حضرت فاطمه زهرا(س) شخصیتی است که شناخت ابعاد مختلفش برای انسانها نهتنها دشوار؛ بلکه در بسیاری موارد غیرممکن به نظر میرسد. در کلام معصومان(ع) ایشان بهدلیل مقام والا و بیبدیل خود، با لقب «فاطمه» شناخته میشوند؛ چراکه «خلقت از معرفت او ناتوان است.» این سخن از تفسیر فرات کوفی، بهزیبایی عظمت شخصیتی را نشان میدهد که فراتر از درک بشر است. در گفتوگوی پیش رو با استاد محمدباقر تحریری، به بررسی ابعاد مختلف این شخصیت الهی خواهیم پرداخت. حضرت فاطمه(س) در قرآن و روایات اهلبیت(ع) بهعنوان یک الگوی کامل از فضائل انسانی و الهی معرفی شدهاند. از سوره کوثر که در شأن ایشان نازل شده تا روایات متعدد، همگی بر عظمت و جایگاه ویژه ایشان دلالت دارند.
□
به چه جنبههایی از شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) کمتر پرداخته شده است؟ در روایات آمده است که حضرت فاطمه زهرا(س) از آنجهت فاطمه نامیده شدهاند که «خلق از معرفت آن حضرت ناتوانند»؛ یعنی شناخت آن حضرت بهگونهای که هست، در توان انسانها نیست. این مطلب در تفسیر فرات کوفی آمده است: «وَإِنَّمَا سُمِّیَت فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا» (تفسیر فرات الکوفی، ص581). شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) بهقدری عظیم است که در فضیلت بزرگ او همین بس که سوره کوثر به شأن ایشان نازل شده است. در این سوره، خداوند متعال بر پیامبر اسلام(ص) منت میگذارد و حضرت فاطمه(س) را «خیر کثیر» مینامد؛ خیری که هیچگاه محدود نمیشود.این جایگاه عظیم حضرت فاطمه زهرا(س) بهطور مستقیم با حقیقت ولایت و امامت ارتباط دارد. در واقع، مقام امامت نتیجهای است از خلقت عوالم مختلف که بهواسطه آن، بزرگان دین در عالم تجلی یافتند. شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) را میتوان از سه بعد مختلف مورد بررسی و تحقیق قرارداد:
1. بعد خلقتی حضرت قبل از این عالم؛ 2. بعد خلقت حضرت در عالم دنیا؛ 3. مقامات معنوی که حضرت در این عالم کسب کرده یا دارا بودهاند.
اگر مباحث خود را بر این سه محور استوار کنیم، معارف عمیقی از این بانوی بزرگوار به دست خواهیم آورد. البته این مطالب بهاندازه فهم ما و با توجه به روایات موجود، قابل درک و بیان است.
در خصوص خلقت حضرت فاطمه زهرا(س) قبل از این عالم، مسئله تقدم رتبی خلقت ایشان بر خلقت دنیا مطرح میشود. در لسان روایات، این خلقت به «خلقت نوری» تعبیر شده است. روایات متعددی از ائمه معصومین(ع) درباره خلقت نوری حضرت فاطمه(س) و سایر ائمه(ع) وجود دارد که بر این حقیقت تأکید دارند.
□
چرا از این مرحله از خلقت تعبیر به نور شده است؟ تعبیر به «نور» در مرحلهای از خلقت حضرت فاطمه زهرا(س) و ائمه معصومین(ع) بهدلیل مرتبه عالی و جایگاه ویژه این وجودات مقدس است. در برخی روایات آمده است که خداوند این مرتبه از خلقت را از نور خودش منشعب کرده است. استفاده از واژه «نور» در اینجا، هم برای بیان عظمت و علو وجودی آنها و هم برای تأکید بر این نکته است که دیگر مخلوقات، بهبرکت وجود این نور آفریده شدهاند.
