انقلاب اسلامی ایران، دارای ریشههای عمیق در زمان گذشته و مربوط به مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) است که از سال 42 آغاز شده بود؛ اما آنچه بهعنوان علت تامه این حرکت محسوب میشود، مقالهای بود که در روزنامه اطلاعات با نام مستعار «رشیدیمطلق» به چاپ رسید و طی آن، به ساحت مقدس امام هتاکی شد و ظاهراً قصد آزمایش داشتند و میخواستند، اگر عکسالعملی نشان داده نشد، همه چیز را در هم بکوبند.
لیکن مردم بيدار شدند و علیه رژیم منحوس پهلوی قيام كردند و اینگونه دستاورد خون هزاران شهيد مظلوم و اقبال عمومى مردم به معارف و احكام دينى به پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی منتهی شد.
چاپ مقاله توهینآمیز امام خمینی(قد)؛ زمینهساز اوجگیری مبارزات انقلاب اسلامی
در اينکه مقاله مزبور که در آن به زعيم بزرگ و پيشواى عاليقدر حضرت آيتاللّهالعظمى خمينى(دامت برکاته) توهين و اسائه ادب شده بود، چيزى نبود که براى کسى قابل تحمّل باشد، شکّى نيست؛ ولى مهم اين است که بدانيم در پشت آن جرقّه، مخزن باروتى نهفته شده بود که اين جرقّه يکباره آن را شعلهور ساخت؛ دمل چرکينى در پيکر اجتماع وجود داشت که نتيجه ساليان دراز، خفقان و زورگويى و بىعدالتى، بىاعتنايى به خواستههاى مردم، ظلم و دروغ و نابهسامانىهاى ديگر بود که در انتظار نيشتر نيرومندى بود و بههنگامى که نيشتر فرود آمد، فرياد و فغان از تمام اين پيکر برآمد و آنچه در درون نهفته بود، بيرون ريخت!
شکلگیری قیام 19 دی با هدایت مراجع معظم تقلید و حضور مردم
شب 18 ديماه بود که تلفنها در قم بهصدا درآمد: آقا، مقاله روزنامه اطّلاعات را به قلم رشيدىمطلق (که بعدها معلوم شد، نويسنده اصلى مقاله چه کسى بوده که از رشادت مطلق، کمترين بهرهاى نداشته) مطالعه کردهايد؟ راستى هتّاکى و رسوايى را به آخرين حد رسانده، آيا فردا دروس حوزه علميّه تعطيل است؟
گفتنی است در 18 ديماه 56 که روز پرهيجانى در قم بود، همه مراجع قول دادند، براى رفع اين توهين اقدام کنند؛ زیرا لازم بود که پاسخ مناسب و دندانشکنی به این مقاله داده شود و اینجا بود که نخست ولولهای در حوزه علمیه قم افتاد و طلاب دور هم جمع شدند تا تصمیم مناسبی اتخاذ کنند و سرانجام قرار شد، طلاب و فضلا بهطور دستهجمعی به منازل مدرسین معروف حوزه بروند و شکوائیه خودشان را نسبت به مقاله زننده «رشیدیمطلق» مطرح کنند و کمک بخواهند.
از اینرو در 19دیماه، نخست حوزه علميّه قم و سپس بازار قم تعطيل شد و فضلا و طلاب علوم دينى بهعنوان اعتراض به خانههاى مراجع در گروههاى کاملاً منظم رو آوردند و چهره شهر بهکلّى دگرگون شد و به اين ترتيب، نخستين جرقّه انقلاب در فضاى قم آشکار گرديد. جرقّهاى که هيچکس باور نداشت، اينقدر توسعه يابد و سراسر مملکت را فرا گيرد و دامنه آن به خارج نيز کشيده شود.
لذا کار بالاتر گرفت و سيل جمعيّت افزونتر شد. آن روز برنامه اين بود که به خانههاى «اساتيد حوزه علميّه» بروند و چنين شد؛ از جمله منازلی که آمدند، منزل ما بود. من دیدم جمعیت طلبهها بهقدری زیاد است که منزل گنجایش آنان را ندارد؛ لذا گفتم که بهاتفاق به سمت مدرسه امیرالمؤمنین(ع) حرکت میکنیم. در سالن مدرسه، اجتماع عظیمی برپا شد؛ بهنحوی که داخل و خارج مدرسه و خيابان از جمعيّت موج مىزد و از بنده خواستند که برای جمع صحبت کنم که اینجانب نیز سخنرانى کوتاهى ایراد کردم و در طی سخنرانی، نسبت به توطئههای دشمن هشدار دادم.
پیروزی انقلاب اسلامی؛ ثمره مقاومت و ایستادگی مردم در قیام 19 دی
اگر جهاد نبود، اسلام اين آيين نجاتبخش و مايه رحمت و بركت براى مردم جهان نبود. جهاد نیز چيزى جز ايستادگى در برابر تجاوز دشمن و مقاومت در مقابل ظلم و فساد و بذل جان و مال و فداكارى در اين راه نيست.
