عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار کرد: چند سال کار کردن در یک مرکز آمریکایی و مقبول و مورد پذیرش قرار گرفتن اهالی آن شهر، نقطه طلایی زندگی مرحوم سقای بیریا بود.
برای آشنایی بیشتر با شخصیت و فعالیتهای بینالمللی حجتالاسلام والمسلمین سقای بیریا، خبرنگار ابنا با حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی شاملی، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفتوگو کرده که در پی میآید:
□
در ابتدا درباره آشنایی خود با مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سقای بیریا بگویید.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در مدرسه حقانی و در آغاز طلبگی با آنمرحوم آشنا شدم. در آن دوره بهدلیل رواج جریان روشنفکری و نوگرایی، اندیشههای دکتر شریعتی مطرح بود و کسانی که میخواستند، گرایش اسلام انقلابی را از خود بروز دهند، به دنبال اندیشههای دکتر شریعتی بودند. در این میان علامه مصباح یزدی(ره) تلاش کرد تا با اندیشههای دکتر شریعتی بهصورت عالمانه برخورد نمایند؛ لذا بنده و شاگردان آیتالله مصباح یزدی به مدرسهای در کوچه عشقعلی رفتیم. آشنایی و دوستی ما با مرحوم بیریا از آنجا قویتر و کاملتر شد تا به مؤسسه در راه حق رسیدیم.اولین سال انقلاب بود که جریان منافقین و خطر حضور آنها در حوزه و دانشگاه پدیدار شد، بههمین دلیل علامه مصباح یزدی در مؤسسه در راه حق، دورهای را با عنوان «پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک» برگزار کرد. ما جزء همان گروهی بودیم که این دوره را برای مبارزه عالمانه و حکیمانه با جریان مجاهدین خلق و نفاق گذراندیم.
انقلاب فرهنگی به دستور امام خمینی(ره) و فراخوان حوزویان و دانشگاهیان شروع شد و امام راحل، ریاست و مدیریت انقلاب فرهنگی را بر دوش علامه مصباح یزدی(ره) قرار دادند که اولین گام، اسلامیسازی متون درسی بود. اسلامیسازی متون درسی دانشگاه، منجر به تشکیل «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» شد. در تمام این مسیر پرفراز و نشیب، گروهی که از مدرسه حقانی جدا شده بودند، با هدایت علامه مصباح یزدی، به سمت پاسخگویی به نیازهای جدید رفتند. مرحوم علامه مصباح یزدی ما را در گروههای مختلف متناظر علوم انسانی مثل: گروه اقتصاد، گروه جامعهشناسی، گروه روانشناسی و ... تقسیم کرد. تمام شاخههای علوم انسانی، طبقهبندی شد و ما به این گروهها هدایت شدیم؛ بنابراین بنده و مرحوم دکتر سقای بیریا به گروه روانشناسی هدایت شدیم.
□
قضیه سفر شما، حجتالاسلام والمسلمین سقای بیریا و جمعی از شاگردان مرحوم آیتالله مصباح به کانادا برای ادامه تحصیل چه بود؟
متن دانشگاهی روانشناسی دانشگاه را گروه روانشناسی بنیاد باقرالعلوم(ع) که اعضای آن 17 نفر بودند، تدوین کرد و بعد از دو سال و نیم توانستیم، دو جلد متن درسی دانشگاهی را تدوین کنیم. در حین تدوین این کتاب متوجه شدیم که میزان دانش دانشگاهی ما، برای اسلامسازی متون دانشگاهی، در حد تخصصی و دقیق نیست. اینجا بود که مرحوم علامه مصباح یزدی با کمک دولت، ما را به کشور کانادا و دانشگاه مکگیل اعزام کرد. دوره کارشناسی ارشد اول ما در ایران، در گرایش روانشناسی رشد شخصیت بود. دوره کارشناسی دوم را در دانشگاه مکگیل با عنوان روانشناسی فلسفی اسلامی گذراندیم و بعد از آن، براساس نیازها و احتیاجات فوریِ برخی از ایالتها، سه نفر از دوستان؛ حججاسلام: سقای بیریا، محمدرضا حجازی و آقاتهرانی از ما جدا شدند؛ آقاتهرانی به نیویورک رفت، حجازی به واشنگتن رفت و مرحوم سقای بیریا به ایالت تگزاس و شهر هوستون رفت. مرحوم سقای بیریا در شهر هوستون بهمدت پنج شش، کار تبلیغی و امامت مرکز امام علی(ع) را بر عهده داشت و دوره دکترا را در دانشگاه رایس در رشته رهبری تعلیم و تربیت دنبال کرد.