ویژگی نور در این است که تلألؤ و درخششی دارد که اطراف خود را روشن میکند و به کمک آن میتوان چیزهای دیگر را شناخت. این مفهوم در قرآن نیز بهکار رفته است: [اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ ... نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ] (نور/ 35).
در این آیه، خداوند خود را به نور تشبیه کرده و سپس از این نور بهعنوان منبع هدایت و روشنی برای کل هستی یاد کرده است؛ بنابراین، تعبیر به «نور» درباره خلقت حضرت زهرا(س) بهنوعی بیان تمثیلی است که اشاره به مقام واسطهای آن حضرت و ائمه(ع) دارد؛ مقامی که از علو وجودی خاصی برخوردار است و واسطه فیض الهی بهمراتب پایینتر از خود در عوالم خلقت بهشمار میرود.
□
آیا جنبه وساطت خلقت عوالم دیگر مختص مقام خاتمیت نیست؟ در پاسخ به این سؤال که آیا جنبه وساطت خلقت عوالم دیگر مختص مقام خاتمیت است، باید گفت این جایگاه از خلقت را باید از جهتی جدا از جایگاه خلقتهای دیگر و جایگاه عناوین مختلف بررسی کرد. خدای متعال بهطور کلی خواسته است که نظام آفرینش بهواسطه وسائط شکل بگیرد. در قرآن گاهی از این وسائط به ملائکه تعبیر شده است؛ اما این وسائط محدود به ملائکه نمیشوند. گاهی در قرآن خود ملائکه به وسائطی مجهز میشوند که از آن وسیله به «روح» تعبیر میکند: [يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ] (نحل/ 2). خداوند ملائکه را بهواسطه روحی از امر خویش بر هرکس که بخواهد، نازل میکند. این روح همان حقیقتی است که در سوره قدر به آن پرداخته است. [تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ] (قدر/ 4). در این آیه به نازل شدن ملائکه و روح اشاره شده است. این نشان میدهد که «روح» حقیقتی است بالاتر از ملائکه و ملائکه بهواسطه آن، کمالات وجودی را به موجودات دیگر افاضه میکنند.
در نظام طولی و عرضی آفرینش، همه امور به خداوند باز میگردد. طبق بعضی آیات دیگر، موجودات قبل از این عالم در عالم خزائن الهی وجود داشتهاند: [وَإِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ] (حجر/21). این آیه نشان میدهد که خزائن موجودات قبل از خلقشدن موجودات در نزد خدا تحقق داشته و موجودات بر اساس مشیت الهی از آن خزائن به این عالم تنزل کردهاند.
اگر در روایتها بحث از خلقت نوری مطرح میشود، این مسأله مبنای برهانی دارد و در مباحث عقلی هم، به این موضوع پرداخته شده که خداوند متعال نظام آفرینش را بر اساس وسائط افاضه و اداره میکند. در روایات ما آمده است که ائمه معصومین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) نزدیکترین وسائط به ذات اقدس الهی هستند و ملائکه هم بهواسطه این بزرگواران کمالاتشان را دریافت میکنند. در یک روایت آمده است: «عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: قُلْتُ لِمَوْلَانَا الصَّادِقِ(ع): مَا کنْتُمْ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ؟ قَالَ: کنَّا أَنْوَاراً نُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَی وَنُقَدِّسُهُ حَتَّی خَلَقَ اللَّهُ الْمَلَائِکَةَ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ سَبِّحُوا فَقَالَتْ أَی رَبَّنَا لَا عِلْمَ لَنَا فَقَالَ لَنَا سَبِّحُوا فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِکَةُ بِتَسْبِیحِنَا.» (بحارالأنوار، ج 26، ص 351).
