‌بودن هم، می‌تواند از نظر واقعی و یا تصور ذهنی باشد؛ البته در این‌صورت هم، نباید از حرکت ایستاد و باید تحرکِ لازم برای یافتن یک راه، وجود داشته باشد.
نکته دیگر این‌که باید در نظر داشته باشیم که اگر دریافتیم که امید در زمان حاضر، مهم‌ترین انگیزه برای پیشرفت و توسعه کشور است، باید در نظر گرفت، ما دشمنانی داریم که نمی‌خواهند، این پیشرفت حاصل شود. این دشمنان نیز دریافته‌اند که باید برای توقف ایران، امید را در دل مردم از بین ببرند و ناامیدی را جای‌گزین آن کنند. آنان برای این کار نیز پروژه‌های متعدد و متنوعی را در برنامه و دست اجرا داشته و دارند و می‌کوشند، القا کنند که هیچ راه‌حل دیگری در کشور وجود ندارد و کشور کاملاً به بن‌بست رسیده است.
نکته بعد این است که امید، به‌شدت یک مفهوم شناختی است و به تصویر ذهنی مردم بستگی دارد؛ به این معنا که مهم است ذهن افراد درباره نحوه رسیدن به اهداف، راه‌های پیشرفت کشور و روش‌های حل مشکلات پردازش داشته باشد؛ هم‌چنین باید فرد به وجود این راه‌ها باور داشته باشد و در‌صورتی‌که مشکلات فراوان باشد و وضعیت هم مناسب نباشد، این امیدداشتنِ مردم، می‌تواند مشکل‌گشا باشد.
در این مقوله، باید به تصویر ذهنیِ مردم توجه ویژه‌ای داشت تا مورد آسیب قرار نگیرد و اتفاقاً دشمن این پروژه را دنبال می‌کند که تصویر ذهنی مردم را مغشوش کند و با استفاده از گزاره‌ها و مثال‌های مختلف و متعدد، به این باور برساند که هیچ راهی برای حل مشکلات وجود ندارد.
با یک رصد و جست‌وجو در فضای مجازی، به این مسأله می‌رسیم که این القائات با زبان‌های گوناگون و به‌صورت‌های مختلف بیان می‌شود. در این‌ شرایط است که ناخودآگاهِ ذهن افراد، به این نتیجه می‌رسد که همه‌جای کشور با مشکل مواجه است و هیچ راهی هم نیست. این دقیقاً پازلی است که دشمن تکه به تکه آن را تکمیل می‌کند تا ناامیدی را در اذهان مردم جا بیندازد؛ پس باید برای رفع این حسِ شناختی و احساس ناامیدی، تلاش ویژه‌ای صورت بگیرد.
یک راه‌حل ساده که به ذهن بسیاری از افراد می‌رسد، این است که صرفاً دستاوردهای خود و نقاط ضعف را برای جامعه بازگو کنیم؛ فقط این کار نمی‌تواند امیدآفرینیِ حداکثری داشته باشد.
در این‌زمینه باید راه‌حل‌های دیگری جست‌وجو و پیدا کرد تا مردم احساس کنند که که امکان اصلاح، تغییر، توسعه و حل مشکلات وجود دارد؛ مثلاً اگر مردم ببینند که یک فساد و یا ناکارآمدی‌ای وجود دارد؛ اما مثلاً سفرهای استانی دولت‌ها را هم می‌بینند که مسئولان با مردم به‌صورت مستقیم ارتباط داشته و سخن می‌گویند.
اگر در کشور مشکلات وجود دارد و فرد این را حس می‌کند، وقتی به‌صورت مستقیم با رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس، وزرا، مدیران و مسئولان دیدار و گفت‌وگو دارد، این اطمینان در دلش حاصل می‌شود که کسی هست که مشکلات ما را ببیند و برای حل آن قدمی بردارد. بنده احساس می‌کنم، به این علت است که رهبر معظم انقلاب بر انجام سفرهای استانی تأکید ویژه داشته و دارند. هرچقدر آمیختگی بین مردم و مسئولان افزایش یابد، امید در اذهان مردم افزایش خواهد یافت.
مثلاً اگر فردی به یک دستگاه دولتی رفته است و مشکلش حل نشده است و اعتراض دارد، در دیدار با رئیس آن دستگاه، می‌تواند مشکل خود را طرح و آن را پیگیری کند؛ به این علت است که می‌گوییم، دیدارهای مردمی مسئولان، می‌تواند راه‌حل خوبی برای افزایش امید و همچنین حل مشکلات مردم باشد.
موضوع پراهمیت دیگر نیز، ترسیم تصویر آینده آکنده از امید برای جامعه است؛ این مهم است که تصویر خوبی از کشور برای 2۰ - 10 سال آینده توسط مسئولان ترسیم شود. نیاز است مسئولان در این‌خصوص قله‌هایی را مشخص و اعلام کنند: مثلاً قرار است در ۲۰ سال آینده، به فلان جایگاه‌ها دست یابیم و از طرف دیگر نیز، تمامی امکانات و ظرفیت‌ها و مردم را برای دست‌یابی به آن اهداف بسیج کنند. این اقدام و همچنین بسیج مردم در ترسیم این تصویر از آینده مطلوب نیز مفید خواهد بود.
راه‌حل سوم برای امیدآفرینی در جامعه نیز این‌که مسئولان بادقت و توجه، وعده‌های کوتاه‌مدتِ سنجش‌پذیر و محقق‌شدنی بدهند. خوب است بدانیم وعده‌دادن بد نیست؛ در صورتی که به آن عمل شود. اتفاقاً وعده‌های غیرقابل‌تحقق و وعده‌های کلی، باعث ناامیدی خواهد شد. وعده‌های کوتاه و کوچک که در یک سال محقق شود، می‌تواند در اذهان مردم تأثیرگذاری مثبت داشته باشد و این موفقیت‌های کوچک و گام‌به‌گام، می‌تواند کمک خوبی باشد.
به‌عنوان مثال، امروزه در تهران آلودگی هوا وجود دارد و مردم با آن مواجه‌اند؛ از طرفی نیز دولت و شهرداری تهران در حال تلاش هستند تا با همکاری و گسترش ناوگان حمل‌ونقل عمومی و همچنین توسعه استفاده از وسایل حمل‌ونقل برقی مانند: مترو و تراموا، تا حدی جلوی آلودگی هوا را بگیرند و این مشکل را مرتفع کنند.
اگر این کار صورت بگیرد و گزارش آن به مردم داده شود، جامعه درمی‌یابد که اقدامی انجام شده است و مسأله رهاشده نیست. این روند می‌تواند برای مردم امیدآفرین باشد و می‌توانند، امیدوار باشند که وقتی این مشکل در حال کاهش و یا حل‌شدن است. پس می‌توان به حل سایر مشکلات نیز امیدوار بود.