با اهل قلم (8)
نقّادی و نقدپذیری
نوشته هم، مثل یک ساختمان یا چهره یا صنایع دستی و تابلوی نقاشی، نیازمند ظریفکاری و پیرایش و پرداخت است.
گاهی اصلاح یک کلمه یا جمله در نوشته، آن را زیر و رو میکند و سطح اثر را از خاک تا افلاک بالا میبرد. مثل خالی میشود بر چهره یا نقشی بر ایوان، یا تذهیبی در اطراف یک خطّ زیبا!
ثمره آثار ادبی و نوشتهها هم، در سایه نقّادی و نقدپذیری، گاهی مثلاً از دوازده به هیجده و بالاتر میرسد؛ چراکه نقد، نارساییها و کاستیها را نشان میدهد و مثل یک آینه در برابر دیدگان نویسنده، عیب آثار را برملا میسازد.
اگر صاحب قلم، آن نقد را مغتنم شمارد و به پیراستن نوشتهاش بپردازد، به اعتلای قلم و ارتقای سطح امتیاز آن کمک کرده است.
حتی اگر دیگران هم به نقد اثر نویسنده نپردازند، اگر خود وی باغبان خوبی برای کشتههای خویش باشد، باید نقّادانه به آن بنگرد و با داس نقد، علف هرزهای عیب را از مزرعه آثارش بزداید. هرچند که نقد از خویش، از دشوارترین کارهاست.
این نشاندهنده رشد فکری و کمالجویی صاحب قلم است.
مگر فرق میکند، کسی که لکه آلوده در لباس و چهره ما را نشانمان دهد یا عیب و ایراد کار ادبی و اثر تألیفی ما را بگوید یا ضعف اخلاقی ما را تذکّر دهد؟!
چرا از آن اولی خرسند و ممنون میشویم و از این دو ناراحت و آزرده؟ مگر نمیخواهیم، سیمای ادبمان بیعیب باشد و چهره اخلاقمان از آلودگی پاک شود؟
در مقابل نقد چه راهی داریم؟ جز پذیرش صمیمانه تذّکرهای دیگران؟
روی خوش نشاندادن به نقد دیگران، سبب جریانیافتن قوّت و اعتبار در رگهای شعر و قصه و مقاله و کتاب ما میشود.
از آینه نقد، فرار نکنیم و روی برنگردانیم.
ادامه دارد...