در این روایت مفضل میگوید: به امام صادق(ع) گفتم: شما قبل از اینکه خدا آسمانها و زمین را بیافریند، کجا بودید؟ حضرت میفرمایند: ما اهلبیت(ع) بهصورت انوار به تسبیح و تقدیس خدا مشغول بودیم تا اینکه خدا ملائکه را آفرید. سپس خداوند باعزت و جلال، فرمود: تسبیح بگویید! گفتند: پروردگارا! ما آگاهی نداریم. خداوند به ما فرمود: شما تسبیح بگویید. سپس ما تسبیح کردیم و ملائکه بهواسطه تسبیح ما، خدا را تسبیح کردند. این روایت نشان میدهد که اهلبیت(ع) در مرتبهای بالاتر از خلقت این موجودات وجود داشتهاند.
در نهایت، باید گفت که بحث از کثرت در عالم مجردات و نحوه فرض آن، مسألهای سنگین است و هر عالَمی احکام خاص خود را دارد.
در مورد حضرت فاطمه زهرا(س) تعابیر عرشی بسیاری وجود دارد که درباره سایر معصومین(ع) اینگونه نیامده است. یکی از این تعابیر در زیارت ایشان آمده است: «یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَة» (مصباحالمتهجد و سلاحالمتعبد، ج 2، ص 711). همچنین در زیارت جامعه نسبت به سایر ائمه معصومین(ع) آمده است: «خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ» (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 613).
اما این تعابیر بهطور خاص به حضرت زهرا(س) اختصاص دارد و نشان میدهد که این حقیقت، یک حقیقت مخفی در عوالم هستی است که بهنوعی باید اولیای الهی به آن اعتقاد پیدا کنند. به نظر میرسد که حضرت فاطمه زهرا(س) رمز عالم هستی است و خداوند خواسته است که این حقایق از طریق پیامبر(ص) در او جلوه کند. از اینرو، حضرت زهرا(س) به این حقیقت مخفی توجه داده شده است.
این مباحث بیشتر به عوالم قبل از این عالم مربوط میشود. آن عالم، عالَم گستردهای است که قالب شکلی ندارد؛ اما گاهی برای برخی از افراد بهصورت تمثلی یا قالب شکلی نمایان میشود. مثلاً در داستان حضرت آدم و حوا، پس از خلقشدن و ورود به بهشت، آنها به عرش پروردگار توجه کردند و انواری را مشاهده کردند و پرسیدند: «مگر قبل از ما کسی را آفریدهای؟» خداوند متعال در جواب فرمود: «آنها انواری هستند که قبل از شما آفریدم». این رؤیت برای حضرت آدم و حوا بهصورت تمثلی ظاهر میشود؛ مشابه تمثلی که جبرئیل برای حضرت مریم(س) کرد: [فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا] (مریم/17).
در این عوالم، حقایق غیبی وجود دارد که گاهی برای افراد تمثلی پیدا میکند. این موضوع یک بحث سنگین و مهم است که نیاز به توضیحات بیشتری دارد.
نحوه خلقت در این عالم نحوه خلقت حضرت فاطمه زهرا(س) در این عالم، از منظر برخی روایات بهطور خاص بیان شده است. دستهای از روایات بیان میکنند که خلقت نوری حضرت فاطمه زهرا(س) در میوه بهشتی نمایان شد و پیامبر گرامی اسلام(ص) آن میوه بهشتی را تناول کردند و سپس نطفه حضرت فاطمه(س) از آن میوه به وجود آمد. این نکته خود، یک بحث سنگین و پیچیده است که فراتر از فهم انسانهای عادی است؛ زیرا سؤالاتی همچون این مطلب مطرح میشود که چگونه یک امر غیرمادی میتواند به امر مادی تبدیل شود؟
بنابراین، از این روایتها نتیجه میگیریم که حضرت فاطمه زهرا(س) از نظر مرتبه خلقت، خلقت خاص و متفاوتی دارند و همچنین از نظر خلقت مادی نیز دارای ویژگیهای خاصی هستند. این امر نشاندهنده جایگاه والای حضرت زهرا(س) در نظام آفرینش است و بهوضوح نشان میدهد که ایشان در هر دو بعد، یعنی در بعد معنوی و مادی، ویژگیهای منحصربهفردی دارند که از سایر موجودات متمایز میسازد.