مردم در قیام 19 دی، كار خود را به خدا واگذار کردند؛ لذا همان خداوندى كه قادر بر همه چيز و آگاه از همه چيز است، خداوندى كه همه مشكلات براى او سهل و آسان است، نخستين اثر مثبتى كه در مردم ایجاد کرد، مسأله اعتماد به نفس و ايستادگى و مقاومت در برابر رژیم پهلوی بود.
از اینرو حماسه 19 دی ثابت کرد که مردم میخواهند، تا آخر بمانند؛ امام خمینی(ره) در آن زمان در میان محافل مذهبی، حوزههای علمیه و توده مردم، کاملاً شناخته شده بودند و این امر، برای نظام طاغوت مسلم بود. آنچه دستگاه نسبت بدان شک داشت، میزان ایستادگی مردم بود؛ شاه میخواست بداند، آیا مردم تنها به راهپیماییها و مجالس سخنرانی و بستن بازار و اعتصاب اکتفا میکنند یا برای یک جهاد تمامعیار خود را آماده کردهاند و حادثه 19 دی ثابت کرد که مردم میخواهند تا آخر بایستند.
بنده نیز در سخنرانی خود در قیام 19 دی، نخست از يکپارچگى و وحدت جمعيّت و مشت محکمى که مردم بر دهان نويسنده مقاله و همفکران او زده بودند، تشکّر کردم و گفتم: با اين کار نشان داديد، اينگونه هتّاکىها، بعد از اين بدون جواب نخواهد ماند و به اين ارزانى که آنها گمان مىبرند، تمام نخواهد شد!
اگر باید بمیریم، همه با هم بمیریم و اگر بناست زنده بمانیم، همه با هم زنده بمانیم
اینجانب در سخنرانی روز 19 دی اضافه کردم: «بدانید که از صدر اسلام تاکنون، برنامه همینطور بوده و به پیغمبران(ع) اهانت میکردند تا این زمان که برمیدارند، در یک کاغذپاره به مرجع بزرگ توهین میکنند. مسأله، تنها هتاکی نسبت به امام نیست؛ بلکه به همه مقدسات و به همه ما توهین شده است؛ حال اگر بزرگ قومى را اين چنين هتک کنند، چه احترامى براى ديگران مىماند؛ لذا باید از هرگونه جدایی و تشتت بپرهیزیم و «اگر باید بمیریم، همه با هم بمیریم و اگر بناست زنده بمانیم، همه با هم زنده بمانیم» تا دست اين حكومت يزيدى را كوتاه كنيم. این رژیم در نظر دارد، با اين مطالب و حرفهاى غلط، مردم مسلمان شيعه ايران را از امام خمينى دور سازد. ما مىميريم؛ ولى از امام خمينى جدا نيستيم[نمیشویم]. تمام پاكستان كه 30 ميليون شيعه دارد و عراق و افغانستان و تمام شيعهها از امام هستند و او را جدا از خودشان نمىدانند... .»
کشتار مردم بیگناه در 19 دی 56؛ افشاي دروغ فضای باز سیاسی در رژیم پهلوی عصر روز 19 دی 56، هنگامى که طلاّب و جوانان از خانه اساتيد با آرامش کامل و حتّى بدون کوچکترين شعار (چون آن روز نهتنها شکستن شيشهها معمول نشده بود، هنوز شعارهاى خيابانى نيز در کار نبود) باز مىگشتند، مورد هجوم مأموران پليس واقع شدند و براى نخستينبار در اين حوادث، خون عدّهاى بىگناه سطح خيابان را رنگين ساخت!
اینگونه بود که پس از فاجعه خونین 19دی 1356 قم، در اعلامیهای با محکومکردن مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات نسبت به امام خمینی(ره) اعلام کردم: «آیا فضای باز سیاسی همین است که اگر کسانی به مطالب غیرواقعی روزنامه اعتراض کنند، در برابر گلوله قرار گیرند؟! آیا اگر مردمی برای دفاع از حریم مقدس اسلام در کمال آرامش به منزل زعمای دینی رفتند و اظهار تظلم نمودند، باید به آتش بسته شوند؟» «همه مىدانند اين حادثه را رژیم پهلوی آفريد و این رژیم، وکيل مدافع آن مقالهنويس است؛ بهراستی چرا بهخاطر اعتراض قانونى مردم به يک نويسنده مزدور، مردم را به گلوله بستيد؟»
موج تبعید علمای انقلابی پس از قیام 19 دی، زمینهساز سقوط رژیم ستمشاهی پهلوی
یکی از آثار راهبردی قیام 19 دی در تشدید سقوط رژیم پهلوی، تبعید گسترده مدرسین حوزه علمیه بود که بازتاب مؤثری داشت؛ در این میان، مأموران امنيّتى قم، براى تبرئه خود از اين خشونت و کشتار بىسابقه، طبق معمول دست به کار پروندهسازى شدند و اينجانب و ششنفر ديگر آقايان در حوزه علميّه قم و چند نفر از تجّار محترم بازار را محرّکين اصلى اين حادثه معرّفى کردند و حکم تبعيد را براى همه صادر شد.
