با اهل قلم (2)
تولید یا مصرف
خلاق بودن در ادبیات و قلم یک ارزش است.
در عالم ادبیات نیز همچون دنیای تجارت و کالا، گروهی تولیدکنندهاند، گروهی هم مصرفکننده.
بسیاری از مولّدین نیز دروهای به مصرف گذراندهاند و شاید چارهای هم نبوده است. بالأخره از سفره ادب و اندیشه استادان و از خرمن ذوق و دانش پیشکسوتان باید لقمه برداشت و دانه چید.
هر استادی زمانی شاگردی کرده و تلمیذ اهل فضل بوده است؛ ولی ... تا کی و تا چند؟
باید روزی بال پرواز گشود و به استقلال و خودکفایی هم اندیشید، بیآنکه گرفتار غرور و خودبزرگبینی و توّرم شخصیت شد.
به کار گرفتن فکر و اندیشیدن، گامی در این مسیر و اقدامی در جهت بهره گرفتن از توان خداداد و موهبت فطری است. ذهن و اندیشه، مثل آب چاه و قناتی است که اگر از آن آب نکشند، جوشش آب و سیراب شدن زمینها نخواهد بود.
از ذوق و فکر هم اگر کار نکشند، میخشکد و به بار نمینشیند.
اگر همیشه به نقل از این و آن بپردازیم و محو زیباییهای آثار دیگران شویم، به تولید در امر ادب و هنر و قلم نخواهیم رسید. وقتی میتوان کارخانه تأسیس کرد و تولید نمود، چرا دستفروشی و مصرف؟
مطالعه آثار خوب متقدّمان و معاصران، میتواند جرقّهای باشد که از ذهن شما شعله افکند. این شمایید که میتوانید، شرارههای ذوق را مشعل و غنچههای فکر را شکوفا کنید.
اگر تولیدکننده غنی و پرتوانی باشید، دیگران به مصرف فرآوردههای علمی و قلمی شما روی میآورند و تغذیه فکری و روحی میشوند.
کافی است اعتماد به نفس داشته باشید و خود را باور و اندیشه خود را بارور کنید.
این مضمونها همان سخن است که گفتهاند: راوی مباش! چنان باش که از تو روایت کنند!
ادامه دارد...