□
برخی از کمالات حضرت زهرا(س) در عالم مادی را بیان کنید؟ حضرت فاطمه زهرا(س) در عالم مادی دارای کمالات علمی بسیار برجستهای هستند که بهطور ویژه از سایر افراد متمایز میسازد. برخی از این کمالات علمی به شرح زیر است:
کمالات علمی آن حضرت1. علم به حقایق هستی: حضرت فاطمه(س) به مرتبهای از علم و آگاهی رسیدند که در آن به تمام حقایق گذشته، حال و آینده آگاه بودند.
حسينبن عبدالوهاب در كتاب عيونالمعجزات بهنقل از سلمان روايت نموده است: عمّاربن ياسر به من گفت: آيا میخواهی چيز عجيبى را برايت نقل كنم؟ گفتم: نقل كن اى عمار! گفت: من شاهد بودم که روزی علیبن ابیطالب(ع) وارد خانه شد. هنگامی که چشمان فاطمه بر او افتاد، گفت: نزدیک بیا تا به تو بگویم در جهان هستی چه بوده، چه هست و تا روز قیامت چه خواهد شد. عمّار گفت: در این حال دیدم که علی(ع) به عقب برگشت. پس من هم به دنبال او بازگشتم تا اینکه به حضور پیامبر(ص) رسید. پس پیامبر(ص) به او فرمود: ای ابوالحسن! نزدیکتر بیا! پس علی نزدیکتر رفت و در کنار او نشست و پیامبر(ص) به وی فرمود: حال تو میگویی یا من بگویم؟ علی عرض کرد: شما بگویید بهتر است. پس رسولخدا(ص) فرمود: مثل اینکه فاطمه به تو چنین و چنان گفته است و تو نزد من آمدهای تا در باره آن جویا شوی. علی پرسید: آیا نور فاطمه از نور من است؟ پیامبر(ص) فرمود: آیا تردید داری؟ البته که چنین است و علی سجده شکر نموده و از حضور پیامبر(ص) خارج گردید و من نیز با او خارج شدم. پس از آن، علی(ع) به خانهاش رفت و من نیز با او وارد خانه شدم و فاطمه(س) به او گفت: مثل اینکه نزد پدرم رفته بودی تا آنچه را که به تو گفته بودم، برایش نقل کنی؟ علی گفت: چنین است ای فاطمه! فاطمه گفت: ای ابوالحسن! بدان که خدای تعالی نور مرا - در عالم ذر- خلق کرد و او بلافاصله مشغول تسبیح خداوند گردید. سپس آن نور را بهصورت درختی نورانی در بهشت درآورد. هنگامی که پدرم در واقعه معراج داخل بهشت گردید، خداوند تعالی به او وحی نمود تا از میوههای این درخت برگرفته و بخورد و پدرم چنین کرد و بدینوسیله خداوند مرا در صلب پدرم قرار داد و سپس در بطن مادرم خدیجه دختر خویلد و من از وی متولّد شدم. پس من از آن نورم! بدان که نسبت به هر آنچه بوده، هست و خواهد بود، عالم و آگاه هستم. ای ابوالحسن! مگر نه آن است که مؤمن بهوسیله نور خدا میبیند و نظاره میکند. (بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 43، 8).
2. علم به نورانیت خود: حضرت فاطمه(س) در حدیثی که از خودشان نقل شده، اینگونه است که نور ایشان قبل از خلقت انسانها و حتی قبل از آفرینش این عالم در عالم ذرّ به وجود آمده است. این نور الهی به-صورت درختی در بهشت جلوهگر شد که پیامبر اسلام(ص) از میوه آن خورده و حضرت فاطمه(س) در صلب پدر و سپس در بطن مادرشان حضرت خدیجه متولد شدند. این بیان نشاندهنده علمی خاص و الهی است که ایشان به تمامی حقایق گذشته و آینده آگاه بودند.