□
مرحوم سقای بیریا، مرکز اسلامی هوستون را چگونه اداره میکرد؟ اگر خاطرهای از آن دوران دارید تشریح کنید.
اواسط دوره دکتری بود که دل ما هوای دکتر سقای بیریا را کرد. من و دکتر رهنما با ماشین از کانادا به سمت جنوب آمریکا در نزدیکی خلیج مکزیک یعنی شهر هوستون رفتیم تا ایشان را ببینیم. آنجا متوجه شدیم که آنمرحوم با رشادت و تلاشهای زیاد، بین تحصیل در دانشگاه رایس در مقطع دکترا و اداره مرکز امام علی(ع) هوستون جمع کردهاند و مردم منطقه ایشان را پسندیده بودند؛ چون مرحوم سقای بیریا دانش حوزوی را تا نزدیک اجتهاد گذرانده بود، از یکی از دانشگاههای خوب دنیا یعنی دانشگاه مکگیل، ارشد دوم خود را گرفته بود و در دانشگاه رایس به تحصیل در مقطع دکترا اشتغال داشت. جمع بین دانشگاه و حوزه به همه ما شخصیتی داده بود که وقتی در فضای بینالملل قرار میگرفتیم، میتوانستیم ایفای نقش عالمانه خوبی داشته باشیم.مرحوم سقای بیریا در هوستون، در جمع خوجهها ـ از منظمترین گروههای شیعه در دنیا ـ توانست جای پای خوبی باز کند و آن مرکز را به سمت تبلیغ صحیح مکتب و مدرسه اهلبیت(ع) هدایت کند. بعد از چند سالی که آن مرحوم میخواستند برگردند، اهالی منطقه ناراحت بودند و نمیخواستند چهره مؤثر و کارآمدی مثل ایشان را از دست بدهند؛ اما مرحوم سقای بیریا بهفرموده مرحوم علامه مصباح یزدی برای تأمین نیروهای مورد نیاز برای نهضت نرمافزاری تولید علم دینی، به ایران برگشت.
□
درباره ویژگیهای شخصیتی مرحوم سقای بیریا بگویید.
در طول سی چهل ساله دوستی، ایشان را شخصیتی باهوش، کارآمد، جامع بین علوم حوزه و دانشگاه و دارای روحیه تواضع بهلحاظ علمی و معنوی و صبور دیدم. او در پیچ و خم سختیهای دوره طلبگی صبوری بسیار خوبی داشت و در دوره طولانی دوستی، مهر، رأفت، تواضع و تشویق و حضور در کار تیمی و همگرایی، شاخصههای شخصیت ایشان در ایران و خارج از کشور بود. چند سال کار کردن در یک مرکز آمریکایی و مقبول و مورد پذیرش قرارگرفتن اهالی آن شهر، نقطه طلایی زندگی آنمرحوم بود.ما بورسیه جمهوری اسلامی ایران بودیم و هفت سال دوران تحصیل در خارج از کشور بهطول انجامید؛ لذا شرعاً و قانوناً مسئول بودیم تا چهارده سال در خدمت نظام باشیم. در طول مدتی که حجتالاسلام والمسلمین بیریا به ایران برگشت، در فضای مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، جزء سربازان گمنام نهضت نرمافزاری تولید علم دینی و اسلامیسازی علوم بودیم و پیشگام و جلودار همه ما علامه مصباح یزدی(ره) بود.
من هیچوقت هوش و استعداد شگرف این روحانی فداکار و جمعکننده بین علوم حوزه و دانشگاه را فراموش نمیکنم. مشارکت در نهضت نرمافزار تولید علم دینی و اسلامیسازی علوم، سه دوره ریاست انجمن روانشناسی اسلامی حوزه، مدیریت گروه روانشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و امامت پنجساله در هوستون از یادگارهای به یادماندنی آنمرحوم فرهیخته است.