بیان جمله «اگر باید بمیریم، همه با هم بمیریم و اگر بنا هست زنده بمانیم، همه با هم زنده بمانیم» که بعد برای بسیاری، شکل شعار به خود گرفته بود، یکی از اسناد معتبر تبعید بنده به چابهار بود و رئیس ساواک قم، آن را بهعنوان دعوت به قیام بر ضد امنیت ملی تفسیر میکرد. از آن به بعد به نقاط مختلف تبعید شدم؛ از جمله چابهار در جنوب شرق، مهاباد در شمال غرب و انارک در قلب کویر.....
لذا تبعید آقایان بهنفع ما تمام شد؛ چون افراد را به جایی تبعید میکردند که موج انقلاب به آنجا نرسیده بود و علما موج انقلاب را به آن شهرها میبردند.
اینچنین بود که وقتی خود ما به چابهار و بعد از آن مهاباد و سپس انارک رفتیم، در تمام این مناطق که تا پیش از آن، ساکت و آرام بودند، مردم به دیدن ما میآمدند و خود به خود این مراکز فعال میشدند؛ چراکه ما دوره تبعید را با سکوت برگزار نمیکردیم و در قالب برگزاری نماز جماعت و سخنرانی، فعالیت میکردیم. در آنجا حتی با همیاری اهالی محل، اقدام به تشکیل کتابخانه کردیم و جالب است، اگر بدانید که برخی افراد در آنجا در قالب یک جمله مطایبهآمیز میگفتند: «ما باید برویم به شاه دعا کنیم که این آقا را به چابهار آورد و ما به او دسترسی پیدا کردیم.»
سخن آخر: (پیروزی انقلاب اسلامی و نابودی رژیم پهلوی؛ مهمترین کارکرد قیام 19دی)
گفتنی است هدف از قیام 19 دی، حمایت از روحانیت و بالأخص امام در مخالفت با نظام طاغوتی بود. مردم عملاً خواهان استمرار این نظام خودکامه نبودند و طالب یک حکومت اسلامی بودند. در ذهن مردم در طی حدود 15 سال از سال 42 تا 56، تصویری از حکومت اسلامی و تشکیل آن نقش بسته بود و بهتدریج بهعنوان هدف و آرمان آنان درآمده بود و در 19 دی 56، در قالب حمایت از امام(ره) و مراجعی که در میدان جهاد و مبارزه حضور داشتند، این آرمان، بروز و ظهور یافت.
لذا این قیام فوقالعاده موفقیتآمیز بود؛ چراکه موج عظیمی را در تمام مملکت ایجاد کرد و به یک معنا، سرسلسله قیامهایی بود که پس از آن، بهطور زنجیرهای در مراکز استانها به وجود آمد و درواقع، قیام از قم صادر شد و موجش به تمام کشور رسید و خوشبختانه رژیم خودکامه با برخورد ناشیانهای که نسبت به حرکت قم از خود نشان داد، زمینه تکثیر آن را فراهم کرد و کشور در اینخصوص یکپارچه شد.
در پایان، ماجرا بهسود اسلام، امام و امت خاتمه یافت؛ بدین صورت که رژیم پهلوی تا آن زمان باور نمیکرد که مسأله مبارزه و خشم تودههای مردم اینقدر جدی است. مرحله حساسی بود که بایستی در تاریخ این ملت به وقوع بپیوندد. رژیم از سویی میبایست، با تمام قدرت به میدان بیاید و روحانیت هم از سوی دیگر وارد عمل شوند و مذهبیون درگیر ماجرا گردند تا کار یکسره شود. سرانجام تمام این نیروها از جهات مختلف با هم رو در رو شدند؛ مردم هم در پشت سر امام، با تمام قدرت وارد عرصه کارزار شدند و درنهایت، ضربه نهایی و کاری زده شد و تقریباً یک سال بعد تلاشها به ثمر رسید و در بیست و دوم بهمنماه 57، ماجرا بهسود اسلام و امام و امت خاتمه یافت.
آری ما باید کاری کنیم که نتیجه زحمات ایثارگران، جانبازان و شهدا از بین نرود. این انقلاب را ارزان به دست نیاوردیم که ارزان از دست بدهیم. نسلهای جدید را با ارزشها بیشتر آشنا و کاستیهایی را که قطعاً وجود دارد، برطرف کنیم. با فداکاری و ایستادگی، از انقلاب دفاع کنیم تا به صاحب اصلی آن امام عصر(عج) تحویل داده شود.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی makarem.ir