3. مرتبه ولایت و مقام معنوی: حضرت فاطمه زهرا(س) در کنار پیامبر(ص)، جایگاه بسیار بلندی از نظر معنوی دارند. از منظر روایات، ایشان بهعنوان «صدّیقه کبری» شناخته میشوند و مقام معنوی ایشان در تاریخ بهگونهای است که انبیا و اولیا برای رسیدن به مقام کمال خود، باید به نورانیت حضرت فاطمه(س) معرفت داشته باشند. در روایتی آمده است: «وهیَ الصِّدِّیقَةُ الْکُبْرَی وَعَلَی معرفتها دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُولَی» (بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 43، ص 105).
این کمالات علمی و معنوی حضرت فاطمه زهرا(س) بهوضوح نشاندهنده مقام والای ایشان است که در مقایسه با دیگر شخصیتهای تاریخ، ویژگیهای خاص و منحصربهفردی دارند.
جایگاه عبادیحضرت زهرا(س) در مقام عبادت بهگونهای بودند که وقتی در حال عبادت قرار میگرفتند، آثار نورانیت عبادت ایشان به ملائکه نیز منتقل میشد و خداوند از عبادت آن حضرت، بر ملائکه مباهات میکرد.
ایثاردر زمینه ایثار، حضرت زهرا(س) در قلههای ایثار قرار داشتند. بهگونهای که گاهی چند روز بهطور پیوسته گرسنه بودند و درعینحال، برای رسیدگی به امور یتیمان و نیازمندان، حتی ضروریترین امکانات خود را انفاق میکردند. در شأن ایشان بود که سوره [هل اتی] نازل شد.
ولایتمدارییکی از ویژگیهای برجسته حضرت زهرا(س)، مقام دفاع از ولایت و امامت است. حضرت نهتنها ولایت را پذیرفته بودند؛ بلکه با تمام وجود از آن دفاع میکردند. خداوند متعال حضرت زهرا(س) را پیش از خلقت آدم(ع) از نور خود آفرید و حقیقت خلقت نوری ایشان بهگونهای است که در آن مرتبه از وجود، حتی واسطه خلقت نوری ملائکه نیز بودهاند. در حدیثی آمده است: «ثُمَّ عَرَضْتُ وَلَایَتَهُمْ عَلَی الْمَلَائِکَةِ فَمَنْ قَبِلَهَا کَانَ عِندِی مِنَ الْمُقَرَّبِینَ»؛ «من ولایت ایشان را بر ملائکه عرضه داشتم؛ پس هرکدام آن را پذیرفت، از مقربان گردید» (عیون أخبارالرضا(ع)، ج 1، ص 58).
□
آیا بین مقام نورانیت و خلقت نوری تفاوتی است؟ بین مقام نورانیت و خلقت نوری تفاوت وجود دارد.
• خلقت نوری به مرتبه بالایی از عوالم هستی اشاره دارد که به اصل خلقت این وجودات مقدس تعلق دارد. این مرتبه از خلقت، بهاندازهای مرتبه والا دارد که از آن، به نور تعبیر میشود که همانطور که نور روشن به خویش است و روشنگر اطراف خودش میباشد، این مرتبه از آفرینش الهی نیز، واسطه در فیوضات الهی میباشد. در حقیقت، خلقت نوری بیانگر نحوه شکلگیری و آغاز وجودی این بزرگواران است.
• مقام نورانیت اما به درجهای از قرب اشاره دارد که این وجودات مقدس نسبت به خداوند دارند. این مقام نشاندهنده نزدیکی آنها به خدا و جایگاه والای معنوی آنهاست. در این مقام، بهواسطه درجه قربی که دارند، حقیقتاً در وساطت برای دیگر موجودات ایفای نقش میکنند. بهعبارت دیگر، مقام نورانیت بر افاضه و تأثیر این موجودات در هستی و در جریانهای معنوی و الهی دلالت دارد.
بهطور خلاصه، مقام نورانیت در واقع همان جایگاهی است که این موجودات مقدس از آنجا برای افاضه نور و هدایت به دیگر موجودات عمل میکنند. از این مقام به مقام اسمای الهی نیز تعبیر میشود که بهمعنای وساطت در افاضه از سوی خداوند در عوالم هستی است.
بنابراین، خلقت نوری بهعنوان اولین سطح هستی این موجودات است؛ درحالیکه مقام نورانیت به آن بُعد تکامل یافتهتر اشاره دارد که در آن بهعنوان واسطه در افاضه نور الهی عمل میکنند.
□
آیا مراد از نور در روایات تجلی عالم ولایت است کما اینکه مرحوم درودآبادی همدانی در شرح زیارت جامعه کبیره مقام نورانیت را مقام تجلی عالم ولایت خوانده است؟ در روایات و توضیحات مختلف، از نور بهصورتهای مختلفی تعبیر میشود و این تعبیرات مرتبط با مفاهیم مختلف معنوی و الهی است. در خصوص سؤال شما، نور در برخی روایات و تفاسیر بهمعنای تجلی عالم ولایت است؛ همانطور که مرحوم درودآبادی همدانی در شرح زیارت جامعه کبیره به آن اشاره کردهاند. در این تعبیر، نور به ظهور ولایت الهی از طریق خاندان اهلبیت(ع) تعبیر میشود.
نور در این معنای خاص، به عالم اسما و تجلی مقام ولایت اشاره دارد؛ بهگونهای که ولایت این بزرگواران، خود تجلی ولایت الهی در عالم هستی است. بهعبارتی دیگر، ولایت اهلبیت(ع) ظهور و تجلی ولایت الهی است که بهطور خاص در آنها آشکار میشود.
در حدیث معروفی که از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است، ایشان میفرمایند: «مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ مَعْرِفَةُ اللّهِ عزوجل وَمَعْرِفَةُ اللّهِ عزوجل مَعْرِفَتِی بالنورانیه هُوَ الدِّینُ الْخَالِصُ»؛ این حدیث بیانگر این است که در حقیقت، نورانیت به معرفت ذات الهی منتهی میشود و این همان تجلی نخستین از صفات و اسمای الهی است. در این چارچوب، نور الهی اولین تجلی اسمی است که به عالم هستی افاضه میشود و در این مسیر، مراتب مختلف آفرینش به وجود میآید.
بنابراین، درک نور در این روایات نهتنها بهمعنای تجلی عالم ولایت است؛ بلکه بهطور ویژه به تجلی مقام نورانیت اشاره دارد که در آن، ولایت الهی از طریق اهلبیت(ع) ظهور مییابد و با این تجلی، تمامی مراتب هستی ایجاد میشود.
□
آیا نحوه این تجلی قابل ادراک است؟ تجلیهای الهی و نورانیت اهلبیت(ع) از دیدگاه فلسفی و عرفانی بهنحوی است که ادراک دقیق آن برای انسان ممکن نیست؛ زیرا تجلیات الهی در سطوحی فراتر از ادراک حسی و عقلانی انسان قرار دارند. با اینحال، برای تقریب به ذهن و فهم بهتر این مفاهیم، میتوان از مثالهایی استفاده کرد.
یکی از مثالها این است که انسان در ذهن خود صورتی را میآفریند. اینصورت، معنای خاصی را برای فرد ایجاد میکند؛ اما این معنا بهطور مستقیم خارج از حیطه نفس او نیست؛ بلکه در درون نفس انسان تجلی مییابد. بهعبارت دیگر، نفس انسان در درون خود حقیقتی را تجلی میدهد که این تجلی نه بیرون از نفس است و نه عین نفس؛ بلکه نمود و ظهور از وجود نفس است.
این مثال بهنوعی به ما کمک میکند تا درک کنیم که تجلیهای الهی، همانطور که در نورانیت اهلبیت(ع) و مقام ولایتشان مشاهده میشود، در حقیقت بهگونهای هستند که از یکمرتبه بالاتر از عقل و حواس ما صادر میشوند. این تجلیها نه بهطور مستقیم قابل درکاند و نه کاملاً جدا از حقیقت خود؛ بلکه همانند یک نمود از حقیقت و وجود خودشان ظاهر میشوند؛ همانطور که ذهن انسان میتواند صورتها و معانی را در درون خود تجلی دهد.
بنابراین، نحوه تجلی مقام نورانیت اهلبیت(ع) برای ما قابل ادراک دقیق نیست؛ اما میتوانیم آن را با این مثالها و مفاهیم ذهنی تقریبی درک کنیم.
□
اسامی مختلف ائمه معصومین(ع) خصوصاً فاطمه زهرا(س) بیانگر چه حقیقتی هستند؟ اسامی مختلف ائمه معصومین(ع) و بهویژه حضرت فاطمه زهرا(س)، بهطور عمیق و دقیق به کمالات و ویژگیهای وجودی آنها اشاره دارند. این اسامی نهگانه که به حضرت فاطمه(س) نسبت داده میشود، هرکدام بیانگر بعدی از کمالات روحانی و جسمانی ایشان هستند که در سطحی متعالیتر در دنیا و در آخرت تحقق مییابند.
برای مثال، نام «فاطمه» بهمعنای جداکردن یا طهارت است که بهطور خاص اشاره به حقیقت فاطمه(س) دارد که خداوند ایشان و شیعیان واقعی او را از آتش جهنم جدا کرده است. همانطور که در حدیثی آمده است: «سَمَّتُ ابْنَتِي فَاطِمَةً لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَطَمَهَا وَفَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّار» که نشاندهنده این حقیقت است که این اسم با کمال معنوی خاصی در قیامت تجلی میکند و بهواسطه این اسم، فاطمه(س) و محبان واقعیاش از عذاب آتش جهنم محفوظ خواهند ماند.
القاب و اسامی دیگر حضرت مانند «مبارکه»، «زهرا» و «بتول» نیز، هرکدام بهنوعی تجلی از کمالات دیگر ایشان را بیان میکنند:
• «مبارکه» بهمعنای برکتیافته است و اشاره به آن کمال معنوی است که ایشان باعث برکت و رشد روحانی در میان پیروان خود هستند.
• «زهرا» بهمعنای درخشان و روشن است که به نورانیت و شکوه روحانی ایشان اشاره دارد.
• «بتول» بهمعنای جدا از دنیا و توجه کامل به خداوند است که بیانگر مقام و جایگاه ویژه ایشان در نزد خداوند است.
بنابراین، هریک از اسامی حضرت فاطمه زهرا(س) بهنوعی تجلی از کمالات مختلف آن حضرت در بعد جسمانی و روحانی است که در نهایت در قیامت و در پیشگاه خداوند بهطور کامل و عالی ظهور خواهد یافت.
□
لطفاً بهطور مختصر به مقام شفاعت کبری اشاره کنید.مقام شفاعت کبری، به مقام شفاعت حضرت محمد(ص) در روز قیامت اشاره دارد که در آن حضرت بهعنوان بالاترین واسطه برای رساندن انسانها به کمال نهایی خود عمل میکند. حتی کمالات انبیا(ع) نیز هریک بهوساطت این حقیقت، ظهور میکند. این شفاعت ویژه، بهویژه برای شیعیان آنحضرت تجلی مییابد و آنها را از عذاب ابدی نجات میدهد. مقام شفاعت کبری از طریق پیامبر اسلام(ص) به ظهور میرسد و در حقیقت، در روز قیامت بهعنوان یک شفاعت الهی برای اهل ایمان خواهد بود.
گفتوگو، ویرایش و تنظیم: حمید کرمی
..............................................
پی نوشتها
1. ای امتحان شدهای که خدا تو را امتحان کرد؛ خدایی که تو را قبل از اینکه (در این عالم) بیافریند، شما را (در عالم دیگر) آفرید؛ پس تو را نسبت به آنچه امتحان کرد، صبرکننده یافت.
2. خداوند شما را انواری آفرید و شما را بر عرش خویش حاکم